ملاحظاتی تاریخی بر بيانيه سیاسی "دفاعی عقیم و پرهزینه" پیرامون وجود فساد در حکومت علوی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه 2 از 4]
4. ایشان، بیانِ کاستیهای تحمیل شده بر حکومت علوی را ملازم با چوب حراج بر تراث زدن و پیدایش این تصور دانستهاند که: هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است؛ و سپس در بیانی شگفت، حکومت مهدوی را نیز مشمول این تصور دانستهاند! این، در حالیست که کاملا واضح است، وجود برخی کاستیها در حکومت علوی، واقعیتی انکار ناپذیر و تحمیل شده از سوی دشمنان بوده، و فرصت محدود و موانع فراوان در پیشِ روی امیرمؤمنان(ع) سدّ راهی برای اقدامات اصلاحی آن حضرت بود؛ موانعی که حضرت در خطبه بدعتها به بخشی از آنها اشاره فرموده است.
5. این خطبه در کتاب سُلَیم بن قیس و سپس در جلد هشتم کتاب شریف کافی حدیث 21 آمده است. افراد موجود در سند این روایت تماما ثقه هستند (علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيه عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ). تنها اشکال جناب استاد علیدوست بر سند روایت آن که تصور کردهاند در این سند نیز واسطه نقل میان ابراهیم بن عثمان و سلیم بن قیس، ابان بن ابیعیاش است که رجالیان او را تضعیف کردهاند. اما در پاسخ بايد گفت: واسطه نقل اين خطبه، ابان بن ابي عياش نيست؛ چرا که بهگفته #نجاشي و #شيخ_طوسي، حمّاد بن عيسی رواياتش از کتاب سليم را بهواسطه ابراهيم بن عمر يماني نقل کرده است (رجال نجاشي، ص 8 ؛ شيخ طوسي، الفهرست، ص143.) ؛ و به احتمال قریب به یقین، ابراهيم بن عمر یمانی به ابراهیم بن عثمان تصحیف شده، و يا آن که ابراهيم بن عثمان، اين خطبه را به واسطه ابراهيم بن عمر از سليم نقل کرده است. شايان ذکر است که در نسخه موجود از کتاب سليم، اين خطبه نقل شده، اما از تعداد 27 بدعت تنها ده مورد آمده (مکان مقام ابراهيم، رد فدک، صاع رسول الله ص، قطائع، خانه جعفر، سرزمين خيبر، ديوان عطايا، ذراري بني تغلب و نماز تراويح؛ کتاب سليم بن قيس الهلالي، ص262 – 265.)، در حالی که در نقل کلينی از سليم، تعداد بدعتها 27 مورد است. و اين خود، شاهد ديگری است بر آن که تنها ناقلِ کتاب سليم، ابان بن ابیعياش نبوده و روايات اين کتاب از طرق ديگری نيز نقل شده است، چنان که در نقل کلينی مشاهده میشود.
با این وجود و بر فرض پذیرش ضعف سندیِ روایت، آیا ملاک اعتبارِ روایات، صرفا وثاقت سندی است؟ ایشان حتما با مبنای وثاقت صدوری که روشی معقول و موردِ عملِ قدمای شیعه بوده آشنا هستند؛ و اتفاقا در خصوص خطبه بدعتها، شواهد بیرونی زیادی در تأیید محتوای آن وجود دارد. اما آیا جناب استاد علیدوست در مواردِ استنادی خودشان نیز به روایات تاریخی، این دقت سندی را اعمال میکنند؟! ایشان در همین بیانیه به جریان ابن هرمه اهوازی استناد کردهاند که روایتی مرسل و بیسند در دعائم الاسلام(و نه کافی!) است!!
و این سخن ایشان که: «...خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست»، اگر به معنای این باشد که خبر واحد معتبر در اثبات امور تاریخی نیز کفایت نکند، سخنی بدیع و عجیب است! مگر همین برخورد قاطع مولا علی علیه السلام با ابن هرمه(مورد استناد ایشان)، غیر از خبر واحد است؟!
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053