eitaa logo
روضه دفتری
16.1هزار دنبال‌کننده
153 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه دفتری
‍ روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین _ سید مهدی میرداماد بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین *یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم* نه نای ماندن دارم ..... *چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره* نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن *اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟* مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین *داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته* {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین...... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین شاعر:محمد بیابانی *این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت* بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! *حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله @roze_daftari 💫💫💫💫💫
متن روضه 1 🔸یک اربعین همین نه برای تو سوختم 🔸عمری بود که من به هوای تو سوختم برادر خوبم... حسین جان... 🔸قربانیان عشق همه کشته می شوند 🔸جز من که بارها به هوای تو سوختم ای همه دار و ندارم... زینب به فدات حسین... 🔸هر زن به پای زندگیش سوخت گر که سوخت 🔸اما من ای حسین بپای تو سوختم داداش حسین... خیلی برام سخت بود لحظه ای که دیدم... 🔸تو در میان مطبخ و من در میان حبس 🔸شرمنده ام از اینکه جدای تو سوختم اومد کنار قبر برادر نشست... صدا زد آی حسین نبودی... 🔸ای پاره پاره تن بنگر کاروان رسید 🔸زینب برای دیدن تو، قد کمان رسید برادر بلند شو ببین قدم خمیده... موهام سفید شده... 🔸یک اربعین برای تو سینه زدم حسین 🔸دم بوده وا حسینم و هر بازدم حسین 🔸خم گشته قدِ من چو قدِ مادرم حسین 🔸حالا ببین که خواهر تو نوحه خوان رسید 🔸از کربلا به کوفه و شام غصه خورده ام 🔸هرشب شمار زخم تنت را شمرده ام 🔸بگذر اگر که در غم تو من نمرده ام 🔸برخیز و بین که زینب تو ناتوان رسید 🔸یادم نمیرود که صدا میزدی تو آب 🔸یادم نمیرود که زخون کرده ای خضاب (نقطه گریز به روضه روز عاشورا: اینجا میتواند نقطه اتصال برای وارد شدن به یکی از روضه های روز عاشورا باشد.) هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که... شمر نانجیب با خنجر برهنه وارد قتلگاه شد... 🔸آندم بریدم از زندگی دل @roze_daftari 🔸که آمد به مسلخ شمر سیه دل 🔸او می دوید و من می دویدم 🔸او سوی مقتل من سوی قاتل 🔸او می نشست و من می نشستم 🔸او روی سینه من در مقابل 🔸او می کشید و من می کشیدم 🔸او از کمر تیغ من آه باطل سادات منو ببخشید.. امام زمان منو ببخشید... 🔸او می برید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من غیر از او دل @roze_daftari
روضه ۲ @roze_daftari 🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین 🔸زینب آمد بر سر قبر حسین امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد... 🔸بر سر قبر برادر چون رسید 🔸ناله و آه و فغان از دل کشید یا صاحب الزمان... تا اهلبیت به کربلا رسیدند... مثل برگهای خزان... خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند... هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت... یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته... یکی قبر قاسم رو گرفته... یکی کنار قبر عباس... یک مادری هم کنار قبر علی اصغر... اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده... 🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن 🔸گفت با قبر برادر این سخن 🔸السلام ای کشته راه خدا 🔸السلام ای نور چشم مصطفی داداش ببین خواهرت برگشته... 