🔶 کاش همه #دختران و #زنان و #مردان سرزمین مان این قاعده ساده را خوب می فهمیدند..
✅ #احترام به تو یعنی: #تن تو ابزار #تحریک و #لذت دیگران نشود..
✅ احترام به تو یعنی: تن تو فقط باید ابزار #لذت #همسر تو باشد و بس..
#حجاب #انقلاب #اسلام #پهلوی #رقص #هوس #خیابانی #زن_خیابان #مرد_خیابان #هرزه #علینژاد #شرع #زن #مرد #دختر #پسر #حیا #نجابت #ناموس #ایران
👉 @roshangarii 🌹
🔴 حال و روز یک عدد #روغنفکر 👆
حتما تو #فضای_مجازی و #رسانه های #اصلاحاتی این جور آدما رو زیاد دیدید😐
#روشنفکر #گردشگری #گردشگر #توریسم #آنتالیا #دریا #شاه #زمان_شاه #ساحل #بیحجاب #لخت #فاحشه #ایرانی #عراقی #زائر #مسافر #صیغه #جنگ_روانی #تعمیم_جزء_به_کل #بزرگنمایی #شایعه #ناموس #غیرت #تفرقه #شیعه #زیارت
👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو بفرستید برای آن #علینژاد ها و #سلیطه های بهایی ارباب و پیرو او
که ببینند چجوری #مردان با #غیرت سرزمین ما روی #حجاب #ناموس #ایرانی حساسند .. تا پای جان..
.
واقعا دم و شرف چنین دلیر مردانی گرم.. زنده باد مردان اصیل و نجیب زاده کشورم ایرانم..
#ایران #اهواز #سرباز #خواهر #محمدطه #طه_اقدامی #حمله_تروریستی_اهواز
👉 @roshangarii 🌹
🔴 دسته گل فرزندان #کوروش!! در #پاسارگاد!!!
#تجاوز 5 #مرد #آریایی به یک #زن در #7آبان.. منبع: #آمدنیوز شون!👆
کسانی که #ناموس سرشون نمیشه، ادعای #وطن_پرستی شون گوش فلک رو کر کرده!
#ایران #ایرانی #عفت #حجاب #بیحجاب #بیناموس #وطنپرست #وطنفروش #پهلوی #الپهلوی #رسانه #تبلیغات #تجمع #شیراز #تجاوز_گروهی! #شرف #عاریایی #ننگ
👉 @roshangarii 🌹
🔴 #قاتل #طلبه_همدانی که میگن بخاطر فتوای جعلی#صیغه، #غیرتی شده بوده! سوابق #تجاوز به عنف و #آدم_ربایی داشته 😐
موندم اینایی که دم از #غیرت میزنن چرا در برابر #بیحجابی و تشویق امثال #مسیح_علینژاد برای لخت کردن #دختران پاک #ایران غیرتی نمیشن.. #ناموس خودشونم آرایش کرده به مردای خیابون نشون میدن؟😕
#مصطفی_قاسمی #بهروز_حاجیلو #قاتل #شهید_همدانی #شهید # #شهید_قاسمی #حجاب #پاکی #تخریب_مقاومت #حشدالشعبی #شایعه #مهناز_افشار #محاکمه_مهناز_افشار #سلبریتی #بازیگران #جهاد_نکاح #وهابی
👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شعر یک #شاعر نسل جدید ایران.. خطاب به #مسیح_علینژاد:
من فریاد یه نسل سوخته
من نسلی که تن با وصله دوخته
من از خط امام تا همت ها
من خون چمران تا روشن ها
امثال من زیاد تو مملکت..
#مصیح تو از #فاحشه کمتری
پی افسانه شدن نگرد...
چون فاحشه تن فروخت...
تو خاکتو...تا تیغ حزب الله گلوتو نزده ساکت شو...
از ترس نیست رپم...حتاکی به اعتقادم شده...
