eitaa logo
روضه دفتری
16.4هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊﷽🕊 💔 🖤 س 1 ❣براحمد و خُلق مهربانش صلوات ❣بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات ❣از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین ❣تا حضرت صاحب الزمانش صلوات ( ) 🔅بیا با هم رویم اندر خرابه 🔅برای دیدن طفل سه ساله 🔅که او اندر خرابه جای داره 🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره ⬅️دلارو ببریم خرابه شام..کنار حرم با صفای رقیه.. امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو.. (نگا به دستای کوچولوش نکنیا) (بخدا با دستای خسته اش گره های بزرگی رو باز کرده) ⬅️نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه.. دختر خیلی بابائیه.. اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد.. امروز بریم یتیم نوازی.. ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی.. بمیرم برای دردای دل بی‌بی زینب.. (بریم خرابه شام) کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند..بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام.. (دشتی) 🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه 🌾برای دیدن طفل 3 ساله 🌾که او اندر خرابه جای داره 🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره ⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا آی ناله دارا..آی مریض دارا...آی جوون دارا..آی آبرو دارا.. دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد.. هی صدا میزد بابا نرو بابا.. بابا بدون من نرو بابا.. وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت.. آخ عمه عمه عمه.. بابام کجا رفت عمه.. امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب.. (صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه) صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه.. عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم.. داشت نازم میکرد عمه..عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه.. (هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند) (همه اهل خرابه به گریه افتادند) ⬅️آخی..یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید.. چه خبره در خرابه.. گفتن یزید خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، 3 ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره.. (صدا زد بابا میخواد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید) امان امان 2 ⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو 3ساله ابی عبدالله یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه.. عمه من بابام میخوام..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه.. با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد.. آی حاجت دارا..ناله دارا..میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد..من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه.. میخوام بگم سری که کنج تنور بوده..سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت..اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است.. این بابای رقیه است.. 🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده 🍁کنج خرابه شب یلدا شده 🍁مژده که بابا ز سفر آمده 🍁شام رقیه به سحر آمده 🍁آخ پدر فدای سر نورانیت 🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت 🍁بسکه دویدم عقب قافله 🍁پای من از ره شده پر آبله ⬅️سرو بغل گرفت از بقیه یتیما دور شد اومد یه گوشه خرابه نشست شروع کرد درد دل کردن با بابا.. بابا..3 ⬅️کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند..کیا مریض دارند..کیا جون دارن..کیا التماس دعا دارند..صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه.. اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه.. آخی..سرو به سینه چسباند..صدا زد. بابا..بابا.. (شروع کرد با سر بریده درد دل کردن) 💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا.. (اولین حرفی که زد) بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. 💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا.. 💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا.. امان امان صدا زد بابا .. بابا.. بابا 🥀آخ بابا گلوم زخمی شده 🥀آب مینوشم درد میکنه 🥀گوشواره هامو کشیدن 🥀بابا گوشم درد میکنه (یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام) صدا زد بابا 🥀بابا پاشو یه بار دیگه 🥀با همدیگه بریم خونه 🥀من روی زانوت بشینم 🥀موهامو تو شونه بزن بابا (یه ناله ای هم داره همه بلدن) (دشتی) 🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی 🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی 🍂اگر دست پدر بودی به دستم 🍂چرا کنج خرابه می نشستم 🍂اگر می بود بابای نِکویم 🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم هر کجای مجلس نشستی..