📚✍️ دنیا قشنگ است !
زندگی زیباست
دنیا قشنگ است
حقوق بشر داریم
آزادی
رسانه
یونیسف !
سینما و فوتبال و نفت و دلار !
چه گفتی؟
فلسطین ؟
غزه ؟
صهیونیسم ؟
بمباران بیمارستان ؟
کشتار کودکان ؟
مهم نیست !
رسانهها کارشان را خوب بلدند !
جمع و جورش میکنند.
https://eitaa.com/roozgaran
📚✍️ شناخت یکسویه و ناقص ما از فرهنگ، جامعه و تاریخ عرب
پنجاه سال پیش محقق برجسته، دکتر آذرتاش آذرنوش، بهدرستی و تلخی هشدار داده بود که شناخت ما ایرانیان از تاریخ و فرهنگ و پیشینهی جامعهی عرب، اولاً ناقص است و تحقیقات عمیقی در این باره انجام ندادهایم و نخواندهایم و ثانیاً همان شناخت ناقص هم یکسویه است و جهتدار و مبتنی بر پیشفرضهایی که گاه پایهی علمی روشنی ندارد.
امروز و با گذشت پنجاه سال از این هشدار، همچنان نمونهها و نشانههای این شناخت اندک و ناقص و یکسویه به فراوانی در سطح جامعه و فضای مجازی به چشم میآید.
برخی پیامدهای ناخوشایند ضعف شناخت را میتوان چنین فهرست کرد:
یک) دیدگاهها و تحلیلها و کنش و واکنشها و مواضع، پختگی و عمق کافی را نخواهد یافت.
دو) حدود انصاف و احترام متقابل رعایت نخواهد شد.
سه) دور نیست که در نتیجهی ضعف شناخت، نگاهی تحقیرآمیز و آمیخته با خودبرترپنداری بر فضای فرهنگی و اجتماعی غلبه کند و این مسیر معیوب به استنتاجهای گمراهکننده منتهی شود.
چهار) در غیاب مطالعه و شناخت تاریخی، تأثیر جنگ روانی و دروغ و فریب رسانهای، بهگونهای مضاعف و چندبرابری افزایش مییابد و از این حیث هزینههای مادی و معنوی بسیار و پیامدهای زیانبار بر افراد و جامعه تحمیل میشود.
مطالعهی آثار محققان، بهترین، کوتاهترین و کمهزینهترین راه برای افزایش شناخت و اصلاح باورهای غیرتحقیقی، کلیشهای، ساندویچی و عوامفریبانه است.
جامعه و تمدن ایران در طول هزاران سال گذشته با جامعه و تمدن عرب به شکلها و در عرصههای گوناگون رابطه و تعامل داشته و امروز نیز این ارتباط در ابعاد مختلف قابل مشاهده است. بنابراین ارائهی روایت و تحلیلی منصفانه و مبتنی بر تحقیق از این پیشینهی تاریخی قطعاً بر فضای فرهنگی و اجتماعی و روابط گسترده، پیچیده و چندوجهی امروز تأثیری آشکار دارد.
بهعنوان نمونههایی از آثار محققان در زمینهی معرفی تاریخ، جامعه و فرهنگ عرب و نیز روابط ایرانیان و اعراب، دو کتاب زیر آموزنده و مفید است:
کتاب تاریخ عربستان و قوم عرب، نوشتهی سیدحسن تقیزاده
کتاب راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی، نوشتهی دکتر آذرنوش
https://eitaa.com/roozgaran
🌸📚✍️نَوَسانهای خونبار تمدن غرب
از نشانهها چنین برمیآید و مطالعات تاریخی این برداشت را تأیید میکند که فرهنگ و تمدن غرب در وجه غالب خود، دستکم در هزار سال اخیر و در تعامل با غیر خود، نتوانسته در مسیر و بر مدار اعتدال و به دور از افراط و تفریط حرکت کند.
در روزگاری که در تاریخ غرب به قرون وسطا شهرت یافته خروجی و محصول برداشت جاهلانه، تحریفشده و ناقص غرب از مفاهیم دینی در صورت جنگهای صلیبی نمود یافت و دهها سال جنگ و کشتار را به غرب و شرق و جامعهی بشری تحمیل کرد.
پس از آن، غرب با فاصله گرفتن از باورهای قرون وسطایی خود به سمت علم و هنر و صنعت و تکنولوژی رفت و البته در این دوران نیز گرفتار سلطهی علم و تکنولوژی و کمرنگ شدن عقل و اخلاق و غلبهی رویکردها و رفتارهای نژادپرستانه شد و توهّم خودبرتربینی و فرودستانگاری دیگران بر او غالب آمد. چنانکه جان برنال در کتاب علم در تاریخ چنین نوشت: «انسانِ عصرِ عظمت علم تا حد شریرترین نوع وحشیان سقوط کرده است.»
محصول فرهنگ و تمدن امروز غرب برای جامعهی بشری، صدها سال استعمار و تبعیض نژادی، تحمیل دو جنگ ویرانگر جهانی و فجایعی همچون هیروشیما و امروز هم غزه است.
آنچه این روزها در غزه میگذرد، اوج شکوفایی و ارمغان فرهنگ و تمدن غرب است برای انسان:
معجونی از نژادپرستی، منفعتجویی، خودبرتربینی، ریاکاری و مردمفریبی و البته با به خدمت گرفتن تازهترین دستاوردهای علم و تکنولوژی در رسانه و جنگ روانی و توپ و تفنگ و تسلیحات.
صد سال پیش اندیشمندانی از درون فرهنگ و جامعهی غرب از «انحطاط غرب» سخن گفتند. هر چند بسیاری از این هشدارها در زرق و برق خیرهکنندهی تکنولوژی قرن بیستم گم شد و به چشم نیامد اما امروز کشتار کودکان غزه تکرار همان هشدار است و گویا این هشدار خونین و دردناک مخاطبانی از وجدانهای بیدار و گوشهای شنوا را در جامعهی انسانی متوجه خود ساخته است.
اقبال لاهوری دهها سال پیش چه زیبا و عمیق گفته است:
«اگر در دل جهانی تازهای داری برون آور
که افرنگ از جراحتهای پنهان بِسمِل افتاده است.»
https://eitaa.com/roozgaran
🌸📚✍️ دو دیدگاه ، بدون شرح !
دیدگاه نخست:
در نتيجهی باز بودن سيستم و بیشرط بودن روشنفكری در اسلام بوده است كه از فارابی گرفته تا ابنرشد و ابنسينا و عمربنابراهيم خيام و ابنمسكويه و بهمنيار و ابوريحان بيرونی و ابنخلدون و شهابالدين سهروردی و مؤلفان اخوانالصفا و جلالالدين محمد مولوی و ميرداماد و صدرالمتألهين و خواجه نصير طوسی و شيخ سيدحيدر آملی و دهها امثال اين متفكران و حكما تفكرات متنوعی را در زمينهی جهانبينی اسلامی ابراز نمودهاند.
(علامه محمدتقی جعفری، تفسیر نهجالبلاغه، جلد هفت، ص ۲۷۱)
دیدگاه دوم:
مملکت مال حزباللهیهاست.
بدون شرح !
https://eitaa.com/roozgaran
🌸📚✍️ ۱۶ آذر روز دانشجو مبارک !
دانشجو نه منبع درآمد اداریست
نه وسیله و پلکان ارتقای سازمانی
نه مخاطب چشم و گوش بسته
نه مهرهی بازیهای سیاسی
و نه مرید مدعیان فرقهبازی
دانشجو را میتوان و باید، به تعبیر بلند و عمیق مولوی، مجموعهای از استعدادها و سرمایههای شناخته و ناشناخته دانست:
چون تو را آن چشم باطنبین نبود
گنج میپندار اندر هر وجود
مهمترین وظیفهی جامعه و حکومت و دانشگاه در برابر دانشجو، فراهم آوردن حداکثر امکان و آزادی و زمینهی شناسایی و شکوفایی این استعدادها بر پایهی دانش و تحقیق و تکریم و برکنار از شعار و سطحینگری و تنگنظری و تحقیر است.
روز دانشجو بر همهی دانشجویان فرهیخته و پرسشگر مبارک باد.
https://eitaa.com/roozgaran
🌸📚✍️ تاریخ که بخوانیم قدر داشتههایمان را بیشتر میدانیم
از جمله ضرورتها افزایش نسبی مطالعه و شناخت تاریخیست و از جمله دستاوردهای این شناخت، روشن شدن بیش از پیش ارزش داشتهها و سرمایه و ثروت مادی و معنویست.
مطالعهی تاریخ، حساسیت و دغدغهی انسان را در برابر آنچه در دوروبر او میگذرد، بالا میبرد و ژرفا میبخشد.
