eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی مدح حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) [صفحه ۱ از ۲] فؤاد کرمانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم، صفتِ کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین، همه در جمالِ تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی، مگر از مقالِ تو یا علی هله ‌ای مُجلّیِ عارفان، تو چه مطلعی تو چه منظری که ندیده‌ام به دو دیده‌ام، چو تو گوهری چو تو جوهری هله ‌ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دل بَری چه در انبیا چه در اولیا، نه تو را عدیلی و هم‌سَری به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی توئی آنکه غیر وجود خود، به شهود وغیب ندیده‌ای فَقرات نفس شکسته‌ای، سُبحاتِ وَهم دریده‌ای همه دیده‌ای نه چنین بود شه من تو دیده‌ی دیده‌ای ز حدودِ فصل گذشته‌ای، به صعودِ وصل رسیده‌ای ز فنای ذات به ذاتِ حق، بُوَد اتّصال تو یا علی چو عقول و افئده را نشد، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف همه گفته‌اند و نگفته شد ، ز کتابِ فضل تو یک الف ز بیانِ وصف تو هر کسی، رقم گمان زده مختلف فصحای دهر به عجز خود، ز ادایِ وصف تو معترف بُلغای عصر به نطقِ خود، شده‌اند لالِ تو یا علی تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین شده از وجودِ مقدّست، همه سرّ کَنزِ خفا مبین تویی آن که از کُشِفَ الغطا، نشود ترا زیاده یقین ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی، بزن بدلیل این که به نورِ حق شده منتهی، شرفِ کمال تو یا علی تو همان درخت حقیقتی، که در این حدیقه‌ی دنیوی أنا ربّکم تو زنی و بس، به لسان تازی و پهلوی ز بروق نورِ تو مُشتعل، شده نارِ نخله‌ی موسوی ز تو در لسانِ موحّدین، بُوَد این ترانه‌ی معنوی که انا الحق است به حقِ حق، ثمرِ نهالِ تو یا علی تویی آن تجلّیّ ذوالمنن ، که فروغ عالم و آدمی هله ‌ای مشیّتِ ذاتِ حق ، که به ذات خویش مُسلّمی ز بروز جلوه ما‌خلق، به مقام و رتبه مقدّمی به جلالِ خویش مُجلّلی، ز نوالِ خویش مُنعّمی همه گنج ذاتِ مقدّست، شده مُلک و مالِ تو یا علی تو چه بنده‌ای که خدائیت، ز خداست منصب و مرتبت احدی نیافت ز اولیا، چو تو این شرافت و منزلت رسدت ز مایه‌ی بندگی، که رسی به پایه‌ی سلطنت همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت شده ختم دوره‌ی عِلم و دین، به کمالِ آل تو یا علی تو همان مَلیکِ مُهیمنی، که بهشت و جنّت و نه فلک پیِ جستجوی تو سالکان، به طریقت آمد یک به یک شده ذکرِ نام مقدّست، همه وِردِ اَلسنه‌ی مَلَک به خدا که احمدِ مصطفی، به فلک قدم نزد از سَمَک مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی تویی آن‌که تکیه‌یِ سلطنت، زده‌ای به تخت مؤبّدی ز شکوه شأن تو بر مَلا، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی به فرازِ فرقِ مبارکت، شده نصب تاج مُخلّدی متصرّف آمده در یَدَت ، ملکوتِ دولتِ سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت، بود اعتزالِ تو یا علی به می خُمِ تو سِرشته شد، گِل کاس جانِ سبوکشان به پیاله‌ی دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان، دل بیهُشان نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان همه کس چشیده به قدرِ خود، ز میِ زُلالِ تو یا علی منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می‌زنم ره کوه و دشت گرفته‌ام قدم از برای تو می‌زنم به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو می‌زنم شب و روز حلقه التجا بدر سرای تو می‌زنم نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی تویی آن‌که سِدره‌ی مُنتهی، بُودَت بلندیِ آشیان به مکان نیائی و جلوه‌ات، به مکان ز مشرقِ لا‌مکان رسد استغاثه‌ی قدسیان، به درت ز لانه‌ی بی‌نشان چو به اوج خویش رسیده‌ای ، ‌ز عِلوّ قدر و سُموشّان همه هفت کرسی و نُه طبق، شده پایمال تو یا علی نه همین بس است که گویمت ، به وجودِ جود مکرّمی تو مُنزّهی ز ثنای من ، که در اوجِ قُدس قدم نَهی نه همین بس است که خوانم اَت ، به ظهورِ فیض مقدّمی به کمال خویش معرّفی ، به جلالِ خویش مُسلّمی نه مراست قدرت آنکه دم ، زنم از جلال تو یا علی تویی آن که میم مشیّتت ، زده نقشِ صورتِ کاف و نون به کتابِ عِلم تو مُندرج ، بُوَد آن چه کان و ما‌یکون فلک و زمین به اراده‌ات ، شده بی‌ سکون شده با سکون تویی آن مُصوّرِ ما‌خَلَق ، که من الظّواهر و البطون بُوَد این عوالم کُن فکان، اثرِ فعال تو یا علی تویی آن که ذات کسی قرین ، نشده است با احدیتّت نرسیده فردی و جوهری ، به مقام مُنفردیتت تویی آن که بر احدیّتت ، شده مُستند صمدیّت نشناخت غیر تو هیچ‌کس ، ازّلیتت ابدّیتت تو چه مبدأ‌یی که خبر نشد ، کسی از مآلِ تو یا علی تو که از علایق جان و تن ، به کمالِ قُدس مُجرّدی تو که فانی از خود و مُتّصف ، به صفاتِ ذاتِ محمّدی @rozaneebefarda
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی مدح حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) [صفحه ۲ از ۲] تو که بر سرائرِ معرفت، به جمالِ اُنس مُخلّدی به شؤنِ فانیِ این جهان، نه مُعطّلی نه مقیّدی بود این ریاست دنیوی ، غم و ابتهالِ تو یا علی تو همان تجلّیِ ایزدی، که فراز عرشی و لا مکان خبری ز گردش چشم تو، حرکات گردش آسمان دهد آن فؤاد و لسان تو ، ز فروغ لوح و قلم نشان تو که ردّ شمس کُنی عیان ، به یکی اشاره‌ی ابروان دو مُسخّر آمده مِهر و مَه ، هله بر هلالِ تو یا علی هله‌ای موحّدِ ذاتِ حق، که به ذات ، معنی وحدتی به تو گشت خِلقتِ کُن فکان ، که ظهورِ نورِ مشیّتی هله ای ظهورِ صفاتِ حق، که جهان فیضی و رحمتی چو تو در مداینِ علمِ حق ، ز شرف مدینه‌ی حکمتی سَیَلانِ رحمت حق بُوَد ، همه از جِبال تو یا علی بنگر [فؤاد] شکسته را ، به دَرَت نشسته به التجا اگرش بِرانی از آستان ، کُند آشیان به کدام جا به سخا و بذل تواش طمع ، به عطا و فضلِ تواش رجا ز پناهِ ظلِّ وسیع تو ، هم اگر رود برود کجا که محیط کون و مکان بُوَد فلکِ ظلالِ تو یا علی @rozaneebefarda
هژبر سالب غالب علی بن ابی طالب(ع) هاتف اصفهانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سحر از کوه خاور تیغ اسکندر چو شد پیدا عیان شد رشحهٔ خون از شکاف جوشن دارا دم روح‌القدس زد چاک در پیراهن مریم نمایان شد میان مهد زرین طلعت عیسی میان روضهٔ خضرا روان شد چشمهٔ روشن کنار چشمهٔ روشن برآمد لالهٔ حمرا ز دامان نسیم صبح پیدا شد دم عیسی ز جیب روشن فجر آشکارا شد کف موسی درافشان کرد از شادی فلک چون دیدهٔ مجنون برآمد چون ز خاور طلعت خور چون رخ لیلا مگر غماز صبح از بام گردون دیدشان ناگه که پوشیدند چشم از غمزه چندین لعبت زیبا درآمد زاهد صبح از در دردی‌کش گردون زدش بر کوه خاور بی‌محابا شیشه صهبا برآمد ترکی از خاور، جهان آشوب و غارتگر به یغما برد در یک دم، هزاران لل لالا نهنگ صبح لب بگشود و دزدیدند سر، پیشش هزاران سیمگون ماهی در این سیمابگون دریا برآمد از کنام شرق شیری آتشین مخلب گریزان انجمش از پیش روبه‌سان گرازآسا چنان کز صولت شیر خدا کفار در میدان چنان کز حملهٔ ضرغام دین ابطال بر بیدا هژبر سالب غالب علی بن ابی طالب امام مشرق و مغرب امیر یثرب و بطحا @rozaneebefarda
