#رفیق دستت را همیشه به سوی اهل بیت بگیر
حتی اگر احساس بی نیازی داشتی
حتی اگر مشکلی نداشتی همیشه وصل باش...
مخصوصا به مادرت حضرت زهرا (سلام الله علیها )
فرزند که نباید بیخیال مادرش باشه...
#شهیدابراهیم_هادی
🌷 @sulok_shohada
براے خوشحاليتــ
از بودنتـ دستـ ڪشيده ام💔
از احساسم هرگز...! 😔
#شايد_عشق_همين_باشد
ندارمتــ اما
دوستــ دارمتــ ...❤️
#همسر_شهید 😓
#عاشقانه_شهدایی
🌷 @sulok_shohada
🦋| #روایتـی ازتو |
لباسش خیلی وصله و پینه داشت
گفتم:" عمو! چرا نمیری لباس نو
بگیری؟" گفت:" این و شهید همت
بهم داده یادگاریه. . ." :)
[ #شهید_حسن_امیریفر🌹
[ #عمو_حسن
#شهید
#شهدا
@sulok_shohada
•••••••••••••••••••••••••••••••
#سخن_بزرگان|💛|
پرسیده شد :
رجب را که
"شهرَ اللهِ الأصَب"
گفته اند یعنی چه؟
فرمودند :
یعنی این قدر
در #ماه_رجب
به شما ثواب اعطا میکند
که چشم و گوشِ کسی
ندیده و نشنیده
و به قلبِ کسی هم
خطور نکرده است...!
#آیتالله_حقشناس♥️
@sulok_shohada
•••••••••••••••••••••••••••••••
یکی ماسک خودش رو داد و رفت :) ...🌷
یکی هم ماسکها رو انبار میکنه که چندین برابر بفروشه....😔
#کرونا #ویروس_کرونا #ماه_رجب
🌹 @sulok_shohada
•••••••••••••••••••••••••••••••
💢دوره جوانی ابراهیم بود. در بازار کار میکرد. ابراهیم هفته ای یکبار ما را در چلوکبابی محل دعوت میکرد. چند هفته گذشت. یکبار گفت: امروز مصطفی پول غذا را حساب کرد. همه از او تشکر کردیم. هفته بعد گفت: امروز سعید پول غذا را حساب کرد و همینطور هفته های بعد...
ابراهیم شهید شد. یکروز دور هم نشسته بودیم. بحث چلوکباب شد. مصطفی گفت: یادتان می آید که ابراهیم گفت مصطفی امروز پول غذا را میدهد؟ آن روز هم پول را ابراهیم داد. اما برای اینکه من خجالت نکشم...
💫سعید با تعجب گفت: من هم همینطور... و بقیه هم همین را گفتند. آن روز فهمیدیم در تمام مدتی که ما با ابراهیم چلوکباب میخوردیم تمام پول غذا را خودش میداد. چون ما از لحاظ مالی ضعیف بودیم؛ اما این کار را کرد که ما هم از غذای خوب لذت ببریم. چه آدمی بود این ابراهیم.
📔 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2
#کرونا
@sulok_shohada
•••••••••••••••••••••••••••••••
💖رابطه عاشقانه ای با خدا داشت .
یک بار به من گفت: خدا خدا خدا
همه چیز دست خداست.
⚠ تمام مشکلات #بشر به خاطر دوری
از #خداست ما باید مطیع محض باشیم.
او از سود و زیان ما خبر دارد هر چه
گفته باید قبول کنیم خیر وصلاح ما
همین است.
🔰آیه ۳۷سوره زمر رو می خوند
أَلَیْسَ الله بِکَافٍ عَبْدَهُ.
می گفت: خیلی قشنگ خدا داره
با ما حرف می زنه آدم می خواد
از خوشحالی فریاد بزنه.
📚خدای خوب ابراهیم
#ماه_رجب #شهید #شهدا
🌷 @sulok_shohada
🌸شب جمعه و در ایام شهادت #امام_هادی علیه السلام به دنیا آمد.
🌺بر همین اساس نام او را محمد هادی گذاشتند.
⚫️عجيب است كه او عاشق و دلداده امام هادی علیه السلام شد و در اين راه و در شهر امام هادی يعنی #سامراء به شهادت رسيد.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🕊
🌹 @sulok_shohada
🌟شهید محمد هادی ذوالفقاری علاقه عجیبی به شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی داشت.
🌟هميشه سعی می کرد مانند ابراهيم باشد.
🌷 @sulok_shohada
🌸 مادر شهید 🌸 می گوید :
وقتی رسیدیم دزفول و وسایلمان را جابه جا کردیم، گفت: می روم سوسنگرد.
💭گفتم : مادر منو نمی بری اون جلو رو ببینم ؟
💭 گفت : اگه دلتون خواست، با ماشین های راه بیایید. 🚖 👈این ماشین مال بیت الماله.👉
🌷 شهید مهدی زین الدین 🌷
🌷 @sulok_shohada
ali:
خوبه که بدونیم...🙂
رسیده بودیم محل عشق کربلای ایران...
لحظه ورود کفش هامونو در آوردیم و با پای پتی روی خاک مقدس شلمچه قدم ورداشتیم.
من و تعدادی از دخترا و دوستان جلوتر از بچه های دیگه بودیم.
یکی از دخترای پشت سر با کنایه نسبت به شهدا حرف میزد.
یک دفعه به دوستاش گفت: چیه اینجا، همش خاکه، حیوونا از اینجا رد میشن، اینارو نگاه کن بدون کفش راه میرن...
دیگه صبرم لبریز شد برگشتم نگاه عمیقی بهش کردم و بعد ادامه راه...
کمی که جلوتر رفتیم، به تانک های باقی مانده از زمان جنگ رسیدیم.
استادم که مسئول اُردو بود رو دیدم، برگشتم و به ایشون گفتم: اینا دیگه شورشو در آوردن، هرچی از دهنشون در میاد میگن اصلا چرا اومدن...!!!
درجواب با لحن محکمی بهم گفتن :《#شهدا طلبیده اند ، تو کاری نداشته باش، شهدا خودشان حواسشان هست》
#خاطره #ارسالی_دوستان
🌹 @sulok_shohada