نسل جوان و استعدادهای بیپایان او، تمامیت ارضی کشور، خلیج فارس، هویت ملی، شخصیتهای علمی و فرهنگی و هنری، میراث تاریخی و تمدنی، تجربهها و آزمونهای گوناگون و فراوان سیاسی و اجتماعی، اینها و بسیار بیش از اینها از جمله داشتههای ارزشمند امروز ماست.
تاریخ که نخوانیم درنخواهیم یافت که حفظ تمامیت ارضی یعنی چه و چگونه میتوان از تکرار تجربههای تلخ پاره پاره شدن میهن در نتیجهی ترفندهای پرفریب روس و انگلیس و امریکا و نادانی یا خیانت برخی عناصر داخلی پیشگیری کرد و چگونه برخی از همین عناصر نادان یا طمّاع یا خائن داخلی در دورهی قاجار و پهلوی زمینهساز تجزبهی بخشهایی از کشور شدند.
تاریخ که بخوانیم بهتر خواهیم دانست که از دست دادن نیروی جوان و نسل بااستعداد و خلاق و فعال در نتیجهی تنگنظری و نادانی و سوءمدیریت به چه معناست و چه زیان و خسارتی از این ناحیه متوجه امروز و فردای کشور میشود.
تاریخ که نخوانیم معنا و مفهوم این جمله را درنخواهیم یافت که انتخابات، با همهی نقاط ضعف و قوت آن، از افتادن جامعه در مسیر دیکتاتوری و هرج و مرج پیشگیری میکند.
تاریخ که نخوانیم درنمییابیم که چرا میگویند هر زبان و لهجه و گویش، یک سرمایهی ملی و میراث فرهنگی و تمدنیست و نابودی و فراموشی و تحقیر آن، زیانی جبرانناپذیر.
تاریخ که بخوانیم نگاه و دیدگاهمان عمیقتر، ملاک و معیارمان دقیقتر، خطا و خسارتمان کمتر و شناخت و احساس علاقه و تعلق به آنچه داریم، بیشتر خواهد شد.
https://eitaa.com/roozgaran
🌸📚✍️ تناقضهای اعتمادسوز و بحرانساز
صداوسیما که عنوان رسانهی ملی را دارد از یکسو برنامههای تاریخی از جمله دربارهی عملکرد و چرایی و چگونگی سرنگونی پهلوی و مانند آن تهیه و پخش میکند و از سوی دیگر گاه به روی این و آن، تیغ سانسور و حذف از تاریخ میکشد. از اکبر هاشمی گرفته تا دیگران.
گویا عدهای در صداوسیما متوجه این تناقض نیستند که نمیتوان انتظار داشت مخاطب، روایت تلویزیون از عملکرد پهلوی یا دیگر مباحث را بپذیرد، در حالی که نشانههای نادیدهانگاری و تحریف در برخی برنامههای صداوسیما به چشم میآید.
امید است دوستان رسانهی ملی به این سطح از پختگی برسند که تاریخ را برکنار از گرایش و سلیقه و خواست فردی و جناحی و مانند آن روایت کنند و دریابند که به میل خود نمیتوان و نباید چیزی از تاریخ کاست یا بر آن افزود.
کاهش اعتماد، افزایش بحران را در پی خواهد داشت.
https://eitaa.com/roozgaran
🌷📚✍️ در این دام نیفتیم
در سالگرد شهادت سردار سلیمانی و در پی فاجعهی تروریستی گلزار شهدای کرمان، برخی صهیونیستها در یک جنگ روانی و به قصد تخریب روحیهی مردم ایران، گفته یا نوشتهاند که ما در گذشته ایرانیان را قتلعام کردهایم و این کار را تکرار خواهیم کرد.
در این باره توجه به چند نکته ضرورت دارد.
یک) در جنایتکاری صهیونیستها تردید نیست اما داستان کشتار دهها یا صدهاهزار ایرانی به دست یهود در دورهی هخامنشیان، در آثار محققان تاریخ تأیید نشده است.
دو) صهیونیستها تلاش میکنند خود را مترادف یهود و مخالفت با صهیونیسم را یهودستیزی قلمداد کنند.
سه) برخی صهیونیستها با هدف گسترش جنگ روانی و مظلومنمایی و مانند آن و برخی عناصر داخلی از سر احساسات، ناآگاهی و یا با هر انگیزه و به هر علت و دلیل دیگر، روایت جعلی کشتار ایرانیان به دست یهود را تکرار و تکثیر میکنند.
چهار) نیازمند نگاهی دقیق هستیم که در دام جنگ روانی صهیونیسم که به پشتوانهی دروغهای تاریخی طراحی شده و نیز یکی دانستن یهود و صهیونیسم نیفتیم.
https://eitaa.com/roozgaran
🌷📚✍️ مبنای نظری کشف حجاب در دورهی رضاشاه
علیاصغر حکمت یکی از وزرا و شخصیتهای موثر دورهی رضاشاه، نقش مهمی در قضیهی کشف حجاب داشته است.
خاطرات حکمت، با عنوان «سی خاطره از عصر فرخندهی پهلوی» دربردارندهی نکات گوناگون و فراوان در مباحث مختلف است.
نکتهی بسیار قابل تأمل و عجیبی که حکمت در خاطرات خود به صراحت به آن اشاره کرده استدلالیست که در یکی از جلسات هیئت دولت در حضور رضاشاه و در دفاع از کشف حجاب مطرح شده با این مضمون که چون حیوانات حجاب ندارند، پس انسانها هم نباید حجاب داشته باشند:
«وزیر معارف عرض کرد: ... این رسم (حجاب) نه تنها بر خلاف تمدن است بلکه بر خلاف قانون طبیعت است زیرا که در دنیا هیچ دو جنس ذکور و اناث در نباتات و حیوانات خلق نشده که جنس ماده از جنس نر روی خود را پنهان کند.»
(صفحهی ۸۸)
https://eitaa.com/roozgaran
🌷📚✍️ تاریخ را جز به حکم استناد و استدلال نمیتوان پذیرفت
مطالعه و تأمل در تاریخ، این برداشت را تقویت میکند که آنچه در تاریخ روی داده دیر یا زود آشکار میشود و تلاش برای تحریف تاریخ، پرهزینه است و کمفایده.
در تأیید این نکته به سخن ویل دورانت میتوان استناد کرد که هیچ چیز در تاریخ گم نمیشود و به جملهی استاد مطهری که پردهی اغراض نمیتواند حقیقت تاریخ را بپوشاند.(مرتضی مطهری، فلسفهی تاریخ، جلد یک، ص ۱۳۰)
در این متن کوتاه روی سخنم با مراکزی مانند صداوسیماست که از یکسو توان و امکانی دارند و از سوی دیگر، آنچه از تاریخ عرضه میکنند ممکن است از نگاه مخاطب، گونهای از روایت رسمی و حکومتی تلقی شود.
نمیتوان از انقلاب و دفاع مقدس و هفت تیر و رویدادهای شش دههی اخیر سخن گفت و نمیتوان کتاب درسی برای دانشگاه نوشت و نام کسانی مانند اکبر هاشمی و دیگران را نیاورد یا روایتی خودخواسته و خودساخته عرضه کرد که با واقعیت فاصله داشته باشد و آنگاه انتظار داشت که مخاطب، روایت و تحلیل شما را از چرایی و چگونگی سرنگونی حکومت پهلوی بپذیرد.
صداوسیما میتواند و باید در هر موضوع و مناسبت و دربارهی هر رویداد و شخصیت، نمایندگان دیدگاهها و روایتهای گوناگون تاریخی را در اتاقی و برنامهای گرد هم آورد تا برکنار از عقاید و مواضع و بهگونهای مستند و مستدل، آنچه دارند عرضه کنند و زمینه را برای مقایسه و ارزیابی و پختگی نگاه مخاطب فراهم آورند.
تاریخ به سنت خود عمل میکند نه به میل صاحبان ثروت و رسانه و قدرت. تلاش برای تحریف تاریخ، جز آنکه نشان نادانی و ناپختگی و کوتهنظری باشد و توان و امکان و فرصت و اعتبار را بر باد دهد و بر هزینهها و خسارتها بیفزاید، دستاوردی نخواهد داشت.
https://eitaa.com/roozgaran
🌷📚✍️ تحریف تاریخ در مدرسه(۱)
ممکن است گاهی بدون تعمّد و در غیاب یک اراده و خواست مشخص، در کلاس درس و مدرسه، تاریخ بهگونهای تحریفشده به دانشآموز عرضه شود.
این تحریف ممکن است در نوشتن یا تدریس کتابهای درسی تاریخ در مدارس باشد.
