eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.2هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
12.5هزار ویدیو
69 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  محمد عبدالهی
بحران امروز ما نه آمریکاست، نه تحریم،... مشکل، مدیریت ناکارآمد است که تحریم را بارور می کند و دشمن را امیدوار! امروز فرصتی استثنایی برای تغییر این شرایط به سمت و انقلابی ست؛ با مجلسی قوی و سپس دولتی قوی؛ شیب به سمت دروازه حریف آماده است اگر گل به خودی نزنیم! در توییتر 👇 https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
❌ یکی گفت من ! ✅ گفتم ولی من …! وجدانم نمیذاره یکی واسه احساس دینی و اجتماعیش دست بسته زنده زنده دفن بشه و من در حد یه دادن از دستام استفاده نکنم.. میدم و نمیذارم ها و ها رای بیارن 👉 @roshangarii 🚩
🔴 دوستان لطفا این پوستر را پخش کنید.. هر کس تونست فقط 5 تا کار مفید و ها را نام ببره جایزه داره.. 😳😐 ندارن.. ندارن.. اساس قدرت آنها اینه که هیچ کاری نکنن.. هیچ کاری نذارن بشه.. 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 از ترس همه بدنم رعشه گرفته بود و با همین دستان رعشه گرفته، تلاش می کردم در ماشین را از داخل قفل کنم و نمی توانستم که همه انگشتانم می لرزید. ولی انگار به من کاری نداشتند و تنها این طعمه تنها را با تمام قدرت می زدند. با هر ضربه ای که به پیکرش می زدند، فشار بدنش را احساس می کردم که به شیشه کنارم کوبیده می شد و ماشین را می لرزاند و آخرین بار ناله اش را هم شنیدم. 💠 دیگر نمی دیدم با چه می زدند، چون شیشه کنارم با کاپشن مشکی اش پوشیده شده بود تا جایی که ردّ خون روی شیشه جاری شد. ناله مظلومانه اش را می شنیدم و ضرب ضربات را حس می کردم تا لحظه ای که شیشه ماشین از خون پُر شد و انگار دیگر توان ایستادن نداشت که جسم نیمه جانش کنار شیشه سُر خورد و روی زمین افتاد. 💠 حالا چاقوی بلندی را می دیدم که بالا و پایین می رفت و روی سر و گردنش می خورد. به نظرم قمه بود، با قمه می زدند و من دیگر سایه او پشت شیشه نبود تا پشت پیکرش پنهان شوم که از وحشت آدم کُش ها، روی صندلی کناری ام مچاله شده و بی اختیار جیغ می زدم. از شدت این ترس کُشنده تا مرگ فاصله ای نداشتم که حس کردم صداها آرام گرفته و دیگر ماشین تکان نمی خورَد. 💠 با تن و بدن لرزانم باز سر جایم نشستم، هنوز می ترسیدم که آهسته سرم را چرخاندم و دیدم کسی کنار ماشین نیست اما همچنان ناله ضعیفی می شنیدم که دلم لرزید. احساس کردم به بدنه ماشین دست می کشد و زیر لب ناله می زند که باز بغضم ترکید. چند عابر خودشان را کنار ماشین رساندند و به هر زحمتی بود می خواستند بلندش کنند که او را روی زمین تا کناره پیاده رو کشاندند و تکیه اش را به دیوار دادند. 💠 از دیدن پیکری که سراپایش خون بود، دلم خالی شد و حس کردم دارم از حال می روم که نگاهم را از هیبت مظلومش گرفتم و درمانده به مردم خیره شدم. از رنگ پریده و چهره وحشتزده ام فهمیدند حالم بد شده که با اشاره به من فهماندند خبری نیست و تخریبچی ها رفته اند، ولی من باز هم می ترسیدم در را باز کنم و هنوز قلبم در سینه پَرپَر می زد. یکی با اورژانس تماس می گرفت، یکی می خواست او را به جایی برساند و دیگری توصیه می کرد تکانش ندهند و من گمان نمی کردم به این قامت درهم شکسته جانی مانده باشد که ناگهان حسی در دلم شکست. 💠 انگار در پس همان پرده خونینی که صورتش را پوشانده بود، خاطره ای خانه خیالم را به هم ریخته بود که بی اختیار نگاهم را تا نگاهش کشیدم و این بار چشمانی را دیدم که برای لحظاتی نفسم بند آمد. انگار زمان ایستاده و زمین زیر پایم می لرزید. تنها نگاهش می کردم و دیگر به خودم نبودم که بی اراده در را باز کردم و پیاده شدم. پاهایم سست بود، بدنم هنوز می لرزید، نفسم به سختی بالا می آمد اما باید مطمئن می شدم که قدم های بی رمقم را به سختی روی زمین می کشیدم و به سمتش می رفتم. 💠 بالای سرش که رسیدم، چشمانش بسته بود و صورت زیبایش زیر بارش خون، به سفیدی ماه می زد. یعنی در تمام این لحظات او بود که به فاصله یک شیشه از من، خنجر می خورد و مظلومانه ناله می زد؟ حرکت قلبم را در قفسه سینه حس می کردم که به خودش می پیچید و با هر تپش از خدا تمنا می کرد که او زنده بماند. 💠 از لای موهایش خون می چکید، با خون جراحت های گردنش یکی می شد و پیکر و لباسش را یکجا از خون غسل می داد و همین حجم و بوی خون برایم بس بود که مقابل پایش از حال بروم. در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
ادامه داستان زیبای نامزد شهادت. به قلم نویسنده و رمان نویس جبهه مقاومت. سرکار خانم ولی نژاد. لطفا منتشر و دنبال کنید. خیلی زیباست قسمت به قسمت جذابتر میشه😉
🔺 باشه میخواستن دیوار بکشن، اصلا نمیذاشتن زن‌ها شعار بدن.. میخواستن اصلا زنها رو تکه تکه کنن! تو بیا بگو دولتت تا الان چکار مفیدی انجام داده جناب .. بسه.. بسه.. سوار شدن بر جهل یه عده روغنفکر مدعی بسه.. تو و چیه.. چه باری از روی دوش ملت برداشتی.. اینو بگو فقط 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئوی لحظه هدف قرار دادن تورنادوی ائتلاف را منتشر کرد انگار سوباسا داره گل میزنه! 😄😜 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از  محمد عبدالهی
بازهم انتخابات و بازگشت سندروم گیجی اصولگرایان.pdf
377.2K
در روزنامه رسالت امروز 27 بهمن در مقاله «بازهم انتخابات و بازگشت سندروم گیجی اصولگرایان» از تراژدی تعدد لیست در اردوگاه اصول گرایان و دست به یقه شدن با خودشان به جای حریف گفته ام و به آسیب شناسی و چرایی «سندروم گیجی اصول گرایان» پرداختم. این مقاله را در روزنامه رسالت امروزhttp://paper.resalat-news.ir/ و @abdollahy_moh بخوانید. ☑️ @abdollahy_moh
هدایت شده از  محمد عبدالهی
🔴بازهم انتخابات و بازگشت سندروم گیجی اصولگرایان ✍🏻محمد عبدالهی (یادداشت روزنامه رسالت) 🔰اساسا اصولگرایان متخصص باختن بازی های برده و بهترین زنندگان گل به خودی هستند. چرا بازی برده؟ به دلیل شرایط جهنمی که ۷ سال است دولت روحانی به عنوان اصلی ترین نماینده غربگرایان برای مردم فراهم کرده و از اقتصاد و معیشت و سیاست و فرهنگ این کشور جز ویرانه ای باقی نگذاشته است و مانده اند مردمی که چشم انتظار گشایشی هستند و جریان باعرضه ای که بیاید و از این اوضاع بغرنج نجاتشان دهد. 🔰اصلاح طلبان، این شرکای راهبردی دولت روحانی هم به آتش ناکارامدی دولت او سوخته اند و با سرمایه رایی نیم سوخته مواجهند. اما اصولگرایان که ۷ سال است بر طبل انتقاد می کوبند، درست سر بزنگاه و در گردنه حساس تعیین تکلیف جریان غربگرا، نه با حریف، که با خودشان دست به یقه شده اند و نمی توانند لیست واحد بدهند. لیست واحد پیش کش! هر کسی از راه رسیده احساس تکلیف کرده و لیست منتشر کرده است. 