غدیریه محیط قمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 گرفت عهد زاشیا، دو روز، رب قدیر یکی به روز الست و یکی به روز غدیر گرفت عهد ز ذرات، بر خدایی خویش نخست روز و دویم روز بر خلاف میر شه سریر ولایت، علی عمرانی که از فزونی نتوان، فضائلش تقریر نخست روز الست بربکم فرمود بدون واسطه ای، بعثت رسول و سفیر الست اولی بالمؤمنین من انفسهم سرود روز دوم زامر حق، رسول و بشیر ولی به روز دوم یافت دین حق تکمیل به نصّ آیه ی اکمال و بیّنات کثیر گشای گوش حقیقت، نیوش تا برتو زشرح روز دوم، شمّه ای کنم، تقریر به حکم نصّ صریح و تواتر و اجماع ثبوت یافته در نزد عالمان خبیر که روز ثامن عشر دوم ز ذی لاحجّه که از الست بعید غدیر، گشته شهیر پس از فراغت اعمال حجّ، باز پسین رسید خواجه ی لولاک چون، به خمّ غدیر بُدند ملتزم موکب شرف زایش زسر فرازان، جمعی کثیر و جمع غفیر به حضرت نبوی جبرئیل شد نازل به امر بار خدا، ایزد سمیع و بصیر به خواند آیه ی یا ایّها الرّسول بر او که هست امر به نصب، امیر خیبر گیر مفاد آیه که اصلی، غرض رسالت را بود رساندن و تبلیغ این مهم خطیر نکرده ای تو رسالات خویش را تبلیغ گر این رسالت ماند، به پرده ی تستیر مدار بیم زمردم که حفظ یزدانت نگاه دارد از شرّ منکران شریر رسول اکرم، ابلاغ امر یزدان را فرود آمد، در آن مقام بی تأخیر نمود انجمنی آن چنان که مانندش ندیده است و نبیند، دگر سپهر اثیر شمار خلق زسبعین الف افزون بود سخن کنم زکمی، درگذشتم از تکثیر برای آن که تمامیّ خلق بینندش که کس نگوید، تبلیغ را شده تقصیر نمود منبری آماده از جهاز شتر فراز عرشه برآمد، رسول عرش سریر به خواند آیت تبلیغ را به صوت بلند پس از ستایش یزدان بی شریک و نظیر بلی به پاسخ گفتند، اهل انجمنش تمام متّفق القول، از کبیر و صغیر گرفت عهد از ایشان چو بر رسالت خویش نمود آمدن جبرئیل را تقریر گرفت دست علی را به دست و کرد بلند چنان که در نظر ناظران نماند ستیر به گفت هر که منش مقتدا و مولایم علی است او را مولا، علی بر او است امیر چنان که هارون از بهر موسی عمران علی مرا است وصیّ و علی مرا است وزیر نمود از پی اتمام حجّت و تبلیغ مر این کلام فرح بخش جان فزا تقریر سپس سرود که یا رب، والِ مَن و والاه ظهیر و ناصر، او را، ظهیر باش و نصیر نخست تابع او را عزیز دار مدام حسود و منکر او را، نمای خوار و حقیر نزول آیه ی الیوم را پس از این امر به گفت از پی تکمیل امر حق، تکبیر سه روز کرد در آنجا وقوف و از مردم گرفت بیعت بهر، امیر خیبر گیر زبان به بخ بخ گشود، بن خطاب برای تهنیت میر بی عدیل و نظیر ازین قضیه برآشفت، حرث بن نعمان که بُد منافق و کافر دل و خبیث و شریر بر رسول خدا آمد و گشود، زبان ز روی کینه ی خصمانه، برکشید نفیر به خشم گفت که ما را، بهر چه کردی امر به ظاهر از تو شنیدیم، چون نبود گزیر کنون به گویی باشد علی پسر عم من امیر بر همه ی خلق از صغیر و کبیر خدای گفته چنین یا تو خویش می گویی رسول اکرم فرمود: گفته حیّ قدیر سرود حرث: خدایا گر این سخن صدق است به من فرست عذابی، در آن مکن تأخیر فرود آمد سنگی، زآسمان به سرش زخشم ایزد و شد رهسپار، سوی سعیر «محیط» را خط بطلان کشیده شد به گناه به دست شوق چه کرد، این حدیث را تحریر   @rozaneebefarda
شراب پاک خورم زین سپس ز خم غدیر قاآنی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شراب تاک ننوشم دگر ز خمّ عصیر شراب پاک خورم زین سپس ز خم غدیر به مهر ساقی‌کوثر از آن شراب خورم که دُرد ساغر او خاک را کند اکسیر از آن شراب‌کزان هرکه قطره‌یی بچشد شود ز ماحصل سرّ کاینات خبیر به جان خواجه چنان مست آل‌یاسینم که آید از دهنم جای باده بوی عبیر دوصد قرابه شراب ار به یک نفس بخورم که مست‌تر شوم اصلا نمی‌کند توفیر عجب مدار که‌ گوهرفشان شوم امروز که صد هزارم دریا ست در درون ضمیر دمیده صبح جنونم چنانکه بروی دم ز قل اعوذ برب الفلق دمد زنجیر بر آن مبین ‌که چو خورشید چرخ عریانم بر آن نگر که جهان را دهم لباس حریر نهفته مهر نبی‌گنج فقر در دل من که گنج نقره نیرزد برش به نیم نقیر فقیر را به زر و سیم و گنج چاره‌ کنند ولی علاج ندارد چو گنج‌ گشت فقیر اگر چه عید غدیرست و هر گنه‌ که‌ کنند ببخشد از کرم خویش‌ کردگار قدیر ولیک با دهن پاک و قلب پاک اولی است که نعت حیدر کرّار را کنم تقریر نسیم رحمت یزدان قسیم جنت و نار خدیو پادشهان پادشاه عرش سریر دروغ باشد اگر گویمش نظیری هست ولیک شرک اگر گویمش ‌که نیست نظیر لباس واجبی از قامتش بلندترست ولیک جامهٔ امکان ز قد اوست قصیر اگر بگویم حق نیست ‌گفته‌ام ناحق وگر بگویم حقست ترسم از تکفیر بزرگ آینه‌یی هست در برابر حق که‌هرچه هست سراپا دروست عکس‌پذیر نبد ز لوح مشیت بزرگتر لوحی که نقش‌بند ازل صورتش‌کند تصویر دمی‌ که رحمتش از خلق سایه برگیرد هماندم از همه اشیا برون رود تاثیر زهی به درگه امر تو کاینات مطیع زهی به ربقهٔ حکم تو ممکنات اسیر چه جای قلعهٔ خیبر که روز حملهٔ تو به عرش زلزله افتد چو برکشی تکبیر تویی یدالله و آدم صنیع رحمت تست که‌کرده‌ای‌گل او را چهل صباح خمیر گمانم افتد کابلیس هم طمع دارد که عفو عام تو آخر ببخشدش تقصیر به هیچ خصم نکردی قفا مگر آندم که عمروعاص قفا برزد از ره تزویر شد از غلامی تو صدر شه امیر جهان بلی غلام تو بر کاینات هست امیر خجسته خواجهٔ اعظم جمال دولت و دین که‌ کمترین اثر قدر اوست چرخ اثیر به دل رؤوف و به دین کامل و به عدل تمام به ‌کف جواد و به رخ ثاقب و به رای بصیر هزار ملک منظم‌کند به یک‌گفتار هزار شهر مسخر کند به یک تدبیر نظیر ضرب ‌کسورست سعی حاسد او که هر چه‌ کوشد تقلیل یابد از تکثیر به خواب صدرا دیشب بهشت را دیدم بهشت روی تو بودش سحرگهان تعبیر به مصحف آیت یحیی‌ العظام برخواندم به زنده‌ کردن جود تو کردمش تعبیر مدیح رای منیرت زبر توانم خواند ولی نیارم خواندن‌گرش‌کنم تحریر از آن‌ سبب‌ که‌ چو خورشید سطر مدحت آن به هیچ چشم نیاید ز بسکه هست منیر به عید قربان از حال این فدایی خویش چرا خبر نشدی ای ز راز دهر خبیر تو آفتابی و بر آفتاب عاری نیست که هم به ذره بتابد اگر چه هست حقیر همیشه تا که به پیری مثل بود عالم فدای بخت جوان تو باد عالم پیر @rozaneebefarda
motie-1.mp3
3.83M
یاعلی، یاعلی، مالک ملک دلی... نام زیبای تو شد، رافع هر مشکلی @rozaneebefarda
میلاد امام کاظم علیه السلام بر همه مؤمنین مبارک باد @rozaneebefarda
هدایت شده از تاملات حقوقی
🔴 را اطلاع رسانی کنید. به دستور دادستان کل کشور، به جرائم موضوع ماده ۱۱ و ناهیان از منکر در شهرهای مختلف تشکیل شده است. 📣خوب است مسئولان قوه رسماً در صدا و سیما و مطبوعات سراسری این شعبات را اطلاع رسانی کنند. 📣رهبر معظم انقلاب اخیرا به ضعف اطلاع رسانی قوه قضاییه و صدا و سیما اشاره فرمودند. ⭕️متن کامل به معروف و ناهیان از منکر https://rc.majlis.ir/fa/law/show/930343 را پاس بداریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ریاست دستگاه قضایی: امروز جلسهٔ سران قوا درمورد عفاف و حجاب برگزار می‌شود. 🔸ما در حوزهٔ مقابله با ناهنجاری‌های اجتماعی و مظاهر آن قانون داریم و نباید منتظر لایحهٔ مجلس دراین‌خصوص باشیم چون ممکن است این مقوله زمان‌بر باشد. 🔸با همین قوانین موجود می‌توان با ناهنجاری‌های اجتماعی مقابله کرد. رئیس‌جمهور هم از این موضوع استقبال کرد و قرار است امروز جلسه‌ای در همین راستا برگزار شود تا بتوانیم با حضور مقامات و مسئولان مربوط تصمیم‌گیری کنیم. 🔶حاشیه روزنه از ابتدا نیز بارها بر همین اصل تکیه شد که قوانین موجود در عرصه عفاف و حجاب نباید معطل تصویب قوانین جدید شود. این خلأ موجب سوءاستفاده افراد شرور و باندهای سازمان‌یافته حجاب‌زدایی خواهد شد. ضمن آنکه زمینه فضای شکاف اجتماعی و تنازع خیابانی را فراهم می‌کند. @rozaneebefarda
مدینه و یک جهان خفته در آن یادداشت‌های حج [صفحه ۱ از ۲] حجت‌الاسلام حمید احمدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸مدینه که باشید دلتنگی هات بر مزارهای بی آلایش و پاک بقیع بیشتر است . هر روز و شب منتظر نماز صبح مسجد نبوی می مانی تا بعد آن میان انبوه جمیعت روانه بقیع شوی. و از لحظه لحظه های سکوت و نگاه و توقف های کوتاه وچشم دوختن بر زاویه ای از یک جهان معنا با یک تاریخ و فرهنگ زنده همراه و هم آهنگ شوی. منظری که همه را متوجه خود می کند که چرا این همه چشم های اندوهگین و اشکبار بدان خیره شده اند! این قرار زائران شیعه است که هر روز صبحگاهان با گشودن درهای این بهشت جوار پیامبر خدا همه به سوی آن روی می آورند. اما دلگویه ها و شکوه ها در این حرم ، از جنس کلام نیست بلکه دلی و نگاه های معناداری است که بر یک تاریخ با شکوه از جهاد و معنویت و توحید نظاره گر ند. برای شیعیان ، بقیع یک تاریخ ، یک تراث فرهنگی ، یک جهان هویت و جهان خفته در مدینةالرسول و تاریخ یک ملت مظلوم ، پیروز و مقاوم است . بقیع خلاف القای برخی صاحب تریبون‌ها برای ما یک تراژدی و غمنامه نیست ! یک تاریخ و فرهنگ باشکوه ، با عظمت و مقدس است مقدس است به دلیل آنکه جای پای حبیب خدا و محل مناجات اوست! مقدس است چون محل حضور پاره های تن رسول الله ست . با شکوه و با عظمت است چون حسن بن علی نور چشم مصطفی و فاطمه زهرا و امیر مؤمنان ، آن مرد شجاع و امین پدر در آن آرمیده است! یک تاریخ و فرهنگ باعظمت است چون رهبرانی بزرگ که از یک عده مردان و زنان انگشت شمار با تدبیر و جهاد فکری و فرهنگی به یمن خون های پاک سالار شهیدان و شهدای بزرگ عاشورا یک ملت بزرگ باپشتوانه قوی فرهنگی و فکری افتخار آمیز ساخته اند و بزرگترین گفتمان های معنوی را در قالب دعا و نیایش و خالق و مبدع گسترده ترین و عمیق ترین هویت و گفتمان کلامی و حقوقی و سیاسی را در سخت ترین شرایط بر بستر علوم و ارزش های وحیانی اند . بقیع در خود بزرگ زنی دارد که هیچ مادری در هستی همانند او تکرار نخواهد شد و شانس پسری چون علی را ندارد ! دختر اسد که خود شیر زنی بی مانند است . آری شیر زنی شایسته مادری شیر مردی چون پسر ابیطالب است! حضور در آستان رفیع در همان حال که اشک شوق تشرف را جاری می کند، شکوه عظمت این مردان خدا خضوع و خشوع را بر تن و جان آدمی مستولی می سازد و در همان حال باعث مباهات و افتخار شیعه و محب اهل بیت است . که راهبرانی چون این ستارگان پر افتخار و صاحبان انديشه است از این رو حضور در بقیع با احساس شوق و شعف، مجد ، عظمت ودر همان حال با حزن و اندوه همراه است. چون در کنار این بزرگان نمی توان بیت الاحزان را از خاطره ها محو کرد ! نمی توان تصویر پیکر دوخته به تابوت با تیر عصبیت و حقد و کینه نور چشم رسول الله را از ذهن ها زدود ! 🔸 من هم پی هزاران نفر بعد اقامه نماز صبح در مسجد نبوی عازم بقیع شدم . حس غریبی است که با تشرف به حرم نبوی زائر را برای کمال زیارت به سمت بقیع می کشاند . مثل همیشه در خیل جمیعت روان به سمت بقیع شریف از ملیت‌ها و اقوام و پیروان مذاهب اسلامی فراوان دیده می شوند که به صورت گروهی و جمعی در حال ورودند ، اما از نگاه‌ها و راه رفتن ها می توان شیعه ها را تمیز داد. از زمزمه هایش در بین الحرمین، از نگاهش از پشت نرده ها به مزار نورانی ستارگان بقیع،از ادای ادب و احترام به مرقد پیامبر خدا قبل ورود به بقیع تا دنبال زیارت نامه از گوشی تلفن همراه و کتابچه آداب الحرمین گشتن شان و از چهره محزون و متاثر از وضیعت مدیریت و برخورد نگهبانان و نظمیه ها و از نگاه های پرسش گرانه شان ! در مسیر ،چهره های پر از غم و اندوه زنانی که نگاه حسرت شان به دیوار بقیع دوخته شده و یا زنان هند و کشمیر و پاکستان که دستان خود را به پیراهن مردانشان گره زده تا وارد بقیع شوند وقتی با سد ماموران مواجه می شوند اصرار و التماس شان برای ورود به بقیع آه و اندوه را افزون می کند. 🔸پله های بقیع را با اشک و آه طی کردم ، نگاه به گنبد سبز رسول خدا و نگاهی به نرده های مشبک بقیع ! و جمیعت خاموش و آرام ! هوا هنوز کامل روشن نشده است اما می توان چشم های نمناک زائران را دید .برخی کنار ورودی سر برنرده ها گذاشته دقایقی به نجوا مشغول ، اما بانگ ماموران حرکتشان می دهد. اشکها امانم نمی دهد ، پاها سست و بی رمق ، نای رفتنم نبود اما با گام های آرام تا به درب بقیع رسیدم . ای کاش می شد در و دیوار آن را بوسید و خاک های آن را به چشم کشید! اما افسوس که گفتند چنین نکنید که نگهبانان و میزبان نپسندند ! اندکی جلوتر رفتم و نگاهم را به چهار مرقد بی سایه بان و بی در و دیوار دوختم و اشکهایم بی امان جاری. @rozaneebefarda
مدینه و یک جهان خفته در آن یادداشت‌های حج [صفحه ۲ از ۲] حجت‌الاسلام حمید احمدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یاد صدای محزون و دردمندانه مادری افتادم که هنگام عبوراز بین الحرمین با صدای بغض کرده جلو آمد و گفت : آقا ما را نمیذارن وارد بقیع بشیم ترا بخدا از طرفم سلامی بدید به بچه هام قول دادم که سلام شان برسانم، ولی خودم پشت در موندم ! هنوز طنین بغض آلود صداش تارهای گوشم را می نواخت. سلامی به رسم ادب و احترام از جانب خودم و آن مادر و بچه‌هاش هدیه کردم . مونده بودم نگاهم را بر این تربت های پاک ادامه بدم یا زیارت نامه ای بخوانم .صدای دلنشین روضه ای آرام با زمزمه اشعار سوزناک مردی در جمع کوچکی که دور او حلقه زده بودند، مرا با خود همراه کرد. این روضه در آن جمع حلاوت و سوز دیگری داشت، شاید در مجاورت بیت الاحزان ، این حزن دائمی جاری در این محیط قلب مؤمنان را تسخیر و منقلب می کند ! مرد میانسالی با قد متوسط، هق هق گریه های جمع با ترنم روضه اش که با اشعاری آهنگین می خواند ،در هم می پیچید و باحالی وصف نشدنی ، عقده های خفته جمع وا می کند. روضه مادر می خواند و از شال سبزش که به گردن آویخته بود پیدا بود که از سادات است. ▪️اگر از گریه اش همسایگان را شکوه بر لب بود دل شب ها نمی زد پلک و آنان را دعا می کرد. به چشم خویشتن دیدم که بشکستند بازو و بستن ولی مادر مگر دامان حیدر را رها می کرد. هم از سینه و هم بازویش خون می رفت در آن روز و لیکن می دوید و باز بابم را صدا می کرد. این زمزمه های دردناک جان و دل همه را با خود روانه پشت دیوار خانه علی کرد . با معرفت بود از همه یاد کرد از امام تا شهیدان مدافع حرم و سرداران شهید و از ملتمسین دعا . اشعارش دنیایی از غم و غربت را بر جانمان نشاند و فقط باید آرام می گریستیم تا قراولان شهر نبی که در کسوت نگهبانی وحفظ نظم و امنیت مهمانان مراقب منافع میزبانان، مراقب همه چیز و همه کس بودند، مانع نشوند و مشکل ایجاد نکنند ! اما صدای بی محل و پی در پی یکی شان بلند " حرک زایر" تند و پر شتاب امر به حرکت و عدم توقف می داد. یکی از ماموران به این جمع کوچک خیره شده بود ، روضه را مثل همیشه ناتمام گذاشت ! اما تا هنگام خروج از حرم شریف ، اشکها مهمان چشم ها و صورت‌ها بود و غم ها تا همه ایام حضور ! چند باری با سوال زائران که در بهت و حیرت از مکشوف بودن مرقدهای این بزرگان و بدتر از آن بی ادبی و برخورد ماموران و بی خردی و جهالت بانیان ، نشان از مرقدهای چهار امام و فاطمه بنت اسد را گرفتند.با اشاره نشان شان دادم ، می شد فهمید که باورش برایشان سخت بود که قبور این بزرگان چنین باشد! سخت تر پرسش و کنجکاوی مسلمانانی بود که با نگاه و احترام و خضوع شیعیان در مقابل این قبور مطهر می پرسیدند این قبرها متعلق به چه کسانی ؟ فقط پاسخ می دادی فقط با نام امام حسن بن علی آشنا بودند و بقیه بزرگ زادگان را باید با توضیحاتی تفهیم شان می کردی! جمیعت را به سمت خروجی هدایت می کنند اما هنوز زائران پی جوی قبر دیگری اند،از مزار ام البنین! این علاقه و محبت شیعیان به مادر علمدار دشت نینوا خود حال و شور دیگری دارد .اگرچه اجازه توقف نمی دهند اما کسی بدون ادای احترام و ادب رد نمی شود وبر او و پسر رشدیش با سینه ای پر از درد و آه زیر لب و آهسته سلام‌ می دهد و نگاه خیره و متعجب شان گویا علت سخت گیری و عدم اجازه احترام به این بانو را نمی فهمد ! شاید با مرور داستان نینوا در ذهنش پاسخی یافته است ،چون سر به زیر و اشکهای جاریش حکایت ماجرای این بانوی بزرگ و فرزندانش و ارادتشان به حسین بن علی داغ نهاده بر جانش تازه می شود و خموش و آرام می گذرد و ذهن و جانش روانه شط فرات و کربلاست ! ▪️اللهم حبب الینا مشاهدهم و الحقنا بهم و اجعلنا معهم فی الدنیا و الآخره حمید احمدی مدینه منوره ذیقعده ۱۴۰۲ @rozaneebefarda
مطالبات بیست ساله رهبر از حوزه و روحانیت نگاهی اجمالی به 70 مطالبه مقام معظم رهبری از حوزه و روحانیت در بیست سال گذشته [صفحه 1 از 13] || پرونده ویژه به مناسبت دیدار حوزویان با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (۲۱تیرماه۱۴۰۲) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مقدمه روز 21تیر1402 روزی تاریخی و ماندگار برای حوزویان است؛ روز دیدار با رهبر معظم انقلاباسلامی. اصل این دیدار در شرایط فرهنگی و اجتماعی فعلی، به‌ویژه انتخاب روز 21تیر-روز حجاب و عفاف، برای همه تحلیل‌گران و کنش‌گران سیاسی داخلی خارجی معنای خاصی دارد. جامعه انقلابی حوزه علمیه و عموم متدینین و دغدغه‌مندان منتظر بیانات تاریخی مقام معظم رهبری هستند و طبعا انتظار آن است اشتیاق وصف ناپذیر حوزویان برای دیدار با رهبر، همچنان تا تحقق کامل مطالبات و رهنمودها و فرامین ایشان، پایدار بماند و روزافزون باشد. در کنار تمرکز ویژه جامعه متدینان و پیروان جبهه حق به بیانات تاریخی مقام معظم رهبری در این دیدار، اتاق فکرهای دشمن نیز طبیعتا آماده عملیات روانی و انتشار تحلیل‌های مغرضانه و حاشیه‌ساز هست و از این رو، قوه عاقله حوزه باید از هم‌اکنون خود را برای دو امر آماده کند؛ ۱. تحلیل‌های جامع و عمیق از بیانات و ارائه راهبردهای عملیاتی و طراحی نقشه اقدام برای تحقق فرامین و مطالبات ایشان از حوزویان. ۲. فهم نقشه دشمن در خنثی‌سازی تأثیر بیانات و مبارزه با هر نوع تلاش خصمانه رسانه‌ای برای به حاشیه کشاندن دیدار و ارائه تحلیل‌های مغرضانه. برای نقش‌آفرینی فعال پیرامون بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ، امری ضروری و راهگشاست. از این رو بر آن شدیم در آستانه دیدار حوزویان با رهبر عزیزتر از جان، مطالبات بیست ساله ایشان از حوزه و روحانیت را مرور کنیم. از رهگذر این مطالعه سریع و نسبتا جامع، کارنامه سطوح مختلف حوزویان در مواجهه با بیانات راهگشای این ولی خدا، مشخص خواهد شد؛ هم نقاط غفلت و ضعف و احیانا کم‌کاری‌ها عیان می‌گردد و هم پیشرفت‌ها و توفیقات و نقاط قوت شناخته می‌شود. پیش از این دیدار در طول سالیان رهبری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مجموعه‌ای از مطالبات از جانب ایشان خطاب به جامعه حوزوی اعم از مدیران، فضلا و عموم طلاب مطرح شده است که بازخوانی اجمالی آن پیش از گوش فرادادن به بیانات ارزشمند آن رهبر سیاسی-الهی از جهات متعدد مفید خواهد بود و زمینه‌ای است برای سنجیدن کارنامه حوزه و روحانیت و شناخت قرابت‌ها و فاصله‌ها با افق نگاه رهبری. در این یادداشت تفصیلی، عناوین مطالبات مقام معظم رهبری را به‌صورت گذرا و بدون شرح و بسط می‌خوانیم: 1. تضمین جهت‌گیری معنوی جامعه «اگر شما که برای روشن نگهداشتن فروغ معنویت و فضیلت و دین کمر بسته اید، غایب باشید، همه ی این پیشرفت‌ها[ی مادی] بی ارزش خواهد شد؛ بلکه به ضد ارزش تبدیل خواهد شد. اهمیت حوزه‌های علمیه، این جا معلوم می شود. با این نگاه، کار شما از همه ی کارهایی که انجام می گیرد، مهمتر است. وجود یک مجموعه ی روحانىِ عالم، روشن بین، روشنفکر، شجاع، پارسا، پاکدامن، دارای آگاهی وسیع و برخوردار از خشیت الهی، در جامعه یی که در حال پیشرفت است، نویدبخش این است که این پیشرفتها در جهت گمراهی و ضلالتِ هر چه بیشتر، و در فرآیند تاریخی در جهت سقوط به کار نخواهد رفت؛ این نقش شما جوانهای طالب علم و محصل علوم دینی است؛ این را قدر بدانید؛ خیلی مهم است. »(1383.3.22) «اگر این کشور توانست در میدانهای تحرک و پیشرفت مادی به موفقیتهایی دست پیدا کند؛ اگر توانست علم و فناوری و صنعت پیدا کند؛ اگر توانست یک سیاست بین المللی و یک دیپلماسی قوی پیدا کند؛ اگر توانست اقتصاد جامعه را سر و سامان دهد؛ اگر توانست از منابع عظیم ثروت در زیر زمین و روی زمین، اعم از معدن و کشاورزی و امثال اینها استفاده کند؛ اگر توانست از سرزمین وسیع و متنوع ایران و موقعیت مهم سوق الجیشی آن استفاده کند؛ و خلاصه، اگر توانست با معیارهای پیشرفت جهانی و مدنی خودش را همراه کند، این اولین کشور و دولتی خواهد بود که توانسته است پیشرفت مادی را در زیر روشنىِ چراغ برافروخته ی فضیلت و معنویت به دست آورد؛ این می شود یک تمدن جدید؛ این در تاریخ کم سابقه است و در مقابل تمدن غربی یک پدیده ی بشدت هشداردهنده است. اگر در این مجموعه، شما نقش روحانیت را برجسته کردید، ببینید چقدر به این مدنیت خدمت کرده‌اید.»(1383.3.22) ادامه مطالب: صفحه دوم صفحه سوم صفحه چهارم صفحه پنجم صفحه ششم صفحه هفتم صفحه هشتم صفحه نهم صفحه دهم صفحه یازدهم صفحه دوازدهم صفحه سیزدهم ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053