eitaa logo
بفرما روضه
691 دنبال‌کننده
943 عکس
220 ویدیو
1 فایل
﷽ چایی روضه کارِ خود را کرد...😭 روبیکا👇 https://rubika.ir/roozeh_ir ادمین👇 @ali_kh_0313
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ #کانال_کمیل_قدمگاه_مادر_شهیدان... تقريباً مهمات ما تمام شده بود... ابراهيم هادي بچه هاي بي رمق کانال را در گوشه اي جمع کرد و برايشان صحبت كرد : بچه ها غصه نخوريد، حالا كه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد، اگر همه هم شهيد شويم، تنها نيستيم. مطمئن باشيد مادرمان حضرت زهرا (س) مي آيد و به ما سر ميزند. بغض بچه ها ترکيد. صداي هقهق شان فضای کانال را پر کرده بود. به پهناي صورت اشک می ريختند. ابراهيم ادامه داد : «غصه نخوريد. اگر در غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نميگذارد! » 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
🌷❤️ #شهید_یعنی... ڪوچه‌ ے خلوتے را میخواهم بی‌ انتها، براے رفتن بے واژه، براے سرودن و آسمانے براے پـرواز ڪردن عاشقانہ اوج گرفتن رها شدن...🌿🕊 🌱سلام بر ابراهیم🌺 🆔 @sulok_shohada
❤️دوران دبیرستان بودیم. 🍃ابراهیم عصر ها رو توی بازار کار می کرد و درآمد نسبتا خوبی داشت اما مرد همسایه از دنیا رفته بود و همسایه وضعیت مالی درستی نداشت. 🍁ابراهیم هر وقت حقوقش رو می گرفت بیشتر در آمدش رو به این خانواده می داد، حتی بیشتر اوقات غذایی هم که در منزل طبخ می شد رو برای این خانواده می برد. 🌹این کار ابراهیم تا زمان شهادتش ادامه داشت و فقط مادرش از این جریان خبر داشت... 🌷 @sulok_shohada
#عاشقانه_شهدا 🌸 معتقد بود که خانم خانه نباید سختی بکشد. هیچ وقت اجازه نمی داد خرید خانه را انجام بدهم 🌸 به من می گفت: فکر نکن من تو را در خانه اسیرکرده ام، اگر می خواهی بروی در شهر بگردی، برو؛ ولی حاضر نیستم تو حتی یک کیلو بار دستت بگیری و به خانه بیاوری. 🌸 وقتی می آمد خانه من دیگر حق نداشتم کار کنم. لباس بچّه را عوض می کرد. شیر براش درست می کرد. سفره را می انداخت و جمع می کرد. پا به پای من می نشست لباس ها را می شست، پهن می کرد، خشک می کرد و جمع می کرد. #شهید_محمدابراهیم‌_همت 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
✅ منم ؛ میهمان مجازی شما #ای_شهید... همسایه ات نیستم اما... #مهمان خانه ی مجازی ات که هستم!😔 حق مهمان کمتر از همسایه که نیست! خودت دستم را گرفته ای و آورده ای اینجا☝️ پس کمکی کن من هم یکی شبیه تو شوم💔 رفیق‌ شهیدم ؛ #شهید_ابراهیم_هادی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
🌸 #سلام_امام_زمانم 🌸 عاشق که شدی خطا نباید بکنی حتی به خودت جفا نباید بکنی حالا که شدی چشم‌به‌راه مهدی(عج) جز بر فرجش دعا نباید بکنی! 💐🌸🌷🍀🌹🌻🌺🍄 @sulok_shohada
رِفیق ...🌺 برایِ #شهید شدن ، هُنَر لازم است...🌹 هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس..🌷 هُنَرِ بِه خُدا رسیدن...🌸 هُنَرِ تَهذیب...💐 تا هُنَرمَند نشی، #شهید نِمیشی!!🌼 °| #شهید ابراهیم هآدی |° @sulok_shohada
👀 #نگرش_های_رازخـــدا 👀 💞راه رسیدن به خدا دوست داشتن آدم هاست... اگر چه نتواتی کاری برای آنها انجام دهی. همین که دلسوز دیگران باشی ،به خدا مقرب میشوی و خدا به تو مهربان👌 #شهیدابراهیم_هادی 🍃 🌺🍃 @sulok_shohada
_گناه 💠 يكبار كه با ابراهیم صحبت مي‌كردم گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی می‌رفتم همیشه با وضو بودم هميشه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز می‌خواندم. پرسیدم: " چه نمازی؟! "، گفت:" دو رکعت نماز مستحبي می‌خوندم و از خدا می‌خواستم که یه وقت تو مسابقه‌، حال کسی رو نگیرم. 💠 اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری ازگناه بود.❌ او به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده می‌شد سریع موضوع را عوض می‌کرد. 💠 هر وقت هم می‌دید که بچه‌ها در جمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب می‌گفت : ((صلوات بفرست ))و يا به هر طریقی بحث رو عوض می‌کرد هیچگاه از کسی بد نمی‌گفت ، مگر به قصد اصلاح کردن او ، هیچوقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمي‌پوشید . 💠 بارها خودش را به کارهای سخت مشغول می‌کرد و زمانی هم که علت آن را سؤال می‌کردیم می‌گفت: برای نفس آدم،این کارها لازمه.☝️ ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
✅ #نماز_عشق بچّه‌ها محاصره شده بودند.... نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. با قدم‌های استوار به طرف تپّه‌های بازی دراز رفت. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد. تکبیره الاحرام را با صدای بلند گفت و شروع کرد به #نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقه‌ای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دست‌هایش را بالای سرش برد و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای الله اکبر و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد... 🌷 #قهرمان_من ؛ #شهید_محمدرضا_کارور فرمانده گردان مالک لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
✅ ابراهیم و مورچه ها!🐜 🌺یکبار داشتیم با ابراهیم به باشگاه می رفتیم. من کمی جلوتر رفتم و برگشتم دیدم ابراهیم کمی عقب تر ایستاده. بعد نشست و به اطرافش نگاه کرد و دوباره بلند شد! گفتم چی شده داش ابرام؟❓ با تعجب برگشتم به سمتش. ابرام گفت: 📢اینجا پر از مورچه بود.حواسم نبود و پام رو گذاشتم بین مورچه ها، برا همین نشستم ببینم کجا مورچه نیست از اونجا حرکت کنم. ❤️ابراهیم پرید اینطرف کوچه و راه رو ادامه داد. گفتم عجب ادمی هستی! دیر شده وایسادی بخاطر مورچه ها؟ گفت: این ها هم مخلوقات خدا هستند. من اگه وقت داشتم یه مشت گندم براشون می ریختم نه اینکه با پام اون ها رو له کنم! 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
#بزرگترین_دشمن همیشه آیه‌ ي #وجعلنا را زمزمه میکرد ‌گفتم: آقا #ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه اینجا که دشمن نیست ! نگاه معنا داری کرد گفت: دشمنی بزرگتر از #شیطان هم وجود داره؟! بارها در وسوسه های شیطان، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور میکردم تا به جمله زیبای امیر المومنین (ع) برخورد کردم که فرموده اند : دشمن ترين دشمنانت، نفس شیطان درونی توست اَعْدی عَدُوّك نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ. #قهرمان_من ؛ #شهید_ابراهیم_هادی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada