میم مثل معلم 🔮
#قسمت_آخر
✨️حالا او آمده بود به خاکی که متعلقِ به او نبود...
او متعلق به هیچ سرزمینی نبود
آمده بود تا با عرفانش مبارزه کند
عرفانی که در پستوها پنهان نشده بود و عین مبارزه بود
مبارزه با ظلم، مبارزه با آه محرومان
او اهل سرزمین عدالت بود. 🙂
🍀همانطور که میگوید:
بگذار قلب من همه دردهای جهان را در خود جمع نماید و در قلبهای مردم شادمانی بذر کند.
بگذار آه سوزان من ابرهای آتشین آسمان عدالت را به وجود آورد و از ریزش بارانش ریشههای ظلم بسوزد و درختهای عدالت بروید... 🌱
بگذار فقر من به دنیا غنا بخشد :)
🔹️ وزیری که توانست آدم هایی را جذب کند که شاید ظاهرشان نسبتی با مبارزان آن دوران نداشت.
مثل جوانهای موتور سواری🏍 که جمعه هاشونو با موتور سواری توی تپه های شهر میگذروندند و کاری به جبهه نداشتند...
اومد توی پیست موتور سواریشون و گفت:
اینکارایی که اینجا میکنید میتونید توی جبهه هم بکنید؟
به قول خودشون حواسشون رفت به موتور و رفیقاشون و بر خوردن توی جبهه...🙃
حالا از آن روزا خیلی میگذره
اون موتور سوارایی که حتی عده ایشون مشروب میخوردند، عده ای شهید شدند و یه کسی مثل جلیل موند، جلیلی که دیگه خیلی وقته نمیتونه حرف بزنه.💔
🔅اون روزایی که اولاش میترسیدند و پشت به دشمن و رو به میهن، الفرار...
رسیده به غیرت کسی مثل جلیل که هنوز یاعلی میگه و کار میکنه؛ و یه عده دیگه ای هم که یه مُشت نخوردند بالا رفتند و طلب دارند.
🔸️ شاید شاگردان این معلم در آن جغرافیا هرگز فکر نمیکردند که اینجا برایش بنویسند "دکتر آمریکایی به خانه ات برگرد" و روزی هم او را "جلاد کردستان" بخوانند.
🍀میگفت ای علی به خود آمدم و دیدم همه بر قتل من کمر بسته اند، چرا اینطور است؟
زیرا من خواسته ام معیارهای تورا پیاده کنم؟
حتی مؤمنین به خدا نسبت به من مشکوک اند، مرا جنایتکار میدانند، مگر نه این بود که به فرمان امام در کردستان جنگیدم.
و شاید هرگز کسی فکر نمیکرد روزی که پَر کشید از روی دیوارهای شهر بخواهند شعار مرگ بر او را پاک کنند.😶
🔆اما او انسانِ خمینی بود؛ انسان کسی که وقتی مدتی او را ندیده بود گفت:
به چمران بگویید دلم برایش تنگ شده است. :)
همان عارفی که میگوید:
دردها و رنجها و شکست های مردان خداست که مرا به عرفان میکشاند...
نه عرفانی که به بی دردی در برابر جامعه میکشاند.
💠وزیری که موقع شهادت یک ماشین معمولی هم ندارد، خانه ندارد، کل دارایی اش یک دوربین عکاسی و تعدادی کتاب و مقداری لباس و چند قاب بود و حسابی که حقوق های زمان نمایندگی اش را داخل او ریخته بود و هیچ دستی به او نزده بود.🥲
مدیری که انقلابی و مردمی بود و امروز کشور تشنه چنین مدیرانی است.👌🏻
🔹️معلمی که میگفت:
از درس متنفرم اما این تکلیف من است، پس میجنگم و تحمل میکنم تا تکلیفم را انجام داده باشم.
مبارزی که میگفت:
من مسئولیت دارم تا وقتی دردمندی در این عالم وجود دارد من انیس شب های تار او باشم.🥺
🔸️عارفی که قسم خورده بود که اگر همه ذرات وجود به دشمنی من کمر ببندد همه را تحمل میکنم ولی یک لحظه از حق روی برنتابم و برای مصلحت خود محافظه کاری و سکوت نکنم.
نمیخواهم نماز بخوانم ولی غرور زهد مرا برباید، نمیخواهم تظاهر به دینداری کنم، نمیخواهم جز مؤمنین باشم ولی تعصب خشک جلوی عقل و دل مرا بگیرد.
نمیخواهم درد و غم مرا بسوزاند در حالی که به عرفان من نیفزاید.🍃
📌معلمی متعهد
عارفی مبارز
و به تمام معنا: انسانِ خمینی
و در نهایت شهادتی که انسان ساز شد.
⭐️و اکنون ما نیازمند استاد در تراز چمرانیم :)
دانشگاه باید مثل او پرورش بدهد...
باید فرآورده دانشگاه جمهوری اسلامی چمران ها باشد.
✨️و در پایان سخن امام خمینی (ره) درباره او:
هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. 👌🏻
🌱 میم مثل معلم
🌱 چ مثل چمران
#میم_مثلِ_معلم
┅═══✼❉💠❉✼═══┅
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان
واحد سلمان فارسی شیراز
┅═══✼❉💠❉✼═══┅
☑️ @rouyesh_fars