eitaa logo
رسانه روح الله ▶️
144 دنبال‌کننده
65 عکس
50 ویدیو
1 فایل
اگر حرفم دلنشین است غریبه نیستم من تو ام «سید روح الله موسوی» دانش آموخته حوزه علمیهٔ قم دکترای فلسفه دانشگاه تهران مدرس دانشگاه، محقق و مؤلف دین، فلسفه، هنر و رسانه ارتباط با مدیر: @Rahro_Kherad
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکمله و نکتهٔ زیبای استاد عزیزم جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر امیر جوان آراسته بر مطلب «صلوات» 💥آموزه معاد هم به راحتی می تواند از ذکر صلوات دریافت گردد. رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
🌸📖اساتید قرآن من📖🌸 ماه رمضان، ماه بهار قرآن است و بسیار بجا می‌باشد تا در این ماه از کسانی که دست ما را گرفتند و به بوستان همیشه بهار قرآن آوردند تجلیل نماییم و قدردان آنها باشیم. سعی می کنم به مرور به نوبه خودم به این مهم بپردازم🌸 رسانه روح الله @rouhollah_media
🌸📖اساتید قرآن من📖🌸 سرکار خانم «راضیه راستگو» خواهر ارجمند شهید علی اصغر راستگو، اولین معلم قرآن بنده بودند که بعد از اول دبستان و ضمن کلاسهای تابستانی، در تکیه حسینی روستای ما آموزش روخوانی قرآن می دادند. آن زمان کلاسهای قرآن بسیار پرجمعیت بود و بعضی بچه‌ها واقعا شلوغ بودند و اذیت می کردند. اما کاملا متانت و صبر و مهربانی خانم راستگو را در اداره کلاس به یاد دارم. سرکار خانم راستگو! هرجا هستید دعا می کنم در سایه‌سار برکت و رحمت قرآن باشید و همواره از زلال عافیت بنوشید و جرعه نوش کوثر باشید و خداوند بهترین جزای خیر را به شما به خاطر آموزش قرآن و ادب آن عطا فرماید. سید روح‌الله موسوی رسانه روح الله @rouhollah_media
🌸📖اساتید قرآن من📖🌸 یکی از اساتید عزیزی که در زمینه روان‌خوانی قرآن و قواعد آن حق بزرگی بر من دارند برادر بزرگوارم جناب استاد سید رضا موسوی هستند که بنده طی دو دوره تابستانی سالهای سوم و چهارم دبستان از محضرشان کسب فیض کرده‌ام. کلاسهای ایشان در مسجد حضرت زهرا (س) محل خودمان که محیط بسیار تمیز، باصفا و دلبازی بود برگزار می‌شد. از امتیازات کلاسهای ایشان، مدیریت قوی و نافذ و تسلط بر کلاس، تأکید بر جذابیت آموزش، خلاقیت در ارائه قواعد بصورت آهنگین و سرود، تنوع و مفرح بودن کلاسها و همراهی آن با اردو و ورزش به گونه‌ای که زیباترین خاطرات را برایمان رقم زد و ارتباط با نهادهای رسمی (امورتربیتی آموزش و پرورش) برای بهره‌گیری از ظرفیتها و حمایت‌های لوجیستیکی برای برگزاری دوره و از همه مهمتر اخلاق زیبا و صمیمیت در عین جدیت ایشان بود (یادم هست یک بار من و برادر دیگرم را آنچنان به طور ویژه‌ای توبیخ کردند که دیگه بقیه حساب کار دستشون اومد😁) و تمامی این عوامل باعث شده بود که کلاسهای ایشان جذاب و پرجمعیت باشد. مهارت و موفقیت ایشان در تدریس روانخوانی قرآن باعث شد که در دوره سربازی هم از ایشان برای تعلیم قرآن به سربازان علاقمند دعوت به عمل آید... جناب استاد سید رضا موسوی عزیز، به خود می‌بالم که برادری چون شما دارم و از این که کوچه‌های بازیگوشی کودکی ما را به باغستان بهشتی قرآن متصل نمودید از شما سپاسگزارم و برایتان دوام صحت و سلامت و توفیق روز افزون و جزای خیر از درگاه احدیت مسألت دارم. سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
✨آره آبجی! گنجینهٔ واقعی اینجاست✨ 💥مجموعه‌ای بی‌نظیر، الهام‌بخش و تأثیرگذار از جالب‌ترین کلیپ‌ها دربارهٔ نکته‌ها و تجارب بانوان غربی و تازه مسلمان دربارهٔ حجاب🧕 ✨گنجینهٔ ۱✨ (لطفا از نشر حداکثری این مجموعه غفلت نفرمایید) 🎥چگونه «ژمی براون» بانویی که در هالیوود می‌خواست همکار مسلمانش را مسیحی کند، سرانجام خودش مسلمان و محجبه شد. 🎥 دختر تازه مسلمان نیوزلندی: برای حفظ حریم زن بودنم، مدل بودن را رها کردم. 🎥چگونه خانم «تِرِسا کوربین»، زن فمینیست آمریکایی، مجذوب اسلام و حجاب شد؟! 🎥صحبتهای بغض آلود زن آمریکایی و قربانی اباحه‌گری غربی: «کاش یکی به من فرمان می داد که: حرام است! نکن!» 🎥استدلال جالب بانوی آمریکایی برای آدمهای باهوش: اگر حجاب را ظلم به زنان بدانیم، در حقیقت زنان را تحقیر و به آنها اهانت کرده ایم!🤔 🎥آیا اسلام به زن ظلم کرده است؟! پس چرا به رغم موج اسلام هراسی در غرب، به اقرار رسانه‌های غربی، زنان چندین برابر مردان به اسلام گرایش دارند و به اسلام پناه می‌آورند؟ 🎥پاسخ شگفت انگیز و بسیار جالب بانوی تازه مسلمان آمریکایی به اعتراض یک دانشجوی پسر ایرانی به حجاب🧕 🎥بانوی موفق آمریکایی: با حجاب احساس کردم می توانم دنیا را تغییر بدهم 🎥تجربه تلخ یک زن «ناموفق» غربی که می پنداشت موفق است. 🎥«جولیا» بانوی تازه مسلمان روسی:اسلام مثل «الماس» از زن مراقبت و حمایت می کند. 🎥مثال ساده ای که یک بانوی بریتانیایی جویای حقیقت را متوجه اهميت حجاب کرد... 🎬رزالی بانوی تازه مسلمان بریتانیایی و بازیگر سابق هالیوود: با حجاب برای اولین بار از قدم زدن در خیابان لذت بردم. 🎥پاسخ عجیب استاد الهیات مسیحی به سؤال دانشجویی که ازش می پرسه:چرا با اینکه در کتاب مقدس اومده که حجاب برای زنان لازمه اما مسیحی ها امروزه رعایت نمی کنن؟! 🎥 صحبتهای بسیار جالب «لارین بوث» مجری و روزنامه نگار معروف بریتانیایی درباره حجاب و آزادی:آزادی غربی، انسان را در غل و زنجیر می کند. 🎥لحظه زیبای اسلام آوردن «آلیس» بانوی هلندی و فعال اجتماعی و صحبتهای جالب او دربارهٔ زیبایی های اسلام 🎥نگاه حیرت انگیز، عمیق و دقیق قرآن به موضوع حقوق زن و مرد 🎥گفتگوی جالب دو بانوی تازه مسلمان دربارهٔ حجاب:خانم ادواردز (مدیر فروش پروژه سینمایی جنگ ستارگان) و خانم رزالی(بازیگر سابق هالیوود) 🎥صحبتها و نکات جالب زنان غیر مسلمان پس از تجربهٔ حجاب 🔹خداوندا! ما را از عمل کنندگان به احکام زندگی‌بخش اسلام و ترویج کنندگان معارف روح‌بخش قرآن و شاکران بر آن قرار ده و این تلاش کوچک را از ما بپذیر 🤲 کانال حدیث دیگران https://eitaa.com/joinchat/2650144868C718ffe2955 رسانهٔ روح‌الله @rouhollah_media
وایستا! چرا من رو نهی نکردی؟😳 یک خاطرهٔ واقعی و شاید بامزه برایتان تعریف کنم که در آن نکته‌هاست برای عبرت‌گیرندگان! یادم می‌آید چند سال پیش به اتفاق برادرم برای طی مسیری سوار یک خودرو کرایه شدیم، رانندهٔ جوان نوار موسیقی ناجوری گذاشته بود. با ادب و مهربانی تذکر دادیم و او فورا پخش خودرو را خاموش کرد. متقابلا از او تشکر کردیم و بیان داشتیم که برایش جز خیر و رضایت پروردگار و اهل بیت (علیهم السلام) نمی‌خواهیم و برادرم او را تحسین کرد که از تذکر ناراحت نشد. راننده جوان سریع و صریح و بی لکنت و در عین حال با لهجه‌ای غلیظ چنان جوابی داد که کرک و پرمان ریخت به این مضمون که هیچ جای ناراحتی نیست، شما کار خوب و بجایی انجام دادید و این تذکر به نفع من است و شما خوبی مرا مدنظر داشتید و باید چنین می‌کردید و از این حرفها، اما لحنش وقتی حرارت پیدا کرد که به مسافر یا مسافرین ظاهرالصلاحی اشاره نمود که پیشتر در خودرو نشسته‌ و همین موسیقی را شنیده‌اند ولی دم بر نهی و تذکر بر نیاورده‌اند بلکه به قول خودش با آن حال هم کرده‌اند و چند تا صفت بوقدار آبدار هم نثارشان کرد. آنچه گذشت مرا به تأمل فرو برد که ورای گرد و غبار کنشهای دائما متغیر جامعه و آنسوی رفتارهای روبنایی و هیجانی، لایه‌هایی زیربنایی از بینشها و منشها هستند که در نمایش هویت اصیل و بنیادین جامعه و بیان نگاه و انتظارات مردم از آن روبنا صائب‌تر و به حقیقت و واقعیت نزدیکترند، همان حقیقتی که این راننده جوان ترجمان گوشه‌ای از آن گشت. صحبتهای لهجه‌دار اما بی لکنت آن جوان، بیان ساده‌ای بود از نکته‌ای جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه نسبت به جامعهٔ دینی و آن این که مردم ما که خود در بنیه و ریشه متدین و معتقد هستند از جامعه مذهبی و روحانی که خود را در عمل نیز ملتزم و متعهد به این اعتقاد و تدین نشان می‌دهند توقع کنش و عکس‌العمل مناسب در مقابل منکرات دارند و اهمال کنندگان را بی‌مبالات نسبت به احکام الهی می‌شمرند و اگر این وظیفه به نحو صحیح، محترمانه و با گشاده‌رویی انجام گردد حتما مؤثر نیز خواهد بود. این خاطره، یک نکتهٔ ظریف و عمیق دیگری از چشم اندازی دیگر دارد که بیان آن را به نوشته‌ای دیگر خواهم سپرد، ان شاء الله. سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح‌الله @rouhollah_media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاهی از زاویه قرآن به فضای سایبری و نحوه استفاده از آن رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥طوفان الأقصی و حمایت از غزه در آینهٔ فلسفه اخلاق💥 👌دفاع و حمایت از از فلسطین و غزه دفاع از انسانیت و اخلاق و عقلانیت است.✨ 🎤سخنرانی کوتاه و علمی دکتر محمدرضایی استاد تمام فلسفه دانشگاه تهران در باب اخلاق و مقاومت مردم مظلوم فلسطین و غزه رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
چهره‌خوانی راهپیمایان روز قدس😔 💥راهپیمایی امروز واقعا برایم شگفت انگیز و جالب بود، گذشته از جمعیت بی سابقه راهپیمایان، به وفور چهره ها و تیپ‌هایی دیدم که کمتر در راهپیمایی‌ها مشاهده کرده‌ام. معلوم است که تمام وجود مردم به خاطر غزه درد می‌کشد، راهپیمایانی دیدم که با تمام وجودشان شعارها بخصوص «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» را فریاد می‌کشیدند و بغض و خشم و امید از نگاهشان فوران داشت. اما چهره‌هایی که از راهپیمایی برمی‌گشتند را که نگاه می‌کردم معلوم بود که هنوز دلشان خنک نشده است، هنوز بغضشان در گلو مانده است، آن درخشش و نشاطی که همیشه بعد از راهپیمایی در صورتها می دیدم را این بار در چهره‌ها ندیدم، به نظرم آنها که در راهپیمایی شرکت کرده بودند چه پلاکاردی حمل می‌کردند چه نه، تصویرهایی رقت انگیز از رنج مردم فلسطین و غزه را در برابر دیدگان خیال خود حمل می‌کردند و هنوز هم این تصاویر و این تابلوها در برابر چشمانشان بود. سعی می‌کردم دلشان را بخوانم: ما آمدیم، باید هم می‌آمدیم اما هنوز غزه زیر چکمه‌های بی‌رحم صهیونیست‌هاست... وقتی لایه‌های زیرین شخصیت این مردم را می‌خوانی و «الجار ثم الدار» را و «یطعمون علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» و «من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم» و «کونا للظالم خصما وللمظلوم عونا» را که با شیر مادرشان نوشیده و نیوشیده‌اند را مرور می‌کنی، تفسیر این چهره‌ها مشکل نیست. آنها در راهپیمایی های پیشین حس می‌کردند وظیفهٔ خود که ناامید نمودن دشمنان است عمل نموده‌اند اما اکنون احساس می کنند که هنوز کار ناتمام مانده است. در سکوت متأملانهٔ چهره هایی که از راهپیمایی بر می‌گشتند، می توانستم بخوانم که باید کاری کرد و این راهپیمایی قدمی بود بزرگ برای وارد شدن به قدمهای عملی بزرگ دیگر در جهت این که... باید کاری کرد. عزیزان! فرزندان علی و فاطمه! در عمل برای مظلومین غزه چه خواهیم کرد؟... باید کاری کرد... سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
وایستا! چرا من رو نهی نکردی😳 (قسمت دوم) قسمت اول این مطلب را اینجا بخوانید تا ببینید موضوع از چه قرار است. عزیزانی که با من در قسمت اول این مطلب همراه بودند یادشان هست که بنده یک ماجرای حقیقی نقل کردم دربارهٔ تذکری به یک جوان رانندهٔ تاکسی که ما را با واکنش عجیبش شگفت‌زده کرد. آن جوانِ با معرفت از تذکر ما استقبال کرد و نسبت به کسانی که به او تذکر نداده بودند اظهار گله‌مندی شدید نمود. زبان حال او به وضوح همین بود که اگر یک روحانی یا شخص مذهبی کار منکری از من دید و تذکر نداد وظیفه‌اش را نسبت به من انجام نداده و حقی که بر گردن او دارم را ادا ننموده است زیرا مرا نسبت به ضرر و خطر افتادن در گناه آگاه نکرده و بر حذر نداشته است. نکته‌ای که مرا عمیقا به فکر فرو برد و برایم تکان دهنده بود این بود که اگر همانان که در خطا و گناه و منکر فروغلطیدند بر ما که دیدیم و هیچ نگفتیم فردای قیامت راه ببندند و حق الناس بطلبند که چرا متنبه و متوجهمان نکردید و با نهی از منکر، حق مسلمانی و برادری بجا نیاوردید؟ آنوقت ما چه پاسخی خواهیم داشت؟ راستی! تا به حال به حق الناس این جوری نگاه کرده بودید. سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📻 «ابو روح‌الله مِن الیَمَن»🇾🇪 💥چند روز پیش داخل خودرو داشتم رادیو عربی طهران را گوش می‌دادم. این رادیو یک برنامۀ پرطرفدار دارد با عنوان «المنتدی الإذاعي» به معنای «انجمن یا محفل رادیویی» که تمام مطالب برنامه را شنوندگان این رادیو از سراسر جهان ارسال می کنند. آن روز، بیشتر مطالبی که پخش می‌شد در حال و هوای روز جهانی قدس بود. اما یک تماس تلفنی از یمن خیلی برایم جالب و تأثیرگذار بود، یک مرد یمنی با همان لحن حماسی که از یمنی‌ها سراغ داریم ابتدا به روح امام روح‌الله (ره) درود فرستاد، سپس ملت ایران را به عنوان یاوران روح الله مورد خطاب قرار داد با این مضمون که: درود و سلام بر شما ملت امام خمینی که حقانیت نگاه و گفتمان امام روح‌الله (غیرت، عزت و مقاومت و استقامت) را برای همه مستضعفان و آزادگان جهان اثبات نمودید... و کلامش را اینگونه خاتمه داد: «ابو روح‌الله مِن الیمن» حس عجیبی به من دست داد، ما الگوی آزادگان و آزادیخواهان جهانیم... خبر داریم؟! ما در نظر جهانیان، پیش کسوتان مبارزه و استقامتیم... می دانیم؟ تازه یادم آمد که پدر عزیز خودم چهل و اندی سال است که «ابو روح الله» بوده و هست.☺️ سید روح الله موسوی صوت ابو روح الله از یمن را می توانید اینجا در زمان ۱۵:۲۰ بشنوید. رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥چرا فضای مجازی ما در شأن یک ملت با آن عقبهٔ شکوهمند عقلی و فلسفی نیست؟ 🔺چرا فضای مجازی ما خطرناک است؟ ⚡️اگر دغدغه خود، فرزندان خود و کشور خود را دارید این نکتهٔ بسیار مهم و خطیر و در عین حال مغفول را نشر دهید و در ارتقای سواد رسانه ای و آگاهی بخشی جامعه سهیم باشید. رسانهٔ روح الله @rouhollah_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ابتدا این حاج قاسم یار دلها بود از ابتدا دلدار دل، سردار دلها بود 💥🎥💥ویدئوی بی‌نظیر از استقبال لشکر ۴۱ ثارالله در زمان جنگ از فرمانده محبوب خود حاج قاسم سلیمانی رسانه روح الله @rouhollah_media
آموزگار من! تقدیم مهربانیت این سیبهای سرخ🍎🍎🍎🍎 آقا سجاد عزیز! به عنوان یک معلم کوچک از این که به فکر «اندیشیدن» هستی و قدرش را می دانی و قدردان آموزگاران اندیشه هستی از تو تشکر می‌کنم. در این روزهایی که بیشتر مردم در فضای حقیقی دنبال سیب‌زمینی و پیازند و در فضای مجازی به دنبال بازیگر و بازیکن، کیمیا تویی که در این بازار به فکر اندیشه و معلم هستی. آفرین بر تو! پ.ن: تصویر را دیروز در سه شنبه بازار شکار کردم. رسانه روح الله @rouhollah_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥🎥💥از دست ندهید✨ ✨حال خوب همراه با درسی عمیق و آموزنده برای زندگی😌 ⚡️تربیت دینی و قرآنی فرزندان = برخورداری از پناهی محکم در زندگی⚡️ 🔺ترجمه و زیرنویس این کلیپ را به تمامی معلم‌های عزیز قرآنم تقدیم می‌کنم🌹 به «رسانه روح‌الله» بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادمان نرفته سیدجان! 🔺یاد اولین وعدهٔ صادق شهید جمهور بخیر🥀 💥این کلیپ را زمانی ساختم که آقای رئیسی با تلاش و همت و برنامه توانست در فرصت کوتاهی کرونا را مهار کند و اولین وعده را به شایستگی عملی سازد. رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
رئیسی، پنجره‌ای میان این همه دیوار! 🔺رئیسی را ندیده‌ام حتی در حضورش، چون شفاف بود، چون «من» نداشت، چون به فنا رسیده بود، به مرتبه زلال‌شدگی، به درجهٔ آبگینه‌وار‌گی. او پنجره‌ای بود در میان این همه دیوار‌. فرق است بین پنجره و دیوار. دیوار به خاطر وجود و منیتش خودنماست، پنجره اما هستی‌اش در نیستی اوست و این گونه است که دیگرنماست. رئیسی را هم نمی‌شد دید اما در پنجرهٔ او می شد خدا را دید و مردم را. اگر فنا و نیستیِ پنجره نباشد، اگر جای آن را هستی دیوار بگیرد، چگونه روشنایی آفتاب در دل تاریک و سترون اتاق بتابد، چگونه شمیم نسیم در حجم دمکرده آن بوزد و چگونه چشم‌اندازها، دلهای اسیر بین دیوارها را بنوازد؟ رئیسی که رفت، منفذی رو به نور بسته شد و آن شعاعی که خداوند برای مردم گشوده بود قطع گشت. اگر رفع شدن نعمت آن روی سکه نقمت و عذاب باشد من می‌ترسم عروج این پنجره، نزول عذاب باشد بر ما دیوارهایی که خود را نساخته‌ایم جز با گِل امیال و خِشت منیت. جامعه را بنگر، مگر نمی‌بینی بسیاری را که رنگ بی رنگ «بندگی خدا» در آنها جا به جامهٔ صد رنگ «بردگی شیطان» داده است و ما را که سر در برف بی‌خیالی و بی‌تفاوتی فرو برده‌ایم. الحذر که دوام نعمتها و محروم نشدن از آنها بلکه حتی فلسفه تنعّم انسان به وجود در بندگی کردن و بندگی را گستراندن است که: وما خلقت الجن والإنس الا لیعبدون. سید روح الله موسوی رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
با حسین(ع) تا (بی)انتها... در این روزهای خاکستری و دلگیر، هوای چشمانم بارانی فراق برادر فاضل و نازنینم آقا سید مرتضی موسوی است. همه کسانی که آقا سید مرتضی را می‌شناسند اگر بُعد علمی ایشان را نشناسند اما این را می‌دانند که او منبری و ذاکر دلباختهٔ امام حسین (ع) بود و فعالیتهای علمی و تدریس و تألیف مانع منبر حسینی و روضه‌خوانی سنتی و پرحرارت ایشان نمی‌شد. ایشان علاقه فراوانی به زیارت عاشوراء داشت و حتی الإمکان زمزمهٔ عاشقانهٔ هر روز بعد از نماز صبحش زیارت عاشوراء بود. در روزهای آخری که بنده در بیمارستان شریعتی تهران در خدمت ایشان بودم در حالی که به زحمت صحبت می‌کرد از من خواست تا صوت زیارت عاشورا را برایش بگذارم اما قبل از آنکه موفق به این کار شوم ایشان به ای سی یو منتقل شد. متأسفانه هنگامی موفق شدم زیارت عاشورا را با گوشی برایش پخش کنم که هوشیاری ایشان صفر و پزشکان قطع امید کرده بودند و ما را برای وداع آخر به آی سی یو راه دادند. جالب این که به محض پخش زیارت عاشوراء اشک در چشم سید مرتضی جمع شد که حاضرین و حتی عزیزان پشت پنجره آی سی یو شاهد بودند. بنده به عنوان نشانه‌ای بر هوشیاری فورا به پزشکشان منتقل کردم اما ایشان گفت که آنها از لحاظ علمی، معیارهای سنجش دیگری را ملاک قرار می‌دهند. در ایام بیماری ایشان، شخصیت معتمد و بزرگواری که به عنوان روحانی کاروان، توفیق زیارت مکرر کربلا دارند تکه گِل خشکی از کربلا که به بیان ایشان در روز عاشورا رنگ خون می گرفت برای استشفاء در اختیارمان قرار دادند اما قسمت چنین شد که از آن به عنوان تربت در تجهیز و تکفین و تدفینشان بهره ببریم. سید روح الله موسوی
علی اکبرِ پدر در شب آخر حیات دنیوی برادر عزیزم آقا سید مرتضی موسوی، در عالم رؤیا مشاهد کردم در مزار امامزاده سید محمد (ع) هستم، همان مکانی که برادرم وصیت کرده بود آنجا دفن شود و دیدم که عده ای جمع شده‌اند و من - با این که متأسفانه در روضه‌خوانی مهارت زیادی ندارم- برایشان روضهٔ علی اکبر(ع) را به طور کامل و پر شور و به نحو احسن اجرا کردم که خودم در عالم خواب در شگفت ماندم. بلافاصله از خواب بیدار شدم، و حدس زدم اتفاق ناگواری افتاده ساعت را نگاه کردم که حدود ۲/۵ بعد از نیمه شب بود. فردا خبر دادند در همان ساعت آقا سید مرتضی به ارباب بی کفنش ملحق شده‌ است. جالب اینجاست که هنگام تشییع و تدفین که در امامزاده سید محمد (ع) برگزار شد، مداحها، برای تعزیت به پدرم بدون هیچ‌گونه هماهنگی قبلی تنها روضه حضرت علی اکبر (ع) را خواندند. السلام علی الحسین وعلی علي بن الحسین... سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
اشکهای پرستار برای آقا سید مرتضی! دیگران همیشه در مورد این که آیا سید مرتضی برادر کوچکتر یا بزرگترم است از من پرسیده‌اند و من همواره پاسخ داده‌ام که ایشان هر چند از لحاظ سنّ کوچکتر از من است اما از من بزرگتر است و من بسیار از ایشان آموخته‌ام و البته بیش از هر چیز منش، عمل و رفتار ایشان برای بنده درس آموز بوده است. این اواخر که بیماری ایشان شدت یافته و روزهای سختی را سپری می کرد بارها می‌گفت که این وضعیت، امتحانی از سوی خداوند است تا مرا بسنجد که آیا به آنچه روی منبر درباره صبر بر بلا و رنج برای مردم گفته‌ام خود عامل هستم یا نه؟ و البته من در این مدت بیماری هرگز رفتاری حاکی از شکایت و ناشکری از ایشان ندیدم بلکه نیک‌رفتاری با سایر بیماران و تشکر مکرر و‌گشاده‌رویانه از کادر درمان و تقید به موازین شرعی تا آخرین لحظه‌ در ایشان مشاهده می‌شد به طوری که پرستار ایشان در آی سی یو از این میزان تقید ایشان در آن وضعیت وخیم به صراحت ابراز شگفتی می‌کرد. هنگامی که برای وداع آخر وارد آی سی یو شدیم، یکی از همراهان متوجه شده بود پرستاری آهسته برای سید مرتضی اشک می‌ریزد و این رفتار از پرستاری که در آی سی یوی آن بیمارستان بزرگ، با بیماران بدحال فراوانی سر و کار دارد نشان از آن دارد که سلوک و رفتار سید مرتضی متفاوت بوده است. برادر عزیز و نازنینم آقا سید مرتضی جان! شهادت می‌دهم که تو خود به آنچه مردم را به آن دعوت و‌ توصیه می‌کردی عمل نمودی و تصویری روشن از عالم عامل از خود به نمایش گذاشتی. سید روح‌الله موسوی رسانه روح‌الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
🍃مباحثه با آقا مرتضی بالای درخت بادام...🍃 🔺یکی از ابعاد شخصیتی برادر عزیزم جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره) قوت ایشان در چیزی است که فلاسفه و حکماء از آن تعبیر به حکمت عملی یا عقل عمل می‌کنند که خود مشتمل بر اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدُن می‌باشد. شواهد بر این گفته فراوان است اما نقل خاطره‌ای سبز و خرّم بالای درخت بادام با این مرحوم می‌تواند تا حدودی این جنبه را آئینه‌داری کند. حدود سال ۹۲ یا ۹۳، یعنی ده یازده سال پیش آقا سید مرتضی و بنده مشغول چیدن بادام از تک درختی در باغ پدر بودیم و مثل همیشه از هر دری سخنی به میان می‌آمد و در این حین سخن به فعالیت من در تلگرام در آن زمان رسید. بنده به هدف تبلیغ و تبیین و معرفت‌بخشی در قالب گروه و کانال در آن روزگار در تلگرام فعال بودم. آقا مرتضی همانجا نسبت به فعالیت من در تلگرام اعتراض کرد، حرف من این بود که تلگرام صرفا یک زمینه و بستر است و این محتوی است که مهم بوده و ظرف فضای شبکه را پر می‌کند و ما نباید عرصه را در این فضا خالی کنیم، آقا مرتضی ولی به جد معتقد بود که شبکه‌های اجتماعی خارجی بستری خنثی نیستند زیرا مدیریت آنها در دست دیگران و خارج از حاکمیت قانون ماست و لذا مدیریت افکار عمومی ملت ما در دست دیگران است و از طرفی ایشان بر اهمیت اطلاعات و داده‌های مردم تأکید داشت که در بستر شبکه‌های خارجی در دسترس بیگانگان قرار می‌گرفت و لذا تأکید داشت که نباید با فعالیت در این شبکه‌ها به رونق آنها کمک کرد بلکه ما باید با حضور و فعالیت در شبکه‌های داخلی باعث رونق آنها گردیم و بر اساس این قانون که عرضه مبتنی بر تقاضاست مطالبه مردم باعث پیشرفت این شبکه‌ها و تشکیل یک فضای مجازی سالم و قانونمند برای کنش اجتماعی می‌گردد. آقا مرتضی بادام می‌چید و استدلال می‌آورد و البته حرفهایش منطقی و قابل تأمل بود. چیدن بادامها تمام شد اما پرونده این بحث برای من باز بود و من با مطالعه و تأمل فراوان بالأخره در طرف آقا مرتضی قرار گرفتم. البته حوادث و اتفاقاتی که بعدا در کشور افتاد و هزینه‌های زیادی بر اقتصاد، فرهنگ و امنیت ما وارد آورد عملا صحت این مطالب و نقش کلیدی این شبکه‌ها را اثبات کرد و اکنون همه این را می‌دانند که مدیران شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام نشر مطالب را با هوش مصنوعی مدیریت می‌کنند و به عنوان مثال گروههای تروریستی و اندیشه‌های ضد ملی و ضد دینی و افراطی به راحتی در آنها فعالیت می‌کنند اما از طرف دیگر حتی از پخش تصاویر قهرمانی ملی مثل سردار سلیمانی ممانعت می‌کنند. اما آقا مرتضی این تحلیلها را زمانی بیان میکرد که این مباحث مطرح و متداول نبود و حتی بیشتر فرهیختگان ما نیز متوجه این نکات و مطالب نبودند. این سالهای اخیر هم مسأله جمعیت دغدغه اصلی آقا مرتضی شده بود و توابع و آثار وحشتناک کاهش و تحدید جمعیت به بیان ایشان بعضی شبها خواب را تا صبح از چشمانش می‌ربود و جسم بیمارش را بیمارتر می‌کرد. قوت عقل عمل آقا مرتضی او را به مسافری از آینده تبدیل کرده بود، گو این که او از آینده آمده بود تا ما را با بیان مستدل و منطقی، متنبه و متوجه دامها و پرتگاههایی کند که بر سر راه ما و منتظر قدمهایمان هستند. به نظرم آقا سید مرتضی، ده بیست سال دیگر تازه طلوع خواهد کرد و کتب و آثارش دیده خواهد شد هنگامی که شاید دیر شده باشد و همه خواهند فهمید که او حق داشته تا این حد دغدغه‌مند باشد. سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح‌الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
کاش این رؤیا کاذب بود...😔 ایامی که برادرم آقا سید مرتضی (ره) بستری بودند شب خواب دیدم با ایشان در حالی که روی ویلچر هستند در محل ورودی حرم امام رضا (ع)، ابتدای صحن پیامبر اعظم (ص) هستیم، در خواب احساس کردم که حال و هوای انتخابات است و مردم داخل حرم رأی می دهند. پیش از تشرف، من رفتم به نظرم تجدید وضویی بکنم اما وقتی برگشتم دیدم آقا سید مرتضی نیست و لذا من به تنهایی به حرم مشرّف شدم. این خواب مرا نگران کرد که معنی این که با برادرم زیارت نرفتم چه بود؟ و ثانیا برایم عجیب بود که در این میان معنی انتخابات چه بود؟!! زیرا در آن زمان حادثه شهادت آقای رئیسی (ره) هنوز اتفاق نیفتاده بود و اصلا نه موسم هیچ انتخاباتی بود و نه حرفی از آن در میان بود... تا این که بعد از ارتحال برادرم جلسهٔ ترحیمی از سوی بستگان در مشهد برگزار شد و ما هم برای جلسه ترحیم ایشان به مشهد رفتیم و اینجا بود که آن خواب به عیان تعبیر شد: من در حالی از ورودی صحن پیامبر اعظم وارد شدم که حال و هوای انتخابات و تبلیغات زودهنگام ریاست جمهوری به خاطر شهادت آقای رئیسی حکمفرما بود و من در حالی با چشمانی اشکبار مشرّف می‌شدم که سید مرتضی را از دست داده بودم. سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
🔺وقتی پزشک، آقا مرتضی را جواب کرد🔺 ✨(طرحی از معنای زندگی بر اساس منش مرحوم حجت‌السلام و المسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره)) 🔅آقا سیدمرتضی می‌گفت: «وقتی پزشکم به من گفت بیماریت بدقلق شده و این آخرین داروی موجود است از او پرسیدم: اگر این دارو اثر نگذاشت چی؟ و او پاسخ داد: دیگر باید بروی دعا کنی!» اما متأسفانه آن دارو هم بی‌تأثیر بود و عضلات ایشان هر روز تحلیل می‌رفت و ضعف و تنگی نفس هر روز شدیدتر می‌شد... آیا می‌توانیم خودمان را لحظه‌ای جای سید مرتضی قرار دهیم؟ واقعا در این شرائط قرار بگیریم چه می‌کنیم و چه حالی خواهیم داشت؟ اینجاست که فلسفه‌ها و نحله‌ها، راه‌حل و داروی خود را برای این وضعیت بغرنج ارائه می‌دهند تا مگر به قول خودشان راهی به رهایی برند و رنج زندگی را بر انسان قابل تحمل سازند. در این میان فیلسوفان اگزیستانس بیش از هر مکتب فکری دیگری بر این موضوع تمرکز کرده و همین رنج و شرّ و مرگ و نحوهٔ رویارویی انسان با آن را نقطهٔ محوری فلسفهٔ خود قرار داده‌اند. اما آقا سید مرتضی خصوصا در این برهه جانکاه بر اساس چه فلسفه‌ای می‌زیست و بر رنج بیماری لبخند می‌زد؟ به نظرم فلسفه او برای زیستن چیز غریبی نبود اما سید مرتضی از اعماق جان به آن باور داشت و به آن عمل می‌کرد. فلسفهٔ او «بندگی و رضا» بود، این که انسان باید همواره بندگی خدا کند و ببیند که وظیفه‌اش در برابر او چیست اما نتیجه را به خداوند واگذار نماید و به آن راضی باشد و بداند که پروردگار مهربان در هر حال، خیر و صلاح و بهترین‌ها را برای بنده‌اش می‌خواهد، و این فلسفه‌ای بود که به گفتهٔ خود آقا سیدمرتضی به او آرامش می‌داد. در اوج بیماری به من می‌گفت گاهی با امام زمان (عج) مناجات می‌کنم و می‌گویم من تا کنون در مسیر کسب دانش دین به قصد خدمت به شما تا حد توان و استعدادم تلاش کرده‌ و اندوخته‌ای فراهم آورده‌ام ‌که در ادامه برای نقش‌آفرینی اگر صلاح می‌دانید در خدمتم و اگر صلاح نمی‌دانید، پذیرا هستم. فلسفه بندگی و وظیفه‌گرایی آقا سید مرتضی باعث شده بود در همان شرائط رنج‌خیز نیز بسیار پرتلاش و بانشاط باشد و لذا ضمن پی‌گیری مجدانه امر درمان و دعا و نیاز به درگاه الهی، در مسیر هدف و رسالت خود تا اندک توان و نایی در بدن داشت از کوشش و تلاش فروگذار نکرد. این اواخر اگرچه نمی‌توانست برای کار بیرون برود اما در منزلش بر روی تخت بیماری کارهای علمی و تبلیغی را به هر مشقتی که بود انجام می‌داد و وظیفه‌اش را ادا می‌کرد، به عنوان مثال تدریس درس «فلسفه اخلاق» برای دانشگاه مجازی را تا آخرین روزهای حضور در خانه در حالی انجام داد که به سختی صحبت می‌کرد و به علت عدم توانایی و ضعف شدید عضلانی، همسرش برایش گوشی را حین تدریس نگه می‌داشت. من دیدم ایشان حتی میان وسائلی که برای بیمارستان همراه داشت، کتاب درسی را هم برداشته بود تا مگر بتواند تدریسش را در بیمارستان هم ادامه دهد که به علت وخامت حال و بدحالی توفیق این کار را پیدا نکرد. اکنون که این مطلب را می‌نویسم موسم انتخابات است و بجاست یاد کنم از آخرین حضور سید مرتضی در انتخابات که همین وظیفه‌گرایی او باعث شد بعد از ناامیدی از آمدن واحد سیار به منزل، برای انجام این وظیفه اجتماعی خود با چنان وضعیت مشقت‌بار و متأثرکننده‌ای به شعبهٔ اخذ رأی مراجعه کند که مأمور انتظامی و رئیس شعبه را تحت تأثیر قرار داده بود تا آنجا که همان ورودی شعبه، رأی ایشان اخذ شد. کسانی که در انتخابات به جای وظیفه‌گرایی ایده‌آل‌گرا هستند اگر در تمام امور زندگی پیرو این فلسفه باشند بی‌گمان یک زندگی پر از رنج و تنش در انتظارشان است و روی خوشی و رهایی را نه فقط در شرائط محنت که روال معمول زندگی نخواهند دید. فلسفه عبودیت و بندگی بر خلاف فلسفه‌های دیگر علاوه بر واقع‌نمایی، هرگز تأثیر و کارکرد خود را از دست نمی‌دهد. دیشب یکی از دوستان آقا سید‌مرتضی به من می‌گفت: من ندیدم که لبخند لحظه‌ای از لبهای سید محو شود... آری، پشت این لبخند فلسفه‌ای نهفته بود... سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح‌الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95