آیا آغاز ماجرای آشوب های اخیر از گشت ارشاد بود؟ ♦️با دقت بخوانید تا متوجه شوید دو ماه قبل از ماجرای مهسا امینی در ایران چه گذشت؟ . 🔺یکی از سوالات جدی که هنوز برای برخی حل نشده مانده این است: نقطه ی آغاز رخدادهای اخیر کجاست؟ برخی در این خصوص این طور پاسخ میدهند: آغازگر بازی #گشت_ارشاد بود. برخی میگویند: مهم نیست نقطه ی آغاز کجاست، مهم این است که دنبال بهانه بودند و دفعات دیگر هم به بهانه های دیگر تکرارش خواهند کرد برخی دیگر میگویند: ماجرا قبل تر از #مهسا_امینی بوده و ریشه در چیزی فراتر دارد... گزارش گاردین درباره آنچه رخ داد را به یاد بیاورید: از ماه ها قبل یک کارزار برای تحریک افکار عمومی ایران در مسئله زنان توسط آمریکا در فضای مجازی به راه افتاده بوده است... 🔺اما این کارزار دقیقا چیست و آیا صرفا محدود به مجازی بوده است؟ شاید حدود دو ماه قبل از ماجرای مهسا امینی بود که گزارش هایی در رسانه ها به بهانه ی لایو فائزه ی هاشمی با صادق زیباکلام منتشر و در آنها تاکید شد؛ که اینها به فکر بحران آفرینی در کشور با خمیرمایه ی اجتماعی و به بهانه ی حجاب هستند و این لایو سندی بر این ماجرا بوده و احتمالا مزدورهای صادراتی آنها مانند معصومه علینژاد قمی کلا به زودی در این مسئله فعال خواهند شد. همزمان با آن حرف ها، یک گزارش هم از کف خیابان های تهران و به ویژه مناطق مذهبی به دست ما می رسید که به این شرح بود: عده ای کاملا عامدانه در مناطق مذهبی (مانند جنوب تهران یا زیارتگاه ها و حتی گلزار شهدا) بدون حجاب و با پوششی زننده حاضر میشوند تا واکنش جامعه ی مذهبی را ثبت کنند و وارد درگیری شوند و فیلم هایی را ثبت کرده تا ضمن انتشارش، فضای کشور را دو قطبی کنند. 🔺همزمان یک اتفاق هم در صفحات نزدیک به معصومه علینژاد قمی کلا به این شرح رخ میداد: انتشار فیلم دخترانی که روسری ها را از سر در می آورند با این تفاوت که مقصدِ نهایی تمام این افراد و فیلم هایشان به وردیِ مساجد ختم میشود... اقدامی که پر واضح است هدفش دو قطبی سازی فضا، عصبی سازی قشر مذهبی و التهاب آفرینی بوده است. کف خیابان ها عده ای در حال داغ کردن فضا پیرامون مسئله ی حجاب بوده اند. این ماجرا و این دو قطبی سازی و رفتار های مشکوک شبکه ی قمی کلا به ویژه در مراکز و مناطق مذهبی شهر تهران هرگز عمومی و رسانه ای نمیشده ، چرا که اساسا کسی بر آنها متمرکز نبوده و کسی اهمیت آنچه در حال رخ دادن بوده را درک نمی کرده است. این ماجرای دو ماهه به کمک محتواهای تولید شده در فضای مجازی سعی کرده بحث پیرامون زنان را داغ کرده و سپس یک رخداد در حوزه زنان را برجسته کند... 🔺شهروندان یک جامعه به خودی خود با شنیدنِ این خبر که یک دختر به اداره ی گاز یا مثلا سازمان آب مراجعه کرده ، حالش به هم خورده و به بیمارستان منتقل شده و به رحمت خدا رفته منفجر نمیشوند. شاید پر از سوال شوند. شاید پر از شبهه شوند. شاید بدبین شوند ، اما منفجر نمیشوند. این رخداد تنها در حالی پیش می آید که از دو ماه قبلش روی پروژه ی دو قطبی سازی هایی پیرامون این بخش ها کار شده باشد، سپس در لحظه ی انتشار خبر این شایعه ی دروغ که فرد مورد نظر شکنجه شده و پس از برخورد ضربه به سر به قتل رسیده مطرح شده باشد. (دروغی که در ماجرای مهسا امینی، نیلوفر حامدی ساخت ، پنهانی به سعودی اینترنشنال داد و با آن یک فاجعه را رقم زد) 🔺ایرانیان از دو ماه قبل بدون آنکه بدانند داشتند برای ساعتِ صفر آماده میشند. لایو فائزه هاشمی با صادق زیباکلام دستورِ آتش، تماس تلفنی خانواده مهسا از بیمارستان با کمپ #کومله ورودِ آن به فازِ میدانی و هماهنگی خبرنگار روزنامه شرق (از بیمارستان) با سعودی اینترنشنال رگه هایی از هدایتِ رسانه ای آن بود. هنوز مانده تا افکار عمومی بفهمد 60 روز پیش در ایران چه رخ داد. قرار بود در اقدامی غافلگیرانه بساط ایران را جمع کنند تمام هویت ها را سوزاندند با تمام ظرفیت به میدان آمدند میلیارد ها دلار هزینه کردند اما این خدای ایران بود که به آنها سیلی زد...