📔 #معرفی | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب : پسران من
🔻بر اساس زندگی شهیدان عبدالوهاب و محمد ولی جعفری
نماز را خواندم و برای سلامتی رزمنده ها دعا کردم.
تلویزیون مراسم تشییع شهدا را نشان می داد، یک دفعه دلم گرفت و گریه کردم .
محمد ولی ، وقتی گریه ی من را دید،گفت:چرا گریه می کنی ننه؟!
با گوشه ی چادر،اشک هایم را پاک کردم و گفتم:
بچه های مردم میرن جبهه، اما من ، پسرام رو گرفتم دورم و نشستم توی خونه!
محمد گفت:من فردا میرم به بسیج و ثبت نام می کنم.
عبدالوهاب گفت:تو درسات را بخوان، خودم میرم.
حمید که هنوز چهارده سال نداشت گفت : من هم میرم ننه.
#کنگره_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#ستاد_یادواره_۴۰۰_شهید_شهرستان_ابهر
روشنگران ابهر