eitaa logo
روزبرگ شیعه (ره توشه معارفی)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
51 فایل
ادمین: https://eitaa.com/Mkiani110 وابسته به امور مساجد استان اصفهان پشتیبان نشر: ✅ ستاد اقامه نماز استان اصفهان ✅اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان ✅ اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان ✅ مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (١)» روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠۶/٢٣ ✍️ مناسبت روز: ۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) است که در برخی از کتب تاریخی آمده، آن حضرت پس از مدتی بیماری در مدینه رحلت نمودند؛ اما در روایاتی از ائمه اطهار (ع) بیان گردیده، آن حضرت در اثر سمی که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند. (کافی، ج ۶، ص ۳۱۵؛ و صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۳۷)؛ همچنین امروز به روایتی سالروز شهادت مظلومانه امام حسن (ع) است؛ لذا روزبرگ شیعه را ضمن عرض تسلیت و تعزیت با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ مورخین آورده‌اند که رسول خدا (ص) در حالى جان سپردند که سر در دامن على بن ابى طالب (ع) داشتند و امیرالمؤمنین شیون کنان، رحلت پیامبر (ص) را به دیگران خبر دادند؛ چون خبر وفات پیامبر (ص) زمزمه شد، عمربن‌خطاب به ناگاه فریاد برآورد: هرگز چنین نیست! این بعضى از منافقانند که می‌پندارند پیامبر خدا مرده است! مردم بدانید، به خدا سوگند، رسول خدا نمرده است بلکه به سوى پروردگار خود رفته، به همان گونه که موسى به سوى پروردگار خود رفت، او چهل روز از پیروان خود غایب بود و پس از این که گفته شد او مرده است به نزد ایشان بازگشت! به خدا سوگند، رسول خدا باز مى گردد و دست و پاى کسانى را که گمان برده‌اند او مرده است، قطع خواهد کرد! اما موضوع رحلت براى خاندان پیامبر و مسلمانان قطعى و بدیهى بود، چنانچه حضرت عباس عموی پیامبر در اعتراض به عمر گفت: مگر قرآن نخوانده‌اید که می‌فرماید: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ...»: «محمد جز فرستاده‌اى نیست که پیش از او هم پیامبرانى (آمده و) درگذشته‌اند! آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود (به شیوه جاهلیت) برمى گردید...» (آل عمران/١۴۴) با این حال، خلیفه دوم بر نظر خود پافشارى مى کرد تا آن که چند ساعتى بعد، ابوبکر که به محل سکونت خود در «سنح» رفته بود، به مدینه رسید و چون چشمش به جسد مطهر پیامبر (ص) افتاد، همان آیه را که پیشتر دیگران خوانده بودند، قرائت کرد و عمر را به سکوت فراخواند و او نیز ساکت بر زمین نشست و گفت: گویا این آیه را پیش از این نشنیده بودم! آیا این آیه در قرآن است؟! البته محققان و مورخان اهل تسنن بر پایه اعتراف شخص خلیفه دوم، انگیزه او از این جوسازی را، زمینه سازى براى رسیدن ابوبکر به مدینه دانسته‌اند؛ چنانچه ابن ابی الحدید مى‌نویسد: عمربن خطاب با این اقدام مى‌خواست فرصتى براى رسیدن ابوبکر به مدینه فراهم آورد، زیرا او در فرداى «سقیفه» قبل از سخنرانى ابوبکر در مسجد، ضمن عذرخواهى از اظهارات روز گذشته خود در انکار وفات پیامبر (ص)، گفت: وقتى فهمیدم رسول خدا (ص) از دنیا رفته‌اند، ترسیدم بر سر زمامدارى، جنجال و آشوب