#نوحه 2
#شب_اول_محرم
#ورودیه
#تک_ضرب
#سنگین
یاصاحب الزّمان،شد ایام غم
آقا روضه بخوان، آمد محرم
صاحب عزایی
آقا کجایی
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
*
از داغ ِ جدّ تو، شد عالم گریان
پیراهنش شده،در عرش آویزان
ماه عزا شد
ندبه به پا شد
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
*
پیراهن مشکیست بر تن خاتم
دلهای اولیا شد غرق ماتم
لب با شور وشین
گوید یاحسین
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
*
می بارد جای اشک،خون از هر دیده
حَیَّ عَلَی العزا ، در عرش پیچیده
غریب زهرا
رود کربلا
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
*
راهی ِ کربلا گشته ثارلله
گویا که می رود سمت قتلگاه
او می دهد جان
با کام عطشان
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
*
یک طفل رضیع است در کاروانش
دل برده از همه،جان به قربانش
با تیر سه پَر
گردد خون جگر
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
*
این کاروان دارد،رقیّه سادات
ندارد طاقت ِ ظلم وجنایات
می گردد نیلی
از ضرب سیلی
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
دارد این قافله،علی اکبر
مؤذن حرم ،شبه پیغمبر
گردد او پرپر
صدپاره پیکر
یاصاحب الزّمان آجرک الله.....
*
شاعر: ️علی مهدوی نسب
#نوحه1
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#تک_ضرب
بر مشامم رسد ، بوی خوش یار من
شده آماده از ، عشق رخش دار من
این من و این سرم
هدیه بر دلبرم
وا اماما ، وا اماما
***
سوی کوفه میا ، ای گل باغ وفا
می کشند انتظار ، به قتل تو اشقیا
از سفر در گذر
سوی من کن نظر
وا اماما ، وا اماما
***
کوفی بی حیا ، شکسته پیمان تو
جان فدای تو و ، جمله عزیزان تو
ای عزیز خدا
سوی کوفه میا
وا اماما ، وا اماما
***
شاعر : محمد مبشری
#نوحه5
نوحه مسلم ابن عقیل علیه السلام
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#واحد
جان نثار ِ حبیبم – در کوفه من غریبم
زده غم در دل شکوفه – یا حسین میا به کوفه
آه و واویلاواویلا...
*
با شرف در نَبردند – اهل کوفه نامردند
شده چشمانم تر تو – می رود بر نی سر تو
آه و واویلاواویلا...
*
من از دارالاماره – بر تو دارم نظاره
گشته بُرّان تیغ اعدا – رَه عوض کن جان زهرا
آه و واویلاواویلا...
شاعر:امیر عباسی
#نوحه11
نوحه سنتی امام حسین علیه السلام
#امامحسین_عزاداری
#تک_ضرب
ای لالهٔ پرپر زهرا و حیدر
شهید راه دین و نهیِ از منکر
ای مُحرمِ کویت هر دل اگاه
السّلامُ عَلیکَ یا ثارَالله
یاحسین یاحسین اباعبدالله...
*
ای مسیر کربلایت راه نجات
اشهد اَنّکَ قد اَقَمتَ الصّلاة
ای جلوهٔ خدا و بندهٔ رب
یوسف فاطمه سالار زینب
یاحسین یاحسین اباعبدالله...
*
ذکری که روی لبِ عبد فقیر است
امیري حسینٌ وَ نِعمَ الامیر است
اُمیدِ ما بُوَد ارباب بی سر
دست ما را بگیری روز محشر
یاحسین یاحسین اباعبدالله...
***
شاعر: امیر عباسی
#نوحه15
نوحه سنتی ورود کاروان امام حسین به کربلا
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#سنگین
یا صاحب الزّمان آجرک الله
جدّ تو آمده سمت قتلگاه
همراهش گویا
رفتی کربلا
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
کاروان،رسیده به خاک پر درد
نشسته بر لب ِ همه آهی سرد
اینجا کربلاست
که مهد بلاست
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
چون پای عمّه ات زینب کبری
رسیده بر روی خاک کربلا
گردیده مضطر
نزد برادر
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
دریای خون شده چشمان زینب
در راه خیمه اش گشته جان بر لب
لبریز غم شد
غرق ماتم شد
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
از مرکب تا خیمه ، رفته با عزّت
دورش صف کشیدند چندین با غیرت
خواهر امام
دیده احترام
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
وقتی رفته زینب سمت خیمه ها
حتّی کسی ندید سایه ی او را
وای از شهر شام
بین ازدحام
یا صاحب الزمان آجرک الله
*
اینجا اگر بارید اشک از دو عینش
دلداری داده است او را حسینش
وای از عاشورا
حمله ی اعدا
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
وای از عصر دهم،غارت خیام
تنها بین اعداست،خواهر امام
وای از جسارت
بند اسارت
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
*
همسفر می شود زینب با اعدا
می رود چل منزل تا شام بلا
پای هجده سر
او گردد مضطر
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
***
شاعر: ️علی مهدوی نسب
#نوحه17
#شب_سوم_محرم
#حضرترقیه_عزاداری
#سنگین #تک_ضرب
ای صاحب درد و آه مستدام
گویا هستی بین خرابه ی شام
اشکت شد جاری
دل بی قراری
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
می بینی عمّه ات ،آن لاله ی پاک
دارد در خرابه ، بالشی از خاک
از بس دیده غم
دارد قدّ خم
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
شده مویش سپید از داغ بسیار
در کوچه های شام او دیده آزار
با دست بسته
سرش شکسته
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
از بس بابای خود را دائم خوانده
قلب عمّه ها را خیلی سوزانده
بهانه گیر است
از هجرش سیر است
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
بهر تسلّایش ،دشمن نامرد
سر بابایش را برایش آورد
چگونه دیده
سر بریده
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
گفت ای باباجانم، ای نور دیده
چه کسی حنجر تو را بریده
دیدم من تو را
روی نیزه ها
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
*
سر بابایش را گرفت در آغوش
دیدند که لاله ی ارباب شد خاموش
با حالی پردرد
رقیّه دق کرد
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
***
شاعر: ️علی مهدوی نسب