🔷بارکُلا، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان گلوگاه در استان مازندران ایران.
🔶بارکُلا از جمله روستاهای قدیمی منطقه هزارجریب می باشد که قدمتی طولانی دارد .آثار کاروانسراها و آسیاب های آبی ، سفالها و اشیاء به دست آمده از حفاریها و قبرستانهای متروکه اطراف روستا نشانگر قدمت تاریخی تا حدود ۱۵۰۰ سال یا بیشتر را گواه است.
🔶 علت نامگذاری روستا بعلت تردد بار و کالاازاین مسیر و رفت و آمد ِکاروان ها از سمنان به مازندران می باشد
🔶بارکلا روستایی است کوهستانی واقع در دامنه رشته کوههای البرز شرقی که از نظر تقسیمات کشوری در آخرین نقطه مسکونی در شمال شرق حوزه استان مازندران ( دهستان توسکاچشمه ) شهرستان گلوگاه واقع شده است ، که از شمال به کردکوی ، از شمال شرق به گرگان ، از شمال غرب به بندرگز و گلوگاه و از جنوب به دامغان می رسد و با شهرهای کردکوی,بندرگز ، گلوگاه و دامغان ارتباط زمینی از طریق راه شوسه دارد و در واقع می توان گفت این روستا در مرز ۳ استان گلستان,مازندران و سمنان واقع شده است
لازم به ذکر است در منطقه هزارجریب این روستا به لحاظ کشاورزی و باغداری از فعالیت بیشتری برخوردار است.
🦋 https://Instagram.com/rostagard_vakili1🦋
تا خدا بوده و هست ، معلم بوده و هست و هر روز ، روز معلم هست . معلمی هنر است ، عشقی است آسمانی . . .😍❤️🌹❤️
روزت مبارک معلم مهربان 🙏
معلمان زحمتکش و مهربان کانال روزتان خجسته باد 🌺
💠 سفرنامه پژوهشگر و عکّاس هزارجریب
روستاگرد وکیلی
┏━━━━━🌼🌺🌸🌺🌼 ━━━━━┓
https://Instagram.com/rostagard_vakili1
┗━━━━━🌼🌺🌸🌺🌼 ━━━━━┛
🔷هیمــــه کشـــی
🔶هیمه کشی (جَرده کشی، کَتِل و کاتینگه کشی، تندیر تُ کشی) = جمع آوری هیزم های خشک از جنگل (خِراوه) و انتقال و حمل ِ آن به منزل (سِئرِه) جهت تامین ِ سوختِ بخاری و اجاق و تنور و حمام خزانه ای و عمومی یا جهتِ انباشته کردن و ذخیره در گوشه ای از حیاط (هیمه کوت دِرِست کانِنه) برای مصرف در دراز مدت یا در شرایط سرد سال یعنی زمستان .
🔶 مردهای هزارجریبی از طریق دوش یا پشت (کول) یا به کمک اسب و الاغ یا از طریق تراکتور و تیلر ، و زن های هزارجریبی از طریق سر هیزم کشی می کردند هیزم را از جای دور داخل جنگل فراهم و در منزل مورد استفاده قرار می دادند. کار هیزم کشی بارها توسط افراد خانواده تکرار می شد چون تامین سوخت و گرمای منزل متّکی به چوب های خشک بود .
🔶مردهای هزارجریبی یا تبرستانی، کارِ هیمه کشی و کَتِل و کانده و کاتینگه کشی ره دوش یا کول جِه کانِنه یا با اسب و خر هیمه یُرنِنه . این کارِ مردِ سِئرِه یعنی پییِر و ریکا وچه ها بیئِه یا یِتا نفر از مردم که وِنِه شغل هیمه کشی ( هیزم کشی) بییِه کارده.
🔶بانوهای هزارجریبی ِ مازِندِرُون چند نفری هیمه وِسِّه خِراوه شینه . جَرده، جیک جَرده ، تَندیر تُ ( شاخه های نازک و خشک کف جنگل) ره جمع کاردِنه سَرکاتی جِه سَر گِتِنه هِدیِ سَر دانه هیمه یُوردِنه . اینتا هیمه زود استفاده بیئِه ، اَیّ دِواره وِسِّه هیمه بیُورِن.
🔶بعضی وَختا پرچیم قدیمی که لِه شیئِه یا خال پشته و چرده هایی که دام و گوسفند خاردِنه و خاشک بیئِه به جای هیمه استفاده بیئِه .
هزارجریب ِ مَردِم ،هَمِشِک با دَره و تُور صَحرا شینه دست خالی بر نَگِردینه اِتّا کشه هیمه ره مَل جِه وِندینه سِئرِه یُوردِنه. اَگه رَسِن یا مَل که هیمه پِشته ره وِندِستِنه شُل بیوّو ، کَل پیچ جِه پیچ زُونه مَکِّم کاردِنه .
🔶اَمِه هِمسایه (حَوّا خاله) خاشِ وَچه ره دوش سَری دَوِسته تنهایی هیمه وِسِّه بُورده ویئِه . هیمه ره جمع هِکارده سَر هایته سِئرِه بیُورده ، بعد سرساب بونه وِنه وَچه وِنِه دوش یا کول دَنیئِه ، اَیّ دِواره شونه خِراوه همون جه خاشِ وَچه ره بِنه پیدا کانده .
🔶بانوهای هزارجریبی اگه تنهایی هیمه وِسِّه شینه به زور و ذِلِّت هیمه ره سَر گِتِنه.
┏━━━━━🌼🌺🌸🌺🌼 ━━━━━┓
https://Instagram.com/rostagard_vakili1
┗━━━━━🌼🌺🌸🌺🌼 ━━━━━┛
🔷واژگان و اصطلاحات و فعل های زبان تبری مربوط به 《 کَشی ، بَکشیئِن 》 بر اساس گویش و لهجه هزارجریب شرقیِ مازندران(قسمت اول )
🔶هیمه کشی (جَرده کشی، کَتِل و کاتینگه کشی، تندیر تُ کشی) = جمع آوری هیزم های خشک از جنگل (خِراوه) و انتقال و حمل ِ آن به منزل (سِئرِه) جهت تامین ِ سوختِ بخاری و اجاق و تنور و حمام خزانه ای و عمومی یا جهتِ انباشته کردن و ذخیره در گوشه ای از حیاط (هیمه کوت دِرِست کانِنه) برای مصرف در دراز مدت یا در شرایط سرد سال یعنی زمستان . مردهای هزارجریبی از طریق دوش یا پشت (کول) یا به کمک اسب و الاغ یا از طریق تراکتور و تیلر ، و زن های هزارجریبی از طریق سر هیزم کشی می کردند هیزم را از جای دور داخل جنگل فراهم و در منزل مورد استفاده قرار می دادند. کار هیزم کشی بارها توسط افراد خانواده تکرار می شد چون تامین سوخت و گرمای منزل متّکی به چوب های خشک بود .
مردهای هزارجریبی یا تبرستانی، کارِ هیمه کشی و کَتِل و کانده و کاتینگه کشی ره با دوش یا کول کانِنه یا با اسب و خر هیمه یُرنِنه . این کارِ مردِ سِئرِه یعنی پییِر و ریکا وچه ها بیئِه یا یِتا نفر از مردم که وِنِه شغل هیمه کشی ( هیزم کشی) بییِه کارده.
بانوهای هزارجریبی ِ مازِندِرُون چند نفری هیمه وِسِّه خِراوه شینه . جَرده، جیک جَرده ، تَندیر تُ ( شاخه های نازک و خشک کف جنگل) ره جمع کاردِنه با سَرکاتی سَر گِتِنه هِدیِ سَر دانه هیمه یُوردِنه . اینتا هیمه زود استفاده بیئِه ، اَیّ دِواره وِسِّه هیمه بیُورِن.
بعضی وَختا پرچیم قدیمی که لِه شیئِه یا خال پشته و چرده هایی که دام و گوسفند خاردِنه و خاشک بیئِه به جای هیمه استفاده بیئِه .
هزارجریب ِ مَردِم ،هَمِشِک با دَره و تُور صَحرا شینه دست خالی بر نَگِردینه اِتّا کشه هیمه ره مَل جِه وِندینه سِئرِه یُوردِنه.
🔶پَه و اِجار کشی = مردهای هزارجریبی یا تبرستانی با بریدنِ شاخه های تقریباً کلفت ِ درختان تیرها و پایه های پرچین(پَه ، پَهَ) و با بریدن و کوتاه کردنِ شاخه های نازک و بلند درختان که حاوی برگ و سرشاخه های ریز می باشد اِجار را فراهم می کنند و با قرار دادن و بافتنِ شاخه های اِجار بینِ تیر و پایه هایی که در زمین فرو رفته است حصار ِ پرچین ( پرچیم )،دور حیاط منزل یا اطراف زمین یا باغچه (لَته و لِتکا) یا اطراف ِ استراحتگاه و خوابگاه دام(چَفت و پَر ، بِنه سَر یا گالِش منزل) درست می کنند. ( مردهای تبرستانی هیچ وقت درختان را از ریشه قطع نمی کنند آنها هنگام هَرَس و کوتاه کردنِ درخت ،مقداری شاخه سرسبز در نوک درخت ، برای زنده ماندن ِ درخت باقی می گذارند.آنها با توجه به مقدار نیازشان از شاخه درختان استفاده می کنند)
🔶عَلِف کشی = یعنی چیدن و جمع آوری علف در سر زمین یا چراگاه و انتقال و حمل آن به منزل جهت خشک و ذخیره کردن یا استفاده برای خوراک دام اهلی در همان روز . حمل و آوردن ِ علف یا از طریق سرِ بانوان هزارجریبی یا از طریقِ پشت و دوشِ مردان تنومند هزارجریبی یا با بارگیری روی اسب و الاغ انجام می شود . البته امروزه از تراکتور و تیلِر نیز برای انتقال علف استفاده می شود
🔶کَرکشی = حمل و بردنِ دسته های محصول درو شده ِ غلّات گندم و جو به خرمنگاه یا کروچ و سنگ کروچ جهت خرمنکوبی ( جداسازی بذر از ساقه ) یا ساختن ِ سازه های بِنه کوپا یا کوپا تِلار ، بامبار (تا دور از دسترس و آسیب حیوانات و پرندگان وحشی دور بماند).
🔶کَه و کَمِل کشی = حمل و انتقال کاه و ساقه های خشک ِ گندم و جو از خرمنگاه(خَرمِن سَر) به بامِ طویله (کالُم بُوم) یا محل نگهداری دام یا جهت ذخیره برای استفاده و تغذیه دام در آینده.
حمل و انتقال کاه و ساقه های خشک ِ برنج و گُرس ( ارزن) به محل نگهداری دام
🔶پَلوِر و پَردی کشی= یعنی انتقال و جا به جاییِ الوار و تخته از داخل جنگل به کمک قاطر و اسب به داخل روستای هزارجریب می باشد این شغل به عهده چاربیدار یا چارویدار می باشد
🔶کَشیُ و باربند = کَشی ،تسمه و نوار پهنی که بار را روی پالان ِ اسب،محکم نگه می دارد همراه باربند استفاده می شود کشی توسط بافندگان چاله کار با پشم بافته می شود.
🔶پِشت کشی، پشت کشی هِکاردِن= از کسی پشتیبانی و حمایت و دفاع کردن
🔶مِنِّت کشی ، مِنِّت کشی هِکاردِن = التماس و اصرار کردن جهت گرفتنِ رضایت از کسی در جهت پیشبرد اهداف و کار ضروریِ خویش . با اصرار و التماس ، کمک ِ دیگری را شامل حال خویش کردن
🔶سَرکَشی هِکاردِن=بازدید کردن ،نگاه کردن،مراقبت و مواظبت کردن (سرساب بَویئِن). هزارجریب ِ مردِم خاشِ زراعت ره شُو و روز سرکشی کانِنه تا درو هِکانِن.
🔶چیندکا چینکا کشی ، چیندکا بکشیئِن = جوجه کشی با نشاندنِ مرغ کرچ روی تخم مرغ محلّی
🔶وَچه کشی ، وَچه بَکشیئِن= جوجه آوردن پرندگان
🔶کاته کشی ، کاته بَکشیئِن هِکاردِن= بچه و توله به دنیا آوردنِ و زاییدنِ جانوران
🔷واژگان و اصطلاحات و فعل های زبان تبری مربوط به 《 کَشی ، بَکشیئِن 》 بر اساس گویش و لهجه هزارجریب شرقیِ مازندران (قسمت دوم)
🔶چِلّهکشی= آماده سازی نخ های دار یا زمینه کار( رشته نخ های عمودی ِ تار) برای بافتن چادر شب ، چادر چهارخانه ای کمر پیچ بانوان هزارجریبی (چادرشُو ) یا برایِ بافت با عرض کم مانند تَنگ و باربند و کشی و دست بِلار اسب ، در کارگاه بافندگیِ چاله کار یا کِرچال به کمک تُونه وافه می باشد .
تار = الیاف نخی طولانی که چِلّه کار یا زمینه کار را روی کِرچال یا چاله کار تشکیل میدهد
پود = الیاف نخی که به دور ماسوره پیچیده شده است
🔶اُ کشی =آوردن و حمل و جابجایی ِ آب از سرچشمه از طریق ظرف ( کِلا ، گادوش ، کوزه ) به منزل . قدیم گادِر که اُ لوله کشی نَویئِه زن های هزارجریبی مجبور بینه با کِلا و گادوش و شِردُون ، نُ سَر یا چشمه سَر جِه اُ بَکِشِن سِئرِه بِیُورِن.
🔶اُ کشی ، اُ بَکشیئِن = آب کشی کردن ، با آب خالی چیزی یا ظرفی را شستن
🔶گوش کَشی=استراق سمع، گوش سپردن و گوش دادنِ پنهانی و دزدانه از گفتگوی دیگران
🔶کار کشی ، رِم کشی ، کار بَکشیئِن ، رِم بَکشیئِن = به کار گرفتنِ بی قاعده یِ افراد یا وسایل ، کار کشیدن بیش از حد و بدون ملاحظه. کار کشیدنِ حریصانه از کسی، بیگاری کشیدن
کارکش = طناب و ریسمان خیلی کلفت و ضخیم از جنس الیاف کنف به عنوان نگهدارنده یِ دار یا زمینه کار در چاله کار استفاده می شود یا دو یا سه تا از این طناب را به شاخ گاو نر محلّی (جُونکا جُوندِکا) می بندند تا گاو نر را به مکان دیگری انتقال دهند بدین طریق از آسیب شاخ ِ گاو نر در امان می مانند.
🔶جناق کشی ،جِناق بِشکِنیئِن=شکستن ِ جناق ِ سینه مرغ (مرغی که لای برنج بریانی گذاشته شد، نه مرغ زنده!)از طریق ِ انگشت کوچک دو نفر.نوعی سرگرمی و بازی برای تمرین تمرکز در هزارجریب مازندران.
🔶 چَنه کشی ،چَنه بَکشیئِن ،چَنه کَشِئنه ، کِتار کَشِنه = چانه زدن،زیاد حرف زدن، هنگام معامله زیاد کاربرد داره خریدار چانه می زند تا تخفیف بگیرد (اَندِه چَنه بَزُمه تا دِتا پَرکاله لا و ظرف بَخریمه :اونقدر چانه زدم التماس کردم تا دو تا لباس و ظرف خریدم )، گاهی به معنای زبان درازی کردن می باشد گستاخی و بی ادبی کردن،سر به سر کسی گذاشتن ، عصبانی کردن کسی( هِرست بُر چَنه نَکِش مِن اعصاب نِدارمه اَ !)(چَنه کشیئِه چَنه کشی کارده دِتا وِره تُش هِدامه بَزُومه)
🔶خطِ گارُو کشی = خط و نشان کشیدن ، تهدید کردن . آشکار کردنِ خشم و انتقام ِ کسی بطور لفظی نسبت به دیگری .
آن شخص عصبانی در حال کشیدن نقشه ی تلافی جویانه است تا ضرری به دیگری برساند.
نوعی ترفند برای ایجاد ترس در دل طرف مقابل است، در واقع با استفاده از این اصطلاح به شخص مورد نظر می فهماند که به دنبال تلافی هست و او باید منتظر عواقب کار های خود باشد
بیش تر اوقات خط و نشان کشیدن در حد حرف باقی می ماند اما متاسفانه گاهی نیز این خط و نشان کشیدن ها به مرحله ی عمل رسیده و عواقب جبران ناپذیری را برای شخص به بار می آورد،
🔶پیش کشی ،پیش بَکشییِن ، پیش کش = سر صحبت راجع به موضوعی را باز کردن یا پرس و جو و پرسیدن و سوال راجع به موضوعی را شروع کردن با اهداف پنهانی برای متوجه شدن ِ اصل و حقیقت آن ماجرا( خواستگاری ِ حرف ره پیش بَکشیئِه خاسته هالی بَواشه مِن خاشِ ریکا وِسِّه کاجه زن رج هِکاردِمه . چیزی را به طرف و نزد خویش کشیدن و قرار دادن. هدیه دادن(اسب ِ پیش کش هِدائه ِ دَندُون ره نِشمارِنه) . بخشیدن (این دَفه تِه ره پیش کش ! دیگه مِه سر کالاه نِئِل)
🔶ماله کشی = مالیدن گل و کاهگِل روی دیوار توسط بنّاء به کمک تخته ماله
🔶وَرکشی بَرکشی ، وَر بَکشیئِن = کنار گذاشتن و برداشتن و ذخیره کردن یا کم کردنِ چیزی به نفع خویشتن ( دزدیدن قاپیدن)
┏━━━🌺🍃💐🍃🌼━━━┓
@rostagard_vakili
┗━━━🌺🍃💐🍃🌼━━━┛
معلم روز مِوارِکا🌹🌹
خانِم دبیر و آقا دبیر شمه خِلمِت هِم سِلام دارمی🌺 ، خِلمِتِ مدیرونِ کانالهای تِلگروم ، استادون ، شاعِرون قَلِم بِدستون، همه تایی شِما ره هِم موارِکا 🍃
چنده این و اونِ ارمونه شه دوش دَوِسِّنی تا که، شو و روز شه دونایی و سِواد ره تیم و تال واری اینجه و اونجه بشندین که تا اتا شَمعی روشنی بوئه شِمه دسِ جا سوسو بزنه و شمه دِل خِشی بوئه 🍃اِساره و ماه هّسّه نی همه ی دل و خنه نیشتِنی، گَتِ لمپانی که اون کورِ رایِ سّه، را ره نِمِنی ، همین وِسّه وختی شه دلِ گَپِ مازرونی و شعر تبری ره
رایی کِنی تا شمه سِواد و شمه گَپ اَتّا نفرِ جا بَرِسّه ، اون وَخت چنده شِمه وِسّه مِزه کِنده خِشال و سَوِک بونی🍃 ، مون گَندِمِ تیمی که
شَندِنّی که اَد دونه وه ، صَد دونه بونه اره، چه خِشه ، این جِوونه ها که شمه دامنِ جا سوز بونه
همیشِکِ خِدا سَوز و سر زنده بمونده همه جا جایِ مازرون و ایرون ره بیره و سونِ اِفتاب، سو هاده و ونه مِربونی و خِشی شمه شهر و روستا ره اسبه وشکویِ جور چادر بزنه و شمه دوش نشین و شمه دِلِ سر بِنِک بَیره،
همه تایی ممنون ، خِدا قووت، شِمه گِمون خِش و تن سالم
قَلِم نویسا
#خِدا شِمه پشتِ و پنا 💕💕
# ته جا، سی یو دِ حَرفه بَیتِمه یاد،
هِــدایی یاد و، نَـزوئی مره داد، معلم🥀
اّمونت ره که تا بِشتـــی مِنه دوش،
وِرِم دومــبه که نَنه وِ فِــراموش، معلِم🥀
مه گوشِ تِک دره، بابا که نان داد ،
خَوِر دارمه بِبا، نونِسّه جان داد، معلِم🥀
ته ناشتی داشتی یه فدا بَئووِم
ته غَمّه من نَوینِم ،جان ته فِـدا، معلِم
مریضی و نِخاری، بَوّه فِنا،
دَرِ مَدِسّــــــه هَمیشِک بــــوئه وا، معلِم🥀
مه دل ته دَرس و ته گَپِ سّه تنگا
نَنیشه خاک و خِل مه کیفِ بالا، معلِم🥀
خَــــله سال، بِـمو بوردا، یاد نَشونا
گتِ دِین، مِنــــه گردن بَـــمونِسّا، معلِم🥀
هَنــــــو شه ارمــــــونِ جا نَرِسیما
ته دَس و لینگه خارِک خِش نَچیما، معلِم🥀
🌺
✍️#خانلری المشیری*مدد*
47.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مجوعه_مستندهای_روستاگرد_وکیلی
🔶 مستند کوتاه
🔷 موضوع مستند : برداشت "آفتابگردان"
🔸تهیه شده در: استودیو ستاره " ابوالفضل وکیلی "
🔹سال تولید : ۱۳۹۹
🔸️روستای استارم
تقدیم به شما همراهان عزیز و همیشگی روستاگرد وکیلی❤️
سلام مه خاخرون وبرارون🖐
🦋شمِه صواحی بخیر و خِشی
خار تن دارین🌷 شمِه خِنابِدون
📆 ام روزپنشمه......
▫️ ۹دیما ماه سال ۱۵۳۵ تبری
▫️۱۳اردیبهشت ماه۱۴۰۳ شمسی 📸 روح همه پدران ومادران آسمانی شاد
📸 پژوهشگر و مستندساز و عکّاس روستاگرد وکیلی
┏━━━━━🌼🌺🌸🌺🌼 ━━━━━┓
https://Instagram.com/rostagard_vakili1
┗━━━━━🌼🌺🌸🌺🌼 ━━━━━┛