✳️نمونه ای از یک جنگ رسانه ای
✅کمین سنگین رسانهای غرب و غافلگیری روسیه
▪️روزنوشتهای خبرنگاران اعزامی تسنیم به اوکراین
🔹«جنگ اوکراین یک نمونهی تمام عیار از یک جنگ رسانهای است.» این جمله، نه به معنای تخفیف اثرات خسارتبار جنگ به مردم و نه حتی به معنای تلاش برای سرپوش گذاشتن بر جنگ نظامی یک کشور علیه کشور دیگری است؛ بلکه یک توصیف میدانی فنی و دقیق از آن چیزی است که این روزها در اوکراین جریان دارد. این جنگ رسانهای، در دو جهت اعمال شده است: یکی در ابعاد بینالمللی و دیگری در ابعاد ملی.
🔹در فضای جهانی، روایتی که از این جنگ از سوی رسانههای بینالمللی صورت میگیرد، یک جنگ تمام عیار است که سرزمین اوکراین را به صورت کامل و در نقاط مختلف در بر گرفته است؛ در صورتی که واقعیت میدانی چیز دیگریست و شاید حتی بتوان گفت که شایط کنونی، تفاوت چندانی با جنگ در شبهجزیره کریمه که در سال ۲۰۱۴ میلادی انجام شد ندارد.
🔹 چیزی که جنگ ۲۰۲۲ را از جنگ ۲۰۱۴ متمایز کرده، تلاش و خواست آمریکا برای تبدیل این بحران به یک موضوع بینالمللی برای فشار به روسیه – به عنوان رقیب کنونی خود – است. در حقیقت، سال ۲۰۱۴ اتفاقی افتاد که به عنوان یک مناقشهی منطقهای مطرح شد و سال ۲۰۲۲ همان اتفاق، تبدیلبه یک بحران بینالمللی شد... و این، همان جنگ رسانهای جهانی است.
🔹در ابعاد ملی هم چنین جریانی وجود دارد؛ تا جایی که به نظر میرسد رسانهها و حتی سایر نهادها و ادارات اوکراینی، انتظار وقوع این جنگ را از قبل داشتهاند. در کمتر از یک هفته، سراسر اوکراین تبدیل به نمایشگاه دستاوردهای مقاومت در برابر متجاوز خارجی شده و حتی شرکت ملی پست اوکراین، تمبر مقاومت در برابر روسیه را هم منتشر کرده است.
🔹در سراسر شهرهای اوکراین – فارغ از نزدیکی یا دوری به محل درگیری – شرایط کاملاً به صورت جنگی و امنیتی طراحی شده؛ در صورتی که زندگی عادی مردم جریان دارد و خبری از جنگ نیست. دستگاه رسانهای و تبلیغاتی اوکراین به خوبی توانسته در این مدت کوتاه، یک ساماندهی دقیق و قدرتمند در این زمینه داشته باشد و افکار عمومی در مناطق مختلف را کاملاً با دولت همراه کند.
🔹در شهر خارکف که یکی از خطوط مقدم جنگ محسوب میشود، شرایط تقریباً عادی است و صرفاً صدای تبادل آتش در مرز – با فاصلهی حدود ۲۰ کیلومتر – شنیده میشود. آسیبها و خسارات زیرساختی و جانی هم تا جایی که من دیدم، مربوط به همان روزهای نخست جنگ است و حالا حتی پناهگاهها هم تبدیل به موزهای برای روایت خبرنگاران خارجی شده است.
🔹ایستگاههای مترو هم که در روزهای اول تبدیل به محلی برای اسکان آوارگان شده بود، حالا تقریبا پاکسازی شده و کمتر کسی در آن به صورت دائمی حضور دارد.
🔹چیزی که در روز پنجم حضور در اوکراین به وضوح مشخص است، برقراری جنگ رسانهای پا به پای جنگ نظامی و حتی فراتر از آن است. اوکراینیها به همراه متحدان اروپایی و آمریکایی خود به خوبی توانستهاند یک کارزار رسانهای علیه مسکو راهاندازی کنند؛ مسالهای که شاید روسیه در بخش نظامی آن دستاوردهایی داشته باشد (مثل فتح ماریوپول) اما در بخش رسانهای آن، یک بازندهی تمام عیار است...
#روایت_تسنیم_از_اوکراین
اینجا دیگر خبری از جنگ نیست؛ مگر در ویترین مغازهها!
▪️روزنوشتهای خبرنگاران تسنیم از اوکراین
🔹همه چیز در حال برگشت به حالت عادی است؛ حتی اگر رسانهها این مساله را مخفی کنند. میدان استقلال کییف در ساعت ۱۱ صبح مثل یک خیابان کاملاً عادی و زیباست؛ دستفروشهایی که بساط کردهاند، جوانانی که با اسکوتر از این سو به آن سو میروند و مغازههایی که با چراغهای نئون خود به دنبال جلب توجه مردم و مشتریها هستند. اینجا دیگر خبری از جنگ نیست؛ مگر در ویترین مغازهها! تقریباً هیچ مغازهای نیست که یک اثر هنری و محصول تبلیغاتی علیه پوتین و کشور روسیه در ویترین نداشته باشد؛ از دیوارکوبِ رابطهی عاشقانه هیتلر با پوتین گرفته تا دستمال توالتی که عکس رئیسجمهور روسیه روی آن نقش بسته!
🔹این عادیسازی البته با سرعت کمتری در مناطق حومهی کییف جریان دارد. «ایرپین» و «بوچا» دو شهرکی هستند که در ابتدای جنگ حسابی حاشیهساز شدند اما الان دیگر هیاهویی ندارند. البته بوچا با وجود بازگشت مردم، هنوز یک شهر غیرعادی است؛ چون تقریباً هیچ مغازهای در آن باز نیست و ساکنین برای تهیه مایحتاج روزانهی خود باید به کییف یا شهرهای اطراف بروند.
🔹مساله بوچا اما مسالهی خسارت فیزیکی و نابودی ساختمانها نیست؛ ماجرا به ادعای «جنایت جنگی» بازمیگردد. هم دولت اوکراین و هم دولت روسیه، طرف مقابل را به انجام جنایت جنگی با کشتار مردم عادی متهم میکنند و البته هر کدام هم دلایل و اسناد خود را دارند. همین سردرگمی و ابهام در روایت است که باعث شد حتی کاخ سفید هم ادعای رئیسجمهور بایدن مبنی بر وقوع جنایت جنگی از سوی روسها را رد کند و آن را نظر شخصی او و نه بیانیهی رسمی دولت آمریکا بخواند.
🔹همه احتمالات را باید در نظر گرفت، اما تجربه ثابت میکند که غربیها هم از دروغگویی و ایجاد روایتهای دروغین دربارهی نسلکشی و جنایت جنگی ابایی ندارند؛ درست مانند دروغ بزرگی که دربارهی حملات شیمیایی گسترده دولت بشار اسد در سوریه گفته شد و کار را حتی به شورای امنیت سازمان ملل کشاند اما نهایتاً مشخص شد صرفا یک پروژهی تبلیغاتی برای پیشبرد اهداف آمریکا بوده؛ مثل حمله به عراق، مثل حمله به افغانستان. همین مساله، باعث شده تا برای اظهارنظر دربارهی آن چه در بوچا گذشته، کمی تامل بیشتری داشته باشم.
🔹یکی از چیزهایی که همچنان باعث تعجب من – و البته برخی دیگر از شهروندان اوکراینی است – باقی ماندن موانع میدانی جنگی در کییف و شهرکهای اطراف آن مثل ایرپین و بوچاست؛ موانعی که برای جلوگیری از پیشروی نیروهای زمینی روسیه (نفربر و تانک) طراحی شدهاند و حالا بعد از عقبنشینی کامل روسها از این مناطق و انتقال کامل جنگ به محدودهی دونباس، وجودشان بیمعنی به نظر میرسد. شاید هم دولت همچنان برای پیشبرد اهداف خود، نیاز به «حاکمیت امنیتی» دارد.
🔹در حال بازگشت از بوچا بودیم که هشدار خبر فوری از سوی RT – رسانه رسمی دولت روسیه – روی تلفن همراه آمد: «کارخانهی فولاد در منطقهی ماریوپل کاملا پاکسازی شد.» این خبر دو وجه دارد: هم میتواند در حکم همان دستاورد بزرگی باشد که پوتین برای خروج از این جنگ نیاز دارد و هم میتواند قوهی محرکهای باشد برای پیشروی نیروهای روسیه به سمت «میکولایف» و نهایتا «اودسا»؛ همانجایی که اگر به دست روسها بیفتد، راه ارتباطی اوکراین با دریا قطع میشود و این یعنی آغاز یک فاجعهی بزرگ برای اوکراین..
#روایت_تسنیم_از_اوکراین