May 11
May 11
⭕️تحریف معنوی قرآن کریم و قول بزرگان، توسط سروش محلاتی
سایت شفقنا در انتشار مطالب جهت دار پرسابقه است این بار ، در یازده آبان امسال(1400) مطالبی از «سروش محلاتی» آورده مبنی بر اینکه در صورت #حرج می توان #سلطهکفَّار را پذیرفت!
او در قسمتی از سخنانش، برای اثبات ادعای خود به آیه 28 سوره مبارکه آل عمران « لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ» استناد کرده است.
وی از این آیه حکم فقهی استنباط میکند که«ممکن است خوف ایجاد مشکل وجود داشته باشد، اینجا حکم عدم پذیرش سلطه کفار برداشته می شود»
محلاتی مدعی است سقف و بدترین نوع ارتباط هم طبق استثنای قرآنی مجاز است:
«پذیرش ولایت کفار سقف رابطه با آنها است»
او میگوید ممنوعیت پذیرش سلطه و ولایت کفار مورد حساسیت قرآن است، ولی این یک استثنا دارد:
مگر آنکه مسلمانان از آسیب آنها بترسند که در این صورت حرمت برداشته میشود. او ترس از در مضیقه و حرج افتادن مردم را مجوز پذیرش ولایت کفار دانسته و مدعی است برای دفع این مفسده (یعنی حرج) حرمت زیر سلطه کفار رفتن، برداشته میشود.
دو مقدمه مخدوش استدلال سروش محلاتی:
1- او «تقیَّه» را نه به معنای اصطلاحی بلکه به معنای «خوف» دانسته و این گونه، مدعی شده که در صورت خوف حرج (و لو در آینده مثل خوف از ضرر روزه) می توان تسلط کفَّار را پذیرفت.
2- محلاتی استثنا را متصل دانسته است. به عبارت دیگر، برای برداشته شدن حکم تکلیفی، باید استثناء، متصل باشد نه منقطع.
یعنی "تقیه کردن در برابر کافران" یکی از افراد "اولیاء قرار دادن کفار، به جای مومنان" باشد تا در مستثنی، نهی برداشته شود.
پس به نظر محلاتی، مستثنی منه، پذیرش ولایت کفار است (اتخاذ آنان به عنوان اولیاء به جای مومنان) و حرمت تقیه، با توجه به استثناء مطرح در آیه، برداشته شده است و این به نظر محلاتی یعنی پذیرش ولایت و سلطه کافران.
نقد و بررسی و بیان منافات داشتن نظر سروش با آیه شریفه
اول
نهی در «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ» اشاره به حرمت پذیرش ولایت کفار دارد و استثنا در ادامه، منقطع است. یعنی از ابتدا، مستثنی، داخل "اولیاء قرار دادن کفار" نبوده تا از آن خارج شود.
این در استثنای متصل است که یکی از افراد مستثنی منه از آن خارج میشود. همانند پسرعمو از جمع فامیل:
فامیلها آمدند به جز پسر عمو
ادیبان در مثال معروف آموزشی برای استثنای منقطع:
"جاء القوم الا حمارا" میگویند:
معنی این جمله آن نیست که حمار داخل مفهوم قوم است و با استثنا از آن خارج شده است (مثل جاء القوم الا زیدا)، زیرا از اول داخل نبوده که بخواهد خارج شود. پس این جمله یعنی: فامیلها آمدند ولی حمار (که معمولا میامد) نیامد.
در موارد استثنای منقطع، الا به معنای لکن و به معنای استدراک است و دفع یک توهم محتمل.
در واقع با نهی از پذیرش ولایت کفار، ممکن است جای این توهم باشد که حتی به صورت تقیه هم نباید به شکل صوری و زبانی، کفار را تایید کرد، یعنی دفع این فکر نادرست که اگر یک مومن در منطقه حکمرانی جائرانه آنها زندگی میکرد باز مطابق این نهی، حق پنهان کردن عقیده خود را ندارد.
با این استدراک: (إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً) این فکر نادرست، نفی گردید و بر صحت تقیه، مهر تایید نهاده شد.
به بیان تفسیر مجمع البیان: جایی که کافران غالبند و مومنان مغلوب و اگر مومن با آنان معاشرت نیکو نداشته و با آنان موافق نباشد، جانش به خطر میفتد، جایز است تقیه کند.
دوم
تقیه در معنای اصطلاحی به معنای خوف از در مضیقه افتادن نیست. (یعنی معنا این نیست که اگر می ترسیدید، ولایت کفار را بپذیرید) بلکه مقصود به تایید بزرگان، تقیه اصطلاحی است.
