eitaa logo
روشنگران
114 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
31 فایل
✨🎇 کانال روشنــگران 🎇✨ 🛑پاسخِ شایعات‌ و شبهات 🛑مطالب روشنگرانه در موضوعات مختلفِ 🛑فرهنگے، اعتقادے ، سیاسی واجتماعی ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی از ‏دخترای مذهبی گله میکنن که چون دارن نمیتونن زیبایی‌شون رو به رخ بکشن و در رقابت با دختران دیگه اونها پسندیده نمیشن! اما جواب 👆 ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 جشن تولد برای سگ🦮 چند روز دیگه که ماه محرم میاد ببینید همینها چطور کاسه داغ تر از آش میشن و میگن:پولاتون رو خرج نذری نکنید،کربلا نرید خرج عربا نکنید،بدین به فقرا🧐🧐 ولی الآن تو ایران هیچ فقیری وجود نداره وهمه ثروتمندن😔 @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابوحلما💔 : محرمانه (دوازده روز بعد-ایستگاه نگهبانی بیمارستان) نگهبان دستهای حسین را گرفت و گفت: ای بابا یه دقیقه صبرکن تا دکتر بیاد دیگه حسین کلافه و عصبانی گفت: همه برگه هارو امضا کردم هزینه هارو هم دیروز ... همان موقع نگهبان دست حسین را رها کرد و گفت: بفرما اینم خود دکتر حسین دستی به کمرش زد و پرسید: چرا گفتی جلومو بگیرن آقای دکتر؟ دکتر اخمی کرد و پاسخ داد: +برای اینکه نباید مرخص بشی -من امضا کردم با مسئولیت خودم دارم میرم هزارتا کار دارم + این کارت چیه که نمیشه بیست روز دیگه صبرکنی؟ اصلا خود رییس پلیس تهرانم که باشی مرخصی پزشکی بهت تعلق میگره... -دکتر بذار برم کار منو کسی نمیتونه انجام بده خیلی مهمه +از زندگی خودتم مهم تره؟ -آره +خیلی خب بذار بره ولی...من گفته باشم عواقب... -باشه دکتر  هرچی میگی درسته خداحافظ (چهارساعت بعد-جلسه مشترک محرمانه) در باز شد و حسین وارد شد. عباس با حیرت از جایش بلند شد. حسین سلامی گفت و نگاهی به جمع انداخت. از بین هشت نفر حاضر در جلسه فقط عباس و پاسدار جوانی را میشناخت که معمولا در پرونده های مرزی با او همکاری داشت. عباس صدایش را صاف کرد و گفت: الحمدلله حاج حسین هم به جمع مون اضافه شدن، حاج حسین جزء اولین افرادی بودن که روی این پرونده امنیتی کار کردن و پیشرفت خوبی هم داشتن...خب امیر جان ادامه بده. پاسدار جوان درحالی که به طرف پروژکتور می رفت گفت: دشمنای مملکت  برای نابودی نظام اسلامی و اشغال ایران هر ده سال یه فتنه راه انداختن چیزی که توی سالهای اخیر  از فتنه سال۷۸ کوی دانشگاه تا فتنه۸۸  سطح کشور، مشترک بوده، بکار گیری وسیع اوباش و حمله به مردم و نیروهای امنیتی کشور بوده... بعد  در حالی که از روی نقشه استان قم را نشان میداد، گفت: اینجا! اولین جاییه که احتمالا فتنه بعدی شروع میشه. طبق تحقیقات اینبار طور دیگه ای اصل نظام رو نشونه گرفتن... یکدفعه مرد میانسالی که روی دوشش پر از ستاره بود، گفت: همیشه هدف دشمن اصل نظام بوده، مگه شعار آشوبگرا تو فتنه ۸۸ حمله به نظام نبود؟! عباس دستهایش را درهم گره کرد و گفت: درسته ولی اینبار تقابل صرفا بین  اوباش و افراد مذهبی بدنه جامعه نیست. امیر چند قدم به طرف میزی که همه دورش نشسته بودند رفت و گفت: میخوان هییت ها و افراد مذهبی روهم درگیر فتنه کنن. مسن ترین فرد حاضر در جلسه، کتش را درآورد و روی پایش گذاشت بعد پرسید: چطوری میخوان اینکارو بکنن؟ حسین سکوتش را شکست و گفت: با درگیر کردن آخوندای انگلیسی. بعد از جلسه عباس حسین را کنار کشید و گفت: +چرا نگفتی بیام دنبالت؟ -گیر کار کجاست؟ +چی؟ -اطلاعاتی که مطرح کردین چیزی بیشتر از اونچه من تو اون حافظه جمع کرده بودم، نبود. پس تو این مدت یه مشکلی بوده. +مترجم...مترجم قابل اطمینان -شاهدِ حاضر داریم؟ +نه، شیش جلسه چند ساعته ضبط شده هست که فقط تونستیم سه جلسه رو... -مترجم مسلط به چه زبانی میخواییم؟ +فرانسوی و آمریکایی ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم:سین کاف غفاری @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گفت‎وگوی منتشرنشده با هاشمی‎رفسنجانی درباره بی‌نتیجه بودن با آمریکا ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
34.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 منطق مخالفان حجاب با خاک یکسان شد منطق مخالفان حجاب چیه؟ میگن چیکار به حجاب بقیه دارین، هر کسی اختیار خودشو داره! بذارید هر کس آزاد باشه و خودش انتخاب کنه! جدی؟ خب انتهای این اختیار تمام و کمال دادن به انسان توی جامعه چیه؟ قراره به ساحل لختی و راهپیمایی همجنس بازها کف خیابونای تهران برسیم؟ یا بگیم هرکس اختیار خودشو داره و همه چیزو آزاد کنیم؟ اگه اینجوریه که چرا فروش مواد مخدر رو قانونی نمی‌کنیم؟ مگه هر کس اختیار خودشو نداره؟ خب پس اگه قرار نیست انسان محدود بشه، چرا اصلا چیزی به اسم قانون داریم؟ آمریکایی که انقلاب جنسی رو رقم زد به کجا رسید؟ به آمار 40 درصدی کودکان با تولد نامشروع! اینو میخواید برای ایران؟ بی‌پدری و بی‌خانوادگی و سقوط اخلاق؟ ✅ @Roshangeran
🔹تاثير ظلم به حيوان 🔹 . ‍استاد فاطمی نیا: ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ روزي پيرزني خدمت ايشان رسيد و ﮔﻔﺖ: پسر جواني دارم كه مريض است و پزشكان از درمانش نااميد هستند؛ براي شفايش چكار كنيم؟ ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: نميشود كاري کرد! پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ شيخ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ سر بریده است. ﻭ به خاطر اين ظلم ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪه نمي ماند! پسر شما دل حيواني را سوزانده و آن مادر هم آه كشيده است! ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ جوان ﺩﻝ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍند ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ، ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ! ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ؟ ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ باشید. ✅ @Roshangeran
🌸من به همه مردم سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواج ها را آسان بگیرید 🌷 رهبر معظم انقلاب : بعضی ها ازدواج را مشکل میکنند. مهریه های گران و جهیزیه های سنگین ازدواج را مشکل میکند. اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه ها می مانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود. ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: چیست و آیا در قرآن کریم دلیلی بر رجعت وجود دارد؟ پاسخ: رجعت یکی از اعتقادات شیعه و به این معناست که در و پیش از وقوع قیامت، برخی از انسان‌های خیلی خوب و برخی از انسان‌های خیلی بد که از دنیا رفته‌اند به خاطر مصالحی دوباره زنده می‌شوند و به دنیا باز می‌گردند. درباره اثبات رجعت دو بحث وجود دارد: یکی امکان وقوع رجعت و دیگری اثبات وقوع آن برای امکان وقوع رجعت می‌توان به روشنی به آیاتی از استناد کرد. برای نمونه آیه ۲۵۹ سوره بقره که در آن به قصه حضرت عزیر(ع) اشاره شده که خدای متعال او را صد سال میراند و سپس زنده کرد: أَوْ كَٱلَّذِی مَرَّ عَلَیٰ قَرْيَةٍ وَ هِیَ خَاوِيَةٌ عَلَی ٰعُرُوشِهَا قَالَ أَنَّیٰ يُحْیِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَاۖ فَأَمَاتَهُٱللَّهُ مِا۟ئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ این آیه به روشنی دلالت دارد که زنده شدن مردگان در همین دنیا امکان پذیر است. اما درباره اثبات وقوع رجعت نیز آیات متعددی وجود دارد. برای نمونه آیه ۸۲ سوره نمل که در آن به زمانی اشاره شده که خدای سبحان در آن زمان از هر امتی، گروهی از تکذیب‌ کنندگان را زنده و حاضر می‌سازد:  وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ  این آیه مربوط به دنیا و به معنای رجعت است نه مربوط به روز قیامت، زیرا در روز قیامت خدا همه انسان‌ها از تمام امت‌ها را محشور می‌کند نه تنها گروهی را، چنانکه در ادامه همین سوره و در بیان ادامه سیر انسان‌ها، در آیه ۸۷ به روز قیامت و نفخ صور در آن روز اشاره شده است: وَ يَوْمَ يُنفَخُ فِی ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَن فِی ٱلْأَرْضِ إِلاَّ مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ دَٰخِرِينَ  همچنین بر اساس آیه ۴۷ سوره کهف خدای متعال در روز قیامت همه انسان‌ها را محشور می‌فرماید و حتی یک نفر را فروگذار نمی‌کند: وَ حَشَرْنَٰهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا  @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابوحلما💔 : مدارک حسین مدتی به فکر فرورفت و بعد از لحظاتی سرش را بالاآورد و چشم در چشم عباس گفت: +رشته دانشگاهی عروسم زبان فرانسه ست البته این ترم آخرشو مرخصی گرفته بخاطر ... -نه حاجی این کار سنگینیه چندین ساعت نشستن پای کامپیوتر ... فکر نکنم با وضعی که عروست داره بتونه. در ضمن این جور مسایل امنیتی رو خانما بفهمن میگن جایی یه دفعه... +عباس! حلماسادات با خیلی از خانما فرق داره حتی با حاج خانم خودم. مثل چشام بهش اعتماد دارم. -نمیشه فیلمارو از این ساختمون خارج کرد. باید شرایطو بهش بگی ببینی قبول میکنه؟ +براش یه اتاق جدا میذاریم خودمم می مونم کنارش... -نقل این چیزا نیست باید بتونه... +امشب خبرت میکنم. -ان شاالله...یاعلی(ع) +علی(ع) یارت  همین هنگام طرف دیگر شهر در خانه حاج حسین  غوغایی برپا بود. همسرحاج حسین مدام روی پایش می کوبید و می گفت: من میدونم حاجی شهید شده اینا نمیخوان به ما بگن... حسین در آستانه در ایستاده بود و "اَمَ یُجیب" می خواند . حلما یک لیوان شربت دست مادرشوهرش داد و گفت: آخه چرا اینقدر خودتو اذیت میکنی؟ دکتر گفت بابا با پاهای خودش از بیمارستان رفته...زیر برگه های ترخیص امضای بابا بود. مادر محمد جرعه ای از شربت نوشید و با غصه پرسید: پس کجاست؟ پس حاجی کجاست؟  حلما سری تکان داد و بلند شد. یک لیوان شربت هم دست شوهرش داد و آهسته گفت: باز به عمو عباس زنگ بزن شاید جواب بده. محمد موبایلش را از جیبش درآورد و بعد از لحظاتی نگران و کلافه گفت: خاموشه، جلسه که میره نمیبره گوشیشو...میگم مطمئنی بابا و عمو باهمن؟ حلما لیوان شربت را تا  جلو دهان همسرش بالابرد و گفت: بابا کجا رو داره بره آخه؟ یا سر کار میره یا پیش عمو عباس، ان شاالله میاد زودی. محمد نیمی از شربت را نوشید و گفت:سلام برحسین(ع). مادرش تا این را شنید دوباره زد زیرگریه و زمزمه کرد:حسین، حسین... حلما رفت روبه روی مادر شوهرش نشست و گفت: اینطوری فقط خودتو اذیت میکنی مادر. مادرمحمد آهی کشید و پرسید: پس چیکار کنم؟ حلما لبخندی زد و آرام گفت: صبر ناگاه صدای برهم خوردن در، نگاه همه را به طرف حیاط چرخاند. حسین با یک دسته گل مریم وارد شد. درمقابل نگاه حیرت زده همه، گل ها را در دستان حلما گذاشت و گفت: اینم برای عروس گلم به مناسبت مادر شدنش. محمد مات قامت پدرش بود که حاج خانم بلند شد و با تشر گفت: مردمو زنده شدم نباید یه خبری بدی؟ نمیگی ما میایم بیمارستان میبینیم نیستی هزارجور فکرو خیال میکنیم. اصلا با خودت نگفتی... حسین جلو رفت و پیشانی همسرش را بوسید و گفت: تسلیم! حق با شماست حاج خانم غرغراتم به دیده منت! به جون میخرم درد دلاتو ببخشید باید خبرمیدادم. محمد زیرلب الحمدلله گفت و دست حلما گرفت همانطور که به طرف راهرو میرفت گفت: بابا من میرم دواهاتو بگیرم حلما رو هم میرسونم خونه میام ماشینتو تحویل میدم. حاج حسین به طرف پسرش برگشت و گفت: وایسا بابا شام بمونید کارتون دارم. بعد نیم نگاهی به چهره حاج خانم انداخت و ادامه داد: یکم دیگه اذانه بعد نماز زنگ میزنم رستوران غذا بیارن. محمد لبخندی زد و گفت: بابا چه کاریه همه جا وقتی میرن عیادت گل و کمپوت میبرن بعد شما خودت گل اوردی شامم... حسین اخمی کرد و گفت: اصلا باتو کار ندارم. عروسمو نوه امو بذار پیشم تو هرجا میخوای برو. حلما دستی برشکمش کشید و لبخند ملیحی زد. محمد به طرف پدرش آمد و گفت: اینطوریه؟ حالا سه تاشونو به من ترجیح میدی؟ چشم های حسین گرد شد و از روی تعجب تکرار کرد: سه تا؟ که همسرش با خنده دستی در هوا چرخاند و گفت:  بچه ها دوقلون، دوتا دختر هزار ماشاالله ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم:سین کاف غفاری @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌ از هر ۶ آمریکایی زیر ۲۳سال ، ۱ نفر می‌گوید LGBTQ است، زیرا بیشتر افراد ایالات متحده بیش از هر زمان دیگری دچار گرایشات منحرفانه جنسی شده‌اند. طبق نظرسنجی گالوپ، بیشتر آمریکایی‌ها بیش از هر زمان دیگری خود را چیزی فراتر از همجنسگرایان معرفی می‌کنند و بیش از هر زمان دیگری خود را لزبین، همجنسگرا، دوجنسگرا، تراجنسیتی یا کوئین (LGBTQ) معرفی می‌کنند 📊 نظرسنجی گالوپ نشان می‌دهد که ۵/۶ درصد آمریکایی‌ها خود را در گروه LGBTQ طبقه‌بندی می‌کنند - این در حالی است که در سال ۲۰۱۷ تعداد این افراد ۴/۵ درصد بود 📋 گالوپ ۱۵۰۰۰ آمریکایی بالای ۱۸ سال را بررسی کرد و دریافت از کسانی که خود را LGBTQ معرفی می‌کنند، ۵۴/۶ درصد گفته‌اند که آن‌ها دوجنس‌گرا هستند، ۲۴/۵ درصد گفته‌اند که همجنسگرا هستند و ۱۱/۷ درصد گفته‌اند که لزبین هستند. ۱۱/۳ درصد دیگر خود را تراجنسیتی معرفی کردند. در حالی که ۳/۳ درصد اظهار داشتند که ترجیح می‌دهند از اصطلاح دیگری مانند "کوئر" یا خنثی برای توصیف هویت جنسی خود استفاده کنند 🔎منبع: https://news.gallup.com/poll/329708/lgbt-identification-rises-latest-estimate.aspx@Roshangeran
⭕️ از نظر آمریکا و انگلیس کشتی اسرائیلی رو ایرانی زده از نظر و همفکراش ایران حتی نمیتونه دوچرخه بسازه جالبه‌ها؛ غربی‌ها به توان ایران باور دارن اما نه! ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ اکثر کسانی که به دوزخ می‌روند، به خاطر نفهمیدن این حقیقت است! 👈🏻 این رو به فرزندتون یاد بدید. @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظارت بر شبکه‌های خانگی سیر روند رشد شبکه‌های خانگی و جابجایی سرمایه های فراوان ✅ @Roshangeran
