eitaa logo
بفرما روضه
692 دنبال‌کننده
943 عکس
220 ویدیو
1 فایل
﷽ چایی روضه کارِ خود را کرد...😭 روبیکا👇 https://rubika.ir/roozeh_ir ادمین👇 @ali_kh_0313
مشاهده در ایتا
دانلود
_گناه 💠 يكبار كه با ابراهیم صحبت مي‌كردم گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی می‌رفتم همیشه با وضو بودم هميشه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز می‌خواندم. پرسیدم: " چه نمازی؟! "، گفت:" دو رکعت نماز مستحبي می‌خوندم و از خدا می‌خواستم که یه وقت تو مسابقه‌، حال کسی رو نگیرم. 💠 اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری ازگناه بود.❌ او به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده می‌شد سریع موضوع را عوض می‌کرد. 💠 هر وقت هم می‌دید که بچه‌ها در جمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب می‌گفت : ((صلوات بفرست ))و يا به هر طریقی بحث رو عوض می‌کرد هیچگاه از کسی بد نمی‌گفت ، مگر به قصد اصلاح کردن او ، هیچوقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمي‌پوشید . 💠 بارها خودش را به کارهای سخت مشغول می‌کرد و زمانی هم که علت آن را سؤال می‌کردیم می‌گفت: برای نفس آدم،این کارها لازمه.☝️ ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
✅ #نماز_عشق بچّه‌ها محاصره شده بودند.... نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. با قدم‌های استوار به طرف تپّه‌های بازی دراز رفت. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد. تکبیره الاحرام را با صدای بلند گفت و شروع کرد به #نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقه‌ای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دست‌هایش را بالای سرش برد و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای الله اکبر و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد... 🌷 #قهرمان_من ؛ #شهید_محمدرضا_کارور فرمانده گردان مالک لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
#بزرگترین_دشمن همیشه آیه‌ ي #وجعلنا را زمزمه میکرد ‌گفتم: آقا #ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه اینجا که دشمن نیست ! نگاه معنا داری کرد گفت: دشمنی بزرگتر از #شیطان هم وجود داره؟! بارها در وسوسه های شیطان، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور میکردم تا به جمله زیبای امیر المومنین (ع) برخورد کردم که فرموده اند : دشمن ترين دشمنانت، نفس شیطان درونی توست اَعْدی عَدُوّك نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ. #قهرمان_من ؛ #شهید_ابراهیم_هادی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
#خودسازی در شب های سرد زمستان، بدون بالش و زیر انداز می خوابید. وقتی اعتراض می کردیم می گفت: "باید این بدن را آماده کنم، باید عادت کند که روزگار طولانی در خاک بماند." پیکر مطهر او سالهاست در این خاک متبرک آرام گرفته است... #قهرمان_من ؛ #شهید_ابراهیم_هادی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada
✅ داستان یک عکس 🌸 در سال ۱۳۶۰ در منطقه گیلان غرب پای راست او در اثر ترکش خمپاره به نحوی متلاشی و قطع شد که حتی امکان استفاده از پای مصنوعی را هم نداشت 🌸 پس از مدت کوتاهی دوباره به منطقه برگشت، با وجود مجروحیت در جبهه‌ ماند و در تمام عملیات‌های گردان شرکت نمود، حتی در کوهستان‌های غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان از سینه کش کوه بالا می‌رفت. 🌸 هفتم اسفند ۱۳۶۲، شب عملیات خیبر در منطقه طلائیه، خودش را آماده شرکت در عملیات می کرد، که فرماندهان گردان از او خواستند با نیروها به خط نرود دلش شکست و گفت "حالا ما شدیم وبال گردن گردان؟!" 🌸 فردا صبح در حالی که تند تند عصا میزد تا خودش را به بچه‌ها در خط برساند، اصغر نقی‌زاده از پشت این عکس را از آخرین لحظات زندگی او گرفت 🌸 دقایقی بعد هواپیمای دشمن محل گردان را در هورالعظیم بمباران کرد، یکی از شهدای جانباز او بود، 🌸 وقتی پیکر پاکش را پیدا کردند عصایش دهها متر دورتر افتاده بود... او در زمان شهادت تازه داماد بود. #قهرمان_من ؛ #شهید_ابراهیم_حسامی ؛ از رفقای #شهید_ابراهیم_هادی و معاون فرمانده گردان میثم از لشکر ۲۷ محمد رسول الله 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @sulok_shohada 👈