eitaa logo
مرکز مشاوره روشنان
5.2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
61 فایل
با شماییم با تخصصی‌ترین و متنوع‌ترین مطالب روانشناسی تا نیاز‌های مشاوره‌ات به‌راحتی رفع بشه☺️ راه‌ ارتباطی ما: 📞۰۹۳۷۱۴۶۶۵۵۷_۰۲۵۳۲۹۱۶۱۷۴ قم،بلوار صدوقی،بلوار فردوسی،نبش‌کوچه۱۲📮 ساعت کاری‌ما:۱۱ صبح الی ۲۱ آیدی مدیریت: @aramm61 آیدی ادمین: @roshanan98
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 ۱۲ ساله ی ایرانی که بدلیل بی حجابی هندی از گفتگو با او سر باز میزند. سرانجام آن خبرنگار مجبور به سر کردن روسری‌اش میشود. 🔸هم اکنون او ۵۵ سال سن دارد. او را بردیم در میان مردم، عکس العمل مردم در مواجهه با این قهرمان را ببینید. ............ کتاب به قلم سرکار خانم دوست کامی سرگذشت این اسیر ۱۳ ساله را روایت می کند. https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
🔰 آسیب‌های استفاده زیاد بازی‌های رایانه‌ای برای بچه‌ها https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
🔰اگر کودک به پی ببرد، دیگر آن‌که وقتی کودک متوجه تفاوت‌های آناتومی بدن خود در مقایسه با جنس دیگر می‌شود چگونه باید با او رفتار کنیم؟ 🔹 وقتی کودک از خود این تفاوت را می‌پرسد، فرصت مناسبی است که اش را به او بشناسانیم. اما چگونه؟ از فرزندتان بخواهید که به تفاوت‌های ظاهری و یا و توجه کند، سپس به او بگویید این تفاوت‌ها در همه قسمت‌های بدن ما وجود دارد و این خواست خدا بوده است. 🔸پنج-شش سالگی سن تمیز کودک است و او می‌تواند نوع را تشخیص دهد و تا حدودی فرق میان دختر و پسر را بفهمد. اگر به کنجکاوی‌های جنسی کودک بها ندهیم و کودک را با تفاوت‌های جنسی‌اش آگاه نکنیم، خیالات نادرستی در ذهنش پرورش خواهد داد و اگر شناسایی این تفاوت‌ها را به خود کودک محول کنیم، کودکان به بهانه‌های مختلف مکان‌هایی تنها و خلوت را پیدا می‌کند و به بررسی بدن یکدیگر می‌پردازند. https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
دل را قرار نیست مگر در کنار تو❤️ شب جمعه و حرم یار😭 https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
❤️ عکس صدا دار؛ هلابیکم یا زوار اللهم الرزقنا 🤲🏻 https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱دستان مهربانت دانه دانه ستاره‌های شب را می‌چیند و لبخند دلنشینت خلق شاهکار زندگی‌ام است وقتی که با طلوع خورشید، جواب سلامم را از زبان تو می‌شنوم . (عج) ✍️ نویسنده : زهرا خانی 📌ترجمه متن به زبان : فرانسه🇫🇷 Tes bonnes mains choisissent les étoiles de la nuit et ton sourire agréable est le chef-d'œuvre de ma vie. Quand le soleil se lève, j'entends la réponse à mes salutations de ta langue. Salam Alik ou Aba Saleh Al-Mahdi https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙁گاهی بدجور زیر بار مادری میشکنم... انگاه که تمام معادلات هندسه‌ی مادریم به هم میریزد... انگاه که نه صغری و کبری های منطقی جواب می دهد و نه معادلات چند مجهولی ریاضی! میان تمام اموخته هایم میگردم تا شاید چاره ای پیدا کنم اما... این از آن معادلات پیچیده‌ای ست که در هیچ کتابی نخوانده‌ام! اخر کجای مسئله های ریاضی، xوyوz انقدر بدقلقی می‌کردند؟؟ پاسخx را میابی y بی‌قراری میکند! y را ساکت میکنی، صدای جیغ z به هوا میرود، z را به هزار ترفند آرام میکنی که ناگهانq کارخرابی میکند و تا به مباحث پوشکیش رسیدگی کنی بااااز xو y وz به جان هم میافتند و این وسط هم q گریه‌ی بی اماااان و تو می‌مانی و این معادله هزار مجهولی و مجهول‌های هزار مشکله و مشکلات حل نشده و این هندسه‌ی درهم ریخته‌ی مادری! 🔹انگاه که مستاصل می‌شوی و دوست داری هزاران بد و بیراه نثار تمام علومی کنی که فقط نظری مادری کردن را آموختند اما یکبار در این ورطه هولناک وارد نشدند و از دور، فلان نسخه را پیچیدند! حالا کجا نشستند؟ حالا که هیچکدام از صفحات کتابشان جواب آشفتگی مرا نمی‌دهد... 🔸دست به دامان می‌شوم تا شاید او عصای دست مادریم شود! اما... آه و صد آه! همین حسرت را کم داشتم میان این آشفته بازار مادریم... 🔺کاش مسئولین کمی از حال دل من خبر داشتند و انقدر دم به دم، کانال به کانال، زائران کوی بهشت را به رخ مادریم نمی‌کشیدند... نمیدانند چه قدر سخت است برای مادری که فرزندان کوچک قد و نیم قد از سر و کولش بالا می‌روند و در همان حال نرفته‌اش در مقابل چشمانش، پا به پای زائران حسین، رژه می رود و اتشی می‌شود بر قلبی که تحت فشار است زیر بار مادری و دستش کوتاه از هم قدم شدن با عاشقان حسین... 😢مادری که سالهاست محروم شده و سهمش از کربلا، کاسه ابی شده که پشت سر کربلایی‌ها میریزد تا بی‌خطر باشد زیارتشان... 😭ناخود اگاه اشک بر گونه هایم جاری می شود و رویای زیارت، داغی می‌شود بر قلب سوخته‌ام... انگار غم قلب دلتنگم، بر تمام خانه احاطه کرد که فرزندانم متحیر شدند از اشک و یک گوشه ساکت و آرام نشسته اند به تماشای مادری که حالا عصبانیتش را فراموش کرده و غرق حسرت است از این جاماندن... 💠با نوازش کودکانه یکی از فرزندانم به خود می‌آیم که مشغول پاک کردن اشک هایم شده... دختر کوچکترم با نگرانی به من چشم دوخته و با احتیاط میپرسد: از دست ما میکنی؟؟ یا بخاطر کربلا..... 😞فرزندم که در حال نوازش من بود آرام میگوید: من به حضرت فاطمه گفتم به شما کربلا جایزه بدن، شما خیلی مامان خوبی هستی... ❤️ بر لبانم مینشیند از شنیدن نام قربان نامش... چه خوب معادله چند مجهولی مرا حل کردند این مادر و ... حالا در سکوت خانه، چه شیرین خوابیده طفل در گهواره‌ام... فدای طفل در گهواره‌ات حسین! و من که حالا آسوده شده ام از دغدغه های مادرانه، زیر لب زمزمه میکنم: یا فاطمه الزهرا حسرت و خستگیم نذر ظهور پسرت... 🚩خودت فرزندانم را برای سربازی فرزندت اماده ساز که من توانی ندارم جز به لطف شما... خودت مادری را یادم بده که سخت محتاجم! میدانم به حرمت مادری برای یاران مهدیت، نام مرا نیز در لیست زائران فرزندت حسین مینویسی! فدای تو ای حضرت مادر... ای تکیه گاه خستگی های مادرانه ام...🚩 https://eitaa.com/joinchat/4178903060Ca43bd84efe