به پا شود و انصار و دیگران، زمامدارى را به دست گیرند یا از اسلام برگردند! [راز انکار رحلت پیامبر، ماهنامه کوثر، شماره۳۹] پس از رسیدن ابوبکر، در حالی که حضرت على (ع) به اتفاق برخى از عموزادگان خویش به غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر پیامبر (ص) مشغول بودند، خلیفه اول و دوم بلادرنگ به‌اتفاق عده‌اى از سران و سیاست مداران مهاجر و انصار در سقیفه بنى ساعده گردآمده و برخلاف توصیه مکرر رسول خدا، درباره جانشینى پیامبر (ص) به مجادله و منازعه پرداختند! امام باقر (ع) در این زمینه چنین می‌فرمایند: «عموم مردم و خواص و نزدیکان در آن روز بر بدن مبارک رسول خدا نماز خواندند، اما هیچ‌یک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت رسول حاضر نشدند! حتی امیرالمومنین (ع) بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی آنها اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت، (گویی) بیعت آنان هم تمام شده!» [مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۲۹۷] رحلت پیامبر اکرم (ص) برای امیرالمؤمنین (ع) حادثه‌ای بسیار سخت و جان سوز بود، چنان که حضرت فرمودند: «فضَجَّتِ الدّارُ الافنیةُ؛ گویا در و دیوار خانه فریاد می‌زد!» [نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۷] ولی متأسفانه در این وضعیت که آسمانیان و زمینیان برای رحلت اشرف مخلوقات عالم، عزادار و گریان بودند، برخی از صحابه در سقیفه بر سر حکومت دنیا، چانه‌زنی می‌کردند و پیامبر خدا را به فراموشی سپرده بودند!!! ✍️ این حکایت تلخ ادامه دارد... https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (٢)» روز جمعه، ١۴٠٢/٠۶/٢۴ ✍️ مناسبت روز: در ایام رحلت رسول اکرم (ص) قرار داریم و در روز گذشته از حوادث غم‌بار روز رحلت حضرت و ماجرای تلخ «سقیفه» سخن گفتیم؛ دیروز عرض شد در حالی که امیرالمؤمنین (ع) و بنی هاشم سرگرم مراسم کفن و دفن پیامبر (ص) بودند، تعدادی از صحابه، حضرت را رها کرده و در سقیفه بنی‌ساعده گرد آمدند و علیرغم دستورات مکرر پیامبر اکرم (ص) در رابطه با جانشینی امیرالمؤمنین (ع)، متأسفانه برای تعیین جانشین رسول خدا، به مجادله و منازعه پرداختند! «مهاجرین» و «انصار» در سقیفه، هر کدام خود را لایق‌تر از دیگری می‌پنداشتند؛ مهاجرین (مردم مکه) می‌گفتند: «اسلام در شهر ما و میان ما آشکار شده و پیامبر از اهالی مکه است و ما خویشاوندان و همسایگان حضرت هستیم؛ و همچنین ما پیش از انصار، دین اسلام را پذیرفته‌ایم پس زمامدار مسلمانان پس از پیامبر، باید از مهاجرین باشد!» و انصار (اهالی مدینه) می گفتند: «اهالی مکه، دعوت پیامبر را نپذیرفتند و با ایشان به مقابله و دشمنی پرداختند و این اهالی مدینه بودند که حضرت را یاری کرده و اسلام را رونق بخشیدند... پس جانشین پیامبر باید از انصار باشد! برخی دیگر از آنها نیز می‌گفتند، یک امیر از انصار باشد و یک امیر از مهاجرین انتخاب شود؛ در این میان «ابوبکر» این رأی را نپذیرفت و روایتی از پیامبر نقل کرد که حضرت فرموده‌اند: «الأئمة من قریش»؛ این حدیث هر چند متن و سند معتبری ندارد، امّا انصار را ساکت کرد و از سوی دیگر دشمنی دیرینه قبیله‌های «اوس» و «خزرج» در مدینه نیز در پیشبرد نظر خلیفه اول مؤثر واقع شد! (تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی، ص۹۲‌) پس از آرام شدن انصار، «عُمَر» با ترفندی سیاسی، ناگاه شروع به شمردن محاسن خلیفه اول کرده و سپس بلافاصله با او بیعت نمود! پس از او نیز تعدادی از حاضران از وی پیروی نمودند؛ پس از خروج از سقیفه، طرفداران ابوبکر، با مغالطه، موعظه، تطمیع، تهدید و حتی قتل و ترور و جعل حدیث، بیعت اکثریت را به‌دست آوردند و متأسفانه تلاش‌ بنی‌هاشم و برخی از اصحاب وفادار رسول خدا نیز در برابر غاصبان خلافت، راه به جایی نبرد و بالاخره در عرض مدت کوتاهی خلیفه اول بر منبر پیامبر نشست و خلافت او تثبیت شد! (دانشنامه امام علی(ع)، رشاد، ج ۸، صفحات ۴۰۵، ۴۰۷ و ۴۵۵) ✍️ در این بخش از روزبرگ، برای درک عمق توطئه‌ی سقیفه و آثار آن، چند جمله کوتاه از علامه عسگری (ره) را تقدیم می‌نمائیم: 🔹در اثر اجتماع در سقیفه، «تاریخ اسلام» و «شریعت اسلام» پس از رسول خدا دگرگون شد! 🔹در اثر سقیفه، به در خانه فاطمه زهرا(س) آتش بردند و شد آنچه نباید می‌شد! 🔹در اثر سقیفه، شمشیر ابن ملجم بر فرق امیرالمؤمین علی (ع) فرود آمد! 🔹در اثر سقیفه امام حسن (ع) با زهر نفاق شهید شدند! 🔹در اثر سقیفه، امام حسین (ع) شهید و زينب کبری (س) ودیگر دختران پیامبر(ص) اسیر شدند... 🔹 و در یک کلام، در اثر آن سقیفه، مسیر تاریخ بشریت دگرگون شد و آثار آن، تا ظهور حضرت مهدی موعود (عج) ادامه دارد... (معالم المدرستین، علامه عسگری، ج١) 💠 در پایان تذکر این نکته ضروری است که هرچند آثار نامطلوب سقیفه در تاریخ اسلام قابل جبران نیست، اما اگر حلم، صبر، سعه صدر و درایت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) در برابر توطئه سقیفه نبود، امروز چیزی از اسلام ناب محمدی و مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) باقی نمانده بود! (تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، حسنی، ص۳۲۱) https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (١)» ✍️ مناسبت روز: ۲۸ صفر سالروز اکرم (ص) است که در برخی از کتب تاریخی آمده، آن حضرت پس از مدتی بیماری در مدینه رحلت نمودند؛ اما در روایاتی از ائمه اطهار (ع) بیان گردیده، آن حضرت در اثر سمی که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند. (کافی، ج ۶، ص ۳۱۵؛ و صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۳۷)؛ همچنین امروز به روایتی سالروز شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی (ع) است؛ لذا روزبرگ شیعه را ضمن عرض تسلیت و تعزیت و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ مورخین آورده‌اند که (ص) در حالى جان سپردند که سر در دامن على‌بن‌ابیطالب (ع) داشتند و امیرالمؤمنین شیون کنان، رحلت پیامبر (ص) را به دیگران خبر دادند؛ چون خبر وفات پیامبر (ص) زمزمه شد، عمربن‌خطاب به ناگاه فریاد برآورد: هرگز چنین نیست! این بعضى از منافقانند که می‌پندارند پیامبر خدا مرده است! مردم بدانید، به خدا سوگند، رسول خدا نمرده است بلکه به سوى پروردگار خود رفته، به همان گونه که موسى به سوى پروردگار خود رفت، او چهل روز از پیروان خود غایب بود و پس از این که گفته شد او مرده است به نزد ایشان بازگشت! به خدا سوگند، رسول خدا باز مى گردد و دست و پاى کسانى را که گمان برده‌اند او مرده است، قطع خواهد کرد! اما