eitaa logo
روشنایی_مومنی
422 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
10هزار ویدیو
1.6هزار فایل
روشنایی مسایل مهم و مطالب آموزنده به سوالات شرعی پاسخ داده میشود ارتباط با مدیر کانال ۰۹۳۵۹۴۵۶۲۳۳ تبلیغ و تبادل ۰۹۳۵۹۴۵۶۲۳۳ @fb_girll هرگونه کپی برداری جایز است لینک کانال عمومی @roshanaie_momenie
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی می کرد. او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت وشکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره ی پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه ی اتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه ی چوبی بخورد. هر وقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدربزرگ فقط اشک می ریخت و هیچ نمی گفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه ی خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید . . . 🌸 یادمان بماند که زمین گرد است... 🌸 روشنایی اخبار روز و مسایل مهم و مطالب آموزنده و طنز http://eitaa.com/joinchat/3073441795Cda28317f0a