eitaa logo
🌹🥀بصیر رسانه محله شهر غرق آباد🥀🌹
176 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
7 فایل
ما سـاده دلـیم بـﮧ دلـے کار نـداریـم جز حضـرتـ ارباب خـریدار نـداریـم با لطمـﮧ بـروے بـدن خود بنوشتـیـم مـا مست حـسـیـنـیـم بـﮧ کسـے کار نـداریـم …✌️✌️🇮🇷 ارتباط با ادمین tarid50@
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸خواص عاشورایی: حُرّ بن یزید ریاحی اولین شهید عاشورا 🔻 حرّ بن یزید ریاحی از فرماندهان سپاه عبیدالله بن زیاد در واقعه کربلا بود که به دلیل ندامت از بستن راه امام حسین علیه السلام و یارانش، خود نیز به لشگر امام حسین (علیه‌السلام) پیوست و در میان شیعیان احترام ویژه‌ای یافت. ▪️ وی از بزرگان اهل کوفه بود و از سوی فرماندار کوفه با هزار سواره به سمت امام حسین (ع) فرستاده شد تا مانع ورود ایشان به کوفه شود. در روز عاشورا به امام علیه السلام پیوست و پس از پذیرش توبه‌اش، از امام اجازه گرفت تا با لشکریان کوفه سخن بگوید. 🔹او در دفاع از امام حسین علیه السلام خطابه‌ای ایراد کرد، اما کوفیان به او حمله کردند تا صدای دفاع از امام را خاموش کنند. سپس به سوی امام بازگشت و اجازه رزم گرفت . وارد میدان نبرد شد و پس از رزمی نمایان به عنوان اولین شهید عاشورا به فیض شهادت نائل شد. 🏴🏴🏴
⭕️السَّلام عَلی الطِفل الرَضیع الشَهید 🔻چون امام حسین علیه‌السّلام در عصر عاشورا خویشتن را تنها و بی یاور دید، آخرین حجت را بر مردم تمام کرد و برای هدایت آنان بانگ برآورد: «آیا مدافعی هست که از حریم رسول خدا دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که از خدا بترسد و ما را یاری دهد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا ما را یاری رساند؟ 🔺صدای این کمک خواهی امام که به خیمه ها رسید و بانوان دریافتند که امام دیگر یاوری ندارد، صدایشان به شیون و گریه بلند شد. امام به سوی خیمه ها رفت، تا برای آخرین بار اهل خیمه را ببیند و با آنان وداع کند. امام صدای فرزند شش ماهه اش علی اصغر را شنید که از شدت تشنگی و گرسنگی می گریست. ♦️پس فرمود: پسر کوچکم علی را به من دهید تا برای آخرین بار او را ببینم و با او وداع کنم. سپس او را در آغوش گرفت و به بیرون خیمه آورد و به سوی دشمن رفت و در مقابل لشکر یزید ایستاد و فرمود: « ای مردم! اگر به من رحم نمی کنید بر این طفل ترحم نمایید. او از تشنگی می‌سوزد در حالی‌که هیچ گناهی ندارد. او را با جرعه‌ای آب سیراب سازید.» 🔹اما گویی تمامی رذالت دنیا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود؛ زیرا به جای آنکه فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به مشتی آب میهمان کنند، «حرمله بن کاهل» تیری در کمان نهاد و گلوی طفل را نشانه گرفت. امام کف دست خود را از خون گلوی علی پر کرد و به سوی آسمان‌ پاشید و فرمود: «خدایا بین ما و مردمی که ما را دعوت کرده‌اند تا یاریمان کنند، امّا ما را می‌کشند، خودت داوری کن»