eitaa logo
روشنا_ابهر
258 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
854 فایل
روشنگری، تحلیل و بررسی مسائل فرهنگی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس‌های زمان جبهه و جنگش را گاهی تماشا می کرد و گریه می‌کرد و می گفت: دلم برای دوستان شهیدم تنگ شده است. همیشه به شوخی می‌گفتم: شما هیچ وقت شهید نخواهی شد. چون من آنقدر دعا می کنم که گمان نمی کنم خداوند تو را از بین ما ببرد. خدا به خاطر دل شکسته من هم شده تو را از بین ما نمی برد. سیدحمید فرمانده میدان‌های سخت بود. در عمل شبیه یک سرباز ساده رفتار می‌کرد نه یک فرمانده..... 🌹 شهید سیدحمید طباطبایی مهر 🌹 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
زمانی که اردبیلی در آمریکا دوره خلبانی را می‌گذراند، در پاسخ به یکی از استادانش که از او خواست شهروندی آمریکا را بپذیرد و در نیروی هوایی آمریکا خدمت کند، پاسخ داده بود: دوست دارم کفن‌ام پرچم ایران باشد. در روز نیروی هوایی آمریکا در حضور زبده‌ترین خلبانان جهان در نیویورک داوطلبانه برای حضور در خطرناک‌ترین مانور هوایی جهان با نام «چهارراه مرگ» به نمایندگی از ایران اعلام آمادگی می‌کند. پس از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات، تماشاگران به احترام او از جای خود بلند می‌شوند و این خلبان ورزیده را تشویق می‌کنند. به او تقدیرنامه و هدیه می‌دهند و می‌گویند که تو می‌توانی در آمریکا زندگی کنی، ولی غفور می‌گوید من عاشق ایران هستم و جای دیگری زندگی نخواهم کرد..... سرهنگ خلبان 🌹 شهید غفور جدی اردبیلی 🌹 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
محمّدرضا در کلاس چهارم متوسطه بود که با نیاز جبهه‌های جنگ عراق بر علیه ایران به رزمنده در بسیج ثبت‌نام نماید. پس از فرا گرفتن آموزش نظامی راهی جبهه شد. ۴دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت ۸ ماه از بهترین ایّام جوانی و زندگی خود را در راه جهاد و دفاع از میهن اسلامی گذراند. در سال ۱۳۶۱ از ناحیه پا و لگن مجروح شد؛ امّا پس از بهبودی به سوی جبهه شتافت. در جبهه مسئولیّت ‌هایی چون تک‌تیراندازی، آر‌پی‌جی زنی و تیربارچی را به عهده گرفت..... 🌹 شهید محمدرضا رحمتی احمدآبادی 🌹 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قبل از پیروزی انقلاب ، در زنجان یک مانوری برگزار شد که تعدادی از ژنرال‌های آمریکایی هم حضور داشتند. بخشی از مانور مربوط به عملیات آزمایشی جنگنده‌های نیروی هوایی بود. چون خلبانان نیروی هوایی در آن زمان، آموزش دیده آمریکا بودند ژنرال‌های آمریکایی با دقت نظر بیشتری نحوه پرواز و عمل کرد خلبانان ما را زیر نظر داشتند. اردستانی که علی‌رغم سابقه کم در فن خلبانی، از مهارت بی‌نظیری برخوردار بود، لذا در این مانور با فاصله کمی از سطح زمین و بالای سر ژنرال‌های آمریکایی ظاهر شد به طوری که آن‌ها خود را جمع و جور کردند و به تعبیری شوکه شدند یکی از آن‌ها بی‌درنگ دستگاه ارتباطی را گرفت و به زبان انگلیسی با هواپیمای اردستانی ارتباط برقرار کرد و مرتب می‌گفت: خیلی خوب بود !! اما این تعریف و تمجید ظاهری بود و آن‌ها که تحمل دیدن نبوغ استعداد ایرانی‌ها را نداشتند آن شهید بزرگوار را یک ماه از پرواز منع کردند.... سرتیپ خلبان 🌹 شهید مصطفی اردستانی 🌹 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عبدالعلی هم یتیم بود و هم به قول خودش یک مستضعف‌ و اونقدر فقیر بودند که بخاطر مشکلات مالی فقط تونست تا سوم راهنمایی درس بخونه . چون شهرشون شیرخوارگاه نداشت ، یه روز برادر بزرگش چندتا یتیم آورد خونه ، عبدالعلی مدام به مادرش می گفت ، مادر! نکنه رختخواب یا غذا و ظروف. ما بهتر از این یتیم ها باشه. نکنه تفاوتی احساس کنن. نمی خوام به جز درد یتیمی ، درد دیگه ای رو حس کنن... 🌷 شهید عبدالعلی مرادی 🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃 امیر در یادداشتی از اعزامش به جبهه نقل می‌کند: اواسط سال ١٣۶٣ بود که حال و هوای جنگ به کله ما افتاد، چون سنمان کم بود تصمیم گرفتیم تا شناسنامه‌هایمان را دستکاری کنیم. اما به دلیل اینکه جثه‌هایمان خیلی کوچک بود این کار شدنی نبود‌. با این حال فکر دیگری به سرمان زد. خودمان را در یکی از کابین‌های قطار مخفی کردیم. مسئول قطار متوجه ما شد اما با اصرار ما رو به رو شد و بالاخره کوتاه آمد و ما را برد. یک روز فرمانده ما را دید و گفت می‌خواهید برید جلوتر ما هم گفتیم بله و ما را سوار اتوبوسی کرد و هنگامی که رسیدیم دیدیم تهرانیم و پدر و مادرمان برای برگرداندن ما به آنجا آمده بودند.... 