🔰 این پدیده را در هر دوره ای از انتخابات ها می توانید ببینید و لذا آن را "سندروم گیجی اصولگرایان" نامیده ام. همواره در موسم انتخابات، اردوگاه اصول گرایان با ارائه مدل‌های گوناگون ائتلافی همراه است و اگر چه قاطبه اصولگرایان در کلام معتقدند معرفی لیست واحد در انتخابات مجلس شانس پیروزی آنان را بالا می‌برد، اما در عمل حاضر نیستند از نامزدهای مطلوب خود بگذرند. بر این اساس کماکان مدل «وحدت در عین کثرت» توسط برخی اصول گرایان باچالش جدی مواجه است. 🔺اما بررسی این تراژدی از منظر آسیب شناسی تکثر در اردوگاه اصول گرایان نکاتی قابل ذکر دارد. ❌اول آنکه نرسیدن اصول‌گرایان به وحدت، قطعاً شانس آنها را برای پیروزی کاهش می‌دهد و البته پیامدهای منفی دیگری نیز به‌دنبال دارد، ازجمله: 1️⃣این تنوع سلایق بیش از آن که به مردم قدرت انتخاب بدهد ذهن ها را مخدوش و نا آرام کرده و زمینه های تشتت بیشتر در هواداران را فراهم می‌آورد. از سوی دیگر مانع از این خواهد شد تا اصولگرایان به طور متحد با رقیب در مقام چالش بر آیند. 2️⃣اختلافات موجود سبب سوءاستفاده رقیب خواهد شد تا با هدف تخریب و تشدید انشقاق برخی شخصیت‌های اصولگرا را زیر سؤال برد. علاوه بر این جبهه انقلاب را فاقد قدرت استراتژیک ، بی برنامه و دارای هویت ژله ای و مخدوش در شرایط فقدان رقیب معرفی می کند. این ها همه به رقیب از نفس افتاده این امکان را می دهد که در شرایط خلا و به لطف درگیری اعضای جبهه رقیب با خودشان مجددا و البته با چراغ خاموش امکان بازگشت به صحنه سیاست را بیابد . 3️⃣خطر تقابل مقطعی اما مخرب ذخایر انقلاب در این مدل کاملاً محتمل است که در آن صورت به آسانی چهره‌های خوش‌نام و خوش سابقه نظام بنا به مصالح زودگذر و با استفاده از نیروهای کم تجربه، هزینه منافع گروهی می‌شوند. چرا که برای پیروزی در صحنه انتخابات ناچارند تا افراد هم‌سنخ خود را نیز به چالش بکشانند. 4️⃣ایجاد شقاق و دو دستگی میان نیروهای حزب‌اللهی و سرمایه‌های اصلی کشور آسیب جدی بعدی در این خصوص است و مهم‌ترین آسیب این مساله نه الان که در انتخابات ۱۴۰۰ بروز خواهد کرد و به طور قطع شرایط تشکیل دولت جوان حزب اللهی در آن برهه را با سختی های زیاد روبرو خواهد کرد. ❌نکته دوم چرایی ماجراست. چرا ما درست سر بزنگاه بُرد، بازی را چند هیچ واگذار می کنیم؟ معتقدم 👈تعصبات و منیت‌های گروهی برای رسیدن به قدرت، 👈خود مرجع پنداری برخی افراد، 👈عدم تشخیص صحیح از وضعیت کشور و بحران های پیش روی انقلاب و شاید حتی 👈شبکه نفوذ را بتوان به عنوان اصلی‌ترین عوامل عدم وحدت اصول گرایان در برهه های تعیین کننده دانست؛ این در حالی‌ است که وحدت اصول گرایان حول محور کاندیداهای برتر به عنوان مولفه تضمین بخش استراتژی بُرد و مدیریت صحیح در صحنه انتخابات، سبب کاهش آرای غربگرایان خواهد شد. 🔰ضعف بنیادین دولت و لطمه اعتباری سنگینی که بر سرمایه رای اصلاح طلبان وارد آورده، راه را برای یک پیروزی شیرین در انتخابات اسفند ۹۸ فراهم آورده است و اکنون این اصولگرایان هستند که بایستی با درس‌آموزی از ناکامی های پر تکرار گذشته که محصول تشتت، عهدشکنی و احساس تکلیف بیجا در حضور تا دقیقه 90 بود، بازی 100 درصد برده را به باخت قطعی تبدیل نکنند. 🔰کاش هزینه سنگین و احتمال تکرار تلخ کامی لیست ۳۰ هیچ تهران و سایر نقاط کشور در دوره قبل، عبرتی باشد برای بازاندیشی در روش و منش دوستان. باور کنید در صورت عدم وحدت ما به هنر رقیب نه، که به بی هنری خود می بازیم. ☑️ @abdollahy_moh
اصولگرایان متخصص باخت بازی برده و بهترین در گل به خودی هستند. ۷ سال است بر طبل انتقاد می کوبند، درست سر بزنگاه تعیین تکلیف جریان غربگرا، نه با حریف، که با خودشان دست به یقه شده اند و نمی توانند لیست واحد بدهند. لیست واحد پیش کش! هر کسی از راه رسیده احساس تکلیف کرده و لیست منتشر کرده است! #محمد_عبدالهی در توییتر 👇 https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
🔴 #اصولگرایان متخصص باخت بازی برده و بهترین در گل به خودی هستند. «بازهم انتخابات و بازگشت سندروم گیجی اصولگرایان» .. متن کامل این مقاله دکتر #محمد_عبدالهی را در #روزنامه_رسالت امروز بخوانید👇 http://paper.resalat-news.ir/ #اصلاحات #قالیباف #آقاتهرانی #جبهه_پایداری #تفرقه #وحدت #انقلابی #ناکارآمدی #لیست_انتخابات ☑️ @abdollahy_moh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برخورد #سهیلا_جلودارزاده معیار خوبیه برای شناخت بقیه کاندیدهای #اصلاحطلب که۴ساله اکثریت کرسیهای #مجلس رو اشغال کردند ولی مدافع حقوق مردم ایران نبودند! اومده گزارش بده بجاش شروع میکنه به تخریب روانی علیه طرف مقابل، طرف می پرسه این حرف شما چه ربطی به موضوع داره پا میشه میره! #فاطمه_رهبر #مناظره #اصلاحات #روحانی #اصلاحطلبان #قالیباف #اصولگرا #انقلابی 👉 @roshangarii 🚩
امروز در جلسه خبرنگارها مثل هفته های قبل زیاد پرخاش و فحاشی نکرد این آرامش لعنتی او، نشان میدهد که او باز هم ها را پیروز میداند (احتمالا طبق نظرسنجیها) اصولگرایان، مدعیان انقلابیگری، ها، ها.. خاک بر سرتان. اگر باز هم با تفرقه و خودخواهی، کشور را به دست این خائن ها و غارتگران بدهید 👉 @roshangarii 🚩
#روحانی امروز در جلسه خبرنگارها مثل هفته های قبل زیاد پرخاش و فحاشی نکرد این آرامش لعنتی او، نشان میدهد که او باز هم #اصلاح_طلب ها را پیروز #انتخابات_مجلس میداند (احتمالا طبق نظرسنجیها) اصولگرایان، مدعیان انقلابیگری، #قالیبافی ها، #پایداری ها.. خاک بر سرتان. اگر باز هم با تفرقه و خودخواهی، کشور را به دست این خائن ها و غارتگران بدهید #خطر_شکست_جدی_است 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هر کس خیال کند #روحانی ممکن است روزی #استعفا دهد حتی یک درصد این #خائن را نشناخته همه آنچه در این سالها با چنگ و دندان و زحمت و شب نخوابیدن‌ها و تلاش دانشمندان به دست آمده، (این دولت) می‌زند. روحانی تا #ماموریت ش را کامل انجام ندهد، یعنی تا #ایران را در سال1400 مخروبه کامل نکند، میز قدرت را رها نخواهد کرد.. هرگز 👆 #دکتر_کوشکی #اصلاحات #نفوذی #سرطان_اصلاحات #رهبر #مجلس #گرانی #دلار 👉 @roshangarii 🚩
🔺 آنکه با #حیله و #دروغ رای بیاورد 👆 🔺 آنکه با ریخت و پاش رای بیاورد👆 🔺آنکه با رای خریدن، رای بیاورد 👆 #انتخابات #مجلس #انتخابات_مجلس #اصلاحات #اصولگرا #اصلاحطلبان #انقلابی #کارآمد #ناکارآمد #خائن #دزد #وطنفروش #شهرستان #لرستان #خوزستان #اصفهان #بیت_المال #روحانی 👉 @roshangarii 🚩
🔶‏همیشه می‌گفتم چقدراحمق بود ، می‌دانست را کشته و به خون شمر هم تشنه بود اما با او برعلیه هم‌پیمان شد. امروز که جماعتی را می بینم که با "ساکت فتنه" (البته به زعم خودشان) ائتلاف نمیکنند تا "عامل فتنه" برنده شود، میفهمم ما همیشه از این جماعت ضربه خورده ایم و خواهیم خورد. 👉 @roshangarii 🚩
🔺 این لیست #اصلاح_طلبان است بر اساس #رانت و #سهم خواهی کامل #حزبی، نه #لیاقت و #کارنامه و #تخصص بسته شده.. اما یک ویژگی دارند که #انقلابی ها ندارند👆 #انتخابات #انتخابات_مجلس #مجلس #اصلاحات #قالیباف #آقاتهرانی #جبهه_پایداری #تفرقه #وحدت #ناکارآمدی #لیست_انتخابات #اصلاحطلبان #مصباح #حدادعادل #خاتمی #احمدینژاد #لیست_امید #خاتمی #روحانی #دیکتاتور 👉 @roshangarii 🚩
🔶- دیشب: #یمنی‌ ها یک #جنگنده #سعودی را ساقط کردند + صبح تا ظهر: سعودیها #یمن را بمباران کردند (دهها کشته و زخمی) - عصر: #ظریف: اگر کسی به #عربستان حمله کند، حاضریم به سعودیها کمک کنیم! 😳 + امشب: عربستان: قبل از هرچیز، #ایران باید رفتارش را عوض کند! ظریف را چه بنامیم؟ #ذلیل؟ #خائن؟ #احمق؟ سیب زمینی .. در #انتخابات به لیستی #رای_میدهم که ایران و #ایرانی را #تحقیر نکند #انتخابات_مجلس #مجلس #روحانی #اصلاحات #قالیباف #اصلاحطلبان #خاتمی #سرطان_اصلاحات #دیپلماسی #دیپلماسی_التماس #خیانت #نفوذی #مقاومت 👉 @roshangarii 🚩
🔶 بهترین نامزدهای شهر #قم #زاکانی #ذوالنور #امیرآبادی.. ما به #کارنامه رای میدهیم.. نه به حرف و شعار و دروغ.. در روزهای آینده تلاش میکنیم بهترین نامزدهای شهرهای دیگر را هم معرفی کنیم.. لطفا پوسترها را منتشر بفرمایید ✅ گسترش #آگاهی = #ایران بهتر.. مرفه تر.. زیباتر.. معنوی تر.. قوی تر #مجلس #انتخابات #انتخابات_مجلس #روحانی #اصلاحات #انقلابی #اصولگرا #لیست_قم #ایران #ایران_قوی #ایران_آباد #کارآمدی #اقتصاد 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش... . . . 💠 چادرم را با کلافگی روی مقنعه سبزم جلو کشیدم که دیگر از این چادر سر کردن هم متنفر شده بودم. وقتی همین چادری ها و مذهبی ها، با روزی هزاران دروغ، فریب مان می دهند و حق مان را جلوی چشم همه دنیا غصب می کنند، دیگر از هر چه مذهب و چادر است، متنفرم! من که از کودکی مادرم با مذهب و حجاب پرورشم داده بود، حالا در سن 23 سالگی بلایی بر سر اعتقاداتم آورده بودند که انگار حتی خودم را گم کرده بودم! 💠 نگاهم همچنان روی نشریه ها و پوسترهای چسبیده به دیوارها سرگردان بود و هنوز باورم نمی شد همه چیز به همین راحتی تمام شد که در انتهای راهروی دانشکده، پریسا را دیدم. به قدری پریشان به نظر می رسید که مثل همیشه آرایش نکرده و موهایش به هم ریخته از مقنعه اش بیرون بود. هنوز دستبند سبزش به دستش بود، مثل من که هنوز مقنعه سبز به سرم می کردم، انگار نمی خواستیم یا نمی توانستیم بپذیریم رؤیای ریاست جمهوری سید سبزمان میرحسین موسوی از دست رفته است. 💠 خواستم حرفی بزنم که پیش دستی کرد و با غیظ و غضبی که گلویش را پُر کرده بود، اعتراض کرد :«تا تونستن تقلب کردن! رأی مون رو بالا کشیدن! دارن دروغ میگن!» چندنفر دیگر از بچه ها هم رسیدند، همه از طرفداران میرحسین بودیم و حالا همه همچنان در بهت این تقلب بزرگ، ماتم زده بودیم. 💠 هر چند آن ها همه از دانشجوهای کم حجاب دانشگاه بودند و من تقریباً تنها چادری جمع شان بودم، اما به راه مبارزه شان ایمان آورده و یقین داشتم نظام رأی ما را دزدیده است. همه تا سر حدّ مرگ عصبانی و معترض بودیم که یکی صدایش را بلند کرد و با خشمی آتشین خروشید :«ما خودمون باید حق خودمون رو پس بگیریم! باید بریزیم تو خیابونا...» و هنوز حرفش تمام نشده بود که پریسا کسی را با گوشه چشم نشان داد و با اشاره او، سرها همه چرخید. 