به سوز دل سه ساله ابی عبدالله..به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان...صدای نالتو بلندکن 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین.. 💔️زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر 💔️گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر 💔️دخترت تشنه اشک است ولی باور کن 💔️گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها صلوات
: روضه حضرت زینب سلام الله علیها 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @roze_daftari السلام علیک یا بنت امیرالمومنین یا زینب ... من زینبم زکرببلاآمدم به شام تاروزروشن توزشب.تیره کنم من زینبم ستمکش وبیچاره نیستم خاک ستم برفرق توای خیره سرکنم من زینبم که کرده خدا نُطقم آتشین هرجاکه روکنم همه فتح وظفرکنم من آمدم یزیدویزیدی مرام را روشن هُویتش به جهان بشرکنم دخترعلی زینب،تمام نقشه های یزیدرا برآب کرد،سربُریده ابی عبدالله درمجلس یزیدمیان طشت طلاقران تلاوت میکند.امایزیدبرای خاموش کردن زینب باچوب خیزران برلبهای عزیزفاطمه میزند.همه جاقاری قران مورداحترام قرارمیگیرد.اما جان عالمی بفدای آن قاری قرانی که قران تلاوت میکرد.یزیدباچوب خیزران برلب ودندان مبارکش میزد. یکوقت دخترامام حسین علیه السلام نگاه کرد،دید:یزید باچوب خیزران برلب ودندان بابایش میزندآمدنزدعمه اش زینب!عمه جان!یزیدباچوب دستی خود،دندانهای پیش پدرمان را میزند(کتاب سوگنامه آل محمدص۴۵۴) زبانحال:باسربابایم چه میکنه؟یکوقت حضرت زینب فریاد زد:ای یزید:👇 چوب رابردار،ماراطاقت دیدارنیست داغداران راتوان اینهمه آزارنیست ای که برلعل لبانش میزنی چوب ازجفا بیش ازاین.گل راتوان صدمه های خارنیست مامگر اولادزهرای مطهرنیستیم یامگراین سرعزیزاحمدمختارنیست ازچه برلبهای پاکش چوب خیزران میزنی اوکه جزآیات قران برلبش گفتارنیست آی حسین حسین.... @roze_daftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه شهادت امام حسن علیه السلام مرحوم شیخ احمد کافی(ره) 🥀 @roze_daftari
متن روضه امام حسن مجتبی علیه السلام_مرحوم شیخ احمد کافی علیه السلام  امشب دلم می خواهد همه شما را در خانه امام حسن مجتبی(ع) پسر بزرگ زهرا(س) ببرم. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذولجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش عقیده من این است هر کس که می خواهد روضه امام حسن(ع) بخواند،باید در ماه رمضان بخواند. چرا؟ چون امام حسن(ع) روزه بود. بارها مرتبه امام حسن(ع) را زهر دادند. هر دفعه می آمد به حرم پیغمبر(ص) متوسل می شد و خدا شفایش می داد. معاویه به تنگ آمد.به پادشاه روم نوشت: من یک دشمن سرسخت دارم. چند مرتبه تا حالا زهرش دادم،ولی کارگر نشده،می خواهم او را از پا در بیاورم. یک زهری برایم آماده کن تا از زندگی قطع امید کند و کشته شود. پادشاه روم زهری آماده کرد. و برای معاویه فرستاد. و پیغام داد: مبادا!این زهر را به یک خدا پرست و مومن و مسلمانی بدهی. معاویه با چند واسطه با زن امام حسن (ع) جعده تماس گرفت و این زن خبیثه و ملعونه را فریب داد. معاویه صد هزار درهم پول برای جعده فرستاد و پیغام داد: فقط این زهر را به شوهرت بده تا بخورد.ممکن است به من بگویی پول به من دادی اما شوهرم را از من گرفتی چه کنم؟ تو شوهرت را بکش من تو را برای پسرم،یزید می گیرم. این زن فریب خورد.آی بمیرم، امام حسن (ع) روزه بود. هوا بسیار گرم بود. این زن نا نجیب یک ظرف شیر مخلوط با عسل که در آن زهر ریخته بود برای آقا آورد. آقا تشنه اش بود،تا این شربت از گلوی آقا پایین رفت اثر زهر را احساس کرد. شاید داد زده و ناله می کرده است: آه جگرم!آه جگرم! شماها بیشترتان زن دارید. می دانید چه می گویم. هر مردی در زندگی هر دردی داشته باشد اول به زنش می گوید. آی بمیرم برایت امام حسن!که در خانه ات هم غریب بودی،زنت دشمنت بود. تا آب از گلویش پایین رفت عوض اینکه زنش جعده را صدا بزند صدا زد: کنیزها!بروید زینیم بگویید بیایید، خواهرم بیاید،این بلاکش دوران باید. بی بی را خبر کردند، آمد. صدا زد: حسنم! داداش چه شده؟ صدا زد: خواهرم!حالم منقلب است. برو زود حسینم راخبر کن بیاید. نمی دانم رفقا! هیچ وقت مریض شده اید تا ببینید خواهرتانچه می کند؟ آی آنهایی که خواهر دارید تا زنده است قدرش را بدانید.خواهر خوب نعمتی است. وقتی آدم مریض می شود خواهر می آید،جلوی چشم آدم چیزی نمی گوید، اما می رود در صحن حیاط هی پشت دستش می زند و می گوید: نمی دانم داداشم چه شده است. بروید زودتر طبیب بیاورید برادم ناراحت است. امشب چراغها را خاموش کنید. چرا؟ چون کنارقبر امام حسن(ع) تاریک است همه کنار بستر امام حسن (ع) آمدند. صدا زد: برادرم! چه شده داداش؟ فرمود: حسینم! هر چه به سرم آمد از همین کوزه بود. برادرم!به خدا قسم اگر بخواهم بگویم،چه کسی زهرم داد می توانم بگویم،اما رسوایش نمی کنم. چقدر این بچه های فاطمه(ع) آقا هستند. صدا زد : حسینم ! دلم می خواهد مرا به سوی قبر جدم پیغمبر (ص) ببری تا با او تجدید عهد کنم. آنگاه مرا به جانب قبر مادرم فاطمه(س) برگردان. سپس مرا به بقیع ببر و در آنجا دفن کن. راضی نیستم به اندازه یک حجامتی خونریزی شود. یک وقت سرش را بلند کرد حالش منقلب شد صدا زد: زینبم!برو برایم یک تشت بیار!آی غریب آقا! رفتند یک تشت آوردند. آقا سرش را میان تشت کرد،همه نگاه می کنند یک وقت پاره های جگرش را میان تشت دیدند. جنازه امام حسن(ع) را به طرف حرم پیغمبر(ص) آوردند. یک وقت عایشه دختر ابی بکرسوار بر استر آمد و جلوی جنازه را گرفت. گفت: نمی گذارم جنازه حسن را کنار قبر شوهرم،پیغمبر دفن کنید. گفت: پیغمبر(ص) شوهر من است،پیغمبر(ص) را در خانه اش دفن کردید و خانه پیغمبر(ص) مال من است. ابن عباس جلو آمد،صدا زد: آی عایشه!پیغمبر(ص) نُه تا زن داشت،این خانه را اگر هشت قسمت کنند یک قسمت آن خانه سهم نه زن می شود. چطور نمی گذاری؟ یک روز سوار شتر می شوی جنگ جمل را راه می اندازی و به جنگ علی (ع) می آیی. یک روز سوار قاطر می شوی جلوی جنازه حسن (ع) ا می گیری.اگر تو زنده بمانی سوار فیل هم می شوی.جنازه آقا را به سمت قبرستان بقیع حرکت دادند. آی بمیرم جنازه امام حسن (ع) را تیر باران کردند. « اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسن المجتبی و أخیه الحسین سید الشهداء یا الله @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیر عاشقی با صدای استاد سعید صادقی پیشنهاد دانلود و گذاشتن استوری 👌👌😭
❣﷽❣ 🌹 🌹 @roze_daftari من دسته گل پرپر گلزار حسینم من شمع فروزان شب تار حسینم من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم من عاشق دل باخته و یار حسینم من کعبۀ دل، قبله جان همه هستم سر تا به قدم آینۀ فاطمه هستم هر چند ستم دیده و مظلوم و صغیرم در گوشۀ ویرانه گرفتار و اسیرم ای مردم عالم مشمارید حقیرم کز جانب سر سلسلۀ عشق، سفیرم با گریۀ پیوسته و غم‌های نهانم حاکم به دل و جان همه خلق جهانم در بحر شرف گوهر یکدانه منم من بر شمع ولا سوخته پروانه منم من بر اهل عزا ماه عزاخانه منم من امیّد دل عاقل و دیوانه منم من من فاطمۀ کوچک و ناموس خدایم پیغامبر خون تمام شهدایم ای خلق گرفتار بیائید بیائید در خانۀ من دست گدائی بگشائید بر دامن ویرانۀ من چهره بسائید و زخاک درم رنگ غم از دل بزدائید من کودکم اما به خدا کودک وحیم در آل علی فاطمۀ کوچک وحیم اسلام، شفا یافت زخون جگر من توحید، چراغی است زآه سحر من بگذار بخندند به اشک بصر من وز چار طرف سنگ ببارد به سر من جان دو جهان در بغلم باز کشیده با دست خدائیش ز من ناز کشیده امروز اگر گوشۀ ویرانه غریبم رفته است زکف سلسلۀ صبر و شکیبم بیمارم و بر درد همه خلق طبیبم جان بر کف و خود منتظر وصل حبیبم زود است که لب بر لب بابا بگذارم تا سر به سر شانۀ زهرا بگذارم امشب شب وصل است دلم داده گواهی نوری به سویم پر کشد از قلب سیاهی خورشید به ویرانه سرایم شده راهی ویرانۀ من پُر شده از نور الهی آوای منادی به من زار رسیده جان پیشکش آرید که دلدار رسیده یار آمده با طلعت همچون قمرش باز گردد زطبق باز به من چشم ترش باز روشن شده این خسته، چراغ سحرش باز ای دست، کمک کن که بگیرم به برش باز تا روی ورا بر روی قلبم بگذارد افسوس که دستم به بدن تاب ندارد ای سر چه شد امشب به من زار زدی سر از لطف، بر این مرغ گرفتار زدی سر صد بار مرا کشتی و یک بار زدی سر چون بود که در خانۀ اغیار زدی سر در گوشۀ ویران، قمر من شدی امشب از لطف، چراغ سحر من شدی امشب مهمان منی سفرۀ رنگین مرا بین دست تهی و سینۀ سنگین مرا بین رخسار کبود و سرخونین مرا بین در تلخی غم لحظۀ شیرین مرا بین گر دست دهد پای دویدن ز تو گیرم آن قدر به دور تو بگردم که بمیرم بین عاشق صد بار زغم مردۀ خود را بر شانۀ جان، کوه ستم بردۀ خود را برگیر به بر طوطی افسردۀ خود را در گوشۀ ویران، گل پژمردۀ خود را صد کوه غم از کودک تو خم نکند پشت ای مونس جان درد فراق تو مرا کشت بگذار رها گردد، جان از بدن من بگذار بود نام تو آخر سخن من بگذار شود پیرهن من کفن من بگذار به ویرانه شود دفن، تن من دردا که عدو دوخت زخواندن دهنم را میثم برسان بر همه عالم سخنم را 🌹🌹() @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
رباعیات شب سوم اول مجلسی هر جا که بساط روضه دائر باشد این حضرت زهراست که حاضر باشد پرچم زدن ما سرِ هر کوی و گذر یک جلوهء تعظیم شعائر باشد هر کس که در این عزا قدم بردارد سویش بخدا،خدا قدم بردارد بر سردر دیگِ تو مسیحا آید تا بهر شفا کمی غذا بردارد در عرش مجالس حسینی برپاست در فرش محرّم، همه‌جا واویلاست با بالِ فرشته روضه مفروش شده جاروکش مجلس عزایش زهراست پرچم درِخانه‌های خود نصب کنید دل را همه بر کتیبه‌ها چسب کنید پایان معارف خدا را یکجا با گریه به شاه کربلا کسب کنید هر کس که حسین در سر و باور اوست ارثیهء شیر طاهر مادر اوست با گریه رقیّه بر همه ثابت کرد گریه‌کن مجلس پدر دختر اوست دوبیتی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها می‌دونستم میای میدی جوابم نبودی خیلیا دادن عذابم گمونم بابا یادت رفته بود که شبا باید رودست تو بخوابم یه چند بار دیدمت رو نیزه‌هایی صدات کردم بابا بابا بابایی به اصغر غبطه خوردم نزدیکت بود براش رو نیزه می‌خوندی لالایی حکایت‌ها داره درد اسیریم یتیمی و غریبی سربه‌زیریم یکی زد سرعت سیلی‌ش زیاد بود پرید توی گلوم دندون شیریم بابائی زجرِ ملعون خونه چشماش الهی پا نشه سنگینه پاهاش یه‌بار اومد منو برداره نامرد موهام پیچید بابا دور دستاش توی گودال دیدن سر نداشتی به‌جاش روی نیزه‌ها پیکر نداشتی منو هر وقت میبینه عمّه میگه برادر کاشکی دختر نداشتی مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ @roze_daftari
❣﷽❣ 🌹 @roze_daftari من گدایم من گدایم یا حسن من گدای بی نوایم یا حسن تو گُل زهرایی و من خار تو عشق تو داده بهایم یا حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ هر چه دارم از تو دارم یا حسن هر چه خواهم از تو خواهم یا حسن گر نبودم کنیز خوبی تو را باز امید شفاعت از تو دارم یا حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مسیحای مسیحا پرور عالم حسن ای به دستت رشته عشق بنی آدم حسن گر که بی نام و نشانم یا امام مجتبی خاک بوس آستانم یا امام مجتبی ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ غربت آن نیست که سر بر سر نی ره کند با سپه دشمن طی غربت آن است که، فردی مظلوم شود از کینه یارش مسموم غربت آن است که بعد از کشتن بارش تیر ببارد به بدن تیر بارید ز بس بر بدنت بدنت گشت یکی با کفنت سینه‌ها از الم، فروخته شد تن و تابوت بهم دوخته شد ای بیاد تو دل هستی، خون وی حساب غمت از حد بیرون قلب احمد که برایت خون بود به همه مردم عالم فرمود: روز محشر که همه گریانند اشک ریزان حسن خندانند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ غمِ مادر نمك پاشِ دلم شد جگر در طشت خونين حاصلم شد خدايا بعد عمري اشك و ماتم سراخر زهرِ يارم قاتلم شد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ یا حسن ع ناقابلم اما گرفتار توأم یا حسن ع دستم تهی اما خریدار توأم بر سر بازار حُسنت نقد جان آورده ام نیست قابل لیک هر چه بود آن آورده ام ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ يا حسن دست منو دامان تو ياحسن درد من و درمان تو من چه گويم از يم احسان تو من به دل دارم همه ايمان تو ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تو کریم اهل بیتی من گدای اهل بیت دست خالی رد مسازم ای صفای اهل بیت خوب میدانم که میدانی چه هستم یا حسن ذره ام، هیچم ولی دل بر تو بستم یا حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسن قبری ملال انگیز دارد حسن صبری شهادت خیز دارد سلام ما به قبر بی چراغش قلوب شیعیان سوزد ز داغش ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تو را زهرا به دامان پروریده رسول الله اوصاف تو خوانده تو زهرا و علی را نور عینی امید زینب و عشق حسینی ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسینم را بگو آید کنارم لحظه ای از غم که گویم درد دل با یادگار مادرم امشب بیا آخر دم آخر مرا دیگر حلالم کن که مهمانم به جنت نزد جد اطهرم امشب ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ جگر صبر کباب بود از صبر حسن گریه ممنوع بود بر سر قبر حسن نه فقط شعلهٔ داغش زده آتش به دلم قبر بی شمع و چراغش زده آتش به دلم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مدتی هست که جان رفته برون از بدنم تحت درمان شفاخانه ی بیت الحسنم من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید همه ی اهل جهان را حسنی خواهم کرد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ غارت زده منم که کنارت نشسته ام غارت زده منم که ز داغت شکسته ام غارت زده منم که تو را خاک می کنم تابوت را ز خون تنت پاک می کنم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارد دلم سوز و محن با نغمه مرغ چمن دم یا حسین باشد اگر در بازدم گویم حسن 💔جانم حسن جانم حسن... دو چشم دارم هر یکی از دیگری سیلاب تر چشمی برای بی حرم چشمی برای بی کفن 💔جانم حسن جانم حسن🖤 ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای اهل مدینه فتنه بنیان مکنید بر آل علی این همه عصیان مکنید گر لاله نریزید به تابوت حسن شرمی ز رسول، تیر باران نکنید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ بر درد دل خلق کریم است حسن هر چند ز درد غم نصیب است حسن مهدی بکنار قبر او میگرید تا خلق نگویند غریب است حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ذکرِ اسمت می‌شود مشکل گشای دردها گفتنِ یک یاحَسن ...صد چاره‌سازی می‌کند دردم حسن ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پرچم یا حسنم روز قیامت بالاست علتش غربت و آن نام غریبانهٔ توست ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ هر کس که کند گریه به مظلومی او هرگز نشود کور به روز محشر ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسن زیباترین اسم دو دنیاست کرامت از سراپایش هویداست اگرچه عالمی هست ریزه خوارش ولی مظلومترین فرزند زهراست ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مستان ولائیم و به خود مینازیم سر رابه ره عشق حسن میبازیم یک بار دگر به کوری آل صعود قبر پسر فاطمه را میسازیم @roze_daftari ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب به لبم ذکر حسن جان دارم در کنج دلم کلبه ی احزان دارم از روضه ی « لا یوم کیومِ » آقا تا آخر عمر آه سوزان دارم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای جان جهانیان فدایت هستی همه سائل و گدایت ای تکیه گه گناه کاران دیوار بقیع با صفایت گریان نبود به روز محشر چشمی که بگرید از برایت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ از غربت تو اشک دمادم داریم دائم به لب پنجره شبنم داریم این درد دل ماست ، خودت می دانی در خاک مدینه یک حرم کم داریم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عوض لاله و گل بر بدنت چوبهٔ تیر نشسته به تَنَت پیش چشمان حسین و عباس خون بریزد ز حجاب کقنت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ حسنی هستم و از حشر چه باكی دارم كه سر و كار غلامان حسن با زهراست ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ شد تیر باران پیکرش مقابل برادرش قاسم خونین جگرش ناله زند بر پدرش ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
😭روضه ی اربعین😭 🍁زبانحال زینب س🍁 السلام ای کشته ی بی سر حسین السلام ای یاور خواهر حسین حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه حرفاش وبزنه به طفلانت نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر بچه های حسینش کربلا! هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن. کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س داره،به حسینش میگه آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جزدختر سه ساله ات ای مهربان من آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟ یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟ یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت، آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!! امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ، بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته چهل روز همدیگرو نبینن مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید..... 😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭 ✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) همراه با آموزش مداحی اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
