عمر کوتاه شقایق، قصه ای دیر آشناست
هر که عاشق شد، به رسم کوچ گلها مبتلاست
"عشق سوزان است بسم الله رحمن الرحیم"
عشق تریاک است، در عین بلا بودن شفاست
میشود کم بود اما، تا همیشه زنده بود
این چنین ماندن اگرچه سخت، اما پربهاست
ساعت کوچ است، با رمز شهادت میرود
هرکسی مثل من و گلهای عاشق مبتلاست
عنصر دلدادگی اینجا وساطت میکند
در حقیت عشق اسطرلاب علم کیمیاست
#مهتاب_بهشتی
اگر، باران بگیرد...
میشد اگر، با ندبه ها باران بگیرید
گاهی خدا بر عاشقان، آسان بگیرد
می شد اگر، گل واژه های بیقراری
شعری شود، با اشک هامان جان بگیرد
میشد اگر، یک صبح جمعه، آشنایی
از نو، برای عشق تو پیمان بگیرد
یا بلبل سرگشتهی کوی محبت
برگردد و ماوا در این بستان بگیرد
آن روز، شاید امتحان از درس هجران
با دلخوشی از دیدنت پایان بگیرد
#مهتاب_بهشتی
اللهم عجّل لولیک الفرج و النصر و العافیه ان شاالله
#آئینی
وزن غزلهایم دوباره آه میشد
وقتی که با دلدادگی، همراه میشد
از آسمان شعرهایم اشک میریخت
وقتی که نذر چشمهای ماه، میشد
طبعم نمک گیر ملاحتهای او بود
بیجذبهی عشقش دلم، گمراه میشد
تا شاخهی سبز توسل میوه میداد
یعنی مسیر وصل ما کوتاه میشد
اما امان از عصرهای روز جمعه
هم صحبت این بغض، گاهی چاه میشد
#مهتاب_بهشتی
اللهم الرزقنا توفیق زیارت فی الدنیا و شفاعه فی الاخره
باران زده، ما سالها چشم انتظاریم
باران زده، این هفته هم "او" را نداریم
ما را به جرم عاشقی بردار کردند
ما سروهای سبز دائم ماندگاریم
ما شب چراغان مسیر آمدنها
با اسم لاله، رسم، قلبی داغداریم
لبخند گل از عشق بلبل یادگارست
ما خندههای موعد دیدار یاریم
با "او" اگر حتی زمستان هم ببارد
زیباترین فصل خدا، یعنی بهاریم
بی "او" اگر تمثیل بختی شوم باشیم
با "او" شکوه دولت صبحی دچاریم
از دستهای حضرت خورشید امروز
چشمی به عیدی در امور عشق داریم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ان شاالله از دست کریمانهی حضرت علی امروز جواز فرج آقا جانمان امام زمان را عیدی بگیریم