موضوع رحلت براى خاندان پیامبر و مسلمانان قطعى و بدیهى بود، چنانچه حضرت عباس عموی پیامبر در اعتراض به عمر گفت: مگر قرآن نخوانده‌اید که می‌فرماید: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ...»: «محمد جز فرستاده‌اى نیست که پیش از او هم پیامبرانى (آمده و) درگذشته‌اند! آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود (به شیوه جاهلیت) برمى گردید...» (آل عمران/١۴۴) با این حال، خلیفه دوم بر نظر خود پافشارى مى کرد تا آن که چند ساعتى بعد، ابوبکر که به محل سکونت خود در «سنح» رفته بود، به مدینه رسید و چون چشمش به جسد مطهر پیامبر (ص) افتاد، همان آیه را که پیشتر دیگران خوانده بودند، قرائت کرد و عمر را به سکوت فراخواند و او نیز ساکت بر زمین نشست و گفت: گویا این آیه را پیش از این نشنیده بودم! آیا این آیه در قرآن است؟! البته محققان و مورخان اهل تسنن بر پایه اعتراف شخص خلیفه دوم، انگیزه او از این جوسازی را، زمینه سازى براى رسیدن ابوبکر به مدینه دانسته‌اند؛ چنانچه ابن ابی الحدید مى‌نویسد: عمربن خطاب با این اقدام مى‌خواست فرصتى براى رسیدن ابوبکر به مدینه فراهم آورد، زیرا او در فرداى «سقیفه» قبل از سخنرانى ابوبکر در مسجد، ضمن عذرخواهى از اظهارات روز گذشته خود در انکار وفات پیامبر (ص)، گفت: وقتى فهمیدم رسول خدا (ص) از دنیا رفته‌اند، ترسیدم بر سر زمامدارى، جنجال و آشوب به پا شود و انصار و دیگران، زمامدارى را به دست گیرند یا از اسلام برگردند! [راز انکار رحلت پیامبر، ماهنامه کوثر، شماره۳۹] پس از رسیدن ابوبکر، در حالی که حضرت على (ع) به اتفاق برخى از عموزادگان خویش به غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر پیامبر (ص) مشغول بودند، خلیفه اول و دوم بلادرنگ به‌اتفاق عده‌اى از سران و سیاست مداران مهاجر و انصار در سقیفه بنى ساعده گردآمده و برخلاف توصیه مکرر رسول خدا، درباره جانشینى پیامبر (ص) به مجادله و منازعه پرداختند! امام باقر (ع) در این زمینه چنین می‌فرمایند: «عموم مردم و خواص و نزدیکان در آن روز بر بدن مبارک رسول خدا نماز خواندند، اما هیچ‌یک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت رسول حاضر نشدند! حتی امیرالمومنین (ع) بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی آنها اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت، (گویی) بیعت آنان هم تمام شده!» [مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۲۹۷] رحلت پیامبر اکرم (ص) برای امیرالمؤمنین (ع) حادثه‌ای بسیار سخت و جان سوز بود، چنان که حضرت فرمودند: «فضَجَّتِ الدّارُ الافنیةُ؛ گویا در و دیوار خانه فریاد می‌زد!» [نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۷] ولی متأسفانه در این وضعیت که آسمانیان و زمینیان برای رحلت اشرف مخلوقات عالم، عزادار و گریان بودند، برخی از صحابه در سقیفه بر سر حکومت دنیا، چانه‌زنی می‌کردند و پیامبر خدا را به فراموشی سپرده بودند!!! ✍️ این حکایت تلخ ادامه دارد... https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (٢)» ✍️ مناسبت روز: در ایام رحلت رسول اکرم (ص) قرار داریم و در روز گذشته از حوادث غم‌بار روز رحلت حضرت و ماجرای تلخ «» سخن گفتیم؛ دیروز عرض شد در حالی که امیرالمؤمنین (ع) و بنی هاشم سرگرم مراسم کفن و دفن پیامبر (ص) بودند، تعدادی از صحابه، حضرت را رها کرده و در سقیفه بنی‌ساعده گرد آمدند و علیرغم دستورات مکرر پیامبر اکرم (ص) در رابطه با جانشینی امیرالمؤمنین (ع)، متأسفانه برای تعیین جانشین رسول خدا، به مجادله و منازعه پرداختند! «مهاجرین» و «انصار» در سقیفه، هر کدام خود را لایق‌تر از دیگری می‌پنداشتند؛ مهاجرین (مردم مکه) می‌گفتند: «اسلام در شهر ما و میان ما آشکار شده و پیامبر از اهالی مکه است و ما خویشاوندان و همسایگان حضرت هستیم؛ و همچنین ما پیش از انصار، دین اسلام را پذیرفته‌ایم پس زمامدار مسلمانان پس از پیامبر، باید از مهاجرین باشد!» و انصار (اهالی مدینه) می گفتند: «اهالی مکه، دعوت پیامبر را نپذیرفتند و با ایشان به مقابله و دشمنی پرداختند و این اهالی مدینه بودند که حضرت را یاری کرده و اسلام را رونق بخشیدند... پس جانشین پیامبر باید از انصار باشد! برخی دیگر از آنها نیز می‌گفتند، یک امیر از انصار باشد و یک امیر از مهاجرین انتخاب شود؛ در این میان «ابوبکر» این رأی را نپذیرفت و روایتی از پیامبر نقل کرد که حضرت فرموده‌اند: «الأئمة من قریش»؛ این حدیث هر چند متن و سند معتبری ندارد، امّا انصار را ساکت کرد و از سوی دیگر دشمنی دیرینه قبیله‌های «اوس» و «خزرج» در مدینه نیز در پیشبرد نظر خلیفه اول مؤثر واقع شد! (تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی، ص۹۲‌) پس از آرام شدن انصار، «عُمَر» با ترفندی سیاسی، ناگاه شروع به شمردن محاسن خلیفه اول کرده و سپس بلافاصله با او بیعت نمود! پس از او نیز تعدادی از حاضران از وی پیروی نمودند؛ پس از خروج از سقیفه، طرفداران ابوبکر، با مغالطه، موعظه، تطمیع، تهدید و حتی قتل و ترور و جعل حدیث، بیعت اکثریت را به‌دست آوردند و متأسفانه تلاش‌ بنی‌هاشم و برخی از اصحاب وفادار رسول خدا نیز در برابر غاصبان خلافت، راه به جایی نبرد و بالاخره در عرض مدت کوتاهی خلیفه اول بر منبر پیامبر نشست و خلافت او تثبیت شد! (دانشنامه امام علی(ع)، رشاد، ج ۸، صفحات ۴۰۵، ۴۰۷ و ۴۵۵) ✍️ در این بخش از روزبرگ، برای درک عمق توطئه‌ی سقیفه و آثار آن، چند جمله کوتاه از علامه عسگری (ره) را تقدیم می‌نمائیم: 🔹در اثر اجتماع در سقیفه، «تاریخ اسلام» و «شریعت اسلام» پس از رسول خدا دگرگون شد! 🔹در اثر سقیفه، به در خانه فاطمه زهرا(س) آتش بردند و شد آنچه نباید می‌شد! 🔹در اثر سقیفه، شمشیر ابن ملجم بر فرق امیرالمؤمین علی (ع) فرود آمد! 🔹در اثر سقیفه امام حسن (ع) با زهر نفاق شهید شدند! 🔹در اثر سقیفه، امام حسین (ع) شهید و زينب کبری (س) ودیگر دختران پیامبر(ص) اسیر شدند... 🔹 و در یک کلام، در اثر آن سقیفه، مسیر تاریخ بشریت دگرگون شد و آثار آن، تا ظهور حضرت مهدی موعود (عج) ادامه دارد... (معالم المدرستین، علامه عسگری، ج١) 💠 در پایان تذکر این نکته ضروری است که هرچند آثار نامطلوب سقیفه در تاریخ اسلام قابل جبران نیست، اما اگر حلم، صبر، سعه صدر و درایت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) در برابر توطئه سقیفه نبود، امروز چیزی از اسلام ناب محمدی و مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) باقی نمانده بود! (تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، حسنی، ص۳۲۱) https://eitaa.com/ROOZBARG