از پنجره فولاد شفا مےگیرم
هرچیز،بخواهم از شما مےگیرم
این قصہ سرانجام خوشے خواهد داشٺ
چون از تو براٺ ڪربلا مےگیرم
#شهادت_امام_رضا
#تسلیت...
@sulok_shohada
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#انفاقبهمردم
🌸غروب ماه رمضان بود. ابراهیم در خانه ما آمد و یک قابلمه بزرگ گرفت و به کله پزی رفت. گفتم داش ابرام افطاری کله پاچه خیلی میچسبه. گفت آره ولی برا من نیست. رفتیم پشت پارک چهل تن انتهای کوچه در زدیم و کله پاچه ها را به خانواده مستحقی تحویل دادیم. آن ها ابراهیم را به خوبی می شناختند ...
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#اهمیت_به_کودکان
🌸اهمیت دادن به مردم یکی از شاخصه های ابراهیم هست. مقابل درب خانه نشسته بود. بچه ای به همراه دوچرخه رو به رویش می نشیند و از مشکلاتش می گوید، ابراهیم به صحبت های آن بچه گوش می کند و پاسخش را می دهد. چه مقدار شبیه ابراهیم هستیم؟..
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#خدمت_به_مردم
🌸توی کوچه بود و همش به آسمون نگاه میکرد و سرش رو پایین می انداخت.
بهش گفتم داش ابرام چیزی شده؟
گفت: تا این موقع یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد و مشکلش رو حل میکردیم. میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت رو ازم گرفته باشه.
#شهید_ابراهیم_هادی 🌷
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠ابراهیم هادی به مساله ولایت فقیه بسیار اهمیت می داد💠
🌸روز سیزده آبان 88 بود. می خواستم زودتر به سرکار بروم. اما خیلی خوابم می آمد. کنار بخاری توی منزل برای لحظاتی خوابم برد. یکباره دیدم رو به روی درب دانشگاه تهران قرار دارم!! جمعیتی داخل دانشگاه شعار می دادند. نگاهم به رو به روی درب افتاد. ابراهیم هادی و جواد افراسیابی و رضا گودینی کنار هم با عصبانیت ایستاده و به درب دانشگاه نگاه می کردند. بعد از مدت ها از دیدن دوستانم بسیار خوشحال شدم. می خواستم به سمت آن ها بروم اما آنقدر عصبانی بودند که جرات نکردم!
🌸از خواب پریدم. زنگ زدم به یکی از دوستانم در حراست دانشگاه تهران. گفتم: "جلوی درب دانشگاه چه خبر است!؟" گفت: "همین الان جمعیت فتنه گر، تصویر بزرگ مقام معظم رهبری را پاره کردند و به حضرت آقا ناسزا گفتند و..." علت حضور شهدا را فهمیدم. ابراهیم هادی به مساله ولایت فقیه بسیار اهمیت می داد.
📚سلام بر ابراهیم۲/صفحه۲۳۴
شادی روح شهدا و سلامتی رهبر عزیزمان ۳ صلوات🌹
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#خدمتبهمردم
🌸بارانی در تهران باریده بود. معابر خیابان هفده شهریور تماما گرفته بود و عبور و مرور را سخت کرده بود. ابراهیم پاچه هایش را بالا زد و در آب مشغول کمک کردن و انتقال دادن پیر مرد ها به آن سمت خیابان بود. او که قهرمان کشتی بود از خودش هیچ نمی دید ما جای او بودیم چه کار می کردیم؟ ...
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#شکستن_دل
🌸ابراهیم به همراه دوستش از خیابانی می دوید. مردی را دید که پای لنگی دارد و از خیابان رد می شود. به دوستش می گوید از آن طرف خیابان رد شویم، شاید آن مرد ما را ببیند و دلش بسوزد که پایش سالم نیست و مثل ما نمی تواند راه برود ...
#شبیه_ابراهیم_باشیم
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
🌸 نزدیک ظهر بود. از شناسایی بر می گشتیم. از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم. آن قدر خسته بودیم که نمی توانستیم پا از پا برداریم ؛ کاسه زانوهامان خیلی درد می کرد. حسن طرف شنی جاده شروع کرد به نماز خواندن. صبر کردم تا نمازش تمام شد. گفتم « زمین این طرف چمنیه، بیا این جا نماز بخوان. »
گفت: «اون جا زمین کسیه، شاید راضی نباشه.»
🌹شهید حسن باقری🌹
📙یادگاران، جلد چهار، ص ۲۳
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#ماشین_تویوتا
🌸ابراهیم برای این که جایگاه و پست و مقامی او را نگیرد، همه عوامل کبر و غرور رو از خودش دور می کرد. وقتی به ابراهیم ماشین تویوتایی می دهدند تا با آن ماموریت انجام دهد. ماشین تویوتا را پس می دهد تا ماشین مدل بالا او را از مردم جدا نکند و غرور برایش به وجود نیاورد ..
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
چنین فرموده است مولا و رهبر
بخوانم این کتاب، اول به آخر...
زبس بود این کتاب جذاب و شیرین
نرفته در کنار و هست در بر...
💠رهبر انقلاب:
🌸جاذبهی شخصیت شهید ابراهیم هادی انسان را مثل مغناطیس به خودش جذب میکند.
⚠️تا کتاب شهید ابراهیم هادی را خواندم، تا مدتی دلم نمیآمد از روی میز بگذارم در کتابها...
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
💠 #عیدالزهرا 💠
🌸یک شب به اصرار من با ابراهیم به جلسه #عیدالزهرا رفتیم فکر میکردم ابراهیم که عاشق حضرت زهراست خیلی خوشحال میشود.
مداح جلسه مثلاً برای شادی حضرت زهرا(س) حرف های زشتی رو به زبان می آورد و فحاشی میکرد.
🌸ابراهیم اواسط جلسه به من اشاره کرد و ازجلسه بیرون رفتیم ودر راه بهش گفتم فکر کنم ناراحت شدید درسته؟
ابراهیم درحالی که دستش رو با عصبانیت تکان می داد گفت:توی این مجالس خدا پیدا نمیشه، همیشه جایی برو که حرف از خدا و اهل بیت باشه و چندبار این جمله رو تکرار کرد.
بعدها وقتی نظرعلما رو در مورد این مجالس و ضرورت حفظ وحدت مسلمین مشاهده کردم به دقت نظر ابراهیم بیشتر پی بردم.
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••
🌿ازش پرسیدن:
ابراهیم؟! چرا همراه بقیه رزمنده ها به دیدن امام نرفتی ؟
✨جواب داد:
ما رهبر را برای تماشا نمیخواهیم. ما رهبر را میخواهیم برای اطاعت کردن.
ـ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️
یکی در جبهه گفتا نزد هادی
رها کن جبهه و برگرد وادی
ببین اندر جماران چهره ی یار
بدادی حرف او را گوش صد بار
جوابش داد هادی بس چه زیبا
امام خود بجویم من در اینجا
نخواهم رهبری بهر تماشا
اطاعت از امام باید به هرجا
چه بسیار از شهیدانی که رفتند
اویس عصر ما، نادیده رفتند
ندیدند چهره ی محبوب آن یار
ولی از جان گذشتند در ره یار
کند جبران خدای حی دادار
رساند هر اویسی را به دلدار
🆔 @sulok_shohada
••••••••••••••••••••••••