یه خود فروخته #روسپی باعث دلخوری #زهرا(س) شده
ما خون دادیم خاکمون جون گرفت...
این خاک واسه بقا عزیز خونواده هارو گرفت...
امثال تو واسه شهرت ناموسم میدین...
اینجا ایران به خاکش #ناموس میگیم...
اینجا هر روز مادرا تختی میزان...
اینجا خاک نمیفروشن آسایش و بعد از سختی میخوان...
تقدیم به #حضرت_زهرا که جوونیم به فدای این بانوی دوعالم...
شعر :سیناآبگون
#مسیح_پولینژاد #سیناآبگون
@sinaabgoun
👉 @roshangarii 🌹
🔵 تصویری از #نگاه ها به #ایوانکا_ترامپ در حاشیه G20 که در فضای مجازی درحال چرخیدن است..
💢 نکته جالب اینکه:
در تمام کشورهای این #مردان #گرسنه، #حجاب آزاد است..
آیا بشر روزی با عقل خود خواهد فهمید که #زن تنها با حجاب و مرد با چشم فرو بستن میتواند شخصیت #انسانی خود را حفظ کند و از نگاه #ابزاری دیگران در امان بماند؟
#آزادی #شهوت #غیراخلاقی #ناموس #غیرت #ارضای_چشمی #لذت #لذت_چشمی #آمریکا #ترامپ #TRUMP #Hijab
👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدن این فیلم برای فریب خوردگانی که در روزهای اخیر دل #ترامپ را شاد کردند، ضروری است.
🚩 روایت #شهید_سلیمانی از جنایت های عجیب #داعش در #عراق و #سوریه..
من دیدم کودکی را در همین #دیاله سر بریدند.. روی آتش پختند و لای پلو گذاشتند و برای مادرش فرستادند.. 😭
دو هزار #زن جوان #ایزدی را بین خودشان فروختند و دست به دست کردند..
از #طفل سوال میکردند سرت را ببریم یا با تیر تو را بکشیم..
💚سلام خدا بر روح پاک #شهید #سردار_سلیمانی.. نماد #غیرت و عزت #ایران و #اسلام.. سلام بر تو ای #قهرمان #انسانیت
#آمریکا #مرگ_بر_آمریکا #داعشی #ناموس #زنان #کودک #امنیت #هواپیمای_مسافربری #آمریکا #بازیگران #سلبریتی
☑️ @abdollahy_moh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹🔞 اگه یه #سیاستمدار آب به آسیاب دشمن میریزه، اگه یه #سلبریتی با دشمن #جمهوری_اسلامی همنوا میشه، اگه یه #وطنفروش چوب حراج به عرض و #ناموس این مملکت میزنه، باید مثل سگ بیرونش کرد. تعارف کنیم از این #کشور برو؟!
#زينب_ابوطالبى #شهدای_ایرانی #خانطومان
#حلب #داعش #داعش_وطنی #مذاکره #غیرت #عاقبت_غربگرایی #غرب_زده #ظریف
👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از داستانهای ممنوعه (رمانهای جبهه مقاومت)
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سوم
💠 نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب #یاعلی میگفتم تا نجاتم دهد.
با هر نفسی که با وحشت از سینهام بیرون میآمد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را صدا میزدم و دیگر میخواستم جیغ بزنم که با دستان #حیدریاش نجاتم داد!
💠 بهخدا امداد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟»
از طنین #غیرتمندانه صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش میکند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشتتر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟»
💠 تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم میکرد، میتوانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!»
حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و #انتقام خوبی بابت بستن راه من بود!
💠 از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزدهام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ میکُشمت!!!»
ضرب دستش به حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزهاش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان #غیرت حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمونکُشی میکنی؟؟؟»
💠 حیدر با هر دو دستش، یقه پیراهن عربی عدنان را گرفت و طوری کشید که من خط فشار یقه لباس را از پشت میدیدم که انگار گردنش را میبُرید و همزمان بر سرش فریاد زد :«بیغیرت! تو مهمونی یا دزد #ناموس؟؟؟»
از آتش غیرت و غضبی که به جان پسرعمویم افتاده و نزدیک بود کاری دستش بدهد، ترسیده بودم که با دلواپسی صدایش زدم :«حیدر تو رو خدا!» و نمیدانستم همین نگرانی خواهرانه، بهانه به دست آن حرامی میدهد که با دستان لاغر و استخوانیاش به دستان حیدر چنگ زد و پای مرا وسط کشید :«ما فقط داشتیم با هم حرف میزدیم!»
💠 نگاه حیدر به سمت چشمانم چرخید و من #صادقانه شهادت دادم :«دروغ میگه پسرعمو! اون دست از سرم برنمیداشت...» و اجازه نداد حرفم تمام شود که فریاد بعدی را سر من کشید :«برو تو خونه!» اگر بگویم حیدر تا آن روز اینطور سرم فریاد نکشیده بود، دروغ نگفتهام که همه ترس و وحشتم شبیه بغضی مظلومانه در گلویم تهنشین شد و ساکت شدم.
مبهوت پسرعموی مهربانم که بیرحمانه تنبیهم کرده بود، لحظاتی نگاهش کردم تا لحظهای که روی چشمانم را پردهای از اشک گرفت. دیگر تصویر صورت زیبایش پیش چشمانم محو شد که سرم را پایین انداختم، با قدمهایی کُند و کوتاه از کنارشان رد شدم و به سمت ساختمان رفتم.
💠 احساس میکردم دلم زیر و رو شده است؛ وحشت رفتار زشت و زننده عدنان که هنوز به جانم مانده بود و از آن سختتر، #شکّی که در چشمان حیدر پیدا شد و فرصت نداد از خودم دفاع کنم.
حیدر بزرگترین فرزند عمو بود و تکیهگاهی محکم برای همه خانواده، اما حالا احساس میکردم این تکیهگاه زیر پایم لرزیده و دیگر به این خواهر کوچکترش اعتماد ندارد.
💠 چند روزی حال دل من همین بود، وحشتزده از نامردی که میخواست آزارم دهد و دلشکسته از مردی که باورم نکرد! انگار حال دل حیدر هم بهتر از من نبود که همچون من از روبرو شدنمان فراری بود و هر بار سر سفره که همه دور هم جمع میشدیم، نگاهش را از چشمانم میگرفت و دل من بیشتر میشکست.
انگار فراموشش هم نمیشد که هر بار با هم روبرو میشدیم، گونههایش بیشتر گل انداخته و نگاهش را بیشتر پنهان میکرد. من به کسی چیزی نگفتم و میدانستم او هم حرفی نزده که عمو هرازگاهی سراغ عدنان و حساب ابوسیف را میگرفت و حیدر به روی خودش نمیآورد از او چه دیده و با چه وضعی از خانه بیرونش کرده است.
💠 شب چهارمی بود که با این وضعیت دور یک سفره روی ایوان مینشستیم، من دیگر حتی در قلبم با او قهر کرده بودم که اصلا نگاهش نمیکردم و دست خودم نبود که دلم از #بیگناهیام همچنان میسوخت.
شام تقریباً تمام شده بود که حیدر از پشت پرده سکوت همه این شبها بیرون آمد و رو به عمو کرد :«بابا! عدنان دیگه اینجا نمیاد.» شنیدن نام عدنان، قلبم را به دیوار سینهام کوبید و بیاختیار سرم را بالا آورد. حیدر مستقیم به عمو نگاه میکرد و طوری مصمم حرف زد که فاتحه #آبرویم را خواندم. ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ کانال #داستانهای_ممنوعه
@dastanhaye_mamnooe
هدایت شده از داستانهای ممنوعه (رمانهای جبهه مقاومت)
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_ششم
💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
💠 دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
💠 تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
💠 دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
💠 با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
💠 نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
💠 بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ کانال #داستانهای_ممنوعه
@dastanhaye_mamnooe
🔶 #غیرت یعنی
یک مرد جان خود را میدهد تا دخترش و دختران یک ملت عفیف بمانند..
سلام خدا بر شهدا خصوصا شهدای مدافع حرم که جنگیدند و جان دادند تا دست حرامیان به ناموس مسلمانان و حتی مسیحیان نرسد..
#شهدا #مدافعان_حرم #غیرتمند #مرد #دختر #ناموس #مدافع_حرم #داعش #دختران #روزدختر #شهید #ناموس #دخترکشی #قتل_خانگی #قتل_ناموسی #مسلمان #اسلام #رومینا #جنون #روانی #فمنیسم #شیلاخداداد #سلبریتی
👉 @roshangarii 🚩
شهید امر به معروف ... شهید دفاع از ناموس .. شهید حقوق زن
نفرین بر آنان که برای قاتلان و جنایتکاران آبغوره میگیرند و حالا در برابر شهید تو زبان به کام گرفته اند..
#شهید_محمد_محمدی 🚩
#شهید #زن #دختر #شهیدامربمعروف #شهیدناموس #ناموس #حقوق_زن #آزادی #احترام #بازیگران #بسیجی #سپاهی #مسلمان #تجاوز #غیرت #مردانگی #حجاب #مهنازافشار #ترانه_علیدوستی #سلبریتی #قتل
#ایران #تهران
👉 @roshangarii 🚩
🔺 گفت چرا این خون #شهدا فقط به #حجاب خانمها حساسه! به دزدیا حساس نیست؟!
گفتم: میدونی چرا؟ چون آدما فقط برای #دین و #ناموس حاضرن از جون شیرین بگذرن..
البته که شهدا از دزدا و خائن ها و بی کفایت ها هم نمیگذرن..
#شهید #زن #بیحجاب #دزدی #اختلاس #ایران #ایرانی #جنگ #زندگی #دختر #غیرت #شرف #سلبریتی #بازیگران #مسیح_علینژاد #پهلوی #رضاشاه #طنز #اسلام
_____
روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
🔶 به خودتون احترام بگذارید
پدر و مادر عزیز .. رقصیدن با آهنگ یه حیوون معتاد، اسمش شادی نیست.. اسمش بی شخصیتی و بی شرفیه
#ساسی #ساسی_مانکن #آهنگ #موسیقی #خواننده #سلبریتی #مدرسه #رقص #فرهنگ #ایران #ایرانی #ناموس #شرف #بیشرف #بازیگر #بازیگران #هنرپیشه #هنرمندان #هرزه #خواهر #زن #حقوق_زن
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
اونایی بودن هشتگ میزدن #سگ_فحش نیست، حالا بعد از قتل یک زن توسط شوهرش هشتگ میزنن #من_بیناموسم !
خدا شفا بده.. خیلی سخته فرق ناموس دوستی و شرف و غیرت و حفاظت از زن در برابر بیگانه، رو با خشونت و وحشی گری بفهمن؟!
احتمالا دفعه سوم هشتگ میزنن چون #بیناموس و #دیوث هستم، زنم تقدیم بقیه بی ناموسها.. خروس از شماها عاقلتر و باشرفتره. 😐
#ناموس #زن #خشونت_خانگی
👉 @roshangarii 🚩
اگه یادتون باشه
❌اولش میگفتند: آدم باید دلش پاک باشه، بی حجابها را #قضاوت نکنید!! 😶🤫
❌بعد گفتند: دگرباشهای جنسی مریضن! #همجنسبازی مریضیه! انحراف جنسی نیست. (الان دارن تو امریکا میگن بچه بازی و تجاوز هم مریضیه! ورژن جدیدش)
❌ بعد گفتند: #سگ_فحش_نیست.. ببین چقدر سگ ملوسه! 🐶باوفااااس! کی گفته نجسه اصلا!! از تنهایی و افسردگی درتون میاره (روانشناسهای قلابی #منوتو و #بی_بی_سی) سگبازها را قضاوت نکنید! مهربونن! حیوان دوستن! اصلا حیوان دوستی یعنی سگ دوستی فقط!!!🙁
❌بعد گفتند: #شراب بخور! حق مردم را نخور! خدا مجلس شراب رو بیش از مجلس دعا دوست داره!! والا!! (آخوندهای انگلیسی مثل #آقامیری و #نقویان هم اومدن وسط و ظاهر شرعی دادن بهش)! (نگفتن حالا کی گفته هر کی شراب بخوره، حق مردمو نمیخوره؟!)😏
❌بعد یه #روانی زد زنشو کشت، بهانه کردند هشتگ زدند: #من_بی_ناموسم! من بی غیرتم! من ناموس کسی نیستم و اینا!!
انگار نه انگار تو امریکا که همه بی غیرتن، سالی 800 زن رو شوهرشون با اسلحه میکشه! انگار نه انگار که #غیرت اصلا یعنی حفظ #ناموس! نه کشتن ناموس!💍
❌حالا هم راه افتادند که «بچه عشق» و «ازدواج بدون صیغه» رو بهش نگیم #حرامزاده! حرامزاده ها را قضاوت نکنید.. 😳😐
کسی هم نمیگه این چه #عشق است که حتی تا یه توک پا محضر رفتن، احساس #مسئولیت نداره!🧐
✅شاید اولش فکر کنید #سلبریتی ها و اکانتهایی که این پستها رو میذارن، میخوان شرابخوری یا همجنسبازی یا سگبازی یا هرزگی خودشون و خواهر و مادرشونو توجیه کنند.. یه عقده ای چیزی دارن..
🔴 اما حقیقت اینه که این «کلمات زهرآگین با ماسک عشق و مهربانی و قضاوت نکن و..» همگی تکه پازل های طرح نابودی هویت ایرانی اسلامی است که دستورکارش از سفارت #انگلیس و #آمریکا میاد 🇬🇧🇺🇸 و #سلبریتیهای_دستوری مثل یه زنجیره پخشش میکنن💥 و ذهن ها را مسموم میکنن.. تو این پروژه باید همه #ممنوعه ها و #زشتی های شیطانی قبحش شکسته بشه، هویت اسلامی و ایرانی ما شکسته بشه.. تا ایران هم برده بشه.. تا ایران هم بره زیر پرچم اردوگاه شیطان..
🔵هشیار باشیم و هشیار سازیم.. نگذاریم هویت و فرهنگ اصیل مون رو بدزدن.. نگذاریم مهمترین میراث پدران مونو بدزدن. نگذاریم رمز قدرت و ایستادگی مونو بشکنن. اینجا آندلس نیست. اینجا هند نیست. اینجا تاجیکستان و ترکمنستان نیست که حالا به جایی رسیدن که گذاشتن اسم مسلمان بر نوزاد را جرم کردند! اینجا کشور #شیعه است. اینجا کشور امام رضاست.. اینجا #ایران است.
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
فردای آزادیشون... را دیدین یا بیشتر نشون بدن ذات پلیدشونو؟ 👆
اینها اگر دستشون برسه هزاران بدتر از داعش و بیرحمتر از صدام اند..
کسانیکه نه #ناموس میشناسن، نه #قرآن، نه #خدا، نه #انسانیت... قراره با چه مایه ای رفتار کنند.. جز توحش و وحشت👆
#آزادی #فردای_آزادی #حجاب #مهسا_امینی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همون جوون باغیرتی که بهش می گفتین «هیز تویی هرزه تویی... » جونشو داد تا ناموس شما رو از چنگال لاشخورای هرزه بکشه بیرون!
#شهید #شهادت #غیرت #ناموس #جوانمرد #شهید_حمیدرضا_الداغی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
#روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇
👉 @Roshangarii 🚩