eitaa logo
اشعار ناب اهلبیت علیهم السلام
736 دنبال‌کننده
89 عکس
54 ویدیو
13 فایل
↩🎤💠روضه،مرثیه،نوحه،مدح،ومولودی💠🎤↪ خادم کانال @S_mohsen10 ورود به کانال روضه👇 @roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است به روی نیزه سری سمت عقب برگشته حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است جای انگشت روی صورت و گوشش اما گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است محمود اسدی _______________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
طفلی که در دستان بی تابش عصا دارد شاید که قدّش رو به پایین انحنا دارد از آن جراحت های عمقی بین پهلویش ما که نمیدانیم... حتما چند تا دارد آرام تر... آرام تر لمسش نما آخر در پهلویش دو دنده ی از هم جدا دارد مقتل نوشته دستکم صد بار سیلی خورد متن "ابی مِخنَف" مگر در خود خطا دارد من هیچ وقتی روضه ی سیلی نمی خوانم سرخی روی او خودش صد ماجرا دارد ... من معذرت میخواهم از اولاد زهرا(س)آه... یک طفل آیا طاقت صد ناسزا دارد طفلی که پایش در بیابان ها ورم کرده در هر قدم از خون پایش ردّ پا دارد مانند زهرا از صدایش سایه ای مانده زینب... شنیدم ...گفت... با....با... ته صدا دارد... تا که کتک می خورد عمه زینبش میگفت کمتر بزن بر صورتش او هم خدا دارد  دستی به سوی معجرش نه ...نه ... زبانم لال... چه عقده هایی در دل از آن بی حیا دارد فرقی ندارد در خرابه یا میان قصر او دختر شاه است پس مهمانسرا دارد تا دید مهمانش ندارد در دهان، دندان با مشت بر دندان خود زد چون وفا دارد غساله با لمسش فقط، فهمید این کودک چه خاطراتی از زمین کربلا دارد جعفر ابوالفتحی _______________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
از بس شکستنی شدی ای شیشه بلور قدری بخواب و این بدنت را تکان مده خواهی که خارها نرود در تنت فرو آرام باش و پیرهنت را تکان مده می بینی ای عزیز که نازت نمی کشند پس این لبان خوش سخنت را تکان مده دندان شیری تو به یک بوسه بسته است با زحمت اینقدر دهنت را تکان مده با آه آه تو بدنم تیر می کشد از بس تنت شبیه تن مادرم شده می پاشد از لبان تو خون لخته هر نفس زان نیمه شب چه خاکی مگر بر سرم شده ای دخترم هنوز سرت درد می کند؟ آیینه نگاهِ تو چشم ترم شده از گیسوان سوختۀ بین مشت زجر هر آنچه گفته ای به خدا باورم شده از لحظه ای که حرف کنیز آمده وسط خوابش نمی برد ز غم و ترس خواهرت در این میانه جای ابالفضل خالی است تا پس بگیرد از عدوی پست معجرت در شهر مسلمین نشود دفن خارجی لرزه فتاده بر دل ترسان مادرت پیغام داده اند اهالی شهر شام بیرون کشند از دل هر خاک پیکرت قاسم نعمتی _______________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
دستگیر عالمم اما دودستم بر سر است من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم ذکر صبح و شام اینان سب جدم حیدر است غائبین کوچه بر من عقده خالی میکنند هرکه دیدم گفت رویت مثل روی مادر است می شود فهمید از این حمله ی مرکب سوار آمده گیسو کشد کی در شکار معجر است یک نسیم از این همه طوفان که من دیدم اگر در گلستانی فتد بر یک اشاره پر پر است قد و بالای سه ساله دختری زانو بغل از کف یک چکمه زجر حرامی کمتر است گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود چاره ی دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است وجه تشبیه سر من با سر تو این بود هر دو صورت سوخته گیسو پر از خاکستر است قاسم نعمتی _______________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
