🦋🌸 همدیگر را پیر نکنیم... باور کنید هرکس‌ درد خودش را دارد، دغدغه‌ و مشغله‌ خودش را دارد. برای دیگران آرزو کنیم بهترینها را، راحتی را... یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذت‌بخش شود. آدمها آرام آرام پیر نمیشوند. آدمها در یک لحظه با یک تلفن، با یک جمله، یک نگاه، یک اتفاق، یک نیامدن، یک دیر رسیدن، یک باید برویم و با یک تمام کنیم پیر می‌شوند. آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند. آدم را آدم ها پیر میکنند. سعی کنیم هوای دل همدیگر را بیشتر داشته باشیم❤️🌱 ________•☆•_____♡_____•☆•________ پ.ن:چای مادر پسری☕️ دخملا خوابیدن😊

🦋🌸 بعضی وقت‌ها دلم كمی خدا می‌خواهد! نه فقط رو به قبله‌اش! دلم می‌خواهد در آسمانش چرخی بزنم و دستش را بگيرم و مهمان خانه‌ام كنم. يک فنجان قهوه تلخ برايش بياورم، گفتنی‌هايم زياد است بايد بيدار بماند. نقشه حسرت‌هايی را كه كشيدم نشانش دهم و نگرانی‌های فكر خسته‌ام را برايش بگويم. دوست دارم تنها او دلداری‌ام دهد و اشک‌هایم را پاک كند. گاهی دلم حضور هيچ‌كس را نمی‌خواهد جز كمی حضرت خدا! #روزنوشت https://eitaa.com/joinchat/1933967873Cf2e040bb49

سیب زمینی 70 تومنی جاش تو جامیوه‌ایه #فان #طنز #بخندیم https://eitaa.com/joinchat/1933967873Cf2e040bb49

همسرجان دوستِ همکاری داشت که گمانم دهه هشتادی بود بسیار باهم عیاق بودند و از شدت علاقه و به سبب فاصله ی سِنی که با هم داشتند او را طفل صدا میکرد🥲 مرداد گذشته با هم همسفر و راهی سفر عشق شدند💞 سفری که برای همسرم به خاطره ای فراموش نشدنی بدل شد چون هم همسفران خوبی داشت و هم روز تولدش در بین الحرمین بود😊 چه هدیه ی تولّدی بهتر از این😍 برای اربعین آینده اما نقشه های متفاوتی در سر داشت میگفت یا تنها می روم و یا با طفل(دوستش را می گفت) یکی دو ماهی بود که طفل قصه ی ما عقد کرده بود و تازه داماد بود💚 مرخصی قبل که همسرم به خانه آمد گفت که تازه داماد به دیدن عشقش نرفت چون به او قول خرید لباس خاصی داده و‌لی بخاطر قسط ماشین و همچنین مخارج مراسم عقد، دست و بالش تنگ است گفت:مواقعی که در ماموریت نیستم با ماشین کار میکنم که دست پر به خانه برگردم امروز ظهر که با همسرجان تلفنی صحبت میکردم دیدم صدایش گرفته اول گمان کردم که خواب بوده ولی دلیلش این نبود گفتم سرما خورده ای؟ گفت نه فقط یک جمله گفت و بعد از پشت خط فقط صدای گریه و بعد هم بوق آزاد 🧔🏻‍♂دوستم دیشب فوت شده؟ 🧕کدام دوستت؟ 🧔🏻‍♂رضا عابدی(اسم مستعار است) 🧕طفل را میگویی🥺🥺 🧔🏻‍♂بله😭😭😭😭😭😭😭 خدای من چه میشنیدم باورم نمیشد😭😭😭 دوباره بعد حدود یک ساعت تماس گرفت دلم نیامد بپرسم کجا و چگونه خودش توضیح داد از قرار امروز صبح رئیس با همسرجان تماس می گیرد و می گوید رضا از دیشب جواب تلفن هایمان را نمی دهد تو به او زنگ بزن شاید جواب تلفن تو را بدهد همسر جان با هردو خطش تماس میگیرد یکی امکانپذیر نبود و دیگری را یادم نیست می گوید یاد گوشی خودم افتادم که دوسال پیش در کاظمین گم کردم گفتم حتما گوشی اش را دزدیده اند خدا کند بلایی سرش نیاورده باشند شماره اش را در سامانه ای(که نمیدانم چیست) وارد کرد و در کمال بهت و ناباوری ؛ درج شده بود که دیشب فوت شده است😭😭😭 با رئیس تماس گرفت و ماجرا را گفت بعد از پیگیری ها مشخص شد که ۵ مسافر داشت که عازم قم بودند.در بزرگراه ماشین پژو ۴۰۵ با دوسرنشین که ازقضا خلاف کار بودند وارد لاین آن ها شده و با ماشین آن ها برخورد کرد ماشین رضا آتش گرفت و تمام ۶ سرنشین آن که دو کودک هم بین آن ها بود آسمانی شدند😭😭😭😭 شادی روحشان و برای تسلای دل تازه عروسی که حجله اش سیاه شد صلواتی بفرستید😢 #روزنوشت

با اینکه مرحوم رو ندیده بودم ولی از شدت علاقه ی همسرم به ایشون خبر داشتم😢 خدا میدونه قلبا و عمیقا ناراحت شدم نمیدونم همسرم اون لحظه چه حالی شد😭😭

حقیقتا تا الان برای کسی آرزوی شهادت نکردم حتی برای همسرم تا میگن شهید من چهره ی جوون میاد جلو چشمم شاید خودخواهی باشه ولی خودمو بچه هارو بعد شهادت همسرم تصور میکنم میبینم نمیتونم تحمل کنم امروز که خبر فوت دوستش رو شنیدم فقط یه جمله اومد روی لبم: اَللّٰهُمَّ اخْتِمْ لي بِالشَّهادَة همش میگم کاش تو ماموریت شهید میشد😭😭 ولی اونم دنبال روزی حلال بود دیگه الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله ان شاءالله خدا اجر مجاهد در راه خودش رو به ایشون عنایت کنه🤲

ساعت ۴ رفتم مغازه سر راه نون هم گرفتم تا برگردم و نماز بخونم و یه کم با حنانه و بچه ها سنگ کاغذ قیچی بازی کنم دیر شد این شد که الان به فکر شام افتادم🧅🥚🍅 مامان دیشب به بچه ها قول داد که امروز میاد پیششون ولی نیومد.الان زنگ زد گفت که بعد ناهار خوابم برد و نشد بیام میگه آدم روزه میگیره بهتره😅

هرچی معلم ریحانه تکلیف میده معلم امیرعلی بی خیاله😐

وقتی مهمون از غذای شما تشکر می کنه نگید ببخشید کم و کسری بود چقدر کم خوردین حتما دوست نداشتین و بجاش بگین👇 خوشحالم که دوست داشتید ممنون که تشریف آوردید نوش جونتون #آشپزی برای #میهمان خیلی لذت بخشه لطف شماست... ________•☆•_____♡_____•☆•________ "اَلْحَمْدُلِلّٰهِ کَمٰا هُوَ اَهْلُهُ" جاتون سبز🌱 سفره اهالی زمین پربرکت 🌱 #املت

پیغامی از طرف خدا: به نجوایی صدایم من بدان آغوش من باز است..❤️ شبتون در آغوش خداوند💫🌙 https://eitaa.com/joinchat/1933967873Cf2e040bb49