eitaa logo
روشنگر
310 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
13.9هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷نامه مهم نویسنده و کارگردان به مراجع تقلید. آقایان در این زمان حساس است. ♦️طالبی کارگردان در این نامه آورده است ؛اینجانب از اهالی هنر، سوالی برایم پیش آمده که جوابش نزد آن فرزانگان است، امید آن دارم به جواب این بیندیشید و در روز جوابم دهید و از کنارم بگذرید و به برین وارد شوید. ♦️به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا ؛ابوالقاسم طالبی نویسنده، و از فعالان رسانه ای سال های قبل در نامه ای نسبت به نسبت به اتفاقات اخیر جامعه به ویژه رفتارهایی چون واکنش نشان داد. او این سکوت را جایز ندانست. متن نامه وی که در اختیار صبا قرار گرفته است، بدین شرح است: «بسم رب محضر مبارک بعضی از عظام، فاضل، محترم و های عزیز السلام علیکم و رحمه الله و برکاته اینجانب از اهالی سوالی برایم پیش آمده که جوابش نزد آن فرزانگان است، امید آن دارم به جواب این سوال بیندیشید و در روز حشر جوابم دهید و از کنارم بگذرید و به بهشت برین وارد شوید. سوال: اگر عالمی در مقابل عمامه پرانی و از سر خلق کشیدن و مجید و آتش افکندن به سکوت کند و نظاره گر هرزه به (ع) باشد و دمادم اندیشه اش آن باشد که سکوت دارد در این ایام، مبادا که طهارت سلوکمان به ذائقه مقلدین، شاگردان ، مریدانمان و پا منبریان خوش نیاید، این سکوت اگر کبیره نیست؟! پس چیست؟ می دانم که می دانید قیام کوفه بعد از حضرت ابن علی علیه السلام به حال آن تکیه زننده بر ، آن نظاره گر همیشه در تفاوتی نکرد. سکوت و عدم از نائب امام (ع) جناب مسلم و سخن مجتهدین و علما و فتوی به اینکه جهاد با فقط با حضور خود امام جایز است و گفتند (ع) به جای فرستادن مسلم باید خودشان در مقابل دعوت ما به کوفه می آمد و… همگی خوب میدانید فقیه و حافظ قرآن بود، پیامبر (ص) و (ع) و (ع) را به چشم سر دیده بود چیزی که آرزوی شمایان است که در رویا توفیقش را پیدا کنید و اما سلیمان خزاعی با فتوایش، با سکوتش و نایب امام زمانش به بار آورد و ضربه ای به اسلام عزیز زد که تا حضرت ولی عصر ع هم چوب آن را محبین اهل بیت (ع) می خورند. حضرات این سکوت سنگین و گاه سخنان دو پهلوی بعضی عزیزان مرا به طرح این سوال تاریخی واداشت تا حجتی باشد بر سکوت شمایان در مقابل وحوش مست شده از باده تا حجتی باشد بر وفای به عهد مردم با شهید اسطوره سان سلیمانی که همچنان پشت سر ولی خدا عزیز و فرزانه و حکیم خویش پیش می روند و به فرزندان خود نیز می آموزند که چگونه بار دیگر یخیبر را به تسخیر محبین اهل بیت (ع) در آورند و چقدر سکوت رستم به خاطر حفظ شأن پهلوانی خویش در مقابل سوال نوجوان دل را به درد آورد. دل نازک از آید به خشم با احترام فراوان امضاء ابوالقاسم طالبی نویسنده و کارگردان عزیز
خورشید از حوالی گنبد طلوع کرد .. صبح است و باز نام تو را میبرم ♥️
خبری در دنیا نیست! خیری هم از آن ندیده‌ام! تنها دل‌خوشی‌مان؛ محبت است! ما از این دنیا... چیزی نخواستیم‌‌‌؛ جز روضه! و نَفَس‌کشیدن... در هوای نوکری! شبتون حسینی
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️🖤⚫️ ▪️ برای لحظاتی ارتباطش با زمین قطع میشود در کما که بوده ، کمی از چیزهایی که اینجا رخ میداده را در حال بیهوشی میدیده ، کمی هم چیزهایی که برای ما نا مفهوم است میگوید : برایم همیشه سوال بود چرا مسئله ی بر (ع) این قدر مهم است؟ مگر این اشک چه کمکی میتواند به جهان بکند؟ این را آنجا دیدم. و علتش را دریافتم... یا علیه‌السلام مددی🤲🏻 حتما ببینید
۱) توی حرم امام حسین نشسته بودیم، خیلی شلوغ بود و جای سوزن انداختن نبود. یه جوان قوی‌هیکل ایرانی یکم اون طرف تر نشسته بود هیکلش اندازه دوتا آدم عادی بود جوری هم لش کرده بود که تقریباً جای چهار نفرو گرفته بود یه پسر جوان لاغر اندام عراقی اومد کنار جوان ایرانی و بهش گفت یکم جمع‌تر ‏۲) بشین تا من نماز بخونم. پسر ایرانیه با حالت لجبازی پاهاشو بیشتر باز کرد. پسر عراقی که اون لحظه کاری نمی‌تونست بکنه، با زبان عربی شروع به اعتراض کرد و راه افتاد بره که ایرانیه با دست‌های کلفتش مچ پای پسر عراقی رو گرفت، کشیدش عقب، یقه‌شو گرفت، آوردش پایین و با حالتی که هیچ غلطی ‏۳) نمی‌تونی بکنی به پسره نگاه کرد و بعد از چند ثانیه یقشو ول کرد و اون هم رفت. اما چند دقیقه بعد دیدیم پسر عراقی تو شلوغی داره برمی‌گرده... گفتیم یاحسین، الانه که دعوا بشه توی حرم... اومد بالای سر قُل‌چماق ایرانی، یه نگاهی کرد و خودشو انداخت رو زمین و با اصرار می‌خواست پاهاشو ‏۴) ببوسه... شروع کرد به عذرخواهی کردن:« شما زائرید، مهمانید، ببخشید، من غلط کردم و...» قیافه بهت‌زده پسر ایرانیه دیدن داشت که یهو شروع کرد به گریه کردن... مرد گنده جوری گریه می‌کرد که انگار می‌خوای بچه کوچیک رو از مادرش جدا کنی... شروع کردیم به دلداری دادن که حالا اشکال نداره و ‏... تو همون حال گریه گفت:«حاج آقا به‌خّدا من یاغی نیستم، شیطون گولم زد» گاهی یک رفتار کریمانه حتی می‌تونه مسیر زندگی یک آدم رو تغییر بده. اون عراقی می‌تونست بره چندتا قُل‌چماق بیاره و پدر طرفو در بیاره اما با این رفتار کریمانه طرفش رو نابود کرد و دوباره ساخت ‎ 🗣سیدسعید شاه‌مرادی @roshangar6
🚩 من نه شیعه ی اهل کویته پاکستانم که گوشت و خونم به جرم شیعه بودن گاه و بی گاه به در و دیوار شهر بپاشد 🚩 نه شیعه اهل ارومچی هستم که کلاس های درس حوزه و مراسم کفن و دفن برگزاری مراسمات جشن و عزا ی اهل بیت را ممنوع کرده باشند و مخفیانه و به دور از دید حکومت شیعه گری کنم... 🚩 نه شیعه ی اهل جنوبی هستم که حتی یک عالم شیعی در دسترس برایم وجود نداشته باشد و تمام مراجعات دینی ام اینترنتی برطرف شود! 🚩 نه شیعه قطیف که برای فعالیت های دینی سیاسی ام تحت پیگیرد قانونی و در انتظار باشم!؟ 🚩 نه شیعه ی هستم که بریزند وسط های دست جمعی مان و نام و خون در دهانم باهم آمیخته شود... 🚩 نه شیعه منامه ام که در زندان ها حبس شده باشم و حکومت آل خلیفه منتظر که ویروس کرونا را وارد زندان ها کند تا نسل کشی بیولوژیکی در زندان برایم رقم بخورد 🚩 نه شیعه اهل میرزا اولنگ که تکه تکه اعضای بدنم سنگفرش خیابان ها شود آری من ایرانم و حتی یک زخم.! نه تو بگو اصلا یک اخم ..! به خاطر شیعه بودنم متحمل نشده ام همیشه راحت و آسوده در فرم ها جلوی کلمه ی دین ، نوشته ام: اسلام-تشیع.! هر عید و شهادت خاندان مولا علی و فرزندانشان بوده لیست هیات ها بوده که ردیف میشد تا انتخاب کنیم کجا برویم.! من نه حتی یک زخم برداشته ام و نه حتی میدانم شیعه بودن در هرجای این دنیا جز چه هزینه ها و چه رنج هایی بر تن شیعیان گذاشته و اگر برسد آن زمان که بپرسند برای رسیدن تشیع به بعد خود چه کرده ای زبانم بسته است و سرم پایین در مقابل انچه برادران و خواهران شیعه ام در جای جای دنیا به غیر از ایران متحمل شدند تا بماند نسل و راه دوستداران مولا علی و فرزندانش ... پی نوشت: راحت آسوده در مجالس علی و اولاد علی قد کشیدیم و ندانستیم خیلی ها برای شیعه بودن و شیعه ماندن چه خون دل ها خورده اند. به راستی برای رسیدن تشیع به کل دنیا که هیچ برای نسل بعدی همین ایران خودمان چه کار کرده ایم؟ @roshangar6
♻️ به بچه‌هامون چی یاد بدیم 🔰 حمید رسایی: جنبه احساسی را باید در خدمت جنبه حماسی، عقلانی و تکلیفی این روز گرفت. بنا بر این: به بچه‌هامون یاد بدهیم که امام (ع) از بی‌یاری سر بریده شد، نه از بی‌آبی. حضرت (ع) از معرفت و مرام بی‌دست شد نه به خاطر مشک آب. امام حسین(ع) با هل من ناصر ینصرنی‌، یار می‌خواست نه آب. به بچه‌هامون از آزادگی و ذلت‌ناپذیری امام حسین(ع) بگوییم نه فقط از لب‌های تشنه. خیلی‌ها لب تشنه از دنیا رفتند اما حسین(ع) نشدند. امام حسین(ع) یعنی مردانگی، آزادگی، غیرت، شجاعت و شهامت و حضرت عباس(ع) یعنی ولایتمداری، جوانمردی، معرفت، حیا، غیرت. حضرت عباس(ع) یعنی پشت امام بودن حتی بدون دست. به بچه‌هامون یکی از پیام اصلی فراموش شده را یادآوری کنیم که شب عاشورا به یارانش فرمود هر کس از شما حق‌الناسی به گردن دارد، از بین ما برود که اگر به گردن داشته باشیم، در رکاب حسین شمشیر زدن و شهید شدن هم کمکی نمی‌کند. @roshangar6