eitaa logo
روز نوشت‌های من
58 دنبال‌کننده
316 عکس
107 ویدیو
12 فایل
زندگی پر از اتفاقات روزانه است. روز نوشت های من بیان این اتفاقات شخصی از زاویه دید جدیدی است. @Azizollahey
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب و امروز صبح در حرم آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام غوغایی بوده و مردم عاشق جهت زیارت و عزاداری سنگ تمام گذاشته اند. اما ظاهراً برخی از آقایان مدّاح با سوء استفاده کردن از احساسات مردم برخی جملاتی را بیان کرده اند که مُشعر اختلاف و دشمن شاد کن هست. مثلاً یک بیت شعر خوانده اند به این مضمون که شمایی که اعتقاد به شفاعت امام رضا(ع) ندارید و با ماسک اومدی چسبیدی به پنجره فولاد، برو و پنجره فولاد رو ول کن. باید به این برادر و سایر طرفداران این خط فکری عرض کنم که ایمان درجاتی دارد. در اصحاب پیامبر و اهل بیت نگاه کنید. با هر فردی در سطح خودش برخورد میشود. اگر شما درجه ایمانتان بالا هست نباید بقیه را برانید. یا بقیه را بی دین بحساب بیاورید و تحقیر کنید. مگر امام رضا(ع) برای شما هست که تعیین تکلیف میکنید که بماند و کی برود؟! هرکه ایمانش بالاتر هست متواضع تر و نسبت به زیر دستان با ادب بیشتر برخورد میکند. در ایامی که فتنه ها و امتحانات گوناگون به سراغ انسان میآید به توصیه شهدا نگاه کنید به دو لب مبارک رهبری که ایشان چه میفرمایند. اگر امروز در ولایت پذیری از رهبری نمره قبولی گرفتیم ان شاء الله فردا روزی که بزودی خواهد بود ان شاء الله در ولایت پذیری از موعود حضرت حجّت عجّل الله تعالی فرجه الشّریف سربلند بیرون خواهیم آمد. والعاقبة للمتّقین. (ع) @roozneveshthayeman
دشمن دانا، به از نادان دوست در ایّام پایانی ماه صفر، مسئله ای فکرم را به خود مشغول کرد و آن پیدا کردن نقطه مشترکی بین سه مصیبت شهادت پیامبر اکرم(ص)، امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) بود. چند روزی به این مسئله فکر کردم تا در سحر روز شهادت امام الرئوف پاسخ خود را یافتم. نقطه مشترکی که در هر سه مصیبت وجود دارد، دوستان نادان هستند. جملاتی از این دوستان نادان در تاریخ ثبت شده است که درد مصیبت وارده از فقدان این نورهای مقدّس، دوچندان شده و زنگ خطری است که برای یکایک مدّعیان محبّت اهل بیت وجود دارد. یکی پیامبر را، زبانم لال، مجنون و دیوانه می خواند و قلم و دوات را به او نمی دهد. دیگری حسن بن علی(ع) را به علّت صلح با معاویه مُذِلُّ المؤمنین می خواند. و جاهل دیگری ولیعهدی امام رضا را به جهت دنیاخواهی و دنیا طلبی او عنوان کرده است. تهمت، افترا، دروغ پردازی و از این قبیل اعمال شنیئ از دشمنان بعید نیست و در طول تاریخ به عیان قابل مشاهده است. امّا خطر در آنجایی بیشتر است که افرادی یا جاهلانه و یا عامدانه در لباس دوست سخنانی می گویند که ضربات سخت تری بر پیکره جبهه حقّ وارد آمده است و بعلّت ناپیدا بودن دشمنیشان، دیرتر و کمتر بدان پرداخته می شود. خدایا به حق علی بن موسی الرضا امام الرئوف، غریب طوس، شمس الشموس بصیرت ما را بیفزا و دوستی ما با اهل بیت را واقعی و دائمی بگردان. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏. @roozneveshthayeman
هدایت شده از فوتسال مسجدی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆🌸🔆🌸🔆🌸🔆🌸🔆🌸🔆🌸🔆 💕میلاد شمس الشموس 💕انیس النفس 💕مفزع الملهوفین 💕علی‌ابن موسی‌الرضا المرتضی(ع) 💕فرمانده عالم 💕ولی نعمت ایرانی‌ها بر تمام شیعیان مبارک باد.🎊
برشی از خاطرات اربعین سه پرده از اوج محبت پرده اول هوا بسیار گرم بود پسربچه گرما زده شده بود گروه تصمیم میگیرند که تا عمود یک ابتدای پیاده روی عظیم اربعین ماشینی کرایه کنند. به سر کوچه ای که در آن منزل مرد نجفی بود رسیدند. چند ماشین و تاکسی از کنار آنان بی تفاوت عبور کردند. گروه نا امید شدند و تصمیم گرفتند که پیاده تا خیابان بعدی به راه بیفتند که در این هنگام ماشین خارجی که مسافری هم داشت کنارشان ایستاد. به عربی به او فهماندیم که قصد رفتن به عمود اول را داریم و تعداد نفراتمان چهار نفر بعلاوه یک پسر بچه کوچک بود. مسافر که جلو نشسته بود بخاطر ما پیاده شد و حتی کرایه خودش را کامل به راننده پرداخت کرد. ما در ماشین نشستیم و مسیر نیم ساعته را پنج ساعت طی کردیم. هوا گرم بود و راننده کولر را روشن میکرد ولی چون بنزین نداشت هر چند دقیقه کولر را خاموش میکرد. تلفنش به صدا درآمد ظاهرا کسی از پشت گوشی از دیر آمدنش شکایت میکرد. در چهره اش کلافگی دیده میشد. مداحی ایرانی آمده ام ای شاه پناهم بده در وصف امام رضا(ع) را در ضبط ماشینش پخش میکرد. من دیگر تاب و توانم به سرآمده بود و از گرما و طولانی شدن مسیر بی تاب به همین دلیل از راننده خواستم که ما را پیاده کند ولی او مانع شد. گفت کولر برایتان میزنم. مسیر جلوتر باز میشود و همینطور هم شد و خدا را شکر که پیاده نشدیم. چون مسیر طولانی بدون موکب را باید طی میکردیم چون از یک راه فرعی باید به ناچار عبور میکردیم. راننده این مسیر را صلواتی طی کرد و هزینه ای از ما دریافت نکرد و در جواب عذرخواهی ما بابت معطل شدنش در ترافیک دست بر چشمانش میگذاشت و ما را شرمنده خود میکرد و میگفت من در خدمت شما زوار امام حسین(ع) هستم و وقتی بهش گفتم در حرم امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) اگر توفیق زیارت پیدا کردم حتما به یاد شما خواهم بود چشمانش خیس شد. دلش بدجوری امام رضایی بود. ✍مجتبی میرزایی (ع) @roozneveshthayeman