eitaa logo
روشنگران
114 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
31 فایل
✨🎇 کانال روشنــگران 🎇✨ 🛑پاسخِ شایعات‌ و شبهات 🛑مطالب روشنگرانه در موضوعات مختلفِ 🛑فرهنگے، اعتقادے ، سیاسی واجتماعی ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 🔴 نتیجه سازش رژیم‌های مرتجع عربی؛ نقشه صهیونیست‌ها برای خلیج‌فارس ▪️ پیام توئیتری «ایدی کوهن» فعال صهیونیست: اینجا خلیج صهیونی...! @roshangeran
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان فی هذه المصیبة العظیمه🏴
و بزرگی امام عسکری در نظر علمای اهل سنت 👌امام گرامی ما امام حسن عسکری علیه السلام چنان بوده است که نه تنها از فضل و مناقب و شرافت و بزرگی اش نقل های متعددی در مجامع روایی شیعه منقول است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص233 به بعد 👌بلکه بزرگان اهل سنت هم زبان به مدح و ستایش امام عسکری گشوده اند که به برخی اشاره می کنیم؛ 1⃣محمد بن طلحه ؛ 👌او می نویسد: « بدان که بالاترین منقبت و بزرگترین مزیتی که خداوند به امام عسکری اختصاص داده این است که مهدی از نسل او به دنیا آمده و پسر اوست که به وی منتسب می شود و پاره ای است که از وجود او گرفته شده است» 📚مطالب السوول ج2 ص148 2⃣ابن صباغ ؛ 👌او می نویسد: « او سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . 👌یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای هماوردی با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 3⃣علامه سبط ابن می نویسد: « او دانشمندی راستگو بوده که از پدرش و جدش حدیث روایت کرده است» 📚تذکره الخواص ص362 4⃣علامه شبراوی نیز می نویسد: « یازدهم از پیشوایان حسن خالص می باشد که به لقب عسکری نیز مشهور شده است و در شرافت او همین بس که امام مهدی منتظر از فرزندان او است .مرحبا به چنین خاندان با شرافت و نسب متعالی و همین افتخار در بلندای مقدار و مرتبه او کافی است» 📚الاتحاف بحب الاشراف ص178 👌علمای اهل سنت ، کراماتی را نیز از امام عسکری علیه السلام نقل می کنند . ❕«از محمد بن حمزه الدوری نقل می کنند که به سوی امام عسکری نامه نوشتم تا برایم دعا کند وضعیت مالی ام خوب شود زیرا در فقر و تنگدستی به سر می بردم . 👌جواب نامه از امام عسکری آمد که غنا به تو روی آورده است ، پسر عم تو یحیی بن حمزه از دنیا رفته و صد هزار درهم از خود باقی گذاشته است و وارثی هم جز تو ندارد ، تو وارث اموال او می شوی اما توجه بکن که میانه رو باشی و اسراف نکنی . ❕محمد بن حمزه می گوید پس از آن خبر مرگ ابن عم در مدت کوتاهی آمد و من وارث مالش شدم و فقرم برطرف شد » 📚الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ، ص267 📚اخبار الدول و آثار الدول ص117 📚نور الابصار شبلنجی ص226 👌همین طور نقل می کنند از خبر دادن غیبی امام عسکری در مورد مردی که حدود 200 را دفن کرده بود و قسم می خورد که من هیچ پولی ندارم و اموالم گم شده است ؛ 📚الفصول المهمه ص268 📚نور الابصار ص226 ❕و کرامات دیگری نیز از امام عسکری مورد نقل علمای اهل سنت قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚احقاق الحق و ازهاق الباطل ، ج12 ص464 نبذه من کراماته علیه السلام @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 داستان نیمه شبی در حلّه 🔹(بخش اول) .....