✨ #شعر_عاشورایی
💫 #حضرت_عبدالله_بن_الحسن
خورشید تیره بود و هوا پرغبار بود
پشت سرتو عمه پریشان و زار بود
دور و بر تو نیزه و سرنیزه دار بود
زخم تنت یکی و دو تا نه، هزار بود
🥀🕯🥀
دیدم ز دور مرکبت افتاد بر زمین
مثل تن تو زینبت افتاد بر زمین
🥀🕯🥀
دیگر زمان آمدنم بود آمدم
از غصۀ تو سوختنم بود آمدم
هنگام مردتر شدنم بود آمدم
جای زره لباس تنم بود آمدم
🥀🕯🥀
با دست خالی آمدم اکبر شوم تو را
پای برهنه قاسم دیگرشوم تو را
🥀🕯🥀
دستم سپر برای تو ای بی سپرترین
گردد فدای تو پسرت ای پدرترین
ای از عطش بریده نفس خون جگرترین
کن دیده باز روی من ای محتضرترین
🥀🕯🥀
بوی حسن گرفت فضا روی سینه ات
وقتی که دوخت تیر مرا روی سینه ات
✍🏻 #سید_پوریا_هاشمی
🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴
✅ کانال #خیمه_عاشورایی_روز_دهم در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید:
@roozedahom10