عون اُفتاده زمین پیکرِ او پیچیده ازدحامیست ولی رویِ سرش بیشتر است وَ محمد نَفَسش کمتر و کمتر می‌شد زخمِ رویش زِ تنِ محتضرش بیشتر است آه بر سینه‌‌شان قاتل و قاتل پُر شد وای از ضربه‌‌شان سخترش بیشتر است پُرِ زخمند پر از نیزه و شمشیر ولی از میان همه زخمِ تبرش بیشتر است پیرمرد است چگونه دو جوان بردارد از علی‌اکبر هم دردِ سرش بیشتر است بیشتر می‌شود این حجم اگر جمع شود تن پاشیده زِ هم مختصرش بیشتر است.... همه جای بوی تنِ عون محمد دارد همه جایند ولی دور و برش بیشتر است مادر است اینکه در آن خیمه سرش درد گرفت اینکه از فاطمه درد کمرش بیشتر است.... حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
 نمی شناخت سر از پا برای دیدنشان  چقدر ذکر ودعا خواند تا رسیدنشان  دوتا زره به تن کوچک دو آهو کرد  و چشم برد به دل بردن و چمیدنشان  به شاد کردن قلب حسین می ارزید  بهای این همۀ تا ابد ندیدنشان  به دست خویش درختی ز میوه هاش گذشت  و باد سر زده آمد برای چیدنشان  و حس مادری اش بود اینکه دقت کرد  به طرز پا شدن و رفتن و دویدنشان  به روی خویش نیاورد اشک را؟ اما  خمید مادر غمدیده با خمیدنشان  به زیر سم ستوران و زیر پنجۀ تیغ  نگاه کرد دوباره به قد کشیدنشان  حسین بود کنارش نخواست گریه کند  به دل بریدنشان و به سر بریدنشان  در آسمانِ دلِ مادری که زینب بود  هنوز مشت پری مانده از پرشان  مهدی رحیمی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
سهمی مرا ز داغِ جگر گوشه ها دهید  این دو امیدِ آبروی من به محشرند  تا زیر كعبِ نیزه نیفتاده ام ز پا  بگذار تا به پای تو از خویش بگذرند  دغ می كنند معجر من جا به جا شود  حساس و غیرتی به سرانجام مادرند  اسباب خجلت است كریمانه كن قبول  این دو ذبیح تحفه ی ناچیزِ خواهرند  در ازدحامِ نیزه و شمشیرها اگر  دیدی كه قطعه قطعه و در خون شناورند  دلخوش نكن به یاوری خواهرانه ام  پاها مرا ز خیمه برونم نمی برند  شرمِ حضورِ خواهرِ خود را قبول كن  قربانیانِ اصغرِ خود را قبول كن  علیرضا شریف ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
تشنگی از نفس انداختشان عاقبت در قفس انداختشان قصد جان دو برادر کردند نیزه ها را دو برابر کردند از دو سو از دو طرف با خوناب نوک سرنیزه خود تر کردند آنقدر بر تنشان ضربه زدند که شبیه تن اکبر کردند هیچ نفر نیست بگوید اینان هیچ فکر دل مادر کردند؟ تا خیال همگی راحت شد سرشان نیت خنجر کردند دید زینب به بدن ها سر نیست هیچ دلی مثل دل مادر نیست حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه پا می كشند راه نفس باز وا كنند در آخرین نفس كه نفس بر لب آمده می خواستند مادر خود را صدا كنند اما ز خیمه گاه نیامد به جای او زود آمدند تا سرشان را جدا كنند عباس اگر نبود كه چیزی نمانده بود می خواستند هر چه كه تیغ است جا كنند حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
دوباره در دل من خیمه‌ی عزا نزنید نمک به زخم من و زخم خیمه‌ها نزنید شکسته‌تر ز منِ پیر دیگر این جا نیست مرا زمین زده است اکبرم، شما نزنید برای آن که نمیرم ز شرم مادرتان میان این همه لبخند دست و پا نزنید خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان فقط نه این که دو بی‌کس، دو تشنه را نزنید که در برابر چشمان مادری تنها سر دو تازه جوان را به نیزه‌ها نزنید حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
عالم علی و نورِ جهانتاب زینب است مثلِ علی و مثلِ نبی ناب زینب است از جلوه های فاطمه سیراب زینب است تشنه حسین تشنه حسن آب زینب است یعنی که پنج تَن دلِ یک قاب زینب است این کیست این عقیله ی آقای کربلاست این کیست این که غیرت فردای کربلاست این کیست این رایتُ جمیلای کربلاست این کیست حضرت زهرای کربلاست عصمت کم است صاحب القاب زینب است آورده رویِ دست خودش جانِ خویش را آماده کرده است دو قرآن خویش را رو کرده است بر همه شیران خویش را دو گرد باد خویش دو طوفان خویش را خورشیدِ این دو اختر نایاب زینب است زخمِ دل شکسته ی خود را که هَم گذاشت اذن دخول خواند به خیمه قدم گذاشت از خود گذشت و تحفه ای از بیش و کم گذاشت سنگِ تمام پیشِ امیرِ حرم گذاشت قبله حسین باشد و محراب زینب است زینب رسید و باز امام احترام کرد مثلِ علی ، حسین به پایش قیام کرد تا او سلام کرد خدا هم سلام کرد زینب که است؟