ابوراجح با دیدن من برخاست و به سویم آمد. پس از سلام و احوال پرسی، دستم را گرفت و مرا نزد آنهایی که بالای سکو بودند برد. آنها هم به احترام من برخاستند. وقتی نشستیم ابوراجح از من و پدربزرگم تعریف و تمجید کرد. من در جواب تنها گفتم: همه بزرگواری ها در شما جمع شده است. ابوراجح حکایت شیرینی را که با آمدن من، نیمه تمام‌گذاشته بود به پایان رساند. مشتری ها برخاستند و هر کدام سکه ای روی پیش خوان اتاقک چوبی گذاشتند و رفتند. با اشاره ابوراجح، خدمتکار جوانش که《مسرور》نام داشت، ظرفی انگور آورد و جلوی من گذاشت. مسرور از کودکی آنجا کار می کرد. وقتی ظرف انگور را جلویم گذاشت از حالت چهره اش دریافتم که مانند همیشه از دیدنم ناخشنود است. او از همان دوران کودکی، وقتی دیده بود ریحانه به من علاقه دارد، کینه ام را به دل گرفته بود. مسرور مجبور بود در حمام بماند. برای همین نمی توانست در گشت و گذارها و بازی های من و ریحانه شرکت کند. ابوراجح دستم را گرفت و گفت: از چه ناراحتی؟ کمی مضطرب شدم. گفتم: این خیلی بد است که چهره ی انسان اینقدر گویا باشد. دستم را فشرد. ---- پدربزرگت هم هر وقت ناراحت و غمگین بود می آمد پیش من. به چهره ی مهربانش نگاه کردم. چگونه می توانستم بگویم که ناراحتی ام به خود او مربوط می شود. چهره اش مانند همیشه زرد بود و در صورتش موهای اندک و پراکنده ای روییده بود. هنگامی که لبخند می زد، دندانهای زرد و بلند و غیر منظمش هویدا می شد. عجیب بود که با آن چهره ی زردگون ولاغر، لطافت و مهربانی در چشم هایش موج می زد! چشم هایش همان حالت چشم های ریحانه را داشت. سال ها پیش پدر بزرگ گفته بود: هیچ کس باور نمی کند که ریحانه به این زیبایی، فرزند چنین پدری باشد؛ مگر اینکه به چشم های ابوراجح دقت کند. از صحن حمام صدای ریزش آب و سروصدای مبهم و نا مفهوم مشتری ها به گوش می رسید. مسرور با قطیفه ای، به استقبال مردی رفت که در حال بیرون آمدن از صحن بود. آن مرد قطیفه را به دور کمر خود پیچید، وارد رخت کن شد و پاهایش را در حوض زد. قوها مانند همیشه به آن سوی حوض رفتند. روی سکوی مقابل، سه نفر خود را خشک می کردند و لباس می پوشیدند و دو نفر آماده می شدند تا وارد صحن حمام شوند. مسرور، قطیفه هر کس را که می گرفت، جایی می گذاشت تا به موقع بتواند آن را روی دوشش بیندازد. اولین و آخرین نگاه مشتری ها متوجه قوها بود. دلم می خواست آنچه را در دل داشتم به ابوراجح بگویم. یقین داشتم که با آرامش به حرفهایم گوش می دهد. نمی دانستم چرا باید چیزی به نام مذهب بین ما فاصله ایجاد کند. اگر چنین فاصله ای در میان نبود چقدر احساس سعادت می کردم و حرف زدن در باره ریحانه و آینده، آسان به نظر می رسید. برای آنکه زیاد ساکت نمانده باشم، گفتم در راه نزدیک بود تخم مرغ های دست فروشی را پایمال کنم. ابوراجح گفت: وقتی ذهن و دلت جای دیگری باشد، این طور می شود. --- فرش فروشی که شاهد ماجرا بود خنده