💠 مهدی بود که با حالتی مردد قدمی به سمت مان می آمد و باز به هوای حضور دوستانم، پایش را پس می کشید. با دیدن او، آتش خشمم بیشتر شعله کشید و خواستم با بچه ها بروم که دیدم دخترها فاصله گرفتند و رفتند. چرا نباید از دستش عصبانی باشم وقتی نه تنها در اردوگاه دروغ و فریب، برای نظام مزدوری می کرد بلکه حتی دوستانم را هم از من می گرفت! 💠 قامت باریک و بلندش پوشیده در پیراهنی سفید و شلواری کِرِم رنگ، بیشتر شبیه دامادها شده بود و همین عصبانی ترم می کرد. می دید من در چه وضعیتی هستم و بی توجه به همه چیز، تنها به خیال خودش خوش بود. نزدیکم که رسید با لبخندی ظاهری سلام کرد و به عمق چشمانم خیره شد و از همین انتهای نگاهش حسی کردم که دلم ترسید. نگاهی که روزی با عشق به پایم می نشست، امروز به شدت به شک افتاده بود. 💠 خوب می دانستم در همین چند ماه نامزدی مان که مَحرم شده بودیم، به دنبال دنیایی از بحث و جدل های سیاسی بر سر انتخابات، هر روز رابطه مان سردتر می شد، اما امروز رنگ تردید نگاهش از همیشه پُررنگ تر بود. با همان ردّ تردیدِ نگاهش از چشمانم تا پیشانی ام رسید و به نظرم موهایم از مقنعه بیرون آمده بود که برای چند لحظه خیره ماند، اما همچون همیشه باحیاتر از آنی بود که حرفی بزند که باز لبخندی زد و سر به زیر انداخت. 💠 خودم فهمیدم، با یک دست موهایم را مرتب کردم و همزمان پاسخ سلامش را به سردی دادم که دوباره سرش را بالا آورد و با دلخوری پرسید :«حالا که انتخابات تموم شده، نمیشه برگردیم سر خونه اول مون؟» و آنچنان از عصبانیت شعله کشیدم که از نگاه خیره ام فهمید و خواست آرامم کند اما اجازه نداده و به تلخی توبیخش کردم :«خونه اول؟؟؟ کدوم خونه؟؟؟ دروغ گفتید! تقلب کردید! خیانت کردید! حالا انگار نه انگار؟؟؟ برگردیم سر خونه اول مون؟؟؟» 💠 از تندی کلامم جا خورد، در این مدت و به خصوص در این دو ماه آخر، سر انتخابات زیاد بحث کرده بودیم، کارمان به مجادله هم زیاد کشیده بود، اما هیچگاه تا این اندازه تند نرفته بودم و دست خودم نبود که تحمل این همه وقاحت سیاسی را نداشتم. صورتش در هم رفت، گونه هایش از ناراحتی گل انداخت و با لحنی گرفته اعتراض کرد :«مگه من تو ستاد انتخابات بودم که میگی تقلب کردم؟ اگه واقعاً فکر می کنین تقلب شده، چرا آقایون رسماً به شورای نگهبان شکایت نمی کنن؟»... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
قسمت سوم داستان "نامزد شهادت" نوشته سرکار خانم فاطمه ولی نژاد. درباره سرنوشت یکی از کشته های اعتراضات و آشوبهای سال 88.. ارتباط شون جالب شد.. لطفا منتشر فرمایید تا لایه عمیقتر و زیرین اعتراضات و حوادث سیاسی برای مردم ما ملموس تر شود👆
🚩🚩الله اکبر.. الله اکبر آزاد شد.. آخرین پایگاه تروریست ها در به طور کامل پاکسازی و آزاد شد.. شادی مردم پس از آزادی شهر 🌸سلام خدا بر . سلام بر سربازان .. سلام خدا بر روح پاک به امید آزادی کامل و و سراسر کشورهای دربند .. بزودی ان شاالله💚 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از  محمد عبدالهی
ایجاد شقاق و دو دستگی میان نیروهای حزب‌اللهی و سرمایه‌های اصلی کشور، آسیب جدی به وحدت نرسیدن اصول گرایان است که پس لرزه اش نه امروز، که در انتخابات ۱۴۰۰ بروز خواهد کرد و به طور قطع شرایط تشکیل در آن برهه را به خطر خواهد انداخت. در توییتر 👇 https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh