eitaa logo
پایگاه خبری بشیران حماسه
228 دنبال‌کننده
9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
225 فایل
فرهنگی ،ارزشی،تحلیلی وخبری شهدای بشیران حماسه
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 از این صلح تا آن صلح 🔹 درباره پیروی از اکثریت 🔸 آقای رئیس جمهور در اظهارنظری که با واکنش های بسیاری مواجه شد اظهار داشت امام حسن چون اکثریت جامعه خواستند صلح کردند. ✅ برداشت غالب مخاطبین از سخنان رئیس جمهور تعریض بر مذاکره بود هرچند صراحت نداشت. 🔹 از فرامتن عبور کنیم. سخنان رئیس جمهور متاسفانه تناقض آمیز است و احتمالا فردا تعبیر دیگری دارند. شاید هم متناسب با واکنش ها توضیح جدیدی داشته باشند. مهمتر اینکه اکثریت که هیچ، بعید است اقلیت دلسوزی باشند که از مذاکره با اوباش حاکم بر آمریکا دفاع کنند. با این حال اصل کلام قابل تحلیل است. 🔸 نقطه کانونی این سخنان در صلح و جنگ نیست. اصل مساله در نحوه مواجهه امام با خواست اکثریت است. سوال اینست: " امام جامعه چه میزان با خواست اکثریت همراهی می کنند؟ مثلا آیا ممکن است در شرایط جنگی تن به صلح دهند؟" ✅ پاسخ به این گزاره مثبت است. امام حسن به خواست اکثریت جامعه تن دادند. امیرالمومنین وقتی با خواست 20 هزار جاهل آنهم شمشمیر بدست در سپاهش مواجه شدند به حکمیت تن دادند. رهبرانقلاب نیز با اینکه فرمودند به مذاکره خوش بین نیستم اما با خواست جامعه برای مذاکره همراهی کردند. پس اصل حرف درست است. اما یک اختلاف ظریف در "همراهی مدبرانه" با "پیروی پوپولیستی" وجود دارد. 🔹 یک پدر وقتی با اشتباه فرزندش مواجه شود ممکن است موقتا با او همراهی کند. این تدبیر خودش تعلیم است. به سخن دیگر مدارای مرشد گونه با خطای فرزند در نهایت به رشد او منجر می شود. به همین جهت رهبرانقلاب ماجرای مذاکره با آمریکا را نرمش قهرمانانه دانستند و همین نرمش را هم مبارزه تلقی کردند. رهبری در ماجرای صلح امام حسن فرمودند حضرت با صلح تنها سبک مبارزه را تغییر دادند. 🔸 با این توضیح بین کسی که پوپولیستی پشت سر مردم حرکت می کند و با هرهری مذهبی و تذبذب اعتقادی، اباحه گری سیاسی را ترویج می کند، با امام و رهبری که مرشد گونه و معلم وار با جامعه مدارا می کند تا مردم تجربه کنند و آگاهانه تصمیم بگیرند، تفاوت است. 💢 گرچه ظاهر "صلح عافیت اندیشانه" با "صلح قهرمانانه" یکی است، اما از اولی کرنش مقابل اهریمن و استیصال سیاسی و دویدن به آغوش دشمن در می آید و از دومی تنها مبارزه و استقامت. 🚨 🆔 @Roshangari_basirat http://eitaa.com/joinchat/2427518998C64cc7dd436
Imam Hassan.mp3
17.63M
❌🎧 انقلاب به چه درد خورد؟ چی شد اون وعده آب و برق مجانی؟ این همه جنگیدیم چی گیرمون اومد؟ مردم دچار تردید شدند.. تردید نسبت به رهبری ایجاد شد از اول اشتباه رفتیم! ✖️تحلیلی کلان از دوران امام حسن مجتبی (ع) که لازم است همه بدانند. 🎙حجت الاسلام امینی خواه 🚨 🆔 @Roshangari_basirat http://eitaa.com/joinchat/2427518998C64cc7dd436
یادداشت دکتر جوانی در مورد سخنان اخیر رئیس جمهور.docx
18.5K
⁉️آقای روحانی مردم وفادار را به بی وفایی متهم نکنید. ✍یادداشت دکتر جوانی در مورد سخنان روحانی درباره صلح امام حسن مجتبی علیه السلام ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود  سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
صدای انقلاب ۱81.mp3
5.85M
🔰 صوتی/ ✅ موضوع: آیا استیضاح رئیس جمهور در این مقطع گره گشاست یا بر گره های کشور می افزاید؟ 🎧 سردار یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه در این خصوص پاسخ می دهد 🆔https://sapp.ir/meyar.pb 🆔eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