به بیان تفسیر مجمع البیان تقیه یعنی:
با زبان خلاف آن چیزی که در دل دارد را آشکار کند به خاطر خوف بر نفس.
در ادامه به عبارات مفسران اشاره میکنیم.
سوم
تعبیر اکید در دوری از خداوند متعال در
«فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ » دلالت بر تاکید در نفی ارتباط به نحو اولیاء قرار دادن کافران به جای مومنان دارد. تا جایی که خداوند از کسانی که کافران را بجای مومنان ولی قرار میدهند، اظهار برائت میکند.
چهارم
تعبیر «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» و « إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ » هم تاکید دیگری بر منع تسلط کفَّار نسبت به مومنین است!
حال سوال این است که سروش چگونه این برداشت را از آیه شریفه داشته است؟! / کانال روزنه
@tange_ohod
🔰سپاه آمریکا را تحقیر کرد؛ اصلاحطلبان ناراحت شدند!
چرا تحقیر آمریکا برای جریان اصلاحات و حامیان دولت روحانی غیر قابل تحمل است؟
🔹انتشار خبر اقتدار دلاورمردان سپاه پاسداران در دریای عمان آمریکاییها را در بهت خبری فروبرد. رسانه های فارسی زبان وابسته به آمریکا و صهیونیسم هم دچار سردر گمی عجیبی شدند و از لحظه انتشار خبر نتوانستند یک خط خبری ثابت درباره این رویداد مهم مخابره کنند.
🔹جریان غربگرای داخلی به تبع خارج نشینان، نه تنها از این خبر اظهار خوشحالی و شعف نکرد بلکه تلاش کرد با انتشار پیامهایی آن را تخفیف داده و در عزت آفرینی مقتدرانه نیروی دریایی سپاه، تشکیک و اخلال ایجاد کند.
🔻ادعاهای مسخره شبکه بن سلمان بعد از یک ساعت سکوت
بیبیسی فارسی تا یک ساعت هیچ واکنشی به این خبر نداد و نهایتا در کل روز چهارشنبه تنها با انتشار یک خبر کوتاه به این ماجرا پرداخت. اما ایران اینترنشنال وضعیت بامزهتری داشت؛ پس از یک ساعت سکوت محض خبری، کارشناس این شبکه سعودی در سخنانی مضحک، خبر را ساختگی خواند و گفت: «حوزه استحفاظی سپاه خلیجفارس است نه دریای عمان. سپاه تجهیزاتی برای هلیبرن ندارد. فقط یکی از ناوهای هواپیمابر آمریکا از کلیه نیروی هوایی جمهوری اسلامی قویتر است(!)؛ بنابراین این خبرها مصرف داخلی دارد! این خبر بیشتر شبیه سناریوی فیلم های بالیوودی است تا یک نشان دادن اقتدار سپاه در حوزه آبی که در اختیار او هم نیست.»
🔻ویدئوی ایران مونتاژ است!
شبکه سعودی صهیونیستی ایران اینترنشنال بعد از انتشار ویدیوی عملیات سپاه، در ادعایی مسخره مدعی شد این ویدیو مونتاژ است!
🔻بی بی سی و پذیرش روایت رسانه ای سپاه
بی بی سی فارسی بعد از سکوت طولانی مدت در اینباره، کمی متعادل تر از دیگر رقبای خود با این حادثه برخورد کرد. بی بی سی گفت: سپاه می گوید که برسر پس گرفتن یک کشتی نفتی مصادره شده، با آمریکا در دریای عمان رویارو شده است. آمریکا گفته رویارویی درکار نبوده است. سرقت نفت ایران توسط آمریکا سابقه داشته و به نظر می رسد روایت ایران از تنش با آمریکا به واقعیت نزدیک است.
🔻سپاه آمریکا را تحقیر کرد؛ اصلاحطلبان ناراحت شدند!
اما حکایت غربگراهای داخلی و اصلاح طلبان تاسف بارتر است. هر گاه چهره واقعی آمریکای در حال افول به واسطه حوادث گوناگون برای مردم آشکار شود کارمندهای رسانهای آمریکا در اقصا نقاط جهان به آب و آتش خواهند زد تا این تحقیر ها را از چهره آمریکا بزدایند. چرا که در صورت ادامه این روند هیچ کشوری دیگر امنیت نظامی و اقتصادی خود را در گرو خواسته های آمریکا به عنوان یک قدرت توخالی نخواهد گذاشت.
🔹در آستانه مذاکرات مختلف مستقیم و غیر مستقیم با آمریکا توسط کشورهای مختلف مخصوصا مذاکره ایران در وین، دستپاچگی پنتاگون، رسانه های غربی و کارمندهای داخلی آنها که در قالب جریان موسوم به اصلاحات و حاميان دولت روحاني تعريف مي شوند، از انتشار ويديوهاي غيرقابل انكار درباره ناتواني نظامي آمريكا در دزديدن نفتكش ايراني قابل درك است.
🔹شماره های روز پنجشنبه دو روزنامه اصلی این جریان یعنی شرق و سازندگی، تقریبا هیچ اشاره ای به این ماجرا در صفحه اول خود نداشتند. البته شرق زحمت کشیده بود و یک تیتر کوچک گوشواره به آن اختصاص داده بود.
🔹چهره های رسانه ای این جریان مثل عبدی و زیدآبادی و زیباکلام و رمضان زاده و خاتمی هم بعد از چند ساعت سکوت، لب گشودند و شروع کردند به تشکیک در عزت آفرینی این اتفاق مهم.
🔹 برخی این خط رسانه ای را درپیش گرفتند که این اقدام چه دردی از مشکلات معیشتی مردم دوا میکند؟!
در حالیکه اقدام سپاه در واقع دفاع از غارت نفت ملت و بازگشت پول حاصل از فروش نفت به زندگی مردم بود و تلاش برای مقابله با تحریمهای ظالمانه آمریکا.
ضمن آنکه اگر اقدام عملی برای مقابله با تحریمهای آمریکا ربطی به معیشت مردم ندارد، چطور هشت سال ادعا کردید حل معیشت مردم به رفع تحریمها ارتباط دارد؟!
برخی هم آن را اقدامی نمایشی در آستانه مذاکرات هسته ای عنوان کردند.
🔹درد این جماعت نه معیشت مردم است نه راه افتادن جنگ و نه اینکه چرا این اقتدار به نام سپاه ثبت شده نه به نام ما؛ دردشان یک چیز بیشتر نیست؛ تکیه گاه فکری و هویتیشان، تحقیرشده و بتی که از آمریکا و ابرقدرتی او ساخته بودند فروریخته است و این جماعت ترسوی بی هویت، نمی خواهند به این افول و زوال اعتراف کنند که اگر اعتراف کنند یعنی خودشان بی هویت شده اند.
👈🏻متن كامل در ٩دى ٤٥٩
jaaar.com/kiosk/archives/9day
@tange_ohod
🔰عقبه حِکمی معنوی انقلاب
۲۴ آبان سالروز رحلت مفسر بزرگ قرآن مرحوم علامه طباطبایی
🔹علیرضا معاف: اگر شکلگیری، پیروزی و دوام انقلاب اسلامی را علاوه بر شخصیت بینظیر تاریخ اسلام و رهبر منحصر به فرد این انقلاب یعنی حضرت امام خمینی (ره)، مدیون و مرهون دو شخصیت استثنایی عصر حاضر یعنی علامه محمدحسین طباطبایی و آیت الله محمدتقی بهجت نیز بدانیم، ادعای گزافی مطرح نکرده ایم.
🔹ساده انگاری است اگر انقلاب بزرگ روحالله کبیر را منحصر در تغییرات سیاسی صرف و روبنایی بدانیم و از عقبه عمیق و باطن انیقش در عرصه اندیشه، فلسفه، معرفت، فقه، معنویت و عرفان غافل شویم؛ هر چند این انقلاب فکری فلسفی هنوز در رگ و پی بسیاری از ساختارها و ساز و کارهای نظامِ برآمده از انقلاب اسلامی، ریشه نداونیده است.
🔹بی شک شخصیت ممتاز و مکتب فکری، فلسفی و قرآنی علامه طباطبایی و مکتب سلوکی و شخصیت معنوی عجیب آیت الله بهجت، دو پشتوانه و تکیه گاه انقلاب اسلامی در عرصه اندیشه و معنویت بوده و هستند.
🔹در این میان مرحوم علامه طباطبایی ویژگیهایی دارد که او را نسبت به دیگران در عصر حاضر متمایز و در برخی حوزه ها منحصر به فرد کرده است. جامعیت او در جمع بین قرآن، برهان و عرفان از یک سو؛ اشراف دقیق او بر تحولات فکری دنیا و فلسفه غرب به عنوان تمدن رقیب یا دشمن انقلاب اسلامی از سوی دیگر و انضمامی بودن حکمت سرشارش که به حکمت متعالیه امتداد اجتماعی سیاسی بخشید و روایتی نو از ملاصدرا ارائه داد از سوی سوم سبب شد انقلاب اسلامی در تبیین فرهنگ، تفکر و فلسفه خود برای حل مسائل مبناییِ مبتلا به و حتی ترسیم ساختارهای جدید اسلامی بر مکتب او تکیه کند.