‍ ورود به شهر شام زبانحال زینب @roze_daftari 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️ شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شادی نکنین شِما مردم شام چرخ ندین اماره پیش خاص و عام چه انده ظلم و جفا بونه به ما خدا دونده شمه کار هسّه حرام شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شمه شهر چِسّه چراغون بهیعه زینب دل شمه کار خون بهیعه پسرِ پیغمبره نیزه بالا چه شمه تک انده خندون بهیعه شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ خارجی نیمی نزنین تش و سنگ رحم هاکنین مردم بی نام و ننگ بی وفایی نکنین انده شما پاک ننه دامن جه اینجوری ننگ شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ این مریضی که دوِسّه دسّ و پا زادهٔ پیغمبره زین العبا حجت حقه کم هاکنین جفا چشی جواب گنّی در روز جزا شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ امه سر انده تش و سنگ نِوارین خاخره دل ره شما درد نیارین اتی آزاده بوئین مردمه شام خاره تیم آخرته سه. دکارین شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شهر شام زینب ره ته پیر هاکردی وره جانه جه خله سیر هاکردی انده بی حرمتی بیّه با وِشون بدجوری ونه دلره تیر هاکردی شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ (صفا) یاد بیار حرف زین العبا بعوته امان از این شام بلا هیج جایی اینجوری بلا ندیمی امان از دروازهً شهر و جفا شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی @roze_daftari
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ 3 ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ ◼️ ◼️ ◼️ 2 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 @roze_daftari 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش @roze_daftari
به نام خدا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 رقیه یم بولود کیمین آغلارام گؤزیاشیمنان بیر جهانی داغلارام سَنسیز بابا سَرین سویی ایچمَرَم ئولؤنجه من باشه قرا باغلارام @roze_daftari 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 پر پر اولان یاسمنه آغلارام بولبول باغ وچمنه آغلارام خرابه ده دفن اولونان بالاما کؤینگی قاره کفنه آغلارام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 رقیه سن حسینیمون مارالی نیه دؤشدون اِئللروننان آرالی آنام کیمین سَنده گِئجَه یاریسی قبره گِئتدی گؤل بدنون یارالی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @roze_daftari
دوبیتی های حضرت رقیه س من رقیه همنشین زینبم گوشه ی ویرانه در تاب و تبم قامت خم، با رخ نیلی شده از غم داغ پدر جان بر لبم ▪️ سه ساله دختر خون خدایم به سیرت فاطمه خیرالنسایم مسیر کوفه و شام و خرابه عزادار حسین سرجدایم ▪️ نگر بر آه شبگیرم پدرجان در این گوشه زمین گیرم پدرجان دعا کن در کنار تو بمیرم که از این زندگی سیرم پدرجان ▪️ گلی از گلشن زهرا رقیه چو زینب کعبه ی دل ها رقیه سه ساله دخت سالار شهیدان شفیع روز وا نفسا رقیه ▪️ ای گل زهرا چراغ خانه ام آمدی با سر در این کاشانه ام ای غریب فاطمه خوش آمدی روشن از نور تو شد ویرانه ام ▪️ ای پدرجان من به تو دل بسته ام کن نگه بر این دل بشکسته ام یوسف زهرا مرا با خود ببر دیگر از این زندگانی خسته ام ▪️ از روز ازل دل به تو بستیم رقیه ما سائل درگاه تو هستیم رقیه بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت در بزم عزای تو نشستیم رقیه @roze_daftari
❣﷽❣ 🌹 ع 🌹 ع @roze_daftari ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برصبر حسن و خوی احمد صلوات براختر دوم امامت صلوات خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا بفرست براین امام، بی حدّ صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ با نام حسن به قلبها گل بزنید با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید فرمود که هر وقت گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ به حسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوش حبیبه ی حق به گل روی مجتبی صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بردست‌کریم وجان زهرا صلوات برجود و سخای آل طاها صلوات در ماه صیام جلوه‌گر شد رویش بر ماه صیام و ماه بطحا صلوات بر خلق حسن امام دوم صلوات بر حُسن جمال حَسن و صورت نیکوش صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ میوه دل رسول خدا و علی و فاطمه حسن است بر میوه دل رسول و عزیز عزیزان صلوات هر کس به کسی نازد و غریبان مدینه به حسن بر ناز غریبان مدینه پیشوای دوم صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بیچاره دستے ڪه گداے مجتبـے نیسٺ یا آن سرے ڪه خاڪ پاے مجتبـے نیسٺ بر گریہ زهـرا قسم مدیون زهراسٺ چشمے ڪه گریان عزاے مجتبـے نیسٺ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنش را با دم تکبیر بردند کنارش دست بر شمشیر بردند ملائک پیکر پاک حسن را به سوی فاطمه با تیر بردند ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تمام تیرها بر پیکرش خورد یکی از تیر ها بر حنجرش خورد یکی برسینه و بازو و پهلو تمامش را به عشق مادرش خورد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ کشیدند از تن او تیرها را کسی پوشید