🌷 شهید امیر جمشیدی 🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ابتدا مجروحیتش هنوز نمی‌دانستيم شيميايی چيست و چه عوارضی دارد. دكترها هم تشخيص نمی‌دادند. هر دفعه می‌رفت بيمارستان، يک سرم می‌زدند، دو روز استراحت می‌دادند و می‌آمديم خانه. سال ۶۹ مصدوميتش شديدتر شد. عملی روی منوچهر انجام دادند تا تركش‌های سمی را از بدنش خارج كنند از همان موقع شيمی درمانی هم شروع شد. روزها به سختی می‌گذشت و منوچهر حالش روز به روز بدتر می‌شد به‌طوری كه تا شش ماه نتوانست حركت كند بعد از آن هم با عصا راه می‌رفت. مدتی بيناييش را از دست داد و بعد از استفاده از آمپول‌های زياد تا حدودی بهبود يافت. بدنش پر از تاول بود طوری كه نمیتوانست بخوابد. سال ۷۹ سال سخت و طاقت‌فرسایی بود و منوچهر دیگر نمی‌توانست درد را تحمل کند و می‌گفت: از خدا خواستم شهید شوم ولی دیگر روحم نمی‌تواند این دنیا را تحمل کند.... 🌷شهیدمنوچهر مدق🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حسین، ۱۸ ساله بود که به فرماندهی گردان ۴۱۶ عاشورا از لشکر ۴۱ ثارالله (ع) رسید. به این ترتیب وی جوان‌ترین فرمانده گردان نیروی زمینی سپاه محسوب می‌شد. حاج قاسم سلیمانی توانایی‌های حسین را دیده، به او اطمینان کرده و فرمانده گردانش کرده بود. شهید نادری در طول دفاع مقدس جواب این اعتماد را داد و یکی از بهترین فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله به شمار می‌رفت. حسین قبل از اینکه به جبهه برود، بار‌ها گفته بود می‌خواهد دکتر شود؛ ولی وقتی جنگ شروع شد، به منطقه رفت و ماندگار شد. پدر وقتی از رفتن پسرش به جبهه مطلع شد، رو به حسین گفت: تو که می‌خواستی دکتر بشوی، حالا چرا رفتی جبهه و درس را رها کردی؟ حسین لبخندی زد و با هوشمندی تمام چنین پاسخ داد: جبهه خودش دانشگاه است. از دکتر شدن هم بهتر است.... سردار 🌹 شهید حسین نادری 🌹 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران محسن بعد از معاینه ی دکتر پرسید ، آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟ می تونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ دکتر پرسید ، برای چی این سوال رو می پرسی پسر جون؟ محسن گفت ، چشمی که برا امام حسین(ع) گریه نکنه بدرد من نمی خوره‌...... 🌷 شهید محسن درودی 🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃 محمد علاقه قابل ستايشی به حضرت صديقه كبری فاطمه زهرا (س) داشت و بدين جهت او را سردار زهرايی (س) می‌خواندند. محمد در یکی از عملیات‌ها چشمش آسیب دیده بود و دکترها گفتند بینایی‌اش را از دست داده است و دیگر جراحی هم فایده‌ای ندارد. 🔹️ محمد اصرار کرد که پزشکان عمل کنند و کاری به نتیجه‌اش نداشته باشند. اسلامی نسب به پزشکان معالجش در خصوص عمل چشمهایش می‌گوید: فقط با ذکر یا زهرا (س) عمل را شروع کنید. بعد از عمل پزشکان از نتیجه‌ی جراحی حیرت زده شدند، عمل جراحی با رمز یا زهرا سلام الله علیها موفقیت آمیز بود..... 🌷 شهید محمد اسلامی نسب 🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿فاطمیه🌿•✾•••┈┈•
با اصرار فراوان پدر را راضی کرد تا وانت خود را به جبهه بیاورد و با خوشحالی به پدر گفت ، وانت در جبهه خیلی به کار می آید ، تازه خیلی هم اجر دارد و خمس آن را هم پرداخت می‌شود..... 🌷 شهید محمدمهدی آفرند 🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جنازه‌ی ابراهيم را از انگلستان آوردند. بايد او را غسل می‌داديم. وقتی لباس‌هايش را بيرون آوردند، خط باريکی روی بدنش به چشمم می‌خورد. جلو رفتم و با دقت نگاه کردم. بدن را شکافته و مجدداً دوخته بودند. جنازه را برگرداندم. آه از نهادم برآمد. سر تا سر پشتش را نيز شکافته بودند. کار از کار گذشته بود. در آن شرايط به خاطر آرامش دل داغدار پدر و به ويژه مادرم نمی‌توانستم حرفی بزنم. ( دانشمندان انگليسی به کمک پزشکان بيمارستان «ولينگتن‌لندن»، ابراهيم را کالبد شکافی کرده بودند تا نتيجه‌ی تاثير گازهای شيميایی را که خودشان ساخته و در اختيار صدام قرار داده بودند، بر روی اندام‌های داخلی او ببينند.....) 🌷 شهید ابراهیم هندوزاده 🌷 eitaa.com/roshangaranabhar •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•