🔶 حدیث قدسی:
♦️ای فرزند آدم همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم
📚 مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۷۳
#حدیث_روز
✅ @Roshangeran
🛑 خطرات فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان
1. کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه کم و داشتن حس کنجکاوی در معرض بیشترین خطرات آسیبهای فضای مجازی و سوء استفاده ابزاری توسط مجرمین هستند.
2. استفاده طولانی مدت از گوشی، لپتاپ، تبلت به دلیل کاهش حجم فعالیتهای بدنی باعث بروز مشکلات عدیده جسمی مانند انحنای ستون فقرات، خشکی چشم، بروز برخی بیماریهای زمینهای مانند دیابت و... میشود.
3. کودکان و نوجوانان به دلیل استفاده ناصحیح و قرار گرفتن همیشگی در معرض رایانه، گوشی و اینترنت دچار اعتیاد میشوندو در نتیجه تمام دنیای خودشان را محدود به فضای مجازی میدانند.
4. استفاده بیش از حد اینترنت به دلیل جذابیت خاص این فصا باعث از بین رفتن اوقات طلائی و شکاف بین اعضای خانواده شده، درنتیجه منجر به افت تحصیلی کودکان و نوجوانان میشود.
5. قرارگرفتن در معرض بسیاری از محتواهای خشونتآمیز و نامناسب باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی، ارتکاب جرائم مختلف و بلوغ زودرس میشود.
┈┈┈┈🌻┈┈┈┈
#فضای_مجازی
✅ @Roshangeran
روشنگران
#ابوحلما💔 #قسمت_یازدهم: صراط ♥️ محمد درِ ماشین را باز کرد و پیاده شد و رو به حلما گفت: این مرده کی
#ابوحلما💔
#قسمت_دوازدهم: چاه عمیق
محمد پایش را روی پدال گاز فشرد و گفت:
-کمربندتم ببندی...
صادق همانطور که به صندلی تکیه زده بو گفت:
*برادر شما همیشه اینقدر در کار دیگران ورود میکنید؟
-البته این دیگران برادر خانم بنده ست بهش علاقه دارم برا سلامتیش گفتم کمربندشو ببنده نهایتا اجباری هم نیست ولی مثل اینکه شما زیادی معذبی
*بله من به برادر میلاد گفتم ماشین بگیریم شما آهسته میری آخرش میترسم به صحبتهای گرانقدر سید نرسیم
-از این تندتر که خلافه! هنوز تو شهریم بچه ای یه دفعه میگذره... حالا فوقش نرسیدید از بقیه میپرسید، اصلا صحبتهای رهبر هم وقتی موردی پیش بیاد نتونیم بشنویم پیگیری میکنیم مکتوبشو میخونیم یا از کسی که شنیده میپرسیم...
صادق این را که شنید صورتش قرمز شد و گفت:
*مشکل شما اینه که فکر میکنید رهبرتون بالاتر از همه ست
-رهبرتون؟ رهبر امت اسلامیه... به ظاهر مذهبیتون نمیاد که ...
*هرکی علی رو قبول داشت باید حسینم قبول داشته باشه؟
-رسما داری میگی...
×ای بابا ول کنید جانِ میلاد
-میلاد جان اجازه بده میخوام ببینم این برادر صادق شما چطور در مورد نایب امام زمان(عج) اینجوری حرف میزنه!؟
*اگر امام زمان نایب بخواد چرا سید ما نباشه !؟
-نه مثل اینکه مسئله شما چیز دیگه ست...نایب امام زمان(عج) به گفته خود معصومین باید عادل و باتقوا و با شجاعت و بصیرت باشه کسی که جامعه اسلامی رو متحد کنه نه اینکه جیبش پر از دلارای انگلیسی و آمریکایی باشه و به جای اسلام، مجلس لعن و فحاشی و خودزنی برپاکنه تا از شیعه یه چهره خونریز و پرخاشگر تو دنیا نشون بده و مدام شیعه و سنی رو به جون هم بندازه تا تو سایه جنگ و اختلاف داخلی، دشمنا با امنیت به جنایتاشون مشغول باشن اصلا چرا این به اصطلاح حاج آقای شما یک کلمه از ظلم و جنایات صهیونیستا نمیگه به مسلمون کشی شون اعتراض نمیکنه بعد مدام با نظام اسلامی ایران دشمنی میکنه.....
