eitaa logo
اشعار ناب اهلبیت علیهم السلام
736 دنبال‌کننده
89 عکس
54 ویدیو
13 فایل
↩🎤💠روضه،مرثیه،نوحه،مدح،ومولودی💠🎤↪ خادم کانال @S_mohsen10 ورود به کانال روضه👇 @roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مشاهده در ایتا
دانلود
چه وداعی چه قدر جانسوز است کربلا ، کرب والبکاء شده است مادری پشت پرده ی خیمه دست بر دامن دعا شده است گریه های حرم سؤالی شد! راستی بانوی قبیله کجاست!؟ شیرِ مردانِ زینب کبری! کمی آهسته ؛پس عقیله کجاست!؟ سخت از پیر خیمه دل کندید بال پروازتان تقلا کرد نام زهرا گره گشاتان شد قسم عشق کار خود را کرد گرگ های گرسنه ی این دشت در کمین اند ، با خبر باشید این خلیفه پرست های حریص لاله چین اند ، با خبر باشید نوه ی مرتضی شدن جُرم است خونتان را حلال می بینند تازه اسلام نابتان را هم زیر تیغ سؤال می بینند شعله های نفاق این مردم از سقیفه زبانه می گیرند جان زهرا به فکر خود باشید پهلو ها را نشانه می گیرند خونِ دل روزی علی کردند پشت پا می زنند این مردم کوفه را با مدینه فرقی نیست! بی هوا می زنند این مردم کوچه وا می کنند با حیله کینه فتوای لاله کوبی داد تجربه گفت: اولین کوچه … در مدینه جواب خوبی داد اصل این جنگ بر سر فدک است کوچه راهی به کربلا دارد بیشتر فکر دستتان باشید شمر نقش مغیره را دارد راستی، سمت حرمله نروید شرح این درد، مو به مو مانده به خدا حیف چشم های شماست چند تیری برای او مانده کاش می شد که از دل زینب هجرتان مهر مادری ببرد چشم خولی به دست تقدیر است منتظر مانده تا سری ببرد وحید قاسمی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
*جامعُ‌الاَسرار خدا زینب است منبع‌ُالانوار خدا زینب است کاشف‌ُالآیاتِ کتابُ لَه و اعظمِ اذکار خدا زینب است منتهی لآمالِ همه انبیا کعبه‌ی ابرارِ خدا زینب است معنی نورالثقلین است او عینِ حسن عینِ حسین است او هست اگر بارِ دگر فاطمه بارِ دگر هست اگر فاطمه نیست بجز نیست بجز زینبش نیست مگر نیست مگر فاطمه جمعِ حسین و حسن و زینبین هست علی ضرب در فاطمه   اوست که خاتون دو عالم شود فاطمه وقتی که مجسم شود چادرِ او از جبروت آمده‌است مقنعه‌اش از ملکوت آمده‌است رفته به معراج زمانِ نماز یاکه پیمبر به هبوط آمده‌است چشمِ حسین است به دستان او تاکه دو دستش به قنوت آمده‌است شیرترین حیدرِ بعد از حسین حضرتِ پبیغمبرِ بعد از حسین ای همه وصفِ تو صفاتِ علی ای کلماتت کلماتِ علی عالمه‌ی عامِله‌ی کامله جامعِ نورِ جلواتِ علی ریخته از چادر تو بر زمین جلوه به جلوه برکاتِ علی در همه اوقات سلامُ علیک عمه‌ی سادات سلامُ علیک قامتِ تو قامتِ غم را شکست دختِ علی را نتوان دست بست دست به دامان تو هر آنچه بود گوش به فرمان تو هرآنچه هست ای شرفُ العِشق بتاب و ببار تا که مسلمان بشود بت پرست خواست که غم دستِ تو بندَد ولی غم که بُوَد در بَرِ دُختِ علی * * * با دو پسر آمده یا ذوالفقار یا که علی آمده با ذوالفقار چادر زهرا به کمر بسته و باخودش آورده دوتا ذوالفقار گفت برادر سه سپر را ببین گفت که ای شاه بیا ذوالفقار بیرقِ تو بیرقِ زهرایی است با دو عَلَم رزم تماشایی است با کمری خُرد غمم را ببین دار و ندارِ حرمم را ببین موقعِ پیریِ من و هیچ نیست با نظرِ لطف کمم راببین ای نفَسَم با دو نَفَس آمدم آه دم و بازدمم را ببین هیچ نگفتی و به سر آمدم جایِ همه با دو جگر آمدم آه جوانمرده سه جان با من است شکرِ خدا این دو جوان با من است بعدِ علی‌اکبرت آقا چه غم گفت محمد که اذان با من است نعره‌ی عبدالهِ من را ببین : بعدِ ابالفضل کمان با من است آمده هنگام جدایی‌شان هردویشان رفته به داییشان داغِ جوان دیده‌ای ای موسپید آمده‌ام تا که شوم رو سپید پیر شدی بعدِ علی‌ات چه زود وای حسینم شده اَبرو سپید اِذن بده ورنه در این لحظه من می‌شوم از دردِ تو گیسو سپید چاک گریبان کُنَمَت رَد مکن موی پریشان کُنَمَت رَد مکن آب اگر نیست دو دریا که هست نیست کسی زینبِ کبری که هست باز پس از این دو غمی نیست نیست مادرشان روزِ مبادا که هست غصه ندارم اگرم رد کنی تا قسمِ حضرت زهرا که هست اذن گرفتند و به میدان زدند بوسه بر آن مادرِ گریان زدند موقع رزم دو برادر رسید نیزه ولیکن دوبرابر رسید پشت به پشتِ هم و رو بر همه تیزترین تیغِ دو پیکر رسید تشنگی انداختشان از رمق رزم ولی زود به آخر رسید لشکر دشمن چقدر نیزه داشت هرکه رسیده‌است دو سرنیزه داشت  تاکه خجالت نکشد آه ، شاه مادرشان مانده در این خیمه‌گاه این یکی از تیغ فقط گفت آی آن یکی از دشنه لبش گفت آه آی حسین است و دوتا نیمه جان آی حسین است و دوتا قتله‌گاه مادری از بی پسری سوخت سوخت در دل خیمه جگری سوخت سوخت حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
بِینِ میدان چقدر بَلوا بود دو بدن بود هزاران پا بود دو گلو بود و دو نِی بالا بود دو سر اما سَرِشان دعوا بود وای از خنده به غمهایِ حسین از یکی زود زِرِه را کَندَند از یکی جوشَنَش از جا کَندَند وقتِ غارت همه یِکجا کَندَند بود دایی تکُ تنها کَندَند آه از حالتِ سیمایِ حسین بینِ خون دید امانت ها را بعد از آن غربت و غارت ها را دست گردانِ غنیمت ها را باز هم گفتنِ قیمت ها را خواهرش در پِیِ سقایِ حسین شد غروب و دو پسر را می دید بر سرِ نیزه دو سر را می دید دو سرِ خورده تبر را می دید دورِ خود چند نفر را می دید مانده اما به تماشای حسین غمِ فرزند نمیدانی چیست دو سه تا چین رویِ پیشانی چیست در پیِ نیزه پریشانی چیست بین نا محرم و حیرانی چیست کیست زینب تک و تنهای حسین حسن لطفی ___________ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم  رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم  رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی  نشان حرمله و خولی و سنان بدهم  دلم قرار ندارد در این قفس باید  کبوتر دل خود را به آسمان بدهم  عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو  من آمدم که حسن را نشانتان بدهم  عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است  خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم  سپر برای تو با سینه می شوم هیهات  اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم  مگر که زنده نباشم که در دل گودال  اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم  من آمدم که شوم حائل تو با عمه  مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم  عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان  جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم  کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم  عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم  صدای مرکب و نعل جدید می آید  عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم  فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر  که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم  عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش  بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم  برای آنکه جسارت به پیکرت نشود  خودم لباس تنت را به این و آن بدهم  مهدی مقیمی _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
عمه محکم گرفته دستش را  داشت اما یتیم تر می شد  لحظه لحظه عمو در آن گودال  حال و روزش وخیم تر می شد  باورش هم نمی شد او باید  بنشیند فقط نگاه کند  بزند داد و بعد هر تیری  ای خدا کاش اشتباه کند  این هم از عشیره می باشد  مرگ بازیچه ایست در دستش  مرگ را می زند صدا اما  حیف افتاده بند بر دستش  یادش افتاد روضه هایی را  که عمویش کنار او می خواند  حرف مادر بزرگ را می زد  روضۀ شعله را عمو می خواند  مادرش پشتِ در که در افتاد  نفسی مادرانه بند آمد  شیشه ای خورد شد به روی زمین  راه کوچه به خانه بند آمد  دستهای پدر بزرگش را  بسته و می کشند اما نه  دست مادر به دامنش افتاد  گفت تا زنده است زهرا نه  چل نفر می کشند از یک سو  دست یک بار دار سَد می شد  بین کوچه علی اگر می ماند  که برای مغیره بد می شد  کار قنفذ شروع شده اما  دخترش برد عمع آنجا بود  خواست تا سمت مادرش بدود  آنکه دستش گرفت بابا بود  پسر مجتبی است این دفعه  نوبت زینب است او ندود  داشت می مُرد داشت جان می داد  وای بر او که تا عمو ندود  نه که گودال،کوچه را می دید  همه افتاده بر سرِ مادر  به کمر بسته چادرش اما  به زمین خورده معجر مادر  تا ببیند چه می شود باید  به نوک پای خویش قد بکشد  شرط کردند هرکه می آید  از تنش هر که نیزه زد بکشد  از همانجا به سنگ اندازان  داد می زد تورو خدا نزنید  وای بر من مگر سر آورید  اینقدر سخت نیزه را نزنید  زره اش را که کندید از تن  اینکه پیراهن است نامردا  از روی سینه چکمه را بردار  وقت خندیدن است نامردا  هرچه گلبرگ بر زمین می ریخت  پخش هر گوشه بوی گل می شد  کم کم احساس کرد انگاری  دستهای عمه شُل می شد  دست خود را کشید تا گودال  یک نفس می دوید تا گودال  از میان حرامیان رد شد  بدنش را کشید تا گودال  باز هم پای حرمله وا شد  پیچ می خورد حنجری ای وای  دید در آخرین نگاه حسین  دست طفلی مقابلش افتاده  حسن لطفی ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
شکرخدا عمو مرا مست خدا کرد سرتا به پا، پا تا به سر مست خدا کرد بعد از غلاف کوچه، بابای غریبم دست مرا نذر غریب کربلا کرد عمه رهایم کن نمی بینی که دشمن جسم عمویم را چگونه جابجا کرد دیدم سنان را خصم بین سینه چرخاند عمه ببین که استخوانهایش صدا کرد عمه ببین این بی حیا با میخ چکمه برسینه ی زخمی این مظلوم جاکرد عمه بگو این لب ترک خورده،مزن پا زد بی هوا با پا،چه غوغایی به پا کرد شکرخدا در قتلگه تا من رسیدم آن بی حیا موی عمویم را رها کرد دیدم یکی شمشیر بالا برده، رفتم دستم سپر کردم،که او از تن جدا کرد دستم به مو آویز شد،یک لحظه دیدم بابا کنار قتلگه، بر من دعا کرد محمود اسدی _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
من آمدم عمو نگرانی برای چه؟ فکر خیام و فکر زنانی برای چه؟ من آمدم تا که نگویند بی کسی در زیر تیغ و نیزه نهانی برای چه؟ گویند زینت سَرِ دوش پیمبری بر روی خاک و رمل روانی برای چه؟ من آمدم به نام حسن جلوه ای کنم خواهی مرا ز خویش برانی برای چه؟ برخیز مثل ظهر نمازت اقامه کن اینجا نماز عصر بخوانی برای چه؟ درگیر عقل و عشق شدم تا که آمدم با من مگو تو تازه جوانی برای چه؟... اینجا رسیده ای بخدا عشق من توئی هستی شکار نیزه پَرانی برای چه؟ از شعلهء لبت جگرم سوخت چون پدر مانند تشنهء رمضانی برای چه؟ فوّاره میزند زتنت خون چه سازمت؟ از هم گسیخته شریانی برای چه؟ این دست ها به درد من اصلا نمیخورد از علقمه تو خون به دهانی برای چه؟ شمشیر و تیر و نیزه و زخم زبان و سنگ بر کشتن تو کرده تبانی برای چه؟ با نیزه جسم تو به زمین دوخته مگر؟ آخر نمیخوری تو تکانی برای چه؟ یک نیزه در گلوی تو بد گیر کرده است خون میرود ز تو فَوَرانی برای چه؟ اجزای پیکرت به زمین ریخته شده چون برگِ پای دارِ خزانی برای چه؟ دُزدیدن سرِ تو زده بر سر کسی اسباب خنده های سنانی برای چه؟ مجتبی صمدی شهاب _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
شهید شد گودال و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال حسین سوره‌‌ی نور ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال و جسم عبدالله مراد بود و برایش مرید شد گودال رسید حرمله و به زنده ماندن او نا امید شد گودال پس از سنان و شَبَث رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال به تن گره خورده زره شده‌ست و به روی بدن گره خورده ببین که در گودال به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده تمام شد دوری تن حسین به جسم حسن گره خورده که جسم عبدالله چنان کفن به تن بی کفن گره خورده به لکنت افتاده چقدر نیزه به هم در دهن گره خورده چقدر سُم ستور میان همهمه بر پیرهن گره خورده مهدی_رحیمی _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  مصطفی هاشمی نسب ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
گـذرِ ثانیه هـا هر چه جلوتر می رفت  بیشتر بینِ حرم حوصله اش سر می رفت  بُغض می كرد یتیمانه به خود می پیچید  در عسل خواستن آری به برادر می رفت  تا دلِ عمّه شود نرم بـه هـر در مـی زد  با گلِ اشك به پا بوسیِ مـعجر می رفـت  دیـد از دور كه سر نیزه عمـو را انداخت  مثـلِ اِسپند به دلسوزیِ مَجمر مـی رفت  دیـد از دور كه یـوسف ز نـفس افتاد و  پنجه­ی گرگ به پیراهنِ او وَر می رفـت  رو به گـودالِ بلا از حـرم افتـاد به راه یـازده سـاله چه مـردی شده مـاشاءالله دید یـك دشت پِـیِ كُشتـنِ او آمـاده  تیر و سر نیزه و سنگ از همه سو آمـاده  دید راضی است به معراجِ شهادت برسد  مطمئن است و به خون كرده وضو آماده  آه، با كُنده­ی زانو به رویِ سینـه نشست  چنگ انـداختـه در طرّه­ی مو، آمـاده  هیچكس نیست كه پایش به سویِ قبله كِشد  ایـن جـگر سوخته افتاده بـه رو آمـاده  ترسشان ریـخته و گـرمِ تعـارف شده اند  خنـجـر آمـاده و گـودیِ گلـو آمـاده  بازویـش شـد سپرِ تیـغ و به لـب وا اُمّاه یـازده سـاله چه مـردی شده مـاشاءالله  زخـم راهِ نفسِ آیـنـه در چنگ گرفت  درد پیچید و تنش نبضِ هماهنـگ گرفت  استخوان خُرد ترك، دست شد آویز به پوست  آه از این صحنه­ی جانسوز دلِ سنگ گرفت  گوهـرش را وسـطِ معـركه­ی تاخت و تاز  به رویِ سینه­ی پا خورده­ی خود تنگ گرفت  با پدر بود در آغوشِ پُر از مِـهـرِ عـمـو  مزدِ مشتاقیِ خود خوب از این جنگ گرفت  بـاز تیر و گلـو و طفل به یـك پلك زدن  باز هم چهره­ی خورشید ز خون رنگ گرفت  علیرضا شریف _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
به روی سینه‌یِ سوزانِ عمویش اُفتاد ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد سینه بر سینه‌ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد او به یک دست بغل کرد عمو را  اما وایِ من زخمِ لبِ تیغ به رویَش اُفتاد خواست ایندفعه عمو نَه که بگوید بابا گذرِ تیرِ سه‌شعبه به گلویش اُفتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رَد شد بسته گویم چه تَرَکها به سبویش اُفتاد حسن لطفی _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
غرور کودکیم را به خنده پا نزدید سرش شکست! بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنحاه زخم خورده تنش.. بزور بر تن صدپاره نیزه جا نزنید حیا کنید غریب است نامسلمانها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیشمرگ او باشد مرا نکشته به او تیر بی هوا نزنید تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید مقابلش به گلویم سه شعبه را بزنید مقابلم به تن زخمی اش عصا نزنید هزاربار مرا ذبح از قفا بکنید سر عزیز خدارا تورو خدا نزنید سید پوریا هاشمی _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658