این احتمال نیز وجود دارد که محدودیتها و ضرورتهای اداری و سازمانی، زمینهساز چنین تحریفی شود.
برای نمونه میتوانیم تصور کنیم که یک مدرسه، دبیری که رشتهی تحصیلیاش تاریخ باشد، در اختیار ندارد و از طرفی هم چارهای جز تدریس کتاب درسی تاریخ برای دانشآموزان ندارد. در این صورت ممکن است مدیر مدرسه از دبیر شیمی، ریاضی یا فیزیک و مانند آن خواهش کند که مسئولیت تدریس تاریخ را نیز بپذیرد.
هرچند گفتیم در اینجا محدودیت اداری و کمبود دبیر تاریخ باعث میشود از دبیران دیگر برای تدریس تاریخ استفاده شود، اما دقت در این موضوع نشان میدهد که اصولاً پیشفرض چنین تصمیمی خود یک نمونه از تحریف مفهوم تاریخ است. یعنی در ذهن مدیر مدرسه یا مدیر آموزش و پرورش چنین میگذرد که تاریخ، علم نیست، چارچوب و روش خاصی ندارد و تدریس آن هم نیازمند تخصص ویژهای نیست و بنابراین میتوان کمبود دبیر تاریخ را با کمک گرفتن از دیگر دبیران جبران کرد.
این برداشت تحریفشده و نادرست از تاریخ که در ذهن یک مدیر وجود دارد، وقتی در کنار محدودیتهای سازمانی قرار میگیرد، زمینهساز واگذاری تدریس تاریخ به دیگر دبیران میشود و این خود آغاز شکلگیری گونههای دیگری از تحریف تاریخ در کلاس درس و در ذهن دبیر و دانشآموز و انتقال آن به خانه و رسانه و اجتماع است.
اما حضور دبیر غیرتاریخ در کلاس تاریخ، چرا، چگونه و از چه مسیرهایی ممکن است به تحریف تاریخ منجر شود؟
به برخی زمینهها اشاره میکنیم.
یک) نبود شناخت لازم و کافی از مفهوم و چارچوب تاریخ و فرق آن با داستان تاریخی
در اینجا دبیر ممکن است یک متن داستانی را مثلاً از آثار ذبیحالله منصوری یا کورشنامهی گزنفون، به عنوان یک متن تاریخی به دانشآموز معرفی کند و داستان که بخش عمدهی آن تخیلات نویسنده است، جایگزین تاریخ شود.
دو) نداشتن آشنایی با روش تحقیق در تاریخ و دستهبندی منابع و تحقیقات و ویژگیهای هر یک
این نقیصه ممکن است باعث شود دبیر به جای ارجاع دانشآموز به آثار محققان، او را به مطالعهی مستقیم منابع اصلی تاریخ(مانند تاریخ طبری) تشویق کند. دقیقاً مانند کسی که تشنه است و به جای آب تصفیه شده به او پیشنهاد کنیم از آب رودخانه بنوشد.
سه) نداشتن شناخت از روشهای دروغ و تحریف تاریخی در رسانههای نوین
در این بخش ممکن است دبیر به دانشآموز توصیه کند برای مطالعات بیشتر، به سایت ویکیپدیا مراجعه کند. در حالیکه ویکیپدیا در بخش مطالب تاریخی قابل استناد نیست چون صلاحیت علمی نویسندهی آن مشخص نشده است.
چهار) جهتگیری و مواضع شخصی که ممکن است بر تدریس اثرگذار باشد و در غیاب دانش و تخصص لازم، احتمال پررنگ شدن این مواضعِ ملی، مذهبی، سیاسی، قومی و مانند آن بیشتر است.
پنج) استناد به برخی مشهورات و کلیشههای رایج
برای نمونه ممکن است کسی این شعر معروف و منسوب به فردوسی را شنیده باشد:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
اما مطالعاتی در نقد و ارزیابی آن نداشته باشد و همین شعر را هم در کلاس به عنوان شعر فردوسی برای دانشآموز بخواند و برداشت خود را نیز مطرح کند. در حالی که این شعر از فردوسی نیست و از جعلیاتیست که به او نسبت داده شده و در نتیجه برداشتهای مبتنی بر آن نیز نمیتواند قابل پذیرش باشد.
شش) نداشتن ارتباط و آشنایی لازم با مراکز تحقیقی و محققان تاریخ برای تکمیل دانستهها و اصلاح اشتباهات
https://eitaa.com/roozgaran