🔸بهر تو امروز مهمان آمده 🔸خواهرت از شام ویران آمده داداش نبودی ببینی.. بعد از تو با ما چه کردند... 🔸چون تو رفتی بی‌کس و یاور شدم 🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم داداش طاقت داری بگم یا نه... 🔸بعد قتل و غارت اموال تو 🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو 🔸بس ‌که سیلی شمر زد بر رویشان 🔸گشت نیلی صورت نیکویشان جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند... چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند... هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند... بهشون سیلی میزدند... بزار اینطوری بگم... 🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند همه بچه ها رو زدند... 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف... 🔸آه از آن ساعت که از روی غضب 🔸زاده ی سفیان یزید بی‌ادب 🔸در حضور خواهر گریان تو 🔸چوب می‌زد بر لب و دندان تو داداش حسین خیلی برام سخت گذشت... مجلس یزید ملعون... وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد... شرمنده حسین جان... نتونستم کاری کنم... آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند آی غریب حسین... الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
هدایت شده از روضه دفتری
◾💠◾💠◾ *دوبیتی* *بسم الله الرحمن الرحیم* یا کعبه الرضایا، *دوبیتی های اربعین* فدای گریه های عمه زینب چه غم داره صدای عمه زینب بیا تا خون بگرییم مثل مهدی همه واسه غمای عمه زینب عجب حال هوایی داره امشب حسینم وا حسینا ذکر هر لب به عباس و علی اکبر بگویید که از شام بلا برگشته زینب فلک از غم شکسته بال زینب خدا داره خبر از حال زینب جوونای بنی هاشم کجایید پاشید بیاید به استقبال زینب سلام ای لاله ی در خون تپیده سلام ما برآن حلق بریده تو حق داری منو نشناسی داداش تنم زخم و همه موهام سپیده منم زینب که زهرا در وجودم سراسر عشق تو در تار وپودم به شوق دیدنت برگشتم اینجا وگرنه تو خرابه مرده بودم من از روز ازل دل بر تو بستم دیدی تا پای جون پای تو هستم یه جوری مثل مادر خطبه خوندم دهان کوفه و شامو شکستم طلای دخترت رو پس گرفتم ببین انگشترت رو پس گرفتم چهل روز تازیونه خوردم اما من از نیزه سرت رو پس گرفتم منو زخم زبونو ناسزا کشت منو این طعنه های ناروا کشت میون کوچه و بازار، ای وای منو اين چشمهای بی حیا کشت چهل روز نه چهل سال غصه خوردم برات موی سفید سوغات آوردم چهل منزل به روی نیزه داداش تو گریه کردی و من سنگ خوردم همین‌که خیمه غارت شد حرم سوخت دل بابامو قلب مادرم سوخت همین جا بود رقیه داد میزد بیا عمه کمک کن چادرم سوخت همین جا اکبرت رو بوسه دادم رخ پیغمبرت رو بوسه دادم بجای مادرم زهرا تو گودال رگای حنجرت رو بوسه دادم همین جا هستی من رفته بر باد همین جا دخترت در اتش افتاد نمیشه باورم بعد چهل روز رسیدم کربلا ای داد بیداد سکینه با دلی زار و پریشون یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون کنار قبر عباس ناله میزد چشت روشن چشت روشن عمو جون میاد از پشت خیمه ها صدایی گل مادر گل مادر کجایی واست گهواره اوردم عزیزم علی لالای علی لالا، لالایی تو رفتی زخم بال و پر نبینی پر پروانه خاکستر نبینی سر تو بارها از نیزه افتاد که سیلی خوردن مادر نبینی ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش سرت رو نیمه شب آورد داداش منو شرمندگی از این امانت رقیه ات تو خرابه مُرد داداش حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک @roze_daftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلشوره اربعین فارسی،عربی 🎤نوشه ور فصولی پویانفر. ◾️ اگه دلتنگ اربعین هستی ونوحه های جدید میخوای گوش بدی بیا اینجا 👇 ◾️ ◾️ ◾️ بیا تواین کاناله👇 ‌‌ https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93 کلیک کن👆
لسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ" *مثل اونایی که الان رسیدن کربلا،مثل زائرایی که با پاهای آبله زده الان رسیدن روبرو حرمش،مثل جابر که اومد کربلا سلام کرد؛مثل زینب که هر طرف رو که نگاه میکنه یاد یه خاطره می افته؛دستت رو روی سینه بگذار "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" ✨بسوز ای دل که امروز اربعین است دل مادر پی آن کاروان است ✨عزای پور ختم المرسلین است ✨قیام کربلایش تا قیامت ✨سراسر درسْ بهر مسلمین اس ✨که از کرب و بلا، با غم روان است ✨چه زنجیری به دست و بازوان است ✨که گریان دیده روح الامین است ✨به یاد کربلا دل‏ها غمین است ✨دلا خون گریه کن چون اربعین اس روز اربعین ، امام حسین دو زائر دل شکسته داشته ، یکی زینب و دیگری جابر است اما عاشقان ابی عبدالله جابر  برای اولین بار قبر ابی عبدالله را زیارت می کند . ولی عمه سادات اولین بار در گودال قتلگاه بدن بی سر برادر را در آغوش گرفت بوسه بر رگهای بریده برادر گذاشت . سر به طرف آسمان بلند کرد گفت : خدایا این قربانی را از آل الله قبول بفرم یکی از زایران ابی عبدالله جابر بن عبدالله انصاری... اومد کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت روی قبر مبارک... صدا زد... السلام علیک یا اباعبدالله دید جوابی نیومد... دوباره صدا زد جواب نیومد... صداش به ناله بلند شد... ا حبیب لا یجیب حبیب آیا دوست جواب دوست رو نمیده... یدفعه خودش جواب خودش رو داد گفت... جابر جواب سلام از آقایی میخواهی که بین سر و بدنش جدایی افتاده... جابر داره عزاداری میکنه... یدفعه صدای قافله ای رو شنید... یه قافله ای...غريبانه... داره به کربلا نزدیک میشه... 🔸ز جا برخیز جابر، دلبر جانانه می آید 🔸قدم از خانه بیرون نه، که صاحب خانه می آید جابر... بلند شو... بلاکش دوران زینب داره میاد... 🔸ره واکنید قافله سالار میرسد 🔸یک قافله اسیر ،عزادار میرسد 🔸برخیز یا حسین سری دست و پا نما 🔸دلبر برای دیدن دلدار میرسد نميدونم این زن و بچه ها چه حالی داشتند... وقتی رسیدند کربلا... عقده های دلشون باز شد... صدای ناله از هر طرف بلند شد... اما صدای ناله یک خواهری از همه جانسوزتره... 🔸رسیدم کربلا اى داد بى داد 🔸حسین سر جدا، اى داد بى داد 🔸چهل روز است گریانم حسین جان 🔸چو موى تو پریشانم حسین جان 🔸چهل روز است می‏خوانم حسین جان 🔸حسین جانم حسین جانم حسین جان خدایا همین جا بود عزیزان ما رو سر بریدند... همین جا بود اطفال ما رو کشتند... همین جا بود تیر به گلوی اصغر زدند... 🔸همین جا شیر خواره گریه می‏کرد 🔸رباب بى ستاره گریه می‏کرد 🔸گهى بر گاهواره گریه می‏کرد 🔸گهى بر مشک پاره گریه می‏کرد 🔸خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ 🔸مرا بیچاره کرده پیر کرده خدایا خیلی برام سخت گذشت... 🔸همین جا دور اکبر را گرفتند 🔸ز ما شبه پیمبر را گرفتند 🔸ولى از من دو دلبر را گرفتند 🔸هم اکبر هم برادر را گرفتند همین جا بود جلو چشمانم علی اکبرم رو قطعه قطعه کردند... دستهای عباسم قطع کردند خودم دیدم نانجیب با خنجر برهنه روی سینه برادرم حسین... جلو چشمانم حسینم رو پرپر کردند 🔸خودم دیدم ز بالای بلندی 🔸که محبوب خدا را سر بریدند 🔸خودم دیدم کبوترهای معصوم 🔸همه، سر زیر پرها کرده بودند الا لعنه الله علی القوم الظالمین. @roze_daftari
