رزق شیرین
طلبه مخلصی برای امر تحصیل علوم دینی، از شهرستان به شهر مقدس قم هجرت کرده بود و با خانواده راهی قم شد.
تهیه مسکن، اولین چالش مهمی بود که او با آن مواجه شده بود و در سه سالی که مستأجر بود، خداوند به او صاحب خانه مهربان و دلسوزی، رزق داده بود، که او را رزق شیرین می نامید.
صاحبخانه، مبلغ رهن و اجاره را کم در نظر گرفته بود، به قدری که به او فشاری نیاید و این رزق شیرینی بود که خدا نصیبش کرده بود.
قرار دادی که با صاحب خانه نوشته بود یک ساله بود و سه سال در آن خانه نشست و در این مدت، تومنی به مبلغ رهن و اجاره اضافه نکرده بود و این رزق شیرین بود.
بعد از سه سال، وقت آن بود که دختر صاحب خانه ازدواج کند و صاحب خانه قصد داشت منزل را به دخترش بدهد و با عذرخواهی فراوان از طلبه خواهش کرد که خانه ای برای خودش پیدا کند.
مدتی گذشت و از طلبه جویا شد که چه کردی؟ طلبه گفت اوضاع اجاره سرسام آور است و به بضاعت مالی ما هنوز موردی فراهم نشده است.
صاحب خانه مبلغی را بلا عوض به طلبه داد تا پول رهن منزل جدید را پرداخت کند و طلبه به این مبلغ بلا عوض رزق شیرین می گفت.
یک سال در منزلی با شرایطی سخت سکنی گزید و خدا به او سرمایه ای داد و توانست با فروش زمینی در روستا، آپارتمان کوچکی در شهرک اطراف قم خریداری کند ولی مقداری پول کم داشت که باز رزق شیرینی نصیبش گشت و صاحب خانه قبلی به او مبلغی را کمک نمود.
طلبه برایش سوال شده بود که چرا این صاحب خانه اینگونه عمل می کند ولی رویش نمی شد بپرسد و صاحب خانه این را فهمید و به او گفت روزی به خدا گفتم خدایا دست من را از لحاظ مالی بگیر و من دستگیر طلبه ها خواهم شد و خدا مال دنیا زیاد به من داد و من الآن به وعده ای که با خدا دارم انجام می دهم.
طلبه می گفت دنبال رزق شیرین باشید.
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش هرچه خواهی کن.
✍مجتبی میرزایی
#طلبه_مستاجر
#صاحب_خانه_خوب
@roozneveshthayeman