🍀گاهی وقت ها جاماندگی
هم بدنیست...!
درست مثل وقتی که تو
خودت را...
دلت را...
روحت را...
جا می گذاری در کانال کمیل
#راهیان_نور
#کانال_کمیل
📌خط در عطش میسوخت و به علت تاریکی هوا هم، عقب رفتن کاری دشوار و ناممکن بود. بالاخره با اصرار زیاد، از برادر سلسلهپور اجازه گرفتم که بروم عقب و برای بچهها آب بیاورم.
🔺دوان دوان چند کانال و میدان مین را رد کردم. هنوز منطقه زیر آتش دشمن بود. بوی حاصل از انفجارها، فضای منطقه را پر کرده بود. در آن تاریکی به هر صورت که بود آخرین کانال را هم رد کرده، رسیدم به آخرین سد راه، آن هم میدان مین؛ از مسیر معبر راه را گرفته و رفتم. مسافتی را رفته بودم که متوجه شدم طناب معبر بر اثر انفجار خمپاره قطع شده و باد هم طناب معبر را اینطرف آنطرف برده است. دقایقی به میدان مین خیره شدم اما مثل اینکه قرار بود آن شب را در عطش بسوزیم. راه را مایوسانه در پیش گرفتم و برگشتم به خط. آن شب را همه در عطش گذراندند، به یاد کربلا...
📙 منبع:کتاب زنده باد کمیل
#راهیان_نور
#کانال_کمیل