روی مجتبی را شنیدم هاتفی از آسمان گفت گرفته سهم خود از کربلا را ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برای تو دلم دارد بهانه گرفت از آه من آتش زبانه به زیر لب حسین اینگونه می گفت الهی دفن می گشتی شبانه ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ در جود و کرم دست خدا هست حسن دست همه را وقت عطا بست حسن نومید نگردد کسی از درگه او زیرا که کریم اهل بیت است حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ مائیم و کرامات خدا داد حسن دست همه را وقت عطا بست حسن دوریم گر زمدینه امروز ولی ما را به مدینه میبرد یاد حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ این گرامی پسر اول زهرا حسن است دومین حجت و چهارم نفر از پنج تن است اختر برج شرف مطلع الانوار جهان آفتاب دل زهرا مَه هر انجمن است ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنگ است دلم میل رهایی دارد با یاد حسن چه کربلایی دارد تردید نکن تصورش هم زیباست ایوان حسن عجب صفایی دارد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
برحسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق به گل روی مجتبی صلوات السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مرغ دل من گشته گرفتار بقیع قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع شبها که در بقیع را میبندند من گریه کنم به پشت دیوار بقیع @roze_daftari
🕊﷽🕊 🍂 1 🎋 1 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم     🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا....     ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)    ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان..    💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...    ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ⬇️هنگام نشر حذف نشه لطفا⬇️ ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ @roze_daftari
❣﷽❣ ع 2 ع 2 به امام حسین ابوالفضل علیه السلام 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا  غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا  با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم  برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای  دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹 @roze_daftari
اربعین به حضرت زهرا سلام الله علیها میرداماد امروز كربلا زینب روضه گرفته، مجلس ختم برای حسین برپا كرده، همه هركدوم یه گوشه ای ایستاده بودند، هر كی یه صورت قبر رو بغل می كرد، هر كی یه جور ناله می زد، نوحه ها فرق می كرد، یكی میگفت:  جوانان بنی هاشم بیایید، یكی اون طرف تر میگفت، صدا میزد: گلم تاب ندارد، حرم آب ندارد، یكی اون طرفتر میگفت: سقای دشت كربلا اباالفضل، اباالفضل، اما همه ی این روضه هارو زینب جمع كرد، یه مرتبه دیدند یه خواهری داره ناله میزنه، همه روضه خونها ساكت شدند، گفتند بشنویم زینب چی میگه: آخ، اگر كشتند چرا آبت ندادند... حسین... صدا نمونه تو سینه، معلوم نیست اربعین سال دیگه زنده باشیم یا نه، حسین.... هی خاكهارو میریخت رو سرش، هی میگفت، بیچاره زینب، الان برم مدینه سراغ حسین رو از من بگیرن، جواب چی بدم، بگم حسین و تو گودال جا گذاشتم، ای حسین.... زبون حال میگم، تصورم اینه، میشه زینب كنار قبر برادر قرآن نخونده باشه، آخه از باباش علی یاد گرفت، باباشم میرفت سر قبر مادر میخواست آروم بشه، آخه خود فاطمه وصیت كرد، كجا رفتم، یازهرا، كجا رفتم روز اربعین، قربون دل سوخته ات برم زینب، شاید دلت برا روضه ی مادر تنگ شده، علی فاطمه شو دفن كرد، خودش با دست خودش خاك ریخت، سنگ لحد گذاشت، دستاشو به هم زد نشست رو قبر، شروع كرد قرآن خوندن، آخه زهرا فرموده بود، علی جان نكنه منو دفن كنی زود بری، تنهام نذار، بشین بالا قبرم قرآن بخون، شاید میخواست بگه، وقتی بهم گفتن امامت كیه؟ میخوام بگم این آقای غریب بالای قبر، این كه داره گریه میكنه...
🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین... تو ديگه برای من گریه نکن حسین... ((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه)) آخ آقا جان امام حسن... چشمان مبارک رو باز کردی... دیدی برادرت حسین... بالا سرت نشسته... داره گریه میکنه... اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد... دید شمر با خنجر برهنه... آقا جانم امام حسن... لحظات آخر فرمودید بگید خواهرم زینب بیاد... اما کربلا... ابی عبدالله صدا زد... زینبم... خواهرم برگرد... خواهرم برگرد نبینی... 🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن آه آتشینم.
‍ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین _ سید مهدی میرداماد بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین *یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم* نه نای ماندن دارم ..... *چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره* نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن *اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟* مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین *داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته* {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین...... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین شاعر:محمد بیابانی *این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت* بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! *حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله @roze_daftari 💫💫💫💫💫
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک @roze_daft 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊 @roze_daftari
‍ ❣﷽❣ ➖ ✨یا حضرتِ صدّیقه کبری مددی کن ✨اُم الحسنین اُم ابیها مددی کن ✨یا راضیه یا مرضیه یا بنت محمد ✨ریحانِ نبی،اِنسیه،حوراء مددی کن یا حضرت زهرا... ✨ما کشتی طوفان زده و غرق گناهیم ✨فریاد برس حضرت دریا مددی کن *گرفتار بلا شدیم،این مریضی جز با توسل و تضرع برطرف نمیشه بی بی جانم...به داد اُمتت برس...یا زهرا...فاطمیه هم رسید...* ✨ما کشتی طوفان زده و غرق گناهیم ✨فریاد برس حضرتِ دریا مددی کن ✨نومید مکن مشتعل عشق علی را ✨خواهیم بسوزیم سراپا،مددی کن *فاطمیه ات شروع شد مادر...هر وقت مُحرم شروع میشه،خودت که میدونی ما شب اول به خودت سلام میدیم...صدا می زنیم:بی بی سلام ماه محرم شروع شد... ✨طومار عمل یکسره نقطه سر خط است *من همه ش توبه می کنم دوباره به کارای بدم برمی گردم...* ✨طومار عمل یکسره نقطه سر خط است ✨حبط است چنین دفتر رسوا،مددی کن *یه مددی کن ما رو...به یاری تو محتاجیم ای مادر...روز به روز داریم از شما دورتر میشیم ای مادر...* ✨ره توشه نبستیم جز از عشقِ تو در گور ✨ای گنج گران مایه گدا را مددی کن ✨یارب سببی ساز به گرداب قیامت ✨یا فاطمه یا حضرت زهرا مددی کن... *ابوهاشم عسکری از شاگردان و صحابی امام عسکری علیه السلام هست. میگه از آقای خودم یا سوالی کردم چه جوابی شنیدم..."سَاَلتُ صاحِبَ العسکر لماذا سُمَّیَت فاطِمَه،الزهرا"سوال کردم آقا چرا به مادر شما فاطمه،زهرا میگن؟ چه جوابی داد؟خودش روضه هست... فرمود: "یَظهَرُ وَجهَها لِامیرالمومنین مِن اَوّلِ النَّهار کَالشَّمسِ الضّاحیَه..."چهره نورانی و مبارکش از اول روز برای علی مثل خورشید می درخشید..."وَ عِندَالزَّوال کَالقمر..."موقع مغرب که میشد،صورت مبارکش برای امیرالمومنین مثل ماه میدرخشید..."َوَ عِندَ غروبِ الشَّمس کَالکَوکَبِ الدُّرّی..."خورشید که غروب می کرد مثلِ ستاره ی درخشانی میشد‌.... "اما زهرای من چرا چندوقته صورتِ مبارکت مثل ماه کبود شده....بمیرم برات..."* ✨چندیست که آن چهره چون ماه گرفته ✨یارب به دل زخمیِ مولا مددی کن *امیدوارم اونایی که مریض دارند مریضشون شفا بگیره... اونایی که حاجت دارند امشب دست خالی برنگردند...* ✨در کوچه چه آمد به سَرِ همسر مولا ✨میگفت حسن، آه خدایا مددی کن... *خدا کمک کن مادرم رو ببرم خونه... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺 روضه امام رضا ع ..... 🌴🌴🌴🌴 آقا بویوردی من گیتملیم مجلس بیداده اباصلت ایله اوزووی حجرده آماده اباصلت باشیمده گلن وقته اگر گورسون عبانی بیل ائدیله مسموم غریب الغربانی .... (اباصلت دی ایلشدیم حجرده آقامی گودیم ....) گوردی گلور اما باشینه چکمیش عبانی 😭 مسموم ایلیوب زهر جفا بیلدی رضانی 😭😭 رنگی سارالیب واردی دوداقینده نشانی دیواره ائدر تکیه او افسرده و خسته گاهی گلور اما اوتورور گاهی یول اوسته .... (اباصلت دی آقا وقتی حجریه وارد اولدی بویوردی حجره نین قاپلارین باغلا --دی عرض الدیم آقا جان شاید گلیب گئدن اولدی ....آقا بویوردی اباصلت بیز بو شهر ایچره غریبوخ بی کسیمیز یوخ 😭😭😭 اباصلت حجره نین فرش لرین ، حصیرلرین جمع ایله ایستیم جدیم حسین کیمین غریبانه قوری یرده جان وئرم .....) غربتده غریبون غم و دردین بیلن اولماز گرد محنی داغلی دیلیندن سیلن اولماز جان اوسته قالار گوزلری یولدا گلن اولماز نیسگیلرینی یاده سالیب آغلیان اولماز جان وئرسه اونون گوزلرینی باغلیان اولماز 🌴🌴 🖤 اونان آقا اوز توتدی خانم معصومیه ساری..... ددی گل باجی معصومه قارداشوون ناله و افغانینه باخ قاپی باغلی قوری یئر حال پریشاننه باخ گوزومون یاشینی سیل لبلریمون قاننه باخ اما خانم گله بیلمدی قاداش بالینینه یولدا بیمار اولدی قم شهرینده خانم تپراقا تاپشیریلدی .....🖤 اما خانم زینبه بو ایش برعکس اولدی خانم قارداشین یارالی باشین گوریدی عوض اینکی آغزینین قانین سیله شاهد چوب خیزرانیدی کی آقیا جسارت اولیدی 🥹🥹 ددی مگر گورمیسوز حسینیم یارالیدی آغاج وئرما اولبلره قانی آخور آغاج وئرما او لبلره بالالاری باخور یا حسین یا حسین (ع) 😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 التماس دعای فرج . اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 روضه امام رضا ع و خانم معصومه و گریز به شام 👆👆 @roze_daftari