#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سایۀ سوختنِ خیمه به دیوار افتاد
گذرِ زینب از این کوچه به بازار افتاد
پای آتش به دَرِ خانۀ گُل ها وا شد
غنچه ای سوخت،به پهلوی گُلی،خار افتاد
🔹گریه برا حضرت زهراسلام الله علیها با ناله خوبه
امام صادق علیه السلام فرمود : خدا رحمت کنه شیعه ای که برا مادر ما بلند گریه کنه.
کینه و بغضُ حَسد دست که دادند به هم
دستِ مادر وسطِ معرکه از کار افتاد
تا که یک بار نیفتد پدری روی زمین
مادری پیشِ نگاه همه صد بار افتاد
🔸نمیخوام علی زمین بخوره، من هزار بار زمین بخورم عیبی نداره، علی خیبر شکنِ و یدالله
علی زمین نخوره ...
روضه بگم صدا ناله ت بلند شه،
خانم جان ، ندیدی علی زمین بخوره.. نمیخواستی علی زمین بخوره .. اما چه کنم بزارید بگم فاطمیه ست ..
▪️سه جا سراغ دارم علی خورد زمین .. یکبار وقتی خبر دار شد ، زهراشُ از دست داده ... نوشتن جلو دَرِ مسجد دید بچه ها دارن می لرزن ،حسنم ،حسینم .. چی شده بابا ..؟
تا گفت بابا .. مادر از دنیا رفت .. سلمان میگه دیدم « فسقط علی وجهه » علی جلو چشم همه با صورت افتاد... 😭
هیچکی تا حالا این صحنه رو ندیده بود بدر و اُحُد و خیبر و احزاب .. تو سخت ترین نبردهای تن به تن ، کسی زمین خوردن علی را ندیده بود ..
خورد زمین ... 😭
یه جا دیگه هم خورد زمین..
( خدا هر کی عزیز داره براش نگه داره.. بعضی ها داغ میبینن ، اما یه جور داغِ که میتونه آدم باهاش کنار بیاد ، خانواده های شهدا را ببینید .. ندیدن بدن عزیزشون چه بلایی سرش اومده.
چقدر سخته آدم نباشه مسافرت باشه ، بره مثلا یهو صبح بهت خبر بدن پاشو بیا بری ببینی عزیزت جنازه ش تو سرد خونه اس ، به لحظۀ آخرش نرسی...
چقدر سخته ، داغ داغِ سخته ، اما یه وقتی آدم با اون عزیزش حرف میزنه لحظۀ آخر اینقدر باهاش حرف میزنی خودت چشماشو میبندی خودت پارچه روی صورتش می کشی باهاش کنار می آیی..
اما نباشی ، مریض باشی یه جای دیگه باشی یک دفعه بهت خبر بدن یک دفعه بفهمی ..)
وای از دلِ علی که اومد تو حجره دید پارچه رو صورت فاطمه اس...😭
اسماء میگه دیدم زانوهاش لرزید .. خورد زمین...😭 هی میخواست بلند شه این چند قدم رو تا بدن راه بره نتونست.. میگه دیدم علی با زانو اومد کنارِ بدن ..
یه جای دیگه ام زمینخورد، اونم کنارِ قبر وقتی بدنِ زهرا رو بغل کرد...😭
گـــــــریز👇
علی جان سه مرتبه زمین خوردی اما هیچکدومش با نیزه نبود
با سنگ نبود
با شمشیر نبود
حُسِینت بالایِ ذوالجناح ... حسین ....
«فَوقفَ یَستریحَ الساعة» ایستاد رویِ اسب یه مقدار استراحت کنه
به نیزه تکیه داده بود، نانجیب گفت هر کی سنگ داره بیاره
حسینتُ سنگ باران کردن
پیشونیش رو شِکوندن
پیراهنش رو بالا زد
حرمله روی کُندۀ زانو نشست
قلبشُ هدف گرفت ...
حسین ...😭
اینجا مرحوم مفید میگه : هر کاری کرد تیرُ از روبرو در بیاره نشد
کمر رو خم کرد .. تیرُ از کمر بیرون کشید .. خون مثل ناودان میریزه .. هر کاری کرد خودشو رویِ اسب نگه داره نشد ...
آخ ... با صورت از بالایِ ذوالجناح ...😭
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ..
آااای حسین ...😭
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة
“اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الصّدیقة الطاهرة فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ سِرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک”
🔹 اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه می خونند
▪️الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست
صورت توحید دارد سجده های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب
در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه
بارها از رَبیَّ الاَعلٰی خود فهمیده ام
می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه
🔸دیدم تو قنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد…
رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است
چون نمیارزد دو عالم در اِزای فاطمه
میرسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
▪️بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم... 😭
اما اونا آمدن به علی شکایت کردند..
هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند…
می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه
خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است
خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه
قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد
اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه
او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه
قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست
شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه
ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه
در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه
صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت
در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه
... 😭
داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد
من زمین خورده ترین مردِ جهانم ای داد
من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم
زود میاُفتد از این غم ضربانم ای داد
نوزده سالگیات قسمت ما حیف نشد
چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد
من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم
می شود تا دو سه خط روضه بخوانم ای داد
همهی شهر به اُفتادنمان خندیدند
همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
▪️همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته…
خدایا گریه های ما رو برای حضرت زهرا به اوج برسان
به گوش امام زمان برسان
بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده…
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
بالاترین روضه اینه..
همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند
من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد