تحشیهای بر گفت و گوی روزینامه اعتماد با رسول جعفریان
[صفحه ۵از۵]
«مورخان جمهوری اسلامی در کار پژوهش روش دانشگاهی و علمی معمول دنیا را دنبال نکرده اند، در حالی در دوره پهلوی کسانی مثل سعید نفیسی کتاب می نوشتند.»
جالب اینجاست که سعید نفیسی که جناب جعفریان اینطور از او تجلیل میکند، متهم به سرقت کتابهای خطی است. جناب عبدالحسین حائری در این باره میگوید:
«شبی در منزل امام جمعه زنجان با یکی از شخصیتهای مجلس که با رئیس مجلس آشنایی داشت برخورد کردم و ایشان از من دعوت کرد که به کتابخانه مجلس بروم....در آن وقت اتفاقی افتاده بود که من از آن بیخبر بودم و آن سرقت چندین کتاب بود از کتابخانه توسط سعید نفیسی که به دنبال آن دادسرای وقت، قسمت کتابهای خطی را مهر و موم کرده بود و به هیچکس اجازه نمیداد به کتابها دست بزند...
همانطور که میدانید در کتابخانه هیچکس حق ورود به مخزن را ندارد و حتی کارکنان داخلی هم نمیتوانند با کیف و چمدان به آنجا وارد شوند. اما در مورد آقای نفیسی یک استثنای ناروا برقرار شده بود.یعنی ایشان به راحتی با چمدان به داخل مخزن رفت و آمد میکرده است. در آن زمان یکنفر کتابدار متعهد و متدین در اینجا کار میکرد که وقتی من به اینجا آمدم، ایشان هنوز مشغول کار بود.یکروز این شخص متوجه میشود بعضی از کتابها در جاهایی بریدگی و پاککردگی دارد و برخی جلدها با خود کتاب منطبق نیست. به این جهت موضوع را به رئیس کتابخانه گزارش میدهد و خلاصه بعد از طی تشریفاتی مأمورین به خانه ایشان میروند و حدود 78 کتاب را که ایشان مخفیانه از کتابخانه خارج کرده بود پیدا کرده و باز میگرداند.»(مصاحبه با عبدالحسین حائری، کیهان فرهنگی، اردیبهشت 1366،شماره38)
اسوه و الگوی تاریخنگاری از دید جناب جعفریان امثال سعید نفیسی است و شاید منظور ایشان از «روش معمول دنیا» که نفیسی داشته و تاریخنگاران جمهوری اسلامی ندارند همین مسائل است. البته روش تاریخنگاری آقای جعفریان اصل دیگری هم دارد؛ اینکه جوری بنویسیم که بقیه خوششان بیاید و طوری بگوییم که همیشه بقیه ما را ببینند و تحت تأثیر قرار بگیرند:
«سال ها طول می کشد که یاد بگیریم با چه روشی بنویسیم که بتوانیم مخاطب را از هر گروه و جناحی،تحت تاثیر محتوای خود قرار دهیم. بیشتر این افرادی که شما یاد کردید، به دلیل اینکه برای گروه خاص هواداران خود کتاب نوشته اند،سبک بیان شان هم برای آنهاست.خوب این سبب می شود تا این کتاب ها عمومیت پیدا نکند و برای گروه ویژه ای باشد.»
باید از جناب جعفریان پرسید که وظیفه تاریخنگار ثبت بی کم و کاست وقایع است یا ضبط وقایع با هدف تحت تأثیر قرار دادن دیگران؟ اگر هدف دومی است پس تفاوت تاریخ نگار و #ژورنالیست چیست؟
تاریخنگاری او مشکل اساسی دیگری هم دارد و آن؛ استفاده از پیشفرضها و بافتههای از پیش تعیین شدهای است که به اسم نظریه اجتماعی و سیاسی به خورد تاریخ و مخاطبان داده میشود. البته آقای جعفریان به خوبی از معایب تحمیل این نظریات بر واقعیات باخبر است ولی چه کند که اگر کتابهای تاریخش را نظریهمالی نکند فروش نمیکند و احیانا در حاشیه قرار میگیرد:
«مشکل این کتاب ها همین است که تحلیل ها بر پایه نظریات اجتماعی و سیاسی معتبر نیست. نه اینکه این نظریات هم وحی منزل باشد، اما به هر حال چارچوب تحقیقات جدید تاریخی در دنیا بر این اساس است و اگر کسی از آن خارج شد، اثرش دچار محدودیت خواهد شد و در حاشیه قرار خواهد گرفت.»
او بر همین اساس باز هم به تطهیر پهلوی دست میزند؛شاید برای اینکه تفالههای پهلوی هم خوششان بیاید و به چهره جدید جعفریان اقبال کنند:
« آدم های سالم زیادی هم در آن سیستم (پهلوی) بوده اند و این طور نبوده که همه فاسد باشند.بودن شماری وزیر و وکیل فاسد که دلالت بر فساد کل مجموعه ندارد والا این را درباره دوره های دیگر هم باید تعمیم داد.»
و در اینجا باز هم پیشنهاد خود را تکرار میکنیم و میگوییم جناب آقای رسول جعفریان کتابی بنگارند که در آن آدمهای سالمِ زیاد پهلوی را جمع کنند و در مورد پاکیشان توضیح دهند. واقعا در سیستمی که رأس آن محمدرضا پهلوی است و کارتلدار فاسدش خواهر همین محمدرضا و دربار سراسر آلوده و وزرای رشوهخوار بیعرضه، جناب جعفریان کدام وزیر و درباری را میخواهد به عنوان نماد پاکدستی پهلوی معرفی کند؟
جناب رسول جعفریان دیر زمانی است که در خطی مقابل آنچه در گذشته نشان داده بود قرار گرفته و در مصاحبه اخیر معلوم شد که تمایل دارد ضمن عبور از گذشته خویش، راه ملکیان را تجربه کرده، #جعفریان_جدید را رونمایی و معرفی کند!
مدافعان غیرمطلع او اکنون دیگر دستمایه ای ندارند که منتقدان جعفریان را با انواع انگها، به دفع او از جبهه انقلاب متهم کنند، روح جعفریان مدتهاست جای دیگری سیر میکند؛ این ماجرا گرچه تلخ است، اما واقعیت و حقیقت دارد.
@rozaneebefarda