*آخه پدر....بزن کنار تا یه حرف بیخودی از دهنم در نیومده
×آره محمد بزن کنار به خدا بد میشه
-میزنم کنار ولی این نابرادر تنها پیاده بشه
*فقط بخاطر میلاد چیزی که لایقشی نثارت نمیکنم وگرنه هرکی صدتا کمترش پشت سر حاج آقامون گفته مشت و ...
-حرف ناحقی که زدی از صدتا فحش و مشت بدتر بود...به سلامت
*پیاده شو میلاد
-میلادجان کجا؟ شما مهمون دارید. بیا برگردیم خونه
*میلاد اگه الان اومدی که اومدی وگرنه دور منو و هیئت و همه چی رو خط بکش
×محمد من باید برم
-چرا باید؟ داداشم اصلا تا خونه من هیچی نمیگم فقط بیا بریم خونه مادر و حلما...
*برادر میلاااااااد
×خداحافظ محمد
میلاد پیاده شد و با قدم های مردد دنبال صادق راه افتاد. لحظاتی بعد سوار ماشینی شدند. میلاد قبل از سوار شدن سرش را برگرداند و به محمد نگاهی انداخت اما با کشیده شدن دستش در ماشین نشست. محمد به دور شدن ماشینی که آنها را سوار کرده بود، خیره شد. بعد ماشین خودش را روشن کرد. نفس عمیقی کشید و شروع کرد زیرلب آیت الکرسی خواندن
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم:سین کاف غفاری
#رمان
✅ @Roshangeran
4_5811977288572471433.mp3
6.64M
🔳 #شهادت_امام_جواد(ع)
🌴مثه شبهای قدره
🌴بس که امشب مهمه
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
✅ @Roshangeran
💠 پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
🍃 یکدیگر را ببخشید؛ زیرا که گذشت، جز عزّت به انسان نمی افزاید.
📚 الکافی، جلد ۲
┈┈┈┈🌼┈┈┈┈
#حدیث_روز
✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 جمله معروف شهیدابراهیم همت
برای اینکه خدا لطفش، رحمتش و... شامل حال ما شود باید اخلاص داشته باشیم
🔸 بسیار دیدنی
┈┈┈┈💓┈┈┈┈
#شهدا
✅ @Roshangeran
30.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡ دجالیسم در آخرالزمان
🔸 ایفای نقش یک بازیگر بعد از مرگش!
🔺 در سال ۲۰۱۳ بود که «پل واکر» بازیگر سری فیلمهای «سریعوخشن» در یک سانحه رانندگی ، جان خود را از دست داد ولی واکر همچنان در نقش برایان فیلم سریع و خشن بازی میکند.
⭕️ این کار توسط هوش مصنوعی انجام شد ؛ دنیای فردا به سمت هوش مصنوعی حرکت میکند چه در سیاست ، هنر ، امور نظامی و چه در تمام شئون زندگی ...
✴️اینگونه مُرده را زنده میکنند..⚠️⚠️⚠️
✅ @Roshangeran
🌿 از کجا بفهمم به بلوغ روانی رسیدم؟
✅ برخی از موارد :
◈ دیگر نیازی نمیبینید کسی شما را باور نکرد خودتان را به او اثبات کنید‹🍒›
◌ به راحتی کسی را قضاوت نمیکنید و به دیگران برچسب نمیزنید‹🌵›
◈ سعی میکنید بیشتر گوش بدهید تا حرف بزنید و از صحبت های هیجانی دوری میکنید(جوگیر نمیشوید)‹🌸›
◌ از دیدن موفقیت دیگران خوشحال میشوید و حسادت نمیکنید
◈ میدانید خوشبختی یک حس درونیست و برای رسیدن به آن باید به خدا تکیه کنید نه هیچکس دیگر.
◌ به دنبال رفع عیوب خود میگردید تا به اینکه دنبال عیب های دیگران باشید ..
◌ خراب کردن روابط دیگران به شما احساس بدی میدهد.
#سبک_زندگی
✅ @Roshangeran
روشنگران
#ابوحلما💔 #قسمت_دوازدهم: چاه عمیق محمد پایش را روی پدال گاز فشرد و گفت: -کمربندتم ببندی... صادق هم
#ابوحلما💔
#قسمت_سیزدهم: سردار
( دانشگاه افسری امام حسین-۱۳:۳۰)
- فرشته ها خسته شدن بس که ثواب نوشتن سر از سجده بردار حاج حسین، شب شدها!