⭕️ خانم هلن گلاور، قایقران بریتانیایی، برنده دو مدال طلای المپیک و سه مدال طلای قهرمانی جهان است. میگوید لذت بخش تر از مدال داشتن این سه فندق است. خانم هم به مادر پینگیل بودن افتخار و به سرکوب می پردازد! "مادر شدن لطف الهی است و هرکسی لایق آن نمیشود" ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرداد فرحزاد، مجری و خبرنگار شبکه ایران اینترنشنال: هر کجا بیشتر پول بدهد می‌روم؛ حتی به دشمن ایران هم باید خدمات بدهم و منافع ایران برایم اهمیتی ندارد! @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 ابداع پیامرسان صوتی ایرانی یکسال و نیم قبل از «کلاب هاوس» 🔺افشاگری ظریف «دکتر عباس آسوشه» مشاور دبیر شورایعالی فضای مجازی از مانع‌تراشی وزارت ارتباطات و شخص وزیر ارتباطات در ساخت پیامرسان صوتی ایرانی و فرش قرمز پهن کردن برای نمونه خارجی ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 : قرار بعد از شام محمد و مادرش مشغول شستن ظرفها بودند که حاج حسین آمد کنار عروسش به پشتی تکیه داد و گفت: -وقتی بی هوش بودم...باباتو دیدم +بابا مرتضام! چه طوری بود؟ -جوون،خوشتیپ، سرحال، عین اون موقع که تو جبهه باهم میرفتیم شناسایی +چ..چیزیم گفت؟ -خیلی باهم حرف زدیم +چی میگفت؟ چه حرفایی؟ -سید هم حرف همه شهدا رو زد؛ گفت تحت هیچ شرایطی رهبرو تنها نذارین. گفت باید با حفاظت از نظام اسلامی برای ظهور امام زمان(عج)زمینه سازی کنیم. حلما آهی کشید و خیره گلهای قالی شد. حاج حسین دست عروسش را گرفت و با مهربانی گفت: -دخترم! میخوام چیز مهمی بهت بگم +بفرمایید باباجون -میدونم محمد مخالفت میکنه منم نمیخوام بهت فشار بیاد هیچ اجباریم نیست ولی ضرورت هست. +من متوجه نمیشم اصلا -اگه شرایطی پیش بیاد که بتونی از دین و کشورت مقابل دشمنا دفاع کنی... +من؟ اخه چه شرایطی؟ -موقعیتی که بتونی با حفظ حریم و ارزشات، راه پدرتو برای دفاع از این آب و خاک ادامه بدی... ناگاه محمد به تقاطع نگاه های همسر و پدرش رسید. مکثی کرد و گفت: ولی بابا... حلما و حاج حسین به طرف محمد برگشتند. محمد با اعتراض ادامه داد: حلما به اندازه کافی تو این مدت استرس داشته، مثلا از دانشگاه مرخصی گرفت که... حسین لبخندی زد و گفت: منم اصراری ندارم بابا فقط... حلما کلام هر دو را به دایره سکوت کشید: باشه حسین یاعلی(ع) گفت و درحالی که بلند می شد رو به محمد گفت: پس چند روزی اینجا بمونید با خودم حلما رو ببرم سر پرونده... بعد چند قدم جلوتر دستی بر شانه محمد زد و گفت: مراقبش هستم بابا نگران نباش. این را گفت و رفت طرف اتاق مطالعه اش. محمد روبروی حلما نشست. خودش را در مردمک سیاه چشمان همسرش، تماشا کرد. فقط زیرلب نجوا کرد:حلما! حلما چشم هایش را آرام برهم زد و گفت: آسمان بارِ امانت نتوانست کشید، قرعه کار به نامِ منِ دیوانه زدند! محمد شانه سر حلما را برداشت، آرام دسته موهای جلوی پیشانی همسرش را شانه زد و گفت: -ولی باید یه قراری بذاریم +چی؟ -هر وقت  مهم نیست کجای کار باشه هرلحظه احساس خطر یا سختی کردی... +میام بیرون -قول؟ +قول -جونِ محمد؟ +قسم نده دیگه -بگو جونِ محمد +جون...محمد فردای آن روز بعد از اینکه محمد دیرتر از همیشه سرکار رفت. حلما و حاج حسین صبحانه خوردند و راه افتادند. مدتی بعد حاج حسین جلوی یک ساختمان دو طبقه نگهداشت. ماشین را پارک کرد و گفت: پیاده شو باباجان. ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم:سین کاف غفاری @Roshangeran