#قاعده
✅أن الفعل لا دلالة فيه على الوجه الذي يقع عليه
⚡️الشرط في الاتفاق العملي أن يكون وجه عمل المجمعين معلوما أ لا ترى انه لو اتفق جماعة يعلم برضاء الإمام عليه السلام بعملهم على النظر إلى امرأة لكن يعلم أو يحتمل أن يكون وجه نظرهم كونها زوجة لبعضهم و أما لآخر و بنتا لثالث و أم زوجة لرابع و بنت زوجة لخامس و هكذا فهل يجوز لغيرهم ممن لا محرمية بينها و بينه أن ينظر إليها من جهة اتفاق الجماعة الكاشف عن رضاء الإمام عليه السلام بل لو رأى شخص الإمام عليه السلام ينظر إلى امرأة فهل يجوز لعاقل التأسي به. و ليس هذا كله إلا من جهة أن الفعل لا دلالة فيه على الوجه الذي يقع عليه فلا بد في الاتفاق العملي من العلم بالجهة و الحيثية التي اتفق المجمعون على إيقاع الفعل من هذه الجهة و الحيثية و مرجع هذا إلى وجوب إحراز الموضوع في الحكم الشرعي المستفاد من الفعل.
📚شیخ انصاری، رسائل، ج۱، تقریر ششم از دلیل اجماع بر حجیت خبرواحد
#اجماع #اصول #رسائل
@rooz_fiq
🔹 #فقه_جواهرى یعنى چه؟ صاحب جواهر، مظهر یک فقیه مقیّد به مقرّرات فقاهت و قواعد اصولى و فقهى است؛ یک ملّاى اصولىِ مقیّدِ دقیقِ منظّم که از موازین رایج فقهىِ بین اصولیّین هیچ تخطّى ندارد و در بررسى هر مسئله، #شهرت و #اجماع و ظواهر ادلّه و اصول را -هرچه جزو ابزارهاى معمولىِ کار فقاهت شمرده میشود- در اختیار میگیرد و آنها را با همان دقّتِ یک فقیه اصولىِ دقیق، به کار میگیرد. فقه جواهرى یعنى همان فقه سنّتىِ رایج با مِتُد فقاهت؛ ... روش فقاهت و مِتُد فقاهت و همان کیفیّت رسیدگىِ یک مسئله در فقه است؛ روش رایج فقها است: استفادهی از ظواهر؛ علاج مشکلات ظواهر و اَمارات؛ بعد -هنگامى که دست انسان کوتاه شد از اَمارات- مراجعهی به اصول، پیدا کردن اصلى که اینجا مجراى آن است، علاج معارضات آن، علاج مشکلات آن؛ و بالاخره از آب در آوردنِ مسئلهی فقهى؛ فقه جواهرى یعنى این. البتّه ... همین فقه جواهرى، پویا است. اینکه بگویند ما یک فقه سنّتى داریم، یک فقه پویا، این غلط است؛ همان فقه سنّتىِ ما پویا است. «پویا» یعنى علاجکنندهی مشکلات؛ یعنى پاسخگوى به حوادث واقعه بهصورت حقیقىِ کلمه؛ جواب میدهد، چون بر مبناى اجتهاد است، ما باب اجتهاد را که مسدود نمیدانیم.
🎙رهبری معظم
@rooz_fiq