📌 #طرح_مهدوی
▪️مادری بین دود گفت بیا؛ یا ابن الحسن! با صدایی کبود گفت بیا...
▫️پدرت زیر ضربت شمشیر؛ زیر لب در سجود گفت بیا...
▪️سر نیزه، حسین لب وا کرد؛ در محل یهود گفت بیا...
▫️دور و اطراف عمه ات زینب؛ چون که محرم نبود گفت بیا...
▪️یا ربَّ الزَّهرا! بِحَقِّ الزَُهرا، اِشفَ صَدرِ الزَّهرا، بِظُهورِ الحُجَّهِ؛ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#اشعار_مهدوی
📌 #طرح_مهدوی
▪️مادری بین دود گفت بیا؛ یا ابن الحسن! با صدایی کبود گفت بیا...
▫️پدرت زیر ضربت شمشیر؛ زیر لب در سجود گفت بیا...
▪️سر نیزه، حسین لب وا کرد؛ در محل یهود گفت بیا...
▫️دور و اطراف عمه ات زینب؛ چون که محرم نبود گفت بیا...
▪️یا ربَّ الزَّهرا! بِحَقِّ الزَُهرا، اِشفَ صَدرِ الزَّهرا، بِظُهورِ الحُجَّهِ؛ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#اشعار_مهدوی
📌 #طرح_مهدوی
جای خالی ات را با هیچ مقیاسی نمیتوانم اندازه بگیرم
میخواهم با اندازه دلم تو را فریاد زنم
با پرگار قدم هایم، دورت حلقه زنم
من میخواهم فاصله ها را کوتاه رسم کنم
و برای آمدنت نقشه ها بکشم
مهندس مهدوی صدایم کن
#طرح_مهدوی💛
خــجالت میکشم 😔
اسمم را گذاشتــــــه ام: مـــــنتظر
اما زمـانے که دفـــــتر انتظارم را ورق
میزنے مے بینے؛
فضاے مجــــازے را بیشتر از امامم
میشناسم !😔
حتے گاهے صبح آفتاب نزده آنها را چِـــک مینم ...
امــــا عهــدم را نــــه...❗️
در قنوت نمازهایمان براے "مهدے فاطمه"
دعا کنیم ...
#اللهم_عجل_لولیک #
#طرح_مهدوی 💛
جوان گفت : " زیارت بخوان. "
گفت: " سواد ندارم."
جوان شروع کرد به خواندن.
سلام داد به معصومین تا امام عسکری.
پرسید: " امام زمانت را میشناسی؟ "
مرد جواب داد: چرا نشناسم؟"
گفت: "پس سلام کن. "
مرد دستش را روی سینهاش گذاشت:
" السلام علیک یا حجة بن الحسن العسکری."
جوان خندید و گفت: " و علیک السلام و رحمة الله و برکاته."