یک دهه عاشقی
دو سوارکار یک دهه در حال تاختن بر گُرده تاریخ و زمان هستند و در کنار هم به ایستگاه ده سالگی عاشقی رسیده اند.
چنان عُمر شتابان در حال سپری است که دو سوارکار عاشق اکنون که به عقب نِگَه می اندازند، با خود گویند: 《چه کسی این مسیر طولانی و پُر فراز ونشیب را طی نموده است؟》.
یک دهه عاشقی
یک دهه محبت ورزی
یک دهه صفا و معرفت ورزی
یک دهه از خودگذشتگی و نادیده گرفتن عیب ها
یک دهه کسب تجربه و یاد گرفتن از دیگران و از همدیگر
یک دهه تحمل سختی ها و نداری ها
یک دهه تجربه شادی ها و زیبایی ها
یک دهه باور به وعده های الهی در قرآن
یک دهه ایمان افزایی از قِبَلِ این وُصلَت و همراهی
شکر خدا صد هزار بار مرتبه
وجود پرتوی فاطمه(س) در خانه
آرزو دارم برای هر ننه
یک عروسِ همچو زهرای فاطمه
✍مجتبی میرزایی
#ازدواج
#عاشقی
@roozneveshthayeman
سفرنامه اربعین ۱۴۰۲
هفته طلایی
نماز صبح وارد ایران شدیم.
به سمت پارکینگ راه افتادیم.
یه وجب خاک روی ماشین نشسته بود.
ماشین رو آتیش کردیم به سمت وطن.
هرچقدر هم عراق مکان دلچسبی باشه ولی یک هفته از ایران که جدا میشم میخوام خاکش رو بغل کنم و ببوسم.
یک هفته پر از درس و امتحان.
خوب شد اومدم.
نمیومدم مثل خیلی از جاماندهها حسرت به دل میموندم.
خدا را شکر بابت این توفیق.
خدا را شکر بابت دوستان خوب.
در این یک هفته یک پله رفتم بالا اگر مراقب باشم که نیام پائین.
به قول استادی میفرمودند مثل بچهها کنار ساحل نباشید که قلعه شنی می سازند و با یک موج قلعشون خراب میشه.
تا حالا که یجورایی اینطور بودیم ولی با دعای آقا انشاءالله زین بعد اینگونه نباشد.
ما دلبسته به یاران حسینیم
عمریست به دنبال حسینیم
گفتیم و شنیدیم و نکردیم
طاعت به فرامین حسینی
هرچند که ما را نشاید
از بس که شکستیم و بریدیم
گر اذن دهد حضرت مادر(س)
در زمره یاران حسینیم
گر بوتراب(ع) بنگرد و ما
در محشر حق، روز الهی
همرنگ شهیدان حسینی
خوش باشیم و درخشیم
#اربعین
#عاشقی
✍مجتبی میرزایی