عباس کلاه لبه دارش را از روی موهای پرپشت و سفیدش برداشت و کنار حسین روی دو زانو نشست و ادامه داد:
-کلاسای عصرتو براچی تعطیل کردی حسین؟
حسین سر از سجده برداشت و همانطور که نگاهش خیره تسبیحش بود آهسته گفت:
+باید برگردم عباس
-قبلا درموردش حرف زدیم
+حرف من همونه که گف...
-تو یه نظامی هستی حسین پس باید از مافوقت اطاعت کنی
حسین سرش را بلند کرد. انعکاس نگاهش که در چشم های گرد و سرخ عباس افتاد، لب های ترک خورده اش را بی صدا از هم بازکرد ولی چیزی نگفت. از جیب لباسش کاغذ تاخورده ای را بیرون آورد و درحالی که بلند میشد آن را در دستان عباس گذاشت. عباس کاغذ را که باز کرد برق از چشمانش پرید. دست حسین را که حالا تمام قد ایستاده بود، گرفت و با تشر گفت:
-مثل بچه ها قهر میکنی....استعفاتو دستم دادی که چی؟ حالا که...
+خیلی بهش فکر کردم
-دوتا گزارش از چندتا تازه کار علیه ات رد شده بعد...
+بخاطر اون نیست
-پس چیه؟ چیه اگه جانزدی و کم نیاوردی؟
+اواخر جنگ یه بار که برا شناسایی رفته بودم تو خاک دشمن...یهو یه کلت کمری چسبید به شقیقه ام پشت بندشم یه صدای گوش خراش با لهجه زیاد اما به زبون فارسی گفت"همه چی تمومه" اون لحظه باهمه وجود آماده بودم جونمو همه هستیمو برا دفاع از انقلاب و خاک کشورم بدم ولی حالا...حالا عباس...وقتی محمدم گفت برا همون اهداف میخواد بره تو دل خطر...دلم لرزید
-کسی بخاطر عشق پدرانه ات به تنها بچه ات سرزنشت نمیکنه حسین! اونم...بعد از اون سه تا پسری که هیچکدوم برات نموندن...
+من با کسی کار ندارم، حرفم بین خودم و خدای خودمه...اینکه فکر میکنی با چهارتا تهمت و توهین جازدم برا تویی که رفیق چهل سالمی...
-ببخشید نباید اونطور می...
+هنوز حرفم تموم نشده...عباس من راهمو عوض نکردم. فقط دارم از طریق دیگه ای وارد میشم
-نمیتونم اجازه بدم با وضعی که داری بری منطقه
+عباس اگه آزاد باشم راحت تر میتونم با این ستون پنجمیا برخورد کنم
-برا یه عملیات مهم اینجا بهت احتیاج دارم
+تو نیروی خوب برا عملیاتای اینجا داری
-ولی به هیچکدومشون مثل تو اعتماد ندارم...حسین نمیخواستم بگم ولی...از بچه های اطلاعات یه تیم پنج نفره برا این عملیات قراره همکاری کنن
+خب؟
-کوروشم جزء اون پنج نفره
+اونکه با قید وثیقه بیرونه...با من شوخی نکن عباس آخه یه خبرچین ساده چرا باید تو ماموریت مهم....
- ولله اینجا بیشتر بهت نیازه دایره این پرونده هر روز داره بزرگتر میشه تازه اون جاسوس دو تابعیتی اعتراف کرده...
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم:سین کاف غفاری
#رمان
✅ @Roshangeran
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
راهکاری ساده، برای گشایش گرههای ریز و درشت!
🏴 ویژهی شهادت #امام_جواد علیهالسلام
✅ @Roshangeran
مداحی آنلاین - شب نوره شب شوره - محمد فصولی.mp3
4.64M
🌸 #ازدواج_حضرت_علی_حضرت_فاطمه
💐شب نوره شب شوره
💐چه شلوغه پر فروغه
🎤 #محمد_فصولی
👏 #سرود
👌فوق زیبا
🌷 @Roshangeran
23.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌بچهای که اشک سردار پاکپور را درآورد😭
✅ @Roshangeran
🌹 شهید مدافع حرم حسین معزغلامی
▫️ این دعای عظم البلا را زیاد بخوانید ...
┈┈┈┈🌸┈┈┈┈
#شهدا
#مهدویت
✅ @Roshangeran
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از حاج قاسم به امت: 14 سال است که تمام علمای شیعه و سنی را میشناسم؛ اما ...
🔹 ای تنها وصیت حاج قاسم، سرت سلامت
┈┈┈┈🌺┈┈┈┈
#مکتب_سلیمانی
✅ @Roshangeran
❣رهبرمعظم انقلاب:
❤️امیرالمؤمنین(علیهالسلام) درباره فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یکبار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یکبار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آنگونه که اسلام میگوید.
۷۱/۰۹/۲۵
#روز_ازدواج
✅ @Roshangeran
🔴فرانسه بیش از 70 درصد از برق خود را از انرژی هسته ای تامین می کند. شاید این روزها کمی بیشتر به ضرورت متنوع کردن منابع انرژی خود بیندیشیم و در کنار آن ها به انرژی هسته ای هم فکر کنیم.
✅ @Roshangeran
روشنگران
#ابوحلما💔 #قسمت_سیزدهم: سردار ( دانشگاه افسری امام حسین-۱۳:۳۰) - فرشته ها خسته شدن بس که ثواب نوشت
#ابوحلما💔
#قسمت_چهاردهم: مهمان داریم
در همین هنگام در خانه پدری حلما، سفره ای با سیلقه چیده شده بود. حلما و محمد که وارد خانه شدند، بوی سبزی سرخ شده و نارنج، دهانشان را به تعریف بازکرد. حلما جلوتر از محمد دوید داخل سالن پذیرایی و گفت:
+سلام مامانی ...قرمه سبزیه؟
×سلام گل دخترم، بله به افتخار داماد عزیزم
بعد لبخند کوچکی تحویل چشمان محمد داد. محمد هم که متوجه شده بود گل از گل چهره مهربانش شکفت و درحالی که کاسه های ترشی را از مادر حلما میگرفت گفت:
-دستت دردنکنه مامان جان مگه شما به فکر من باشی
حلما چادرش را از سرش برداشت و روی دست انداخت بعد رو به مادرش گفت:
+نو که اومد به بازار کهنه میشه...
×حسودی نکن دخترجان
-مامان جان ببین تو این مدت چی کشیدم از بس...
و درحالی که لحنش به شوخی تغییر میکرد ادامه داد:
-از بس غذا های خوشمزه درست میکنه سه کیلو چاق تر شدم آخه نباید از در رد بشم؟
و صدای خنده مادر حلما و محمد در خانه پیچید. حلما نیم نگاهی به محمد انداخت و چیزی نگفت. دقایقی بعد مادرحلما صدا زد:
×حلما سادات بیا دیگه سفره پهنه مادر
-خانم خانما بیا دیگه شوهرت غلط کرد هرچی گفت
اما صدایی در جواب نیامد. محمد درحالی که بلند میشد گفت:
-کار خودمه باید برم منت کشی
×موفق باشی
اما همینکه محمد بلند شد سرش با پارچ آبی که در دستان حلما بود برخورد کرد. پارچ استیل روی زمین افتاد و تمام تن محمد خیس آب شد. محمد دستش را روی سرش گذاشت و نشست. حلما آمد کنارش و گفت:
+خاک به سرم چت شد؟ به جون خودم فقط میخواستم یکم خیست کنم نه که سرت بترکه...
×دامادمو دستی دستی کشتی
+مامان چ...
همان موقع محمد باقی مانده پارچ آب را روی صورت حلما ریخت و با خنده گفت:
-زدی آب یخی آب یخی نوش کن
+بدجنس داشتم از ترس سکته میکردم
-تسلیم خانم جان من همینجا...
×غذا سرد شد دیگه مثلا کارتون داشتم گفتم بیایین
-من با اجازه تون برم لباسمو عوض کنم
+شرمنده شوهرجان اینجا لباس نداری
-خب برا منم مثل خودت یه چند دست لباس میذاشتی
×نی نی کوچولوهای من...
+بذار ببینم مامانم چیکارمون داره دیگه
-بفرما مادرجان جمعا چهارگوش ما در اختیار شما
×درمورد میلاد...خواستم تا نیومده یه چیزی درموردش بهتون بگم
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم:سین کاف غفاری
#رمان
✅ @Roshangeran