اش گرفت. کنیزکی هم به من خندید. تا به حال این گونه گیج نبوده ام. ابوراجح دستش را جلوی دهانش گرفت و با خوشحالی خندید. --- خدا به دادت برسد، فرزند! همه ی این چیزها که گفتی، نشانه آدم های شوریده و عاشق است. لابد ماهرویی با تیر نگاهش تو را به دام عشق خود مبتلا کرده. مسرور داخل اتاقک چوبی نشسته بود تا از آنهایی که می خواستند بروند پول بگیرد. --- درست فهمیدی ابوراجح. البته نمی دانم آنچه به سرم آمده، عشق است یا چیزی دیگر. تا چند ماه پیش با خیال راحت در کارگاه مشغول کار بودم. آن قدر پدربزرگم اصرار کرد تا بالاخره آمدم پایین و کنار دست او مشغول فروشندگی شدم. می گفت: زرگر باید زیبا باشد تا مشتری به خرید رغبت نشان دهد. --- به نظر من، فروشنده نباید بد ترکیب و ژولیده و بد اخلاق باشد، ولی در عین حال، زیبایی فراوان هم برای یک فروشنده صلاح نیست. این درست نیست که مشتری، به جای اینکه با خیال راحت به فکر خرید جنس مورد نیازش باشد، تحت تاثیر زیبایی فروشنده قرار گیرد و سرش کلاه برود؛ مخصوصا" در شغل زرگری که بیشتر مشتری ها زن ها هستند. من و مسرور از این جهت خیالمان راحت است؛ نه زیباییم و نه با زن ها سر و کار داریم. باز خندید. گفتم: اگر کسی به عشق من مبتلا می شد طبیعی بود؛ ولی کار به عکس شده است. این من هستم که گرفتار شده ام. همواره سعی می کردم نگاهم را کنترل کنم. پدربزرگم می گفت: تو مانند دخترانِ عفیف با حیا هستی و در مقابل زن ها، چشم هایت را بلند نمی کنی. اما باور کنید که عشق، گاهی ناخواسته به خانه دل پا می گذارد، دو نگاه به هم گره می خورد و آنچه نباید بشود می شود. فاصله ما با مسرور زیاد نبود و او می توانست صدای ما را بشنود. ابوراجح سری تکان داد و بازویم را فشرد. او درک خوبی داشت و زود قضاوت نمی کرد. گفت:
عشق برای یک زندگی مشترک خوب است؛ اما در غیر آن، باعث اضطراب و ناراحتی است. اگر پرهیزکار باشیم می توانیم عشق را هم کنترل کنیم. به نظرم تو باید یکی از دو کار را انجام دهی. ببین اگر آن دختر برای زندگی مشترک با تو خوب و مناسب است با او ازدواج کن و اگر مناسب نیست، صبر پیشه کن تا فراموشش کنی. --- چگونه می توانم فراموشش کنم؟ --- اگر برای مدتی او را نبینی و از خدا یاری بخواهی، فراموشش می کنی. هر چیزی دوا و درمانی دارد. و دوای عشق نیز این است که گفتم. --- اما ابوراجح، او کاملا" برای من مناسب است. اگر شما هم در مقام قضاوت بر می آمدید می گفتید که همسری بهتر از او گیرم نمی آید. --- عشق این طور است. چشم آدمی را از دیدن عیب های معشوق، کور می کند و خوبی های او را هزار برابر جلوه می دهد. --- پدربزرگم هم اطمینان دارد که او مناسب ترین همسر برای من می تواند باشد. --- ابو نعیم انسان با تجربه ای است. چه مشکلی پیش آمده که چنین درمانده به نظر می رسی؟ تو که او را دوست داری، پدربزرگت هم که موافق است، می ماند اینکه از او خواستگاری کنی. به قوها خیره شدم. آنها مشکلات انسان ها را نداشتند. --- او و خانواده اش شیعه اند. ابوراجح ساکت ماند. پس از دقیقه ای برخاست و از سکو پایین رفت. نمی دانستم اگر می فهمید که در باره او حرف می زنم، چه عکس العملی نشان می داد. کنار حوض نشست و دستش را به آب زد. قوها به سویش رفتند و او آنها را نوازش کرد. بدون آنکه به من نگاه کند، گفت: بسیار اتفاق می افتد که به خواستگار جواب رد می دهند. اگر چنین شود چاره ای جز صبر نیست...... پایان بخش اول از قسمت چهارم........ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 همرزمان حسین علیه‌السلام | امام حسن عسکری و برادران امام... 🔻 آیت‌الله خامنه‌ای: «امام حسن عسکری(علیه‌السلام) حزب طرف‌دار خود را نزدیک خودش میداند و میفرماید که میان ما و شما خویشاوندی نزدیک است. یعنی قوم‌وخویش درجه‌ی یک هستیم، مثل پدر و فرزند، مثل برادر؛ و مؤمن برادر مؤمن است! یعنی ارتباط میان دو مؤمن، پیوند برادریِ پدر و مادری است، نه برادریِ ناتنی. مراد از مؤمن کیست؟ آن کس که دنبال راه امام عسکری(علیه‌السلام) است، این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.» 🔻بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جلسات هیات انصارالحسین علیه‌السلام تهران در سال ۱۳۵۱؛ کتاب همرزمان حسین علیه‌السلام 🔻پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام، پوستر «امام حسن عسکری و برادران امام...» را منتشر می‌کند. 💻 @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | از امام حسن عسکری علیه‌السلام چه می‌دانیم؟ 🔹این امام با همه‌ی ائمه فرق دارد... 🔺حجت‌الاسلام دكتر @roshangeran
🌷 امیرتوکل کامبوزیا اندیشمند شهید ضدیهود 🎯دستگیری و آزادی 1⃣ به دنبال تصویب قانون و اعتراض (ره) به آن که در نهایت به تبعید ایشان به ترکیه منجر گردید (آبان 1343) که در صدد روشن نمودن افکار مردم و آشنا نمودن آنان با اقدام رهبرش بود، در اداره رادیو سعی در تبلیغ فعالیت‌ها و مواضع حضرت امام در ارتباط با کاپیتولاسیون نمود: 📻 واقعا ما مردم خیلی بدبخت هستیم، همه چیزمان را گرفته‌اند، شرف‌مان را، ثروت‌مان را، همه چیزمان را، اگر یک سرباز آمریکایی در خیابان در انظار مردم به خواهرمان، به زنمان دست درازی کند، قدرت اعتراض نداریم. اینها مصونیت دارند، برای آن‌که ارباب ما هستند، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید بالای چشمتان ابروست… 2⃣ در پی این سخنان، استاد کامبوزیا را به اتهام «طرفداری از روحانیون افراطی» تحت نظر قرار می‌دهد. ساواک پس از مدتی وی را از اداره رادیو اخراج، صلاحیتش را در شورای داوری شهرستان زاهدان رد و از تدریس او در دانشسرای عالی تربیت معلم زاهدان جلوگیری می‌کند. 3⃣ این اقدامات نتوانست در روحیه‌ی فولادین این اسلام‌شناس مجاهد خللی ایجاد کند و کماکان به فعالیت‌های خود علیه رژیم در قالب روشن نمودن افکار عمومی و توزیع و پخش سخنرانی‌های حضرت امام ادامه داد. استمرار این اقدامات در نهایت منجر به احضار مجدد وی به ساواک گردید. 4⃣ مرحوم کامبوزیا با بی‌توجهی به تذکرات و هشدارهای ساواک به فعالیت‌های خود علیه رژیم ادامه و حتی آن را افزایش داد. در این راستا، مأمور ساواک در نظریه کارشناسی خود با ناامید شدن از کنترل و هدایت وی نوشت: ✍ … مزرعه‌ی او کانون افراد ناراضی و ناراحت و مخالف وضع موجود شده است… هر قدر ستاد عملیات از راه پند و اندرز و نصیحت راه مماشات را بپیماید، بر جسارت و گستاخی او افزوده و دال بر ضعف قوای دولتی خواهد نمود و جری‌تر خواهد شد. 5⃣ با توجه به استمرار فعالیت‌های کامبوزیا علیه نظام ستمشاهی، ساواک اقدام به دستگیری وی نمود و در گزارش خود نوشت: ✍ پس از اخذ نمایندگی دادستانی در تاریخ 27/8/ 49 منزل امیرتوکل کامبوزیا را بازرسی و مدارک و اسنادی حاکی از فعالیت‌های نامبرده علیه امنیت و مصالح کشور و همچنین اهانت به مقام شامخ سلطنت بدست آمد. لذا مشارالیه بلافاصله بازداشت، تقاضای صدور قرار تامین از بازپرسی دادسرای نظامی دادگاه عادی 16 کرمان گردید… 6⃣ ایشان سه هفته در بازداشت بوده و ساواک در همان روز دستگیری به تفتیش منزل ایشان پرداخته و یادداشت‌های زیادی از ایشان را که در مورد بوده است را توقیف می‌کند. پس از دستگیری، داماد مرحوم کامبوزیا با آقای (نایب رییس انجمن فرهنگستان نژادشناسی فرانسه) تماس می‌گیرد و حادثه را ذکر می‌کند. بالزان با دربار ایران تماس گرفته و عنوان می‌کند که یک آدم حسابی در ایران است و او را هم دستگیر کرده‌اید! پس از این جریان مرحوم کامبوزیا از زندان آزاد می‌شود. 7⃣ مرحوم کامبوزیا در مورد یادداشت‌های ضبط شده خود توسط ساواک همان موقع گفته بودند که این یادداشت‌ها در ایران نمی‌ماند و توسط ساواک به و یا امریکا فرستاده می‌شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و جستجو در ساواک برخی از یادداشت‌های ایشان پیدا شد اما یادداشت‌های زیادی که راجع به از ایشان در سال 1349 ضبط شده بود، هرگز یافت نشد. 👉 @roshangeran
⭕️ امر رهبر انقلاب: از نیروهای داوطلبِ مخلص و جوانان مؤمن و صالح میخواهم بار دیگر وارد میدان شوند. 👌👌حی علی الجهاد 👌👌 @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ واکنش کویت به هتک حرمت پیامبر: تحریم کالاهای فرانسوی و تهدید شرکت پژو و سیتروئن ⭕️واکنش ترکیه: تمسخر و تذکر به مکرون ⭕️واکنش ایران: ........ ✅و اینجا یمن است، کشوری که سال‌ها زیر آتش سنگین جنگ و در محاصره کامل به‌اصطلاح خادم مسجد الحرام و مسجد النبی ص است و اینچنین برای دفاع از ساحت پیامبر اسلام ص به خروش آمده‌اند. ما مدعیان اسلام ناب محمدی باید یاد بگیریم @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | سندروم جینوسی ‌‌‌ 🔹چرا کسی احساس وظیفه نمی‌کند؟ 🌹 به یاد شهید احیای حیا، 🚫❌کلیپ ویژه❌🚫 👉 @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🌪در این روزهای ملتهب و آشفته زمین، برای یاریِ "عج در رفع موانع ظهور، قدم اول که مهمتر از بقیه‌ی کارهاست، چیست؟ ویژه‌ی 🤝🌹🤝 @roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔ من از هرجا که تحقیق کردم به این نتیجه رسیدم که حدیث رفع جعلیه چون راویانش مجهول و ضعیف هستن و دو اینکه اگه هم درست باشه با عقل شیعه جور در میاد که سه روز هرکاری که دوس دارن بکنن و هم واسشون نوشته نمیشه این مجالسی هم که میگیرن و میرقصن و فحش میدن از همین روایته ❕❕ 💠💠 👌در رابطه با سند حدیث مذکور بیان کردیم که روایت مذکور را علمای بزرگ در کتب معتبر خود آورده اند و تصریح به صحت آن کرده اند و دیگران از علما مانند صاحب ،و صاحب ( العروه مع تعلیقات ج1 ص371) تصریح به صحت و عمل به آن کرده اند و بر اساس آن داده اند ، شیعیان نیز همواره در گذر زمان به مضمون آن عمل کرده اند ، بنا براین تشکیک در صحت سند مذکور پسندیده نمی باشد ❕آنچه مورد اشکال شده است آن است که در فرازی از روایت آمده است که در روز نهم ربیع الاول قلم از برداشته می شود . 👌در روایت آمده است که خداوند می فرماید در روز نهم ربیع الاول ؛ « کرام الکاتبین را امر کرده ام که تا سه روز قلم را از تمام خلق بردارد ، و چیزی از خطاهایشان را ننویسد ، و این به خاطر تکریم تو ( پیامبر ) و وصی تو می باشد » 📚 بحار الانوار ج31 ص125 👌علی علیه السلام نیز از روز مذکور به عنوان روز رفع قلم یاد می کند ؛ 📚همان مدرک ص127 ❔آیا براستی قلم تکلیف از بندگان برداشته می شود و بندگان آزاد هستند که هر بکنند یا رفع قلم اشاره به مطلب دیگری است ❗️ 👌این که بگوییم قلم تکلیف از بندگان برداشته می شوند و آنان در گناه کردن آزاد هستند ، تفسیری است که هیچ از حدیث مذکور نمی کند زیرا خلاف صریح آیات و روایات است . ❔چگونه می توان چنین تفسیری را قبول کرد در حالی که در همان روایت ، از روز نهم ربیع الاول به عنوان روز و از گناهان کبیره و و و بازگشت به خدا و یاد شده است . 📚همان مدرک 🔶تفسیر بهتر آن است که بگوییم بر اساس روایات ، خداوند به مومنین و شیعیان لطف کرده است و در صورت گناه کردن ، گناه آنان را تا هفت ساعت در پرونده عمل آنان نمی کند ، تا اگر توبه کنند ، گناه آنان را بیامرزد بدون آنکه پرونده آنان سیاه شود ، اما اگر توبه نکنند ، پس از گذشته هفت ساعت گناه آنان را ثبت می کند . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده مومن زمانی که گناه می کند ، خداوند به او هفت ساعت فرصت می دهد ، اگر استغفار کند ، چیزی از گناه برای او نمی نویسد ، اما اگر ساعات مذکور بگذرد و استغفار نکند ، گناهش برایش می شود » 📚الکافی ج2 ص437 👌بر اساس این روایت ، قلم از مومنین گناهکار به مدت هفت ساعت برداشته می شود و چیزی از گناهان آنها نوشته نمی شود تا توبه کنند . ❕اما در روز نهم ربیع الاول به واسطه آن روز ، قلم تا سه روز از بندگان برداشته می شود و گناهان آنها نوشته نمی شود و آنان تا سه روز فرصت توبه و بازگشت دارند ، اگر توبه کردند ، چیزی در پرونده آنها ثبت نمی شود و اگر توبه نکردند ، گناهان آنها ثبت می شود . 🔰برداشته شدن قلم برای هفت ساعت اختصاص به مومنین دارد و مدت آن هم محدود به چند ساعت است ، اما برداشته شدن قلم به خاطر نهم ربیع برای همه بندگان است و مدت آن هم تا سه روز می باشد . ❕با این تفسیر ، فراز مذکور به هیچ عنوان نباید قرینه ای بر روایت تلقی شود ، البته چنان که مراجع فرموده اند ، این که شیعیان در روز مذکور به مقدسات اهل سنت اهانت کنند ، به هیچ عنوان قابل قبول نمی باشد و این عمل بر خلاف سخنان خود اهل بیت است که دستور داده اند باید با اهل سنت خوب رفتار شود و به مقدسات آنها اهانت نشود. @roshangeran