#امام_زمان_ارواحنا_فداه
وا کرده ام به روی تو چشم ضمیر را
سر در گمم چگونه بیابم مسیر را
با بالهای بسته دعا مستجاب نیست
باید به نغمه سر بدهم یا مجیر را
من آمدم که سر به دل خسته ات زنم
بیرون نکن ز خانهی خود این حقیر را
دیگر به تنگ آمده ام خودخوری بس است
آزاد کن ز کنج قفس این اسیر را
چشم مسلحی که ندارم ببینمت
ابری گرفته تابش ماه منیر را
با این بهانه که پرِ پرواز کوچک است
با بال عشق میبرم اجر کثیر را
دیگر سکوت جایز و عزلت مجاز نیست
تکبیرها مدد برسانید امیر را
#امام_زمان_ارواحنا_فداه
جمعهها ندبه کنان ندبه ز سر میگیرم
با توسل به پر شال تو پر میگیرم
خیمهات را بکجا جمعه سراپا کردی
من ز باد سحری از تو خبر میگیرم
من دعاگوی توهستم کهخدا یارتباد
تا ز چشمان تو من اذن سفر میگیرم
چشمهایت شده گلگون ز غم کرببلا
منازاینگریهی هرجمعه ثمرمیگیرم
گریه بر مشک و علم گریه به حال سقا
من از این روضه جانسوز اثر میگیرم
با دعا بهر فرج زندگیم بیمه شد
من زآه سحریخون زجگر میگیرم