آن که ادب را تمام کرد در کربلا معلمِ آداب زینب است دو مرد از قبیله یِ خود انتخاب کرد آیینه بود و رو به سوی آفتاب کرد با التماس دامن خود را پُر آب کرد بر روی نام مادرش اما حساب کرد فرمود این شکسته ی بی تاب زینب است بالی اگر نیست برادر دلی که هست آورده ام شعله کشم حاصلی که هست حل کن به دست خویش مرا مشکی که هست از من بخر دو هدیه ی ناقابلی که هست باور بکن که اولِ اصحاب زینب است رفتند سمت معرکه پَر در بیاورند عباس گشته اند جگر در بیاوَرَند چون ذوالفقار تیغِ دوسر در بیاورند از یک یکِ سپاه پدر در بیاورند این دو دو موج بوده و سیلاب زینب است از دور دید و گفت علمدار مرحبا بر ضربه هایشان صدو ده بار مرحبا بر دو امیر و بر دو جگردار مرحبا زینب شدند و حیدر کرار مرحبا اما میانِ خیمه ی بی آب زینب است اما رسید لحظه ی در خون صدا زدن خونین نفس نفس زدن و دست و پا زدن یک بار تیغ و بار دگر نیزه را زدن دور از نگاهِ مادرشان بی هوا زدن در بینِ خمیه شاهدِ گرداب زینب است یک نانجیب دشنه به اَبرویشان کشید یک بی حیا دو نیزه به پهلویشان کشید یک ناصبی که چکمه سَر و رویشان کشید یک پیرمرد پنجه به گیسویشان کشید آنکه دو چشم او شده خوناب زینب است آمد غروب و خنده ی دشمن بلند شد وقتی صدای غارت و شیون بلند شد دو نیزه در مقابلِ یک زن بلند شد آه از نهادِ او دَمِ رفتن بلند شد چشم حسین از سرِ نِی ها به زینب است حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
تن من را به هوای تو شدن ریخته اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته اند جلوۀ واحده را بین دو تن ریخته اند این حسینی است که در غالب من ریخته اند ما دو تا آینه رو به روی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکر تو پیکرها ای به قربان موی خاکی تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری حاضرم دست به گیسو بزنم- رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم- رد نکنی حرف از سینه و پهلو بزنم- رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم- رد نکنی؟! تن تو گر که بیفتد تن من می افتد تو اگر جان بدهی گردن من می افتد دلم آشفته و حیران شد و... حرفی نزدم نوبت رفتن یاران شد و... حرفی نزدم اکبرت راهی میدان شد و... حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و... حرفی نزدم بگذار این پسران نیز به دردی بخورند این دو تا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خون جگرت باد، جگر داشتنم سپر سینه ی تو "سینه سپر" داشتنم خاك پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم مکن ای شاه به سر داشتنم سر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی ام این دو گلم پرپر تو برگردند به حرم بر روی بال و پر تو برگردند له شده مثل علی اکبر تو برگردند دست خالی اگر از محضر تو برگردند... دستمال پدرم را به سرم می بندم وسط معرکه چادر، کمرم می بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگس چشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جگردار ترم امتحان کن که ببینی چه قدر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بگذارم بروی، باز شود حنجر تو؟! یا به دست لبه ای کند بیفتد سر تو جان انگشت تو افتد پی انگشتر تو می شود جان خودت گفت به من خواهر تو؟ طاقتم نیست ببینم جگرت می ریزد ذره ذره به روی نیزه سرت می ریزد علی اکبر لطیفیان ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658