💠شهید امر به معروف 💠 💢باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. 💢اگر نکردید، خدا و فاسدها و وابسته‌ها را بر شما مسلّط می‌کند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از بیداری ملت
🔺برخی از روزنامه‌های در اقدامی هماهنگ اقدام به انتشار مقاله‌ای درخصوص رشد جمعیت اهل سنت ایران کرده و اذعان داشتند: «شیعیان دریافته‌اند که اگر اقدام به تولید نسل نکنند، تا ۳۰سال آینده جمعیت غالب ایران از اهل سنت است. آمارهای خوبی به‌دست ما رسیده و توقع داریم شیعیان به زودی سرنگون شده و ایران دوباره کشور اهل سنت شود.» پ.ن: ، دشمنان ما را برای رسیدن به اهداف استراتژیک تاریخی شان امیدوار کرده! @bidariymelat
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا بعد از شهادتشان صحبت میکنند! با مردم حرف میزنند! اما ما گوشمان سنگین است! ❌ اگر پیام شهدا به ما برسد ..!☝️ 🎙رهبر معظم انقلاب 📽 #نماهنگ «پیامی دارم» #نشر_دهید 🏴 @Roshangari_ir 🅾️ Instagram.com/roshangari
هدایت شده از روشنگری
✖️وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید: 🔻به مردم بگویید امام زمان پشتوانه‌ی این است. ▫️بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود: ✍️ من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود. و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. 👈 به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. ▫️بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. 👤 راوی: 📚خاطرات ماندگار، ص ۱۹۲ 🏴 @Roshangari_ir 🅾️ Instagram.com/roshangari
هدایت شده از روشنگری
⛔️ چالش مومو چیست؟ ❌ این کلیپ را پخش کنید و والدین را از این خطر آگاه کنید❌ این فیلم رو از دست ندید👇👇 https://www.roshangari.ir/video/64931
هدایت شده از سراج اندیشه
💠تاثیر لقمه حرام بر افکار و مواضع ✍️در زمان متوكل عباسي، يك عالم مقدس به نام "شريك"، با دربار ارتباط پيدا كرد. متوكل از او تقاضا كرد كه قاضي القضات شود. او با كمال شهامت گفت: دستگاه تو ظلم است و آن رياست را نپذيرفت. گفت: لااقل معلم فرزندانم باش. گفت: آن هم اعانت به ظلم است و نمي پذيرم. متوكل گفت: پس شام ميهمان ما باش . شريك كه بهانه اي براي مخالفت نداشت، شام سلطنتي را خورد و به خانه رفت. وقتي به خانه رفت، افكار انحرافي در اثر خوردن مال حرام، در او رخنه كرد . ... فكر و توجيه شيطاني به سراغ او آمد. گفت: اگر من مقام قضاوت را بپذيرم ، مي توانم از اين طريق، خدمتي به خلق خدا بكنم. وسوسه شيطان او را فراگرفت و رياست قوه قضائيه حكومت متوكل را در نظر او امري مقدس جلوه داد. سپس با خود گفت: اگر من بتوانم فرزندان متوكل را تربيت كنم، ارزشمند است و چرا اين امر مقدس را نپذيرم؟ از شب تا صبح افكار شيطاني را مرور مي كرد و صبح روز بعد به نزد متوكل رفت و هر دو سمت را قبول كرد. 🔸فرازی از سخنان استاد شیخ حسین مظاهری ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
هدایت شده از سراج اندیشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نه آمریکا و نه بزرگتر از آمریکا قادر نیستند بر دنیای اسلام امروز، حادثه صلح امام حسن رو تحمیل کنند ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
هدایت شده از سراج اندیشه
💠اگر نبود در ادعیه الا دعای مناجات شعبانیه، کافی بود برای اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایی که این دعا را انشاء کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان (نوشته اند) یا خودشان می گویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفای اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایی که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کرده اند. 🔸صحیفه امام ، ج 13ص32 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
هدایت شده از سراج اندیشه
🌹بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ظاهرشان را شبیه شهدا کنند، کار تمام است! نه! باید مانند شهدا زندگی کرد... 🔸شهید ابراهیم همت ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
✍۵ ویژگی برجسته از شخصیت «حاج قاسم سلیمانی» ❣️اول اینکه سردار سلیمانی، انسانی از دنیا بریده و آخرت گرا بود. حضور پیوسته و مداوم او در میدان جهاد و شهادت حاکی از این است که وی از دنیا دل کنده بود و تعلقی به دنیا و آنچه در آن وجود دارد، نداشت و خود را برای حضور در محضر پروردگار از طریق شهادت آماده کرده بود. ❣️دوم اینکه فردی خدامحور و مخلص بود. اخلاص و صداقت از جمله اکسیرهای این عالم است که هرکس هر مقداری بدست آورد به همان اندازه در این عالم بزرگ می‌شود. ❣️سوم اینکه حاج قاسم سلیمانی روحیه فداکاری، ایثار و گذشت داشت و مجاهدی فداکار بود که قلبش مالامال از عشق و محبت به مؤمنان و مستضعفان بود. او همه زندگی خود را وقف عیال الله یعنی مردم کرده بود. ❣️چهارم اینکه شجاعت و بی باکی سردار سلیمانی در برابر قدرت‌های عالم و هوس بازان عالم یکی دیگر از علت‌های علاقه مردم به وی است. حاج قاسم وقتی وارد میدان نبرد با استکبار و دشمن می‌شد، ذره‌ای ترس به خود راه نمی‌داد. ❣️پنجم اینکه شخصیتی بود که در جایگاه بالای مدیریتی در مسائل نظامی کشور قرار گرفته بود، بدون اینکه کوچک‌ترین فکری برای بهره‌برداری خود و خانواده‌اش داشته باشد. کمتر مدیر ارشدی پیدا می‌شود که در عرصه مدیریتی با همه مردم همانگونه رفتار کند که با نزدیکان و خویشاوندان خود رفتار می‌کند. حاج قاسم چنین انسانی بود. او هرگز از موقعیت اجتماعی خود برای منفعت شخصی استفاده نکرد و زندگی ساده را بر اشرافی‌گری و رانت‌خواری ترجیح داد. ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
✍ نقل مستقیم خاطره‌ای از حاج قاسم سلیمانی: یک بار از ماموریت برمی‌گشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد. به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟ باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خاله‌ی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم. جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکاره‌ایم شما می‌خواهی مرا رنگ کنی؟ خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی! گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم. سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم: چرا سکوت کردی؟ حرفی نزد. گفتم: زندگی‌ت چطوره؟ با گرانی چه می‌کنی؟ چه مشکلی داری؟ جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌼نماز شبش هیچ وقت ترک نمی‌شد ✍هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شب‌های او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود. من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزل‌شان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشک‌ها و صدای ناله‌های او برای نماز بیدار می‌شدم. 🎙راوی سردار معروفی ☫ @sephbod_soleymani
📝روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم 🔺پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ✍ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. 📚راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
 ✍خاطره سردار فلاح‌زاده: یکی از روزهای آبان وسط آن درگیری‌های شدید بودیم. صبح زود شهید پورجعفری (این همراه همیشگی و همراز حاج قاسم) تماس گرفت که «ابوباقر کجایی؟» گفتم «نزدیک مقرم»، گفت «زود بیا اینجا» سریعتر رفتم، دیدم حاج حسین جلو در حیاط ایستاده جلو رفتم، گفت «ابوباقر پدر حاجی مرحوم شده!» گفتم «حاجی شنیده اند؟» گفت «آره»، دیدم حاجی در ایوان، مقر ایستاده‏ اند، به محض دیدن حاجی زدم زیر گریه، حاجی هم گریه‌ کرد، بغلش کردم، گفتم «داغ پدر سخته»، پس از گریه گفتند «من دارم میرم تشییع جنازه بابام ولی هیچ کس نباید خبردار بشود، عملیات لطمه می‌بیند»، حاجی رفت و کمتر از یک هفته که شد برگشت به میدان جنگ! حاجی همان عصری که برگشت جلسه گذاشت و گفت ادامه عملیات را همین فردا صبح هنگام سحر باید انجام بدهیم. یگان ها همه آماده بودند و این عملیات تا ۳۰ آبان ادامه داشت که خداوند بزرگ نصرت و پیروزی را نصیب رزمندگان کرد و ابوکمال آخرین پایتخت و دژ داعش به فرماندهی شهید قهرمان و سردار دلها حاج قاسم عزیز و به دست رزمندگان اسلام فتح شد. ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌼چاشنی بیادماندنی یک دیدار ✍روایتی از عیادت سردارسلیمانی از جانباز اعصاب و روان! حدوداً 15 سال پیش بود که یکی از جانبازان اعصاب و روان کرمان خیلی بدحال شد. به‌واسطه‌ی یکی از دوستان رسانه‌ای از ماجرا باخبر شدیم و در بیمارستان حضرت فاطمه سلام الله علیها به دیدنش رفتیم. همسرش گفت: پزشکان امیدی به ما نمی‎دهند، می‌خواهم او را به تهران ببرم.شماره همراه سردار حاج قاسم سلیمانی را از ما گرفت و قرار شد با ایشان هماهنگ کند که جانباز عزیز را برای مداوا به تهران ببرند. سردار حاج قاسم سلیمانی به همسر جانباز گفته بود با مدیریت فلان بیمارستان در تهران صحبت می‌کنم که ایشان را آن‌جا ببرید بستری کنید. پس از مدتی جویای حال جانباز شدم که خانمش گفت: رفتیم تهران و برگشتیم و حال همسرم خیلی بهتر است ولی دلش می‌خواهد حاج قاسم را ببیند.  البته بهبودی حال این جانباز که به معجزه و عنایت اولیاءالله شباهت داشت، ماجرای مفصل دیگری است که در این فرصت به آن نمی‌پردازیم.  به حاجی زنگ زدم و گفتم جانباز عزیزمان آقای یزدان‌پناه خیلی دلشان می‌خواهد شما را ببینند. با تعجب گفت: مگر خوب شده؟ آخه من با دکترش صحبت کردم، امیدی به ماندنش نداشته! به هر حال خوشحال شد و گفت: من چهارشنبه میام کرمان قراری بگذار به دیدنشان برویم.  چهارشنبه ساعت 5 بعدازظهر طبق قرار رفتیم منزل جانباز عزیز. ایشان تا حاجی را دید با خنده و ذوق، نیم‌خیز شد و گفت: خانم بیا ببین کی اومده... تمام نیم ساعتی که آن‌جا بودیم، حاجی صمیمانه با این جانباز خوش‌وبش کرد و دم‌گوش هم گفتند و خندیدند.  هنگام خداحافظی به دختر و پسر این خانواده‌ی عزیز دو سکه هدیه دادند.روزی که با سردار سلیمانی برای هماهنگی جهت عیادت از جانباز تماس گرفتم از ایشان درخواست کردم وقتی آمدند کرمان یک یادگاری هم برای من بیاورند... وقتی آمدند و رفتیم سر قرار، ما تازه رسیدیم در خانه جانباز که سردار هم با یک نفر دیگر آمد؛ قبل از آنکه زنگ در خانه را بزنیم سردار دست بردند در جیب شان و یک انگشتری را درآوردند و گفتند این در عملیات های دوران دفاع مقدس دستم بوده است. ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299