eitaa logo
اشعار ناب اهلبیت علیهم السلام
736 دنبال‌کننده
89 عکس
54 ویدیو
13 فایل
↩🎤💠روضه،مرثیه،نوحه،مدح،ومولودی💠🎤↪ خادم کانال @S_mohsen10 ورود به کانال روضه👇 @roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مشاهده در ایتا
دانلود
@roze10 هر کجا که صحبت از اهل کرامت می‌شود ناخودآگاه از «کریم الله» صحبت می‌شود در ازل گفتند ، می‌خواهی که مداحش شوی ؟! چشم‌هایم برق زد ؛ گفتم اطاعت می‌شود با ثناگویش چه خواهد کرد ؟! وقتی از کرم ناسزاگوی درش هم غرق نعمت می‌شود کیست این شخص کریم الله ، غیر از «مجتبی» ؟ او که حتی خاکِ پایش نیز ، ثروت می‌شود ذره‌ای از کوهِ لطفش سهم این دنیا شده مابقی‌اش خرج ، در روز قیامت می‌شود این کرمخانه درش باز است ؛ دَقُّ‌الباب چیست ؟ اصلا اینجا در زدن رویای رعیت می‌شود عرضِ حاجت را ببر جایی به جز نزد کریم چونکه قبل از خواستن ، اینجا اجابت می‌شود می‌شود وابسته‌ی دست کریمش ؛ سائلش باز می‌آید ؛ اگر چه غرق مِکنت می‌شود غصه‌ها را می‌خورد تنها ؛ ولی وقت غذا ... سفره می‌اندازد و اهل شراکت می‌شود وقت طاعت در عبادت غرق ، مثل مرتضی در زمانِ جنگ ، کوهی از شجاعت می‌شود «جامِعُ الاَضداد» یعنی که کریمی دستگیر ... ناز شصتش در نبرد اسباب حیرت می‌شود گر چه یک دنیا گدا از سفره‌اش نان برده‌اند سهمش از دنیا مزاری غرق غربت می‌شود 🔸شاعر: __________________ 😭↩🎤روضه خوان🎤↪😭 ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@hozn_alhossein ریشه دارم لابلای ریشه‌های چادرت نذر کردم تار و پودم را برای چادرت آسمانم باش؛ حالا که کبوتر نیستم می‌پرم مثل غباری در هوای چادرت کودکی هستم که زیر چترِ مادر رفته‌ام در امانم از بلایا؛ لابلای چادرت سوره‌ی «وَالشَّمس»، تفسیرِ نماز صبح توست سوره‌ی «وَالَّیل» هم شمسُ‌الضُّحای چادرت روز اول رشته‌ی حبل‌المتین را بافتند از کنار ریشه‌های نخ‌نمای چادرت با یهودی‌های شهرِ نامسلمان‌پروران اهل اسلامیم، با نورُالهُدای چادرت سایه‌سارِ پرچمت روی سر محجوبه‌هاست مکتبت جاری‌ست، در دارُالحَیای چادرت بر سر زن‌های بزمِ روضه‌های خاکی‌ات چادر مشکی‌ست، یا رخت عزای چادرت ؟ پشت پایت چشمِ تنگِ کوچه هم خون گریه کرد از خجالت سرخ شد با ردّ پای چادرت از درِ غم‌خانه‌ات باب جسارت باز شد خیمه‌ها آتش گرفت از کربلای چادرت 🔸شاعر: ___________________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@hozn_alhossein همان دستی که آتش زد گل و گلزار حیدر را دوباره شعله‌اش سوزاند، باغ یاس دیگر را اگر چه روبروی چشم‌هاشان پیرمردی بود ولی آغاز می‌کردند، جنگی نابرابر را هوای شهر، دودآلود شد یکبار دیگر هم و این دود از نفس انداخت، در جنت پیمبر را خلیل الله، بین آتش نمرودها می‌سوخت نباید اینچنین می‌شد؛ عوض کردند، باور را تنش مانند اسپند از شرار شعله‌ها می‌سوخت چه اسپندی، که از داغِ غمش سوزاند مجمر را صدایش را کسی نشنید، حتی آن همه شاگرد چه باید گفت، این شاگردهای ظاهراً کَر را ؟! همین‌هایی که می‌بستند، دست پیرمردی را میان کوچه‌ها بستند، دست شیر خیبر را و این آتش بیاران جهنم از همان‌هایند که بین شعله‌های جهل، سوزاندند مادر را همین دستی که اینجا می‌کشید از خشم، شمشیری کشید از بغض روی حنجری خشکیده، خنجر را ولی اینجا غلافش کرد و جسمی هم نشد زخمی بُرید اما میان قتلگاه کربلا سر را ... 🔸شاعر: _______________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@roze10 عاقبت قرعه‌ی نامت به لبِ ما افتاد شده سیراب، کویری که به دریا افتاد گلِ لبخند، به باغِ لب‌مان کاشته شد خبرِ آمدنت روی زبان‌ها افتاد وقتی از چهره‌ی تو پرده‌گشایی کردند رونق از سکه‌ی هر چهره‌ی زیبا افتاد نفسش زندگی آموخت به مردن؛ وقتی به شفاخانه‌ی تو راه مسیحا افتاد از تو و معجزه‌هایت چه بگویم؛ وقتی شاخه‌ی باغچه‌ات از یَدِ بیضا افتاد چون زمین جای کمی بود برای قدمت ردّ پایت به سر عالم بالا افتاد آنقدَر اوج گرفتی به شبِ معراجت بال جبریل، به دنبال تو از پا افتاد و در آن راه، که می‌رفت، به "اَوْ اَدْنی‌"ها باز هم چشم تو بر چهره‌ی مولا افتاد چشم تو آینه‌ی قدّیِ خوبی‌ها شد هر زمانی که نگاه تو به زهرا افتاد سبز شد عشق، به لم ‌یزرعِ تاریکِ دلم تا نگاهم به گُلِ گنبد خضری افتاد 🔸شاعر: ______________ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪                       ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@roze10 بسترت جمع شد اما اثرت هست هنوز بالشی خیس ، ز چشمان ترت هست هنوز رنگ این پارچه ی بستر تو گلگون ماند اثری از بدن مختصرت هست هنوز ای پرستوی مهاجر سفرت کشت مرا کوچ کردی و در این لانه پرت هست هنوز رسمش این بود که تنها بروی بی حیدر ؟ شوق رفتن به دل همسفرت هست هنوز راستی حال تو خوب است ، خوشی بانویم ؟! اثر زخمِ همان میخ درت هست هنور ؟ خوب شد پهلوی تو ، درد نداری دیگر ؟ با تو آن دردِ شدید کمرت هست هنوز ؟ ناله های حسنت از همه جانسوزتر است نیمه های دل شب نوحه گرت هست هنوز زینبت زنده کند یاد تو را در خانه اصلا انگار ، که چادر به سرت هست هنوز جای من هم به روی محسن مان بوسه بزن پشت این در ، اثری از پسرت هست هنوز 🔸شاعر: ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@roze10 همان زمان که در آفاقِ عرش ، دیده شدی برای قصه‌ی لولاک ، برگزیده شدی تو میوه‌ی ملکوتی که در شب معراج به اذن حضرت پروردگار ، چیده شدی گذاشت ، آینه را روبروی وجه خودش قلم به دستِ خدا بود و تو کشیده شدی تو شاه بیت غزل‌های آفرینشی و ... به شاعرانه‌ترین شکل ، آفریده شدی به دستخط خدایت ادامه‌دار شدی هِجا هِجای تو تکثیر شد قصیده شدی به خاطرت همه‌ی عرش را مزیّن کرد بهشت ، جامه‌ی سبزی که داشت بر تن کرد تو آمدی همه‌ی عرش ریسه بندان شد تو خنده کردی و نور فلک دوچندان شد زمین بهشت برین و ؛ بهشت ، زهرایی به یمن آمدن تو هم این و هم آن شد تمام عرش ، برایت بداهه می‌گفتند تو آن قصیده‌ی نابی که شعرباران شد خدا به خاطر نامت سه بیت نازل کرد سه آیه‌ای که تمام وجود قرآن شد برای مدح تو جبریل ، آمد از ملکوت نگاه کرد ، به چشم تو و غزلخوان شد سلامِ ما و سلامِ خدا عَلَی الْکوثر سلام بر تو و بابای تو اَباالْکوثر سلام ، کوثر جاری شده به جان زمین سلام ، انسیه ؛ ای «حوریه‌نشان» زمین خدای تو به زمین دوخت ، آسمان‌ها را به عشق آمدن تو ای آسمان زمین !! شب ولادت تو آفتاب می‌تابید به وقتِ نور تو تنظیم شد زمان زمین برای مدت هجده بهار هم که شده خدا گذاشته منت به ساکنان زمین ... که شاید از تو بگیرند ، درس آدمیت از آسمان تو رسیدی به امتحان زمین هزار حیف ، که مردود شد زمینِ خدا همان دمی که پر از دود شد زمینِ خدا زمین نداشت لیاقت که تو در آن باشی اراده کرد ، خدا که در آسمان باشی قرار بود ، زمین خانه‌ی خودت باشد نخواستند و بنا شد که میهمان باشی بهشت ، زیر قدم‌های توست مادرجان ! خدا نخواست که بین زمینیان باشی تو گنج مخفی پروردگار می‌مانی اراده کرده که بانوی بی‌نشان باشی به عشق «اَشْهَدُ اَنّ عَلی وَلیُّ الله» خودت نخواستی اصلا که در اذان باشی قسم به نام تو بانو ؛ قسم به نام علی علی تمامِ تو بود و تو هم تمامِ علی ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@roze10 با سر به خاطر تو سرِ دار می‌روم آخر به شوقِ وعده‌ی دیدار می‌روم ! حالا که شاهراه رسیدن به تو یکی‌ست دنبالِ راهِ میثم تمّار می‌روم یک بار اگر قدم بگذاری به چشم من قربانِ خاک پای تو صدبار می‌روم مستم؛ نوازشم نکنی گریه می‌کنم ! با سر میانِ دامنِ دیوار می‌روم ! نوکر قبول کن؛ بخرم؛ مُفت هم بخر دارم به شوقِ سود، به بازار می‌روم بین غلام‌های تو یوسف نشسته است باشد قبول !، من تهِ انبار می‌روم تو کعبه‌ای و قبله‌نما ردّ پای توست وقتی به طوف قبله‌ی سیّار می‌روم در سایه‌سار هیبتِ ایوان‌ْطلای تو قربانِ دست و پنجه‌ی معمار می‌روم سوی بهشت، از حرمت کوچ می‌کنم راه گریز نیست، به اجبار می‌روم جنت برای مزدِ گدایان تو کم است حالا که چاره نیست، به اصرار می‌روم ! 🔸شاعر: ______________________ ┏━✨🌹✨🌸✨━┓   eitaa.com/roze10🎤 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
@roze10 با سر به خاطر تو سرِ دار می‌روم آخر به شوقِ وعده‌ی دیدار می‌روم ! حالا که شاهراه رسیدن به تو یکی‌ست دنبالِ راهِ میثم تمّار می‌روم یک بار اگر قدم بگذاری به چشم من قربانِ خاک پای تو صدبار می‌روم مستم؛ نوازشم نکنی گریه می‌کنم ! با سر میانِ دامنِ دیوار می‌روم ! نوکر قبول کن؛ بخرم؛ مُفت هم بخر دارم به شوقِ سود، به بازار می‌روم بین غلام‌های تو یوسف نشسته است باشد قبول !، من تهِ انبار می‌روم تو کعبه‌ای و قبله‌نما ردّ پای توست وقتی به طوف قبله‌ی سیّار می‌روم در سایه‌سار هیبتِ ایوان‌ْطلای تو قربانِ دست و پنجه‌ی معمار می‌روم سوی بهشت، از حرمت کوچ می‌کنم راه گریز نیست، به اجبار می‌روم جنت برای مزدِ گدایان تو کم است حالا که چاره نیست، به اصرار می‌روم ! 🔸شاعر: ______________________ ┏━✨🌹✨🌸✨━┓   eitaa.com/roze10🎤 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