eitaa logo
روزبرگ شیعه (ره توشه معارفی)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
51 فایل
ادمین: https://eitaa.com/Mkiani110 وابسته به امور مساجد استان اصفهان پشتیبان نشر: ✅ ستاد اقامه نماز استان اصفهان ✅اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان ✅ اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان ✅ مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «، حقیقتی انکارناپذیر (١)» روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠۶/٢٠ ✍️ مناسبت روز: در ایام بیماری شدید پیامبر اکرم (ص) و سالروز درخواست قلم و دوات توسط ایشان در روزهای آخر عُمر مُبارکشان هستیم که به «حدیث قرطاس» معروف شده است؛ لذا سخن امروز را به این رویداد تلخ تاریخی، اختصاص می‌دهیم؛ در شرح این واقعه اسفناک، چنین آمده که پیامبر اکرم (ص) در آخرین روزهای حیات خود و در حضور حدود سی نفر از صحابه بزرگ که برای عیادت حضرت آمده بودند، خطاب به آنها فرمودند: «قلم و دواتی برای من بیاورید تا برای شما چیزی (وصیتی) بنویسم که پس از آن، هرگز گمراه نشوید»: «ائْتُونِى بِدَواهٍ وَ کَتِفٍ لِأکْتُبَ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً»؛ ولی متأسفانه با مخالفت و ممانعت خليفه دوم، این وصیت نوشته نشد و به محضر پیامبر معصوم الهی (که طبق شهادت قرآن کریم در آیه‌ی ٣ و ۴ سوره‌ی نجم، تمام سخنان و رفتار و کردار ایشان از وحی الهی نشأت می‌گیرد)، جسارت شد‌ که: «اِنَّ نَبیَّ اللهِ لَیَهجُر!!!» یعنی العیاذ بِاللّه؛ رسول خدا، هذیان می گویند!!! و سپس خلیفه دوم ادامه داد: «کتاب خدا برای ما کافی است» و اینجا بود که پیامبر اکرم (ص) غضبناک گردیده و فرمودند: «شما را می‌بینم که در حالی که من هنوز زنده هستم و در میان شمایم، با من مخالفت می‌کنید؛ معلوم است که بعد از من چگونه خواهید بود!» و سپس صحابه حاضر را از نزد خود راندند... (دانشنامه اسلامی، باب ماجرای قلم و قرطاس) ✍️ اما شاید برخی فکر کنند که این واقعه، فقط در کتب شیعه آمده است و ولی با کمال تعجب و تأسف باید عرض کنیم که «حدیث قرطاس» و ماجرای تلخ آن در بسیاری از کتب معتبر اهل سنت مانند طبقات ابن سعد، مسند احمد، تاریخ ابن کثیر، تاريخ طبری، تاریخ ذهبی، المعجم الاوسط و حتی هفت جا در «صحیح بخارى» و سه جا در «صحیح مسلم» که معتبرترین کتب روایی عزیزان اهل‌سنت می‌باشد، آمده است؛ و عجیب‌تر اینکه این حدیث در کتب اهل سنت بجز از قول ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری (ره)، از قول شخص خلیفه دوم نیز نقل شده است!!! ❓اما سؤال مهمی که در مورد این رویداد تلخ مطرح است، این است که پیامبر (ص) در روزهای آخر عمر خود، می‌خواستند چه چیزی را بنویسند که امت اسلامی هرگز گمراه نشوند؟! ✅ جواب این سؤال مهم را متأسفانه در کتب اهل سنت نمی‌توان یافت، چون در هیچ یک از کتب روایی و یا تاریخی آنها به ادامه این ماجرا اشاره نشده است! ولی در کتب شیعه، حدیث مفصلی از قول امیرالمؤمنین (ع) دراین‌باره نقل شده که حضرت پس از نقل حکایت تلخ حدیث قرطاس، ادامه می‌دهند: «...چون صحابه از نزد پیامبر اکرم (ص) خارج گشتند، رسول خدا مرا نسبت به آن مطلبی که قصد داشتند بنویسند و اصحاب حاضر بر آن شهادت دهند، با خبر ساختند و این مطلبی بود که جبرئیل آن حضرت را از آن با خبر ساخته بود... لذا صحيفه‌ای را از من طلبیدند و مطالبی را برای من املاء نمودند و بر این مطلب گروهی (از اصحاب خاص) از جمله: سلمان فارسی، ابوذر غفاری و مقداد شاهد بودند؛ و در آن صحیفه از امامانی که خدا، مؤمنان را بر اطاعت از آنها امر نموده، نام آوردند که من اوّلین آنها و بعد از من فرزندم «حسن» و بعد از او «حسین» و سپس نُه نفر از فرزندان او هستند»؛ سپس حضرت علی (ع) فرمودند: «‌ای اباذر و ای مقداد آیا شما دو نفر بر این مطلب شاهد نبودید؟ و آنها شهادت دادند: آری ما این مطلب را از رسول خدا (ص) شنیدیم» (الغیبة نعمانی، ص۸۱) ✍️ هر چند که طبق تاریخ در این مجلس، نگذاشتند که پیامبر (ص) برای آخرین‌بار و در وصیت‌نامه خود در برابر همه حاضران بر جانشینی امیرالمؤمنین (ع) و فرزندان ایشان تأکید بنمایند؛ ولی طبق روایات متعدد در کتب شیعه و اهل‌سنت، رسول خدا در طول دوران رسالت، بارها و بارها در رابطه با دوستی، جانشینی و ولایت‌امیرالمؤمنین (ع) سخن گفته بودند و حتی «خلفای سه گانه، جزو اولین تبریک گویان و بیعت کنندگان با حضرت علی (ع) در غدیر خم بوده‌اند!» (البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۷۴؛ و تاریخ بغداد، ج۹، ص۲۲۱؛ و...) ✍️ در پایان سخن امروز، از عزیزان اهل‌سنت، این سؤال را می‌نمائیم که حتی اگر علمای گرامی آنها قبول ندارند که پیامبر (ص) می‌خواستند در وصیت‌نامه خود برای چندمین بار به جانشینی امیرالمؤمنین (ع) سفارش نمایند، بالاخره آنچه مُسلَّم است و در کتب معتبر اهل‌سنت آمده، رسول خدا می‌خواستند چیزی بنویسند که امت اسلامی پس از رحلت ایشان از گمراهی و اختلاف نجات یابند!!! که متأسفانه خلیفه دوم از این کار جلوگیری نموده است؛ حالا به نظر عزیزان، گناه اختلاف و تفرقه به وجود آمده در امت اسلامی پس از رحلت رسول خدا (ص) به عهده چه کسی است؟! «قضاوت با شما...» https://eitaa.com/ROOZBARG
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 پادکست مناسبت: ایام بیماری شدید رسول خدا (ص) و درخواست قلم و دوات توسط ایشان برای نوشتن وصیت موضوع: «، حقیقتی انکارناپذیر» روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠۶/٢٠ https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « حقیقتی انکارناپذیر (٢)» روز سه‌شنبه، ١۴٠٢/٠۶/٢١ ✍️ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم اما طبق تاریخ در ایام بیماری و روزهای آخر عمر پیامبر اکرم (ص) به سر می‌بریم و دیروز از یکی از وقایع تلخ این ایام، یعنی «حدیث قرطاس» سخن گفتیم؛ امروز نیز به برخی شبهات پیرامون این رویداد اسفناک می‌پردازیم؛ در روز گذشته عرض شد که در روزهای آخر عمر پیامبر اکرم (ص) که اصحاب برای عیادت ایشان آمده بودند؛ حضرت، طلب دوات و قلم نمودند تا چیزی بنویسند که بعد از ایشان، امت اسلامی هرگز گمراه نشوند؛ اما متأسفانه خلیفه دوم از این‌کار جلوگیری و جسارت کرده که مگر نمی‌بینید که بیماری بر پیامبر (ص) غلبه کرده و حضرت هذیان می‌گویند!!! پس از سخن عمربن‌خطاب، افرادی که در آن جمع حاضر بودند با هم اختلاف کردند، عده‌ای حرف او را تأیید کرده و عده‌ای دیگر شأن رسول خدا را بالاتر از اینگونه حرف‌های گزاف می‌دانستند و بالاخره تصمیم گرفتند از خودِ پیامبر(ص) مجدداً سؤال کنند و ببینند، حضرت با حواس جمع به آنها پاسخ می‌دهند یاخیر؟ که پیامبر(ص) در جواب آنها فرمودند: «أ بَعْدَ الّذِی قُلْتُمْ؟!؛ یعنی بعد از حرفی که زدید، دیگر (نوشته من) اثری ندارد!» چراکه بعد از جسارت به پیامبر خدا و (العیاذ بِاللّه) محکوم نمودن ایشان به هذیان‌گویی، بر فرضی هم که رسول خدا (ص) چیزی هم می‌نوشتند، همان‌طور که در زمان حیات و حضور آن حضرت به ایشان نسبت هذیان‌گویی دادند، پس از رحلت نیز می‌گفتند که پیامبر (ص) این را در حال بیماری نوشته و کلام ایشان اعتبار ندارد! لذا دیگر آن نوشته، باعث اتحاد و اتفاق بین مسلمانان و نجات آنها از گمراهی نمی‌شد! ❓اما سؤال آن است که چرا در این ماجرا، حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) بلافاصله عکس‌العمل نشان ندادند و سکوت کردند؟! و قلم و کاغذ نیاوردند؟! ✅ در جواب باید عرض کنیم که طبق تاریخ، زمانی که رسول خدا (ص) سخت مریض بودند، عایشه دیگر همسران حضرت را مجاب کرد که اجازه بدهند پیامبر (ص) در خانه او بستری شوند؛ لذا رسول خدا در روزهای آخر عمر شریفشان در خانه او بودند و مسلماً امر و نهی این خانه نیز در دست شخص عایشه بوده است؛ لذا در چنین شرایطی می‌توان تصور کرد که وقتی پیامبر (ص) فرمودند: «کاغذ و قلمی برایم بیاورید»، فرزند گرامیشان و امیرالمومنین (ع) در آن لحظه حضور نداشته‌ و بعداً وارد شده‌اند و برهمین اساس هم مورخین آورده‌اند که عبدالرحمن‌بن‌ابی‌‌بکر، برادر عایشه، قصد داشته که کاغذ و قلم بیاورد که خلیفه دوم مانع می‌گردد. ❓اما سؤال و شبهه‌ی دیگری که در این مبحث مطرح است این است که مگر خلیفه دوم، علم غیب داشته که پیامبر (ص) می‌خواهند چه وصیتی کنند که مانع حضرت شده باشد؟ ✅ در پاسخ به این سؤال، باید عرض کنیم که رسول خدا در آخر سخن خود جمله‌ای را به کار برده‌اند که خلیفه دوم از آن جمله به راحتی می‌توانسته متوجه شود و یا حداقل حدس بزند که حضرت می‌خواهند در مورد چه موضوعی سخن بگویند و بنویسند؛ زیرا پیامبر(ص) فرمودند: «تا زمانی که چنگ به این وصیت بزنید بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد» و این جمله را رسول خدا (ص) کراراً در حدیث ثقلین به کار برده بودند؛ به‌طوری که در کتب شیعه و اهل‌سنت آمده که این حدیث را پیامبر(ص) در طول دوران نبوت خویش یعنی در طول ۲۰ سال رسالتشان بارها در مناسبت‌های مختلف تکرار فرموده‌اند و حتی برخی از علمای اهل‌سنت از جمله قندوزی در کتاب یَنابیعُ المَوَدّه که از کتب معتبر اهل سنت است، بیان کرده که پیامبر(ص) این حدیث را ۵۰۰ بار در مکان‌های مختلف تکرار کرده و فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ: من در میان شما دو چیز مانند دو بال متعادل و متوازن باقی می گذارم، این دو ریسمانی هستند که از سوی خدا به سوی شما آویزان است و شرط آن این است که این دو را با هم بگیرید، این دو از هم جدا نمی‌شوند تا روز قیامت که بر من وارد شوند، اگر این دو را با هم گرفتید بعد از من هرگز گمراه نمی‌شوید»؛ پس این جمله حضرت که «بعد از من هرگز گمراه نمی‌شوید» در ذهن خلیفه دوم، کاملاً نقش بسته بود و وقتی پیامبر (ص) در بستر بیماری این جمله را تکرار کردند، او قطعاً حدس زده که پیامبر بازهم می‌خواهند امیرالمؤمنین (ع) را به‌عنوان جانشین خود و اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را در کنار قرآن کریم و به‌عنوان مکمل آن، معرفی نمایند؛ لذا خلیفه دوم اولاً اجازه نداد تا پیامبر(ص) وصیت خود را بفرمایند و ثانیاً با همین قرینه ذهنی گفت: «قرآن برای ما کافی است». ✍️ «قضاوت با شما...» https://eitaa.com/ROOZBARG
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 پادکست مناسبت: ایام بیماری شدید رسول خدا (ص) و درخواست قلم و دوات توسط ایشان برای نوشتن وصیت موضوع: «، حقیقتی انکارناپذیر (٢)» روز سه‌شنبه، ١۴٠٢/٠۶/٢١ https://eitaa.com/ROOZBARG