eitaa logo
اشعار ناب اهلبیت علیهم السلام
736 دنبال‌کننده
89 عکس
54 ویدیو
13 فایل
↩🎤💠روضه،مرثیه،نوحه،مدح،ومولودی💠🎤↪ خادم کانال @S_mohsen10 ورود به کانال روضه👇 @roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مشاهده در ایتا
دانلود
عون اُفتاده زمین پیکرِ او پیچیده ازدحامیست ولی رویِ سرش بیشتر است وَ محمد نَفَسش کمتر و کمتر می‌شد زخمِ رویش زِ تنِ محتضرش بیشتر است آه بر سینه‌‌شان قاتل و قاتل پُر شد وای از ضربه‌‌شان سخترش بیشتر است پُرِ زخمند پر از نیزه و شمشیر ولی از میان همه زخمِ تبرش بیشتر است پیرمرد است چگونه دو جوان بردارد از علی‌اکبر هم دردِ سرش بیشتر است بیشتر می‌شود این حجم اگر جمع شود تن پاشیده زِ هم مختصرش بیشتر است.... همه جای بوی تنِ عون محمد دارد همه جایند ولی دور و برش بیشتر است مادر است اینکه در آن خیمه سرش درد گرفت اینکه از فاطمه درد کمرش بیشتر است.... حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
 نمی شناخت سر از پا برای دیدنشان  چقدر ذکر ودعا خواند تا رسیدنشان  دوتا زره به تن کوچک دو آهو کرد  و چشم برد به دل بردن و چمیدنشان  به شاد کردن قلب حسین می ارزید  بهای این همۀ تا ابد ندیدنشان  به دست خویش درختی ز میوه هاش گذشت  و باد سر زده آمد برای چیدنشان  و حس مادری اش بود اینکه دقت کرد  به طرز پا شدن و رفتن و دویدنشان  به روی خویش نیاورد اشک را؟ اما  خمید مادر غمدیده با خمیدنشان  به زیر سم ستوران و زیر پنجۀ تیغ  نگاه کرد دوباره به قد کشیدنشان  حسین بود کنارش نخواست گریه کند  به دل بریدنشان و به سر بریدنشان  در آسمانِ دلِ مادری که زینب بود  هنوز مشت پری مانده از پرشان  مهدی رحیمی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
سهمی مرا ز داغِ جگر گوشه ها دهید  این دو امیدِ آبروی من به محشرند  تا زیر كعبِ نیزه نیفتاده ام ز پا  بگذار تا به پای تو از خویش بگذرند  دغ می كنند معجر من جا به جا شود  حساس و غیرتی به سرانجام مادرند  اسباب خجلت است كریمانه كن قبول  این دو ذبیح تحفه ی ناچیزِ خواهرند  در ازدحامِ نیزه و شمشیرها اگر  دیدی كه قطعه قطعه و در خون شناورند  دلخوش نكن به یاوری خواهرانه ام  پاها مرا ز خیمه برونم نمی برند  شرمِ حضورِ خواهرِ خود را قبول كن  قربانیانِ اصغرِ خود را قبول كن  علیرضا شریف ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
تشنگی از نفس انداختشان عاقبت در قفس انداختشان قصد جان دو برادر کردند نیزه ها را دو برابر کردند از دو سو از دو طرف با خوناب نوک سرنیزه خود تر کردند آنقدر بر تنشان ضربه زدند که شبیه تن اکبر کردند هیچ نفر نیست بگوید اینان هیچ فکر دل مادر کردند؟ تا خیال همگی راحت شد سرشان نیت خنجر کردند دید زینب به بدن ها سر نیست هیچ دلی مثل دل مادر نیست حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه پا می كشند راه نفس باز وا كنند در آخرین نفس كه نفس بر لب آمده می خواستند مادر خود را صدا كنند اما ز خیمه گاه نیامد به جای او زود آمدند تا سرشان را جدا كنند عباس اگر نبود كه چیزی نمانده بود می خواستند هر چه كه تیغ است جا كنند حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
دوباره در دل من خیمه‌ی عزا نزنید نمک به زخم من و زخم خیمه‌ها نزنید شکسته‌تر ز منِ پیر دیگر این جا نیست مرا زمین زده است اکبرم، شما نزنید برای آن که نمیرم ز شرم مادرتان میان این همه لبخند دست و پا نزنید خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان فقط نه این که دو بی‌کس، دو تشنه را نزنید که در برابر چشمان مادری تنها سر دو تازه جوان را به نیزه‌ها نزنید حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
عالم علی و نورِ جهانتاب زینب است مثلِ علی و مثلِ نبی ناب زینب است از جلوه های فاطمه سیراب زینب است تشنه حسین تشنه حسن آب زینب است یعنی که پنج تَن دلِ یک قاب زینب است این کیست این عقیله ی آقای کربلاست این کیست این که غیرت فردای کربلاست این کیست این رایتُ جمیلای کربلاست این کیست حضرت زهرای کربلاست عصمت کم است صاحب القاب زینب است آورده رویِ دست خودش جانِ خویش را آماده کرده است دو قرآن خویش را رو کرده است بر همه شیران خویش را دو گرد باد خویش دو طوفان خویش را خورشیدِ این دو اختر نایاب زینب است زخمِ دل شکسته ی خود را که هَم گذاشت اذن دخول خواند به خیمه قدم گذاشت از خود گذشت و تحفه ای از بیش و کم گذاشت سنگِ تمام پیشِ امیرِ حرم گذاشت قبله حسین باشد و محراب زینب است زینب رسید و باز امام احترام کرد مثلِ علی ، حسین به پایش قیام کرد تا او سلام کرد خدا هم سلام کرد زینب که است؟آن که ادب را تمام کرد در کربلا معلمِ آداب زینب است دو مرد از قبیله یِ خود انتخاب کرد آیینه بود و رو به سوی آفتاب کرد با التماس دامن خود را پُر آب کرد بر روی نام مادرش اما حساب کرد فرمود این شکسته ی بی تاب زینب است بالی اگر نیست برادر دلی که هست آورده ام شعله کشم حاصلی که هست حل کن به دست خویش مرا مشکی که هست از من بخر دو هدیه ی ناقابلی که هست باور بکن که اولِ اصحاب زینب است رفتند سمت معرکه پَر در بیاورند عباس گشته اند جگر در بیاوَرَند چون ذوالفقار تیغِ دوسر در بیاورند از یک یکِ سپاه پدر در بیاورند این دو دو موج بوده و سیلاب زینب است از دور دید و گفت علمدار مرحبا بر ضربه هایشان صدو ده بار مرحبا بر دو امیر و بر دو جگردار مرحبا زینب شدند و حیدر کرار مرحبا اما میانِ خیمه ی بی آب زینب است اما رسید لحظه ی در خون صدا زدن خونین نفس نفس زدن و دست و پا زدن یک بار تیغ و بار دگر نیزه را زدن دور از نگاهِ مادرشان بی هوا زدن در بینِ خمیه شاهدِ گرداب زینب است یک نانجیب دشنه به اَبرویشان کشید یک بی حیا دو نیزه به پهلویشان کشید یک ناصبی که چکمه سَر و رویشان کشید یک پیرمرد پنجه به گیسویشان کشید آنکه دو چشم او شده خوناب زینب است آمد غروب و خنده ی دشمن بلند شد وقتی صدای غارت و شیون بلند شد دو نیزه در مقابلِ یک زن بلند شد آه از نهادِ او دَمِ رفتن بلند شد چشم حسین از سرِ نِی ها به زینب است حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
تن من را به هوای تو شدن ریخته اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته اند جلوۀ واحده را بین دو تن ریخته اند این حسینی است که در غالب من ریخته اند ما دو تا آینه رو به روی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکر تو پیکرها ای به قربان موی خاکی تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری حاضرم دست به گیسو بزنم- رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم- رد نکنی حرف از سینه و پهلو بزنم- رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم- رد نکنی؟! تن تو گر که بیفتد تن من می افتد تو اگر جان بدهی گردن من می افتد دلم آشفته و حیران شد و... حرفی نزدم نوبت رفتن یاران شد و... حرفی نزدم اکبرت راهی میدان شد و... حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و... حرفی نزدم بگذار این پسران نیز به دردی بخورند این دو تا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خون جگرت باد، جگر داشتنم سپر سینه ی تو "سینه سپر" داشتنم خاك پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم مکن ای شاه به سر داشتنم سر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی ام این دو گلم پرپر تو برگردند به حرم بر روی بال و پر تو برگردند له شده مثل علی اکبر تو برگردند دست خالی اگر از محضر تو برگردند... دستمال پدرم را به سرم می بندم وسط معرکه چادر، کمرم می بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگس چشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جگردار ترم امتحان کن که ببینی چه قدر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بگذارم بروی، باز شود حنجر تو؟! یا به دست لبه ای کند بیفتد سر تو جان انگشت تو افتد پی انگشتر تو می شود جان خودت گفت به من خواهر تو؟ طاقتم نیست ببینم جگرت می ریزد ذره ذره به روی نیزه سرت می ریزد علی اکبر لطیفیان ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
چه وداعی چه قدر جانسوز است کربلا ، کرب والبکاء شده است مادری پشت پرده ی خیمه دست بر دامن دعا شده است گریه های حرم سؤالی شد! راستی بانوی قبیله کجاست!؟ شیرِ مردانِ زینب کبری! کمی آهسته ؛پس عقیله کجاست!؟ سخت از پیر خیمه دل کندید بال پروازتان تقلا کرد نام زهرا گره گشاتان شد قسم عشق کار خود را کرد گرگ های گرسنه ی این دشت در کمین اند ، با خبر باشید این خلیفه پرست های حریص لاله چین اند ، با خبر باشید نوه ی مرتضی شدن جُرم است خونتان را حلال می بینند تازه اسلام نابتان را هم زیر تیغ سؤال می بینند شعله های نفاق این مردم از سقیفه زبانه می گیرند جان زهرا به فکر خود باشید پهلو ها را نشانه می گیرند خونِ دل روزی علی کردند پشت پا می زنند این مردم کوفه را با مدینه فرقی نیست! بی هوا می زنند این مردم کوچه وا می کنند با حیله کینه فتوای لاله کوبی داد تجربه گفت: اولین کوچه … در مدینه جواب خوبی داد اصل این جنگ بر سر فدک است کوچه راهی به کربلا دارد بیشتر فکر دستتان باشید شمر نقش مغیره را دارد راستی، سمت حرمله نروید شرح این درد، مو به مو مانده به خدا حیف چشم های شماست چند تیری برای او مانده کاش می شد که از دل زینب هجرتان مهر مادری ببرد چشم خولی به دست تقدیر است منتظر مانده تا سری ببرد وحید قاسمی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
*جامعُ‌الاَسرار خدا زینب است منبع‌ُالانوار خدا زینب است کاشف‌ُالآیاتِ کتابُ لَه و اعظمِ اذکار خدا زینب است منتهی لآمالِ همه انبیا کعبه‌ی ابرارِ خدا زینب است معنی نورالثقلین است او عینِ حسن عینِ حسین است او هست اگر بارِ دگر فاطمه بارِ دگر هست اگر فاطمه نیست بجز نیست بجز زینبش نیست مگر نیست مگر فاطمه جمعِ حسین و حسن و زینبین هست علی ضرب در فاطمه   اوست که خاتون دو عالم شود فاطمه وقتی که مجسم شود چادرِ او از جبروت آمده‌است مقنعه‌اش از ملکوت آمده‌است رفته به معراج زمانِ نماز یاکه پیمبر به هبوط آمده‌است چشمِ حسین است به دستان او تاکه دو دستش به قنوت آمده‌است شیرترین حیدرِ بعد از حسین حضرتِ پبیغمبرِ بعد از حسین ای همه وصفِ تو صفاتِ علی ای کلماتت کلماتِ علی عالمه‌ی عامِله‌ی کامله جامعِ نورِ جلواتِ علی ریخته از چادر تو بر زمین جلوه به جلوه برکاتِ علی در همه اوقات سلامُ علیک عمه‌ی سادات سلامُ علیک قامتِ تو قامتِ غم را شکست دختِ علی را نتوان دست بست دست به دامان تو هر آنچه بود گوش به فرمان تو هرآنچه هست ای شرفُ العِشق بتاب و ببار تا که مسلمان بشود بت پرست خواست که غم دستِ تو بندَد ولی غم که بُوَد در بَرِ دُختِ علی * * * با دو پسر آمده یا ذوالفقار یا که علی آمده با ذوالفقار چادر زهرا به کمر بسته و باخودش آورده دوتا ذوالفقار گفت برادر سه سپر را ببین گفت که ای شاه بیا ذوالفقار بیرقِ تو بیرقِ زهرایی است با دو عَلَم رزم تماشایی است با کمری خُرد غمم را ببین دار و ندارِ حرمم را ببین موقعِ پیریِ من و هیچ نیست با نظرِ لطف کمم راببین ای نفَسَم با دو نَفَس آمدم آه دم و بازدمم را ببین هیچ نگفتی و به سر آمدم جایِ همه با دو جگر آمدم آه جوانمرده سه جان با من است شکرِ خدا این دو جوان با من است بعدِ علی‌اکبرت آقا چه غم گفت محمد که اذان با من است نعره‌ی عبدالهِ من را ببین : بعدِ ابالفضل کمان با من است آمده هنگام جدایی‌شان هردویشان رفته به داییشان داغِ جوان دیده‌ای ای موسپید آمده‌ام تا که شوم رو سپید پیر شدی بعدِ علی‌ات چه زود وای حسینم شده اَبرو سپید اِذن بده ورنه در این لحظه من می‌شوم از دردِ تو گیسو سپید چاک گریبان کُنَمَت رَد مکن موی پریشان کُنَمَت رَد مکن آب اگر نیست دو دریا که هست نیست کسی زینبِ کبری که هست باز پس از این دو غمی نیست نیست مادرشان روزِ مبادا که هست غصه ندارم اگرم رد کنی تا قسمِ حضرت زهرا که هست اذن گرفتند و به میدان زدند بوسه بر آن مادرِ گریان زدند موقع رزم دو برادر رسید نیزه ولیکن دوبرابر رسید پشت به پشتِ هم و رو بر همه تیزترین تیغِ دو پیکر رسید تشنگی انداختشان از رمق رزم ولی زود به آخر رسید لشکر دشمن چقدر نیزه داشت هرکه رسیده‌است دو سرنیزه داشت  تاکه خجالت نکشد آه ، شاه مادرشان مانده در این خیمه‌گاه این یکی از تیغ فقط گفت آی آن یکی از دشنه لبش گفت آه آی حسین است و دوتا نیمه جان آی حسین است و دوتا قتله‌گاه مادری از بی پسری سوخت سوخت در دل خیمه جگری سوخت سوخت حسن لطفی ___________ 😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭 ورود به کانال حزنُ الحسین👇 eitaa.com/hozn_alhossein 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
بِینِ میدان چقدر بَلوا بود دو بدن بود هزاران پا بود دو گلو بود و دو نِی بالا بود دو سر اما سَرِشان دعوا بود وای از خنده به غمهایِ حسین از یکی زود زِرِه را کَندَند از یکی جوشَنَش از جا کَندَند وقتِ غارت همه یِکجا کَندَند بود دایی تکُ تنها کَندَند آه از حالتِ سیمایِ حسین بینِ خون دید امانت ها را بعد از آن غربت و غارت ها را دست گردانِ غنیمت ها را باز هم گفتنِ قیمت ها را خواهرش در پِیِ سقایِ حسین شد غروب و دو پسر را می دید بر سرِ نیزه دو سر را می دید دو سرِ خورده تبر را می دید دورِ خود چند نفر را می دید مانده اما به تماشای حسین غمِ فرزند نمیدانی چیست دو سه تا چین رویِ پیشانی چیست در پیِ نیزه پریشانی چیست بین نا محرم و حیرانی چیست کیست زینب تک و تنهای حسین حسن لطفی ___________ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم  رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم  رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی  نشان حرمله و خولی و سنان بدهم  دلم قرار ندارد در این قفس باید  کبوتر دل خود را به آسمان بدهم  عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو  من آمدم که حسن را نشانتان بدهم  عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است  خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم  سپر برای تو با سینه می شوم هیهات  اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم  مگر که زنده نباشم که در دل گودال  اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم  من آمدم که شوم حائل تو با عمه  مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم  عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان  جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم  کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم  عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم  صدای مرکب و نعل جدید می آید  عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم  فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر  که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم  عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش  بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم  برای آنکه جسارت به پیکرت نشود  خودم لباس تنت را به این و آن بدهم  مهدی مقیمی _______ ↩🎤هیئت امام سجاد{ع}🎤↪ ورود به کانال روضه👇 eitaa.com/roze10 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658