eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاهی گذرا به انتقادات وارده بر یادداشت سروش محلاتی اختصاصی|| حسین یزدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اهتمام به سرنوشت خویش و جامعه اسلامی نه تنها یک حق عمومی بلکه یک تکلیف شرعی و مسئولیت الهی است که نباید در آن مسامحه داشت. «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ ...»(اصول کافی ج2 ص164) البته شیوه اقدام بر حسب شرایط متفاوت و به اقتضای اوضاع و احوال می تواند تغییر کند. اما هیچگاه به شکل اقدام منفعلانه یا سلبی که موجب کاهش مشارکت مسلمین و طمع اجانب است نخواهد بود زیرا هر چند اقدام ایجابی و مشارکت منجر به انتخاب اصلح نگردد و از این جهت محتمل المصلحه تلقی شود لکن از آنجا که اقدام سلبی و عدم مشارکت مفسده قطعیه دارد پس حرام است. حضرت امام راحل فرمودند: «عدم حضور در انتخابات در بعضی مقاطع چه بسا گناهی باشد در راس گناهان کبیره» (صحیفه امام، ج21، ص 240) هم‌چنین باید توجه داشت مشارکت در انتخابات به فرموده امام همانطور که هر مکلفی باید نماز بخواند باید همان‌طور در انتخابات شرکت کند و سرنوشت کشور را رقم بزند.(صحیفه امام ج15 ص28) البته می‌توان گفت که مشارکت در انتخابات از جهتی مهمتر از نماز است زیرا یکی از خاستگاه‌های شرعی مشارکت در انتخابات همان عمومات حفظ نظام است که اهم و مقدم بودن آن بر فروعی مانند نماز، روزه و یا حج از مانی نزد فقها مسلمین (چه شیعه چه سنی) خدشه‌ناپذیر است. ( از کتب اهل تسنن ببینید: فقه السنة اثر سیدالسابق – کتاب الحدود فصل الحرابه / از کتب شیعه ببینید: مبانی الفقه الفعال اثر سیفی مازندرانی، ج1، ص 13) بنابراین بر فرض که مبنای بزرگانی مانند امام خمینی و آیت الله خویی عدم وجوب شرعی مقدمه واجب باشد اما با توجه به تصریحاتی که از امام خمینی در خصوص موضوع شرکت در انتخابات در دست است باید چنین گفت که آن مبنا در مساله مشارکت در انتخابات تاثیر عملی ندارد. علاوه بر نکات فوق باید گفت حمایت و حفظ نظامات مسلمین از موضوعات مستنبطه است که نظر ولی در آن معتبر و حجت بوده و با استفاده از خرد جمعی و نظر کسانی که گرفتار تعارض منافع نیستند و در اصل شرکت در انتخابات و اینکه در شرایط کنونی آیا کدام یک از مشارکت یا عدم مشارکت مصداق حمایت و حفظ نظام است، نظر و تشخیص امام جامعه بر او و سایرین منجز و مفدم خواهد بود. امید است خداوند متعال به فضل و کرم خویش راه های رهایی از عسرت در معیشت را به روی ملت عزیزمان بگشاید و افق‌های عدالت را در برابر مظلومان و محرومان بگستراند. « انه قریب مجیب» @rozaneebefarda
؛ تئوریسین‌ پذیرش ولایت کفار! [ص ۱ از ۲] 🔹سخنان جنجالی سروش محلاتی در تئوریزه کردن و پذیرش که با تمسک برداشت‌های سطحی و غیرعلمی از قرآن و متون دینی صورت گرفته و می‌گیرد، در سلسله یادداشت‌هایی مورد نقد قرار گرفت که در پیوندهای ذیل قابل دسترسی است: نقد اول https://eitaa.com/rozaneebefarda/10058 نقد دوم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10065 نقد سوم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10067 نقد چهارم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10069 نقد پنجم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10077 اکنون بر مدعاهای سست سروش محلاتی را پیش رو دارید. جالب آنکه جناب محلاتی در مقابل این انتقادهای علمی تا کنون هیچ حرفی برای گفتن نداشته است! این امر نشانگر آن است که او تهاجمات سایبری به برخی مشهورات و مرتکزات دینی را به عنوان یک تاکتیک برگزیده و جرات مواجهه با پاسخ‌های علمی و اشکالات جدید به نوشتجات خود را ندارد! 🔹اول: تبعات پذیرش ولایت کافران جناب محلاتی که تمام آیات و روایات مربوط به: صبر و مقاومت در برابر سختی ها و فشار دشمنان یا عبرتهای قرآنی از داستان بنی اسرائیل و حضرت موسی در برابر فشارهای فرعون و یا آموزه دینی انتظار گشایش و فرج را یکسره نادیده گرفته است، با تفسیر بی ضابطه قاعده لاحرج، به دنبال تئوریزه کردن لزوم ادامه مذاکرات، آن هم به شکلی خفت بار است. یعنی پذیرش شرایط تحمیلی دشمن، بلکه تسلیم محض در برابر غرب. به تعبیر محلاتی به دلیل حرج و ترس از آن، میتوان تا سرحد پذیرش سقف ممنوعیت شرعی، یعنی پذیرش سلطه و ولایت کفار پیش رفت، که معنایش با توجه به آیات قرآن این است: بریدن رابطه ولایی با مومنان و بی اعتنائی به آنان و در عوض، هم جبهه و حزب شدن با کفار و باز کردن راهی که نتیجه اش متاثر شدن حداکثری جامعه از فرهنگ و اهداف و افکار غیراسلامی کافران است. و در نهایت، مرز عقب نشینی و تسلیم کجاست؟ چه زمانی غرب از ایران که در یک منطقه جغرافیایی حساس از جهت منابع انرژی قرار گرفته، راضی می‌گردد؟ محلاتی می‌گوید هیچ مرزی برای قاعده لاحرج و برداشته شدن حرمت‌های شرعی وجود ندارد و در برابر تمام خواسته های دشمن میتوان عقب نشست، گرچه می‌گوید اجازه نابودی اصل دین، قرآن و کعبه را نباید داد! بنابراین لازمه پذیرش این سلطه و ولایت کفار، قرار گرفتن تحت سلطه اقتصادی آنان و عدم استقلال در همه زمینه ها خواهد بود و با این همه، ضمانتی در باقی ماندن اصل دین نیز وجود نخواهد داشت. 🔸اینها نتایجی است که با پذیرش ولایت کفار به بار خواهد آمد و به بیان مفسرانی همچون علامه طباطبایی به تدریج به اضمحلال ایمان منجر خواهد شد.(المیزان، ذیل آیه۲۸ آل‌عمران) و البته معلوم نیست آسیب های فکری، امنیتی فرهنگی و البته اقتصادی سر فرود آوردن ملت ایران در برابر دشمن غدار و خونخواری همچون آمریکا که چند دهه بی رحمی و جنایتش در حق مردم ایران و برخی کشورهای دیگر، اظهر من الشمس است، دیگر قابل جبران باشد. اگر برداشتن مضیقه اقتصادی مشروط شد به تجویز همجنسبازی و شرب خمر و تسهیل سایر مفاسد گسترده اخلاقی که سیاستمداران و برخی دانشمندان غربی، مردم خود را به آن آلوده کرده‌اند، چاره چه خواهد بود؟ با توجه به صراحت تعمیمی که محلاتی داده و آن را از صدر تا ذیل احکام دین جاری کرده، راهکار، تسلیم و عقب نشینی است. با این همه به فرموده خداوند، کافران به اسلام، هرگز حقیقتا مومنان را به عنوان یکی از اعضای جبهه و حزب خود نخواهند پذیرفت: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی‌شوند تا آنكه از آیینشان پیروی كنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی‌] است. و اگر پس از دانشی كه [چون قرآن‌] برایت آمده از خواسته‌های نامشروع آنان پیروی كنی، از سوی خدا هیچ یاوری برای تو نخواهد بود. يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰٓ أَوْلِيَآءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. ای اهل ایمان! یهود و نصاری را اولیاء(یاور و هم جبهه) خود مگیرید، آنان اولیاء یكدیگرند [به شما وفایی ندارند] و هر كس از شما، یهود و نصاری را ولی و یاور خود گیرد از زمره آنان است؛ بی‌تردید خدا گروه ستمكار را هدایت نمی‌كند. 🔸ضمن اینکه با توجه به سیاستهای فراوانی که بسیاری از سران سیاسی غرب، برخلاف آئین مسیحیت دارند، معلوم نیست بتوان آنها را در زمره متدینان به مسیحیت تحریف شده به شمار آورد. @rozaneebefarda