eitaa logo
خـواهــران بهشتـے🦋
7.7هزار دنبال‌کننده
228 عکس
67 ویدیو
1 فایل
♡بِـــسمِ رَب اَلشـُـهَدا وَ صِدیقیــن....♡ خاطـراتـے از جنسـ بـهـشتـ... خاطـراتـے مُنتَهی بــہ شــهادتـ... و خاطـراتـے مُنتَهی بــہ بهشـتـ... کپی؟خیر خاطراتمون با ارزشه ‌‌‌... اگه سوالی درباره ی ریحانه سادات داشتید👇 https://daigo.ir/secret/41530507702
مشاهده در ایتا
دانلود
خـواهــران بهشتـے🦋
منم از روز اخر بگم؟ روز اخر ، دوشنبه کادوش رو داده بودم کلللی بغلم کرد و ذوق کرد ، میدونست وقتی کادو
ولی سخته بهش بگیم اخرین بار... دردناکه... ما ریحانه رو همیشه میتونیم بریم پیشش , سر مزارش ولی دیگه هیچوقت نمیتونیم بغلش کنیم ، بوسش کنیم و شوخی کنیم و صدای خنده هاشو دوباره بشنوم
ریحانه سادات با چی خوشحال میشد؟مثلا اگه ناراحت بود چیکار میکرد که حالش خوب بشه؟ رفتارش با دوستای صمیمیش چه چجوری بود؟با کدوم کاراش خیلی خوشحال شدین؟ ببخشید سوال ها زیاد شدن... + 1 ریحانه هر کار خوبی که براش میکردیم ،بهش کادو مدیدادیم ، از دیدن بچه های کم حجابی که به هیئت میان و در صف نماز جماعت حضور داشتند خیلی خوشحال میشد از دیدن دوستاش و... 2 اگه ناراحت بود سعی می‌کرد با قرآن خوندن با خدا صحبت کردن حالشو بهتر کنه و یا حتی با دوستاش صحبت کردن و مشورت گرفتن حالش رو بهتر می کرد . 3 رفتارش نه فقط نسبت به ما بلکه با همهٔ آدما خوب بود حتی با کسایی که باهاش مشکل داشتن . 4 ریحانه خب کارای زیادی می‌کرد تا دوستاش رو خوشحال کنه مثل: سوپرایز کردن دوستاش . هدیه دادن بدون مناسبت . کمک کردن تو درسا و ...
◉ دلتنگ چهره ایم،که نمی‌دانیم خاک با او چه کرده است ◉
در چشم هایش شوق پرواز ابدی موج میزد ✨
راه شهدا همیشه ادامه دارد...✨ فعالیت در کانال ریحانه سادات(♡ Fairy Tales ♡🇮🇷)دوباره شروع میشه.... و راه ریحانه سادات ادامه پیدا خواهد کرد منتظر باشید ✨
ولی جوری که ریحانه سادات به حرفام توجه میکردـــ..... “او همیشه با گوش شنوا و قلبی مهربان، تسکین‌دهنده دل‌های خسته بود.”
تنها دلیل من برای تو اون مدرسه بودن تو بودی ، تنها دلیلی که باعث میشد صبحا از خواب بلد بشم و با لبخند بیام مدرسه تو بودی ، دلیل خنده هام ، دلیل دل خوشیام ، دلیل همچیم تو بودی تو باعث شدی بفهمم هنوزم ادمای خوب هستن... هنوزم ادمایی هستن که لیاقت کلمه ی رفیق و حتی بالاترشو داشته باشن ؛ اما تو ام رفتی ؛ کاش اون خانومه سر مزارت راست گفته باشه ، کاش پیشم بمونی و مراقبم باشی ،،، به کمکت نیاز دارم مامان ریحون دلم برات خیلی تنگه ،،، خیلی تنگ❤️‍🩹🖤
سلام رامیلا خانم خوب هستید؟ من هم فرزانگان دو درس خوندم البته الان یازدهمم، جسارتا یه سوال داشتم ، شهیده ریحانه سادات با هم کلاسی هایی که شاید با عقاید زیبای ایشون مخالفت داشتن چطور برخورد می‌کردن؟ منظورم در خصوص امر به معروف و نهی از منکر هست ... + سلام عزیزم خوشبختم اختلاف نظر توی مدرسه ی ما مخصوصا کلاس ما خیلی بود ، همونطور که گفتم هم به دلیل بحث ازاد های زیاد ما زیاد صحبت میکردم ، ریحانه هرموقع میدید کسی داره اطلاعات غلطی میده حتی معلم ، بلند میشد و با ادب کامل براش توضیح میداد که این غلطه و درست رو میگفت . توی بحث های دیگه ام همیشه نظر خودش رو با دلیل و استدلال کامل میورد همیشه هم مکالمه میکرد ، هیچ وقت از بحث کردن ( مناظره) ناراحت نمیشد من حتی خیلی وقت ها خودم باهاش بحث (مکالمه) میکردم و تهش بغلم میکرد و میگفت این نباید توی دوستیمون تاثیر بذاره و همیشه دوست داشت راه درست رو نشون بقیه و دوستاش بدع
دخترا خیلی تو ناشناس گفتن کانال ریحانه سادات دست نخوره ،بزارید بمونه و ...‌ به هر حال راه ریحانه سادات باید ادامه پیدا کنه! و چه ایده ای بهتر از ادامه دادنِ کانالی که ریحانه با جون و دل توش فعالیت میکرد درسته ما هیچ کدوم نمیتونیم جایِ ریحانه رو بگیریم ولی با تلاش میتونیم راهش رو ادامه بدیم✨🌱
به فرمان رهبر من بخاطر مردم ایران و اون همه شهیدی که دادیم پروفایل تیره گذاشته بودم ولی ریحانه پروفایل حضرت علی .... من خیلی تو شُک بودم به خاطر این اتفاقات که یک دفعه ریحانه پیام داد پ.ن:چت رو بخونید👇
امروز سعادت دیدن مادربزرگ و خاله ی ریحانه ی عزیزم رو داشتم. وقتی داشتم پشت میکروفن حرف میزدم و صدا و دستام میلرزید ، یاد حرفاشون افتادم که قبل من گفتن : اونا زمینی نبودن ، جاشونم رو زمین نبود ،،، راه ریحانه رو ادامه بدید ؛ گریه نکن دخترم اون به ارزوش رسیده . خجالت میکشیدم از این میخواستم جیغ بزنم ؛ بهشون گفتم شرمندم خانوم ، نمیتونم ، شما هفتا داغ دیدید و اینجوری محکم و استوار وایسادید ، ولی من !؟ نمیتونم ؛ کم اوردم :) مادربزرگش اومد عیدی هایی رو بهمون داد که ریحانه خریده بود🥺 خودش نبود که بهم بده ولی عکسش کنارم بود ... فکرش تو سرم بود و حالم بد بود ! گریه میکردم ، خیلی ، بغلم کردن و دلداریم دادن ؛ مرسی که بودید❤️‍🩹 مرسی که تسکین درد بودید ، باهم عکس گرفتیم و بهم گفتن رامیلا نباید گریه کنه خانوم من هیچوقت نمیتونم حتی شبیه ریحانه بشم ، هیچوقت نمیتونم مثل شما استوار و قوی باشم ،،، ولی قول میدم ، قول میدم تمام تلاشمو بکنم که ازتون یاد بگیرم ‌ ‌ ارادت‌مند : رامیلا