▪️🎤روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ اربعین و شب جمعه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ کعبه زینب ، صفا امام حسین کعبۀ بی منا ، امام حسین ... هست ذکرِ قنوتِ هر شبِ من ربنا آتنا امام حسین .... با دو تا "یا" رسیده ام به خدا یا ابوالفضلُ یا امام حسین .... (حرفِ دلِ شما نوکرا چیه؟ چی میخوای بگی؟ ) عشقِ ما شد پیاده گریه کنان اربعین ، کربلا ، امام حسین ... بعد دورِ ضریح چان دادن دو قدم مانده تا امام حسین ... اولِ گریه هام اباصالح آخرِ گریه هام امام حسین گریۀ بی صدا امام حسن گریۀ با صدا ، امام حسین .... میرسد گر سه جا امام رضا آمده هر سه جا ، امام حسین ... روضه خوانِ حسین ، امام رضا (فرمود یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ ... فرمود برا هر چیزی خواستی گریه کنی ، برا جد غریب ما حسین گریه کن ... چرا آقا ؟ آخه جد غریبِ ما رو (فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ) کربلا سر از بدنش بریدن .....) روضه خوانِ حسین ، امام رضا روضه خوانِ رضا امام حسین آخرِ روضه ها بر امام رضا گریه کردیم با امام حسین ... (آماده هستی بریم کربلا ... همه اهلِ روضه و اهلِ اشک هستید الحمدالله . پیغمبر وارد شد دید بی بی دو عالم داره گریه می کنه ، فرمود چه خبره دخترم؟ عرضه داشت بابا ، بچه ای که در رحم دارم داره با من حرف میزنه ... چی میگه میوۀ دلم ؟ ... بابا هی صدا میزنه انا الغَریب ... اما بابا نجواش دیگه عوض شده ، یه حرفه دیگه ای زده منو بیچارم کرده ... از صبح تا حالا هی داره میگه انا العظشان .... قرارِ چه بلایی سرِ پسرم بیاد؟.. روایت مفصله فقط همینش رو عرض کنم ، پیغمبر شروع کرد به روضه خواندن ... دخترم ، پسرتُ کربلا اینطوری میکشنِش ... سر از بدنش جدا می کنن ... تا این حرفا رو زد گریه هایِ خانم بلند شد ... گریه هایِ بی بی که آروم شده عرضه داشت بابا یه سوالی ازت دارم ، آیا کربلا کسی هست یاری ش کنه ؟؟... (اهلِ روضه روضه ، محاسن سپیدا ، عرضم تمام ) پیغمبر فرمود نه دخترم ... شما هستید ؟ نه دخترم . باباش علی هست ؟ نه دخترم . منِ فاطمه هستم ؟ نه دخترم . داداشش حسن هست ؟ نه دخترم . گریه هایِ خانم بلندتر شد ... پس کی هست برا حسینم گریه کنه ؟ ... (سند مطلب اشاره شده در انتهای پست) پیغمبر فرمودند دخترم نگران نباش از امتِ من یه عده ای میان ، مرداشون مثه زنِ بچه مرده برا حسینت گریه می کنن ....) این همه راه دویدم ز پِیِ دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم ... ( صدا زد حسین جان ) تو دعا کن کنارِ بدنت جان بدهم فکرِ همراهیِ با شمر دهد آزارم ... (یه بیتِ دیگه شو بگم و عرضم تمام ....) یک عبا داشتی و خرجِ علی اکبر شد ... با چه از رویِ زمین جسمِ تو را بردارم ... (اومد تو گودل ، یه جمله ای فرموده من دیگه معنی ش نمی کنم صدا زد یا محمدا صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ یه اشاره به حسین کرد ... هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ ... وَ بَناتُکَ سَبایا ....) ای حسین .... @majmaozakerine ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم نه نای ماندن دارم ..... چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟ مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین..... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از نشانه های 😔 استاد عالی 🖤 زینب ............🖤 رقیه ......... https://eitaa.com/manbarmajma
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا