eitaa logo
اشعار ناب اهلبیت علیهم السلام
736 دنبال‌کننده
89 عکس
54 ویدیو
13 فایل
↩🎤💠روضه،مرثیه،نوحه،مدح،ومولودی💠🎤↪ خادم کانال @S_mohsen10 ورود به کانال روضه👇 @roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مشاهده در ایتا
دانلود
@roze10 طبع خشکیده را حیات ببخش همه ی شهر را غزلخوان کن خیر مقدم , خوش آمدی ای عشق! عاشقی را دوباره بنیان کن همه ی چشم ها به چشم تو و دامن غرق نور آمنه است چشم وا کن عزیزعبدالله مادرت را به غمزه مهمان کن همه دم ای موحد آگاه میچکد از لب تو بسم الله بنشین و به ریش کفر بخند خواب هر خسرو را پریشان کن نه فقط اینکه طاق کسری را همه ی شهر را به لرزه درآر نظری سوی هرچه کنگره کن هرچه آتشکده ست ویران کن جاهلیت امان مان را برد سیل ظلم و خرافه راه افتاد کشتی ات را نشان بده ای نوح و دوباره مهار طوفان کن آی موسای بی عصای ما باز هم ساحران همه جمع اند معجزات نهفته ی خود را از دل آیه ها نمایان کن داده بودند این بشارت را که مسیحی ز راه می آید از غم و غصه ها فلج شده ایم درد ما را بیا و درمان کن علت خلق هر غزلواره ! ای رسول میان گهواره ! "أسلموا" را بخوان به لهجه ی خود همه ی شهر را مسلمان کن برکت از نگاه تو جاری لب ما تشنه ی ترحم تو لطف کن ای پیمبر رحمت سفره ی خلق را پر از نان کن تو همانی که برگزیده شدی بعد یک اربعین رسیده شدی دست داری در عالم خلقت ولی از چشم شور کتمان کن عَجَزَ الواصِفونَ عَنْ صِفَتِکْ ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک تا به سجده مرا نیفکندی قدر خود را به جبر پنهان کن تو نه تنها مرا "ولی" هستی تو نبی مَعَ العَلی هستی یاعلی را همیشه پیوست آیه های نجیب قرآن کن به صلاح است اگر اجازه بده تا عجم سهم خویش را ببرد رحمت واسعه ! قنوت بگیر "روزبه "را "جناب سلمان" کن چندفصلی ست خشکسالی ها کار داده ست دستمان آقا چشمه ی چشم مان ندارد اشک جان زهرا دعای باران کن به دعایی فقط بسنده نکن برو بر منبر و نصیحت کن ماهمه تشنگان موعظه ایم لذت فیض را دوچندان کن از زمانی که باخبر گشتم سر به زیر تو سربلند شده آمدم تا اسیر تو باشم مور دربار را سلیمان کن 🔸شاعر: _______________ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪                       ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
@roze10 وقتی رسد ز میکده بار طعام ما کم مانده عطر باده بگیرد کلام ما عکس تو در پیاله ی ما نقش بسته است ساقی نگیر خرده به شُرب مدام ما از دست تو رسید شراب طهورمان باقی ست جای دست تو بر روی جام ما جز تو کسی به حاجت ما اعتنا نکرد جز تو کسی نداد جواب سلام ما مست توییم در همه ی طول زندگی هستی تو حسن مطلع و حسن ختام ما پیداست رد پای تو حتی میان شعر نامت چه خوش نشسته در ابیات خام ما سامان دهد مگر قلم خواجه باز هم بر شعر نوسروده، ولی ناتمام ما "هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما" این شعرها به اذن خدا حرف می زنند آری هنوز قافیه ها حرف می زنند سرداب سامرای تو بیت الحرام ما هر بوسه بر ضریح تو شد استلام ما ما نذر کرده ایم که قربانی ات شویم آقا بگو که سر ببرند از کدام ما ؟ یک شب اگر بدون ولایت سحر کنیم شیری که خورده ایم ز مادر، حرام ما مهرت به غیر شیعه نصیب کسی نشد این عشق را سند زده زهرا به نام ما جز خانه ی کریم که جایی نداشتیم پر شد همیشه خانه ات از ازدحام ما از برکت نگاه تو ما رزق می خوریم ذکر حسن حسن نمک هر طعام ما در خاک کوی تو اثر از کامیابی است از تربتت به کام و، دو عالم به کام ما بد دردی است هجر حرم؛ مرهمی بده در دست توست نسخه ای از التیام ما وقت طواف مرقد شش گوشه ات رسد یکباره عطر کرببلا بر مشام ما اقبال مان بلند، که هستیم خادمت حسرت برند حور و ملک بر مقام ما از حرمت تو روز جزا حفظ می شود در پیش دیدگان همه احترام ما از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته ایم با نوکری تو همه عزت گرفته ایم ای حجت ملائکه مولای جبرییل آیینه ی نمونه و مولود بی بدیل گهواره احتیاج نداری چرا که هست هر لحظه بالش سر تو بال جبرییل حاجت به دست آمده از شوق بسته اند حور و فرشته بر پر قنداقه ات دخیل دلبسته ی نگاهت اهالی آسمان بر خلقت زمین و زمان بوده ای دلیل کوثرنشانی و همه ی عمر تشنه ی یک بوسه بر قدوم تو لب های سلسبیل لبخند عاشقانه ی دنیا! نهفته است صدها رمان تازه در آن خنده ی طویل جز تو کسی که لایق نام حسن نبود چشمت جمیل، خال جمیل، ابرویت جمیل پیغمبران به دیدن تو صف کشیده اند یحیی و هود، یوسف و نوح، آدم و خلیل در قدمت نجابت تو شک نمی کنیم هستی شبیه مادر خود فاطمه، اصیل تنها نصیب توست که قائم بپروری دیگر پدر سراغ نداریم از این قبیل عیدی بیا به این همه دل های غمزده آقای خوب من! خبر از مهدی ات بده غمبار میشود دلم از گفتن یمن کی می رسد به گوش فلک شیون یمن صدها هزار اویس به دندان گرفته اند با جان و دل هر آینه از دامن یمن زجر و سنان و شمر و شبث صف کشیده اند زخم است می زنند فقط بر تن یمن سرنیزه ی نشسته بر آن ها گرسنگی ست هر نان سفره مان بشود جوشن یمن در روضه گریه هم نکنند آن قبیله که لبخند می زنند به جان کندن یمن شیطان شود نژادپرست از خیال خام می کوبد آب تفرقه در هاون یمن باشد مدال صبر و فداکاری و وفا از ساعت مخاطره بر گردن یمن یک روز شام کینه و ظلمت سحر شود پس دیدنی ست عاقبت روشن یمن با این همه مقاتله چیزی نمانده است تا صبحِ فتحِ بیست و دوِ بهمن یمن آتش زنند ریشه ی آل سعود را شام جهاد، لشگر شیرافکن یمن با حوصله دهان بن عبدالعزیز را می دوزد آشکار نخ و سوزن یمن پر میشود زمین و زمان ساعت ظهور از خنده ها و هلهله و بشکن یمن پشتش به خاک می خورد آن روز بی گمان با دست انتقام خدا، دشمن یمن آن روز منتهی بشود سمت کربلا تنها مسیر تازه ی راه آهن یمن بیت الحسین در دل صنعا بنا کنیم یک روضه با عقیق یمانی به پا کنیم 🔸شاعر: _____________                       ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658