🔹سخنی منسوب به رهبر معظم انقلاب نقل شده که فرموده اند عمق انقلاب اسلامی را به درستی درک نکردیم تا زمانی که تفسیر المیزان علامه طباطبایی را خواندیم.
🔻ساختار سازی و فرماندهی فکری فرهنگی شاگردان علامه
🔹نقش محوری علامه و مکتب فکری ایشان در بسترسازی فرهنگی برای نهضت امام خمینی(ره) و شكلگیری و همچنین بقای انقلاب اسلامی، در شاگردان ایشان بروز بیشتری دارد. حلقه یاران علامه، که عمدتاً شاگردان و ارادتمندان شخصیت بینظیر تاریخ حضرت امام خمینی بودند، نخستین هسته مركزی را برای ایجاد یك نهضت فكری پویا گرد این عالم ربانی بوجود آوردند.
🔻کوههای معنوی؛ اوتاد زمین
🔹در مورد پایه های معنویت انقلاب اسلامی و توجه به این بعد از تاثیرگذاری علمای بزرگ اخلاق و عرفان کمتر سخن به میان آمده است؛ بعد سلوکی، عرفانی و معنوی علامه طباطبایی هر چند در میان اکثر شاگردان بزرگ او تداوم یافته است اما در برخی پر رنگ تر و پر نقش تر ظاهر شده است.
🔹شاید حضور پرعظمت شخصیت نادر و استثنایی مرحوم آیت الله بهجت در میان مردم به مثابه اقیانوس کبیر معنویت و به عنوان پشتیبان معنوی انقلاب و رهبر انقلاب، یکی از دلایلی است که به بعد تاثیرگذاری معنوی شاگردان مکتب سلوکی علامه در انقلاب اسلامی کمتر توجه عمومی صورت گرفته است.
🔹حمایتهای بی دریغ این شخصیتها از ولایت فقیه، رهبر انقلاب و انقلاب اسلامی به عنوان شخصیتهای محبوب و مقبول عموم مردم تنها لایه ظاهری پشتیبانیهای آنان از انقلاب است.
🔹اگر کمی عمیق نگاه کنیم، مکتب اخلاقی و عرفانی این علما و عرفا، به گونه ای است که شاگردان و مریدان و ارادتمندان را نه تنها به کناره گیری از سیاست و حکومت و مسئولیت پذیری فرا نمی خواند بلکه عرفان و حکومت و سیاست و اخلاق و مسئولیت و سلوک را با هم عجین و ترکیب می کند.
🔹در لایه عمیق تر، تاثیرات معنوی و فرازمینی این علما در همراه کردن قلوب مردم با جهتگیری کلان نظام اسلامی، مقابله با فتنه ها، دفع بلاها و شر شیاطین انس و جن و .... قابل ذکر است که در جای مناسب خود باید درباره آن بحث شود.
🔻گام دوم، جوانان انقلابی، دولت اسلامی و ضرورت رجوع به مکتب علامه
🔹امروز هم در گام دوم انقلاب و برای شکل دهی دولت اسلامی با حضور جوانان مومن انقلابی از سه جهت مبنایی نیاز به رجوع به مکتب علامه طباطبایی احساس می شود.
🔹اول؛ التزام به معنویت و سلوک اخلاقی مکتب علامه یک واجب عینی برای همه جوانان انقلابیای است که حضور در سیاست و مسئولیت را برای خود جهاد می دانند.
🔹دوم؛ دولت سازی، نظام سازی و ساختارسازی در گام دوم برای پیشبرد انقلاب و حل مسائل و مشکلات مزمن کشور، جز با ابتناء بر فلسفه سیاسی و فلسفه اجتماعی اسلام محقق نخواهد شد. در این مسیر قطعا مکتب حِکمی علامه پیش رو و پیش گام است.
🔹سوم؛ تقویت بنیه فکری و اعتقادی جوانان که مدیران آینده هستند، در دورانی که افکار بی ریشه غرب با سرعت و شدت به مغز و قلب جوانان پمپاژ می شود هم ضرورت دیگری است که مکتب فکری و فلسفی علامه نشان داده میتواند به خوبی از پس آن برآید.
👈🏻متن کامل :
jaaar.com/kiosk/archives/9day
@serat_zanjan
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تیزر
🔴ماجرای فکر فیرحی
♨️سلسله یادداشت های انتقادی پیرامون افکار "مرحوم داوودفیرحی"
▪️اصلی ترین پروژه فکری فیرحی چه بود؟! خوانش متمایز وی از فقه سیاسی نسبت به استادش عمید زنجانی از کجا نشات می گرفت؟
▪️در میزگرد نقد پایان نامه دکتری فیرحی چه گذشت؟
🔷پاسخ به این سوالات را در سلسله یادداشتهای #ماجرای_فکر_فیرحی در کانال صراط زنجان مطالعه کنید.
👇👇
▪️https://eitaa.com/serat_zanjan
#صراط_زنجان
#رسالت_حوزه_انقلابی
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
|#ماجرای_فکر_فیرحی (1)
⭕️نظريه پردازي براي اسلام سکولار
بخش 1 از 3
✍️محمدجواد نوروزي
دانشيار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
🔹شخصیت علمی آقای فیرحی را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد؛ بعد اولی که در شخصیت ایشان می شود به آن پرداخت به لحاظ تبار شناسی و جریان شناسی است.
🔸مهم ترین مسألهای که جریان روشنفکری از عصر فتحعلی شاه تاکنون با آن روبرو بوده این است که چطور می توان از وضعیت کنونی که کشور در آن قرار دارد خارج شد و به مدرنیته رسید به صورتی که ظاهر دین حفظ شود اما به لحاظ فکری و مبنایی ذیل مدرنیته تعریف بشویم.
🔹براین اساس رویکردهای مختلفی توسط جریان روشنفکری مورد توجه قرار می گیرد؛ رویکرد اول نقد دین است، به گونهای که به تبیین مبانی فکری غرب به عنوان الگوی پیشرفت در عرصه های مختلف به ویژه در عرصه نظامی، سیاسی و اقتصادی و دیگر عرصه ها پرداخته میشود.
🔸رویکرد دوم تأویل مفاهیم غیر دینی در قالب مفاهیم دینی و استدلال دینی برای مفاهیم غربی است و شاید بتوان میرزا ملکم خان را پایهگذار این روش دانست که معتقد بود در جامعه دینی نمیتوان به مواجهه مستقیم با مبانی دینی رفت.
🔹اگر این خط تبارشناسی را تا به امروز امتداد دهیم خواهیم دید در زمان ما سعی شده است این تأویل با رویکرد فقهی، فلسفی، ناسیونالیستی و یا ایرانشناسی آقای طباطبایی مورد توجه قرار بگیرد و در عصر مشروطه علمایی چون مرحوم نائینی و شیخ فضلالله سعی کردند این مواجهه مدرنیته با مفاهیم دینی را با تصرف در تفکرات مدرنیته و حفظ سیادت اسلام حل و فصل کنند.
ادامه مطلب
▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/1314
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕ فیرحی و تحمیل نظریه بر نَص
#ماجرای_فکر_فیرحی(۲)
✍دکترمحمدعلي ليالي/ استاديار پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامي؛
[بخش1 از 3]
🔰 دکتر داوود فيرحي را ميتوان يکي از گفتمانسازها و يکي از شبکهسازهاي فکري جريان تجدّدخواه ايران دانست که اگرچه شايد روش او با امثال دکتر سروش متفاوت باشد، اما مقصد و نتيجه کار آنها يکي بوده است.
1️⃣ از مهمترين مباني فکـري فيرحـي، نسـبيت گرايـي معرفتـي اسـت کـه پلوراليسـم و تکثرگرايي از لوازم آن به شمار ميآيد.
🔸️ مبناي نسبيتگرايي، موجب شد تا فيرحي به رويکـرد «تحميل نظريه بر نص» که ملازمه دارد با تفسير به رأي متون ديني، کشيده شود.
🔹️️ ايشان با توجه به پذيرش اين رويکرد، و نيز تمايل به ليبراليسم و حاکميت دمکراسي غربي، نصـوص ديني را براي قرائت ليبرال از اسلام، تأويل ميکـرد و در همـين راسـتا، برخـي نصـوص را گزينش، و برخي ديگر را ناديده ميگرفت.
2️⃣ دکتر فيرحي از فقه سنتي در حوزه علميه برميخيزد و با تحول فکري و معرفتي تـا کانت پيش میرود و با توجه به تعلق خاطري که ايشان به ميشل فوکـو و گـادامر و برخـي ديگر از انديشمندان مغربزمین داشت، به فهم هرمونوتيک از فقه و برداشت پلوراليسـتي از فقه سياسي ميرسد.
🔸️ اين نکته جاي سؤال دارد که چرا بايد در آثار فيرحي، فقهي کـه از دل حوزه علميه برخاسته است، با خوانشي برخاسته از ملاکها و معيارهاي معرفتـي فيلسـوفان غربي ارائه شود.
🔰ادامه مطلب
▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/1354
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️فیرحی و انکار علم دینی
#ماجرای_فکر_فیرحی
🔻بازخوانی نقد #دکتر_خسروپناه به منهج فقهی سازی علوم غربی و انکار #علم_دینی توسط مرحوم #دکتر_فیرحی؛
[صفحه 1 از 3 ]
👤دکتر عبدالحسین خسروپناه؛
🔹️شخصی مانند #دکتر_فیرحی که با اسلامی سازی علوم سیاسی مخالفت می ورزد، پس چرا دارد مفاهیم علوم سیاسی مدرن را فقهی می کند؟! اینکه همان اسلامی سازی است.
🔸️..اگر کسی بگوید من #عالم_دینی هستم، معارف دینی را نیز قبول دارم لکن نمی خواهم از این معانی و مبانی دینی در #علم_مدرن استفاده کنم و می خواهم مفاهیم مدرن را با مبانی خودشان مطالعه کنم، چنین فردی دچار تناقض است. زیرا مفاهیم مدرن با مبانی اسلامی قابل جمع نیست و #اجتماع_نقیضین است.
ادامه مطلب
▪️ https://eitaa.com/serat_zanjan/755
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان» و پاسخ به برخي ايرادات
🔺 پس از انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان: بررسي انتقادي انديشههاي دکتر داود فيرحي»، برخي دوستان و همفکران دکتر فيرحي به نقد کتاب پرداخته، چنين نوشتند:
🔹«جمعي از ناآشنايان به اسلام و انديشه سياسي، دکتر فيرحي عزيز را متهم به سکولاريسم پنهان کردهاند. من نميفهمم کسي که فقه سياسي را معتبر ميداند، چگونه سکولار (به تعبير ايشان) است!»
▪️در مباحث کتاب، از جمله مقدمه و بويژه مقاله پاياني، پاسخ اين ايراد آمده است. در ذيل، بخشي از مطالب مقدمه ذکر ميشود:
🔸«... دکتر فيرحي در تلاشي ظاهراً دغدغهمندانه نسبتبه اسلام، بهدنبال سازگار کردن گزارههاي اسلامي ـ شيعي با عناصر مدرن، بهويژه اصل آزادي بود؛ اما تفسير رسمي و رايج از گزارههاي اسلامي که تفاوتها و تضادهايي با مؤلفههاي مدرن، از جمله اصل آزادي داشت، مانعي مهم در مقابل رويکرد او بود. بر اين اساس بايد اين مانع برداشته ميشد. راهکار فيرحي، پذيرش نظرية «تقدم اراده بر علم» بود که نسبيتگرايي معرفتي از لوازم آن است. او با اخذ اين نظريه از انديشمندان غربي، بهويژه ميشل فوکو، و تلاش براي نسبت دادن آن به معدودي از انديشمندان اسلامي، آن را مبناي اصلي خود قرار داد.
🔸فيرحي، که به آزادي مدرن (Freedom / Liberty) باور داشت و طالب آن بود تا «آزادي» در «مركز معنا»ي كاوشها در باب سياست قرار گيرد تا نظريه و سپس نظام سياسي ـ اجتماعي «آزادمنش، فردگرا و مردمسالار»ی شکل گيرد و «اقتدارگرايي» به حاشيه رانده شود، اينک با اتخاذ مبناي «تقدم اراده بر علم» ميتوانست بگويد: همانگونهکه قدرت و ارادة منبعث از وضعيت مسلمانان در قرون اوليه موجب شکلگيري تفسير «اقتدارگرايانه» و ضد آزادي از تعاليم ديني شد، وضعيتِ جهانِ اسلام در عصر حاضر اقتضا ميکند تا تفسير «آزاديمحور» و ضداقتدارگرايي از نصوص اسلامي ارائه گردد.
🔸طبعاً با اين رويکرد ـ که «تحميل نظريه بر نص» در آن صراحت دارد و فيرحي خود با تعبير «تقدم نظريه بر نص» از آن ياد کرده بود ـ بايد روشها و راهکارهايي چون «گزينش برخي تعاليم و ناديده گرفتن برخي ديگر»، «برجستهسازي بخشي از گزارهها و بهحاشيهراني بخشي ديگر» و «توسل به متشابهات و متشابه نمودن محکمات» مورد توجه قرار گيرد. دکتر فيرحي نيز در پروژة فکري خويش از چنين راهکارهايي استفاده کرده است: گزارههايي از تعاليم اسلام و آثار و انديشههايي از متفکران و فقهاي شيعه را که بهنوعي در آنها سخن از حقوق و آزادي مردم به ميان آمده است يا اين ظرفيت را از نظر وي دارد، گزينش و برجسته کرده و در مواردي تفسيرهاي غيرعقلايي ارائه نموده است؛ و متقابلاً موارد فراوان ديگر با مضمون لزوم اطاعت از قوانين و حاکمان الهي و نداشتن اختيار در حوزة تشريع و انتخاب حاکمان را ناديده گرفته يا بهصورت حاشيهاي طرح کرده و بعضاً برداشتهاي ناصواب از آنها ارائه نموده است.
روشن است که با اين رويکرد، بسياري از احکام سياسي اسلام که در تضاد با ليبراليسم هستند، مانند لزوم پذيرش و اطاعت از حاکمان الهي، جهاد، اجراي حدود، امربهمعروف و نهيازمنکر، جلوگيري از فعاليت و ترويج فرقهها و کتب ضالّه و...، کنار گذاشته يا به حاشيه رانده میشوند و بهصورت کمرنگ تحقق مييابند؛ و اين امر، معنايي جز سکولاريسم نميتواند داشته باشد. بر اين اساس، براي انتساب يک فرد به سکولاريسم، لازم نيست خود فرد بدان تصريح کند يا به انکار گزارههاي سياسي اسلام بپردازد؛ بلکه اين انتساب، حتي با پرداختن به فقه سياسي نيز ميتواند سازگار باشد.
🔸بااينحال، از ويژگيهاي شخصيتي و علمي دکتر فيرحي در کنار استعداد و نبوغ بالا، تلاش براي طرح مباحث علمي بدون ايجاد حساسيت منفي و تنشآفريني بود؛ ازهمينرو، با توجه به اينکه انتساب به سکولاريسم ميتوانست تأثير منفي بر وي و انديشههايش بگذارد، او سعي وافر داشت تا عبارات و جملاتي را به کار نبرد که دلالتِ صريح و مستقيم بر سکولار بودن وي داشته باشد. با توجه به آنچه ذکر شد، ميتوان سکولاريسم موجود در آثار دکتر فيرحي را «سکولاريسم پنهان» دانست»./کانال سیاست ودیانت|حجتالاسلام ابوطالبی
@serat_zanjan
⭕️ مردان هستهای ما و مردان عنکبوتی غرب
#تحلیل
✍️نوشتاری از دکتر موسی نجفی🔻
▪️ برای بغض فروخفته شهادت مرد هستهای؛
1️⃣ شاید شما هم کارتون و یا فیلم سینمایی مرد عنکبوتی را بارها دیده باشید ؛ مرد عنکبوتی نسل امروز ، نوع پیشرفته تر "سوپر من" نسل دیروز است. مرد عنکبوتی با تارهای دستش و با قدرتی فوق العاده از این ساختمان به آن آسمانخراش پرش می کند، فاصله زمین و هوا را مثل عقاب با شیرجه در چند ثانیه طی می نماید، مرد عنکبوتی حامی مردم شهرش می باشد ، هر کسی که بخواهد به این شهر چشم زخمی و یا حمله ای داشته باشد ، اوست که نمی گذارد آب از آب تکان بخورد؛ اگر کسی را از طبقه صدم به پایین پرتاب کنند!! این مرد عنکبوتی است که در لحظه آخر و قبل از برخورد با زمین او را از مرگ حتمی نجات می دهد ؛ آخر مرد عنکبوتی همه جا هست و از بالا و پایین مواظب شهرهایی است که آسمانخراش های بزرگ دارند و آدمهای بد قصد رخنه در آن شهرها را می کنند !!
2️⃣ اما مرد عنکبوتی یک ویژگی عجیب دیگر هم دارد ، و آن این است که ناشناس است و با اینکه یکی از همین مردم عادی است ولی بخاطر نقابش ناشناخته مانده است؛ خودش هم اصرار دارد ناشناس بماند و رمز موفقیتش هم در این پنهان بودن و ناشناس ماندنش است. مردم بالا و پایین شهر آسمان خراشها هم از پیر و جوان و بچه و کودک، مرد عنکبوتی را دوست دارند و او را تحسین می کنند.
امروزه به کمک تکنیک های هالیوودی مرد عنکبوتی به همه دنیا صادر شده است و تمام بچه های جهان او را می شناسند و عاشقانه دوستش دارند؛ اصولا مگر می شود مرد عنکبوتی را دوست نداشت ؟! او ناجی کره زمین است و همه ما باید او را دوست داشته باشیم و به بچه های خودمان یاد بدهیم که فرشته نجات سرتاسر عالم و این کره خاکی مرد عنکبوتی است۰
3️⃣ در مقابل در این طرف دنیا، مرد هسته ای وجود دارد که نقاب ندارد اما ناشناخته مانده! از ساختمانهای بلند بالا و پایین نمی پرد و اصولا مرد هسته ای ما پرواز بر فراز آسمانخراش ها را بلد نیست. او خیلی معمولی روی زمین راه می رود البته او هم بچه ها و مردم شهر ما را دوست دارد و از افتادنشان جلو گیری می کند و با دشمنانشان مبارزه می کند ؛ هر چند بچه های ما او را نمی شناسند و اصلا از وجودش خبر ندارند چرا که رویای مرد عنکبوتی جایی در ذهن و دلشان برای او باقی نگذاشته است و همه آنها دلشان میخواهد مرد عنکبوتی باشند!! ولی بچه ها درست نمی دانند که خواب راحت شب های آنها و پدر و مادرانشان نه از صدقه سر مرد عنکبوتی بلکه بخاطر مرد هسته ای است که هر روز او را می بینند ولی هرگز او را نمی شناسند
4️⃣با همه این اوصاف و توانمندیها و برتریهای مرد عنکبوتی در برابر مرد هسته ای، در اینجا یک اشکالی وجود دارد که البته نه تنها بچه ها بلکه بزرگترها و بزرگتر از بزرگترها یعنی دولتمردان هم فراموش کرده اند و آن این است که: اصولا مرد عنکبوتی یک دروغ بوده و اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد ولی از آن طرف، مرد هسته ای زنده و واقعی و قابل لمس است.
هر چند به بچه ها گفته شده مرد عنکبوتی هیچگاه نمی میرد، ولی مرد هسته ای چون واقعی است و خون در رگ دارد مردنی است و می تواند برای مردمش بمیرد. نمیدانم آیا ممکن است روزی بچه های ما بزرگتر که بشوند بفهمند که مرد هسته ای ما را سازندگان و خالقان مرد عنکبوتی کشته اند ؟
5️⃣ در این میان یک معما و یا یک پرسش مهم آزار دهنده است و آن این است که چرا مردم ما مرد هسته ای و اصولا مردان هسته ای را درست نمی بینند و درست نمی شناسند ؟!!
شاید روزی برای این پرسش به این جواب برسند که این مرد عنکبوتی مآوا گرفته در ذهن و دل آنها بوده است که نمی گذاشته مرد هسته ای را درست ببینند و درست بشناسند ؟!
🔶اما افسوس و صد افسوس که دیگر مرد هسته ای در میان ما نیست ۰
🔹 سلام بر تویی که نشناختمت
🔹وسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا (کانال اسرار تاریخ/استاد ابوالحسنی)
@tange_ohod
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
⭕️ فیرحی و گزینش در دین پژوهی
#ماجرای_فکر_فیرحی(5)
✍️ذبيحالله نعيميان/ استاد حوزه علميه قم، پژوهشگر فقه سياسی و دارای دکترای انديشه سياسی اسلام
🔹در محفلي که در انجمن سياسي حوزه علميه شکل گرفته بود، حدود يک دهه با دکتر فيرحي همنشين و در حال بحث بودم. در آن جلساتِ هفتگي، طرح بحث از طرف ايشان بود و بعد گفتوگویی که دور میچرخيد.
📌 ما دين محور و اصالت محور بوديم و ايشان هم به رغم تلاش براي بهرهگيری از ظواهر ديني و بلکه، ادبيات فقهي براي ديدگاههايش، غربباور و تجددزده بود.
🔸از مهمترين مباني روشي دکتر فيرحي، تقدم نظريه بر نص بود. ايشان تعبيرشان اين بود که «ما بايد با نظريه بياييم سراغ نص»، اين را ميتوانيم خلاصه کل کارنامه آقاي فيرحی تلقی کنيم. در همين راستا، آقاي فيرحي به سراغ فضا و تجربه فکري و روششناسي #فوکو (به صورت عام) و محمد عابد الجابري (به صورت خاص) رفت.
ادامه مطلب
▪️https://eitaa.com/serat_zanjan/1470