❣﷽❣
⚫️#ختم_جوان
❌#دفتری_جوان
⚫️#ختم_فرزند
⛔️#کانال_روضه_دفتری
🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری
🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات
🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی
🍁سقای شهیددست جدا راصلوات
🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن
🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات
🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی
🍁جمع شهدای کربلا را صلوات
🌿(#دعای_فرج)
السلام علیک یا اباعبدالله..
یا حسین یا حسین یاحسین..
◾️همه گل دامن گلشن نشانند
◾️اخ من نشاندم گلم رادردل خاک
◾️اخ گلم را ، نه دلم را خاک کردم
◾️چو گل بهرش گریبان چاک کردم
ای مادر .. مادر مادر...
♨(دشتی)
وای...
🔘گریبان ازغمت صدچاک کردم
🔘زدیده اشک ماتم پاک کردم
🔘منم آن باغبانی کز سردرد
🔘بدست خودگلم درخاک کردم
⬅️آخ پسرم میوه دلم...جگر گوشه مادر ..
مادر...دلم برات تنگ شده عزیزم...
ان شاالله داغ جوون نبینی..داغ جوون خیلی سخته.. خیلی سنگینه..
قربون دل تو مادر که داغ جوون دیدی..
⏺امان امان 3
🔺ای پسرجان ربودی قرارم
(آه امان از دل مادر)
🔺رفتی و کرده ای داغدارم
🔺من چگویم ازاین داغ هجران
🔺روز وشب بهر تو اشکبارم
🍁آخ عزیزم امان از جدایی..
🔺داغ تو آتشی زد بجانم
🔺سوخت ازداغ تواستخوانم
🔺تا ابد من پسر نغمه خوانم
🔺مرگ تو کرد مرا ناتوانم
🍁آخ عزیزم امان از جدایی...
آخ مادر مادر مادر...
🔺ازبرایت رنج وسختی کشیدم
🔺چون گل لاله ایی پروریدم
🔺باغبان بودم ولی خیری ندیدم
🔺آخ داغ مرگ جوانم را بدیدم
🍁ای عزیزم امان از جدایی..
🔺نورچشمم چشام سونداره
🔺بی تو گلزار برام بو نداره
🔺مادرت کور شده درعزایت
🔺زانو و بازو نیرو نداره
🍁ای عزیزم امان از جدایی..
♼سوال کرد از امام صادق آقا جان الذ الذائذ...
(آقا جان لذت بخش ترین لذت ها چیه؟)
فرمود اگه فرزندی داشته باشی..بزرگش کنی (یه فرزند خوب)
جلو چشم پدر و مادر راه بره..پدر و مادر نگاه به قد و بالای جونش کنه..
((لذت بخش ترین لذتها تو دنیا اینه..سختی کشیده بزرگش کرده..لحظه به لحظه بزرگ شدنشو دیده ..نگاه میکنه به جوونش کیف میکنه))
گفتن آقا جان سخت ترین مصیبت ها چیه..
فرمود اگه همون جوون جلو چشم پدر و مادر از دنیا بره..
امان 3..
امان از دل داغدار مادر...
♻️آی مادرایی که جوون دارین..جوون خوش قد و بالا دارین..الهی نبینی داغ جوونتو.. وای نبینی...بخدا خیلی سخته..
آخ بگو مادر ...
آخ
🔳یه چندروزه که رویت را ندیدم
آخ مادر...
🔳شدی خاموش و ای شمع وجودم
آاااخ مادر...
🔳یه چند روزه دم در مینشینم
🔳که شاید روی ماهت را ببینم
ای مادر ای مادر...
🔷امان امان2
🔶دلتو ببرم کربلا.. امروز ناله بزن برا حسین ع..
☑️میخام بگم(نام صاحب مجلس) اگه داغ عزیزتو دیدی...همه اومدن زیر بغلاتو گرفتن..همه تسلیت دادن ..آرومت کردند..
نمیدونم وقتی خبر مرگ عزیزتو بهت دادتد چه حالی داشتی...
⬅️ما ای حسینیا. .ای کربلائیا..
میدونی حسین چه کرد..
تا صدای ناله علی اکبر بلند شد...دیدن ارباب بی کفن حسین ..چند مرتبه رو زمین نشست بلند شد..دیگه پاها توان نداره...هی صدا میزد میوه دلم علی اکبرم...
آخ (ولدی علی )3
اومد کنار بدن علی اکبر..
سر علی رو به دامن گرفت دلش طاقت نیاورد..
سر علی رو به سینه چسباند دلش آرام نشد..
یه وقت دیدن عزیز زهرا خم شد.. صورت به صورت علی اکبر...
هی صدا میزنه ..
میوه دلم پسرم...آخ علی اکبرم پسرم...
⚫️ای بی وفازمونه (وای زمونه)2
⚫️علی من جوونه آخ (جوونه) 3
⚫️خاکت به سردنیا که دنیامو گرفتی
⚫️خاکت به سر که سرو رعنامو گرفتی
☑️((میتونید اینجا تمومش کنید))☑️
🔲چه گذشت به دل حسین...
میگن اینقدر صورت به صورت علی گذاشت ..اینقدر طول کشید..لشکر گفتن حسین کنار بدن علی جون داده..
🔰اما یه وقت دیدن یه خانمی داره میدوه...
(عمه بچه برادرو خیلی دوست داره..)
هی به سرو سینه میزنه..
هی صدا میزنه وا حبیبَنا... وأُخَیٌا ... وابنَ أُخَیٌا...
وای برادرم... وای عزیز برادرم...
اومد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی اکبر...
بگو #یاحسین...
◼️پر از هجران و لبریز دردم
◼️میون قلبمه یاد تو هر دم
◼️تو دونی که چقدر از ماتم تو
◼️به روی قاب عکست گریه کردم
🔲هر چقدر ناله داری به سوز جگر حسین ع به اشک ابی عیدالله... صدای ناله تو بلند کن بگو
🔆#یا_حسین...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
رباعیات و دوبیتی های شهادت امام هادي (ع)
يا امام هادي(ع)
ما سامرا نرفته گداي تو ميشويم
اي مهربان امام فداي تو ميشويم
هاديِ خلق ، كوري چشمان گمرهان
پروانگان شمع عزاي تو ميشويم
یک عمـــر برای دین منادی بودی
آیینــــه ی صبری متمادی بودی
این قوم همیشه با تو بد تا کردند
با اینکه برای همه "هادی" بودی
*
یک عمر دلت به حال مردم می سوخت
روشنگری تو درس دین می آموخت
تو مرد شکنجــه دیده ای بودی که
با صبـر دهـان دشمنانش را دوخت
*
با کفــر اگر حکومـتی پا برجاست
با ظلم و ستم هر آینه رو به فناست
هرجا که ستم شود اَبَر مردی هست
هر جا متوکلیست "هادی" آنجاست
*
افشاگری ات ضامن دینداری شد
در چشم تمام دشمنان خاری شد
این نهضت حق به یمن روشنگری ات
بیــدارتــرین نهضـت بیـــداری شد
*
" ماییم و نوای بی نوایی " آقا
در پیش خدا شفیع مایی آقا
این ورد زبان الکن شاعر هاست:
خورشید غریب سامرایی آقا
*
در بستر دین چه بی قراری کردی
از مذهب شیعه پاسداری کردی
در اوج شکنجه ها و بیداد ستم
تو سی و سه سال بردباری کردی
*
از حلم و حیا و دین سرودی یک عمر
جز عشق کسی را نستودی یک عمر
از این همه بگذریم در زندگی ات
مثل پدرت"جواد" بودی یک عمر
*
در چشم همه مرد نجیبی بودی
هم مرهم درد و هم طبیبی بودی
تا روز قیامت دل ما یاد شماست
آقا تو عجب مرد عجیبی بودی
*
ماهی و به قصد قربتت می آیم
اصلا به هوای تربتت می آیم
آقا چه ضریح با صفایی داری
رخصت بدهی به خدمتت می آیم
سجاد سعیدنژاد
بر نو گلِ باغِ آشــــنایی صلوات
رخسارِ علی؛ نقیِّ هادی صلوات
دلبـندِ سَـــمانه دهُّمـــین مــاهِ وِلا
برعارضِ گلشنِ بهاری صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
دهم امام به حق هادی طریق نجات
بود علی نقی اصل رحمت و برکات
وجود او همه فیض است و منبع برکات
به جسم پاک و روان مقدسش صلوات
#صلوات
@roze_daftari
#روضه_دفتری
◼️روضه حضرت ام کلثوم(س)◼️
السلام علیک یا ام کلثوم یا بنت امیرالمومنین یا بنت فاطمه الزهرا
ای آینه دار پنج معصوم
در بحر عفاف دُر مکتوم
پروردهٔ دامن ولایت
مظلومهٔ خاندان مظلوم
تو زینب دومی علی را
نامند تو را به ام کلثوم
آئینهٔ آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
تو محنت بی شماره دیدی
غم، بیشتر از ستاره دیدی
مه پاره ی دشت کربلا را
در خاک، هزار پاره دیدی
هم بردل پاره پاره اززهر
هم پیکر پاره پاره دیدی
پامال تن عزیز خود را
ازمرکب ده سواره دیدیم
بردست حسین غرق درخون
قنداقه ی شیرخواره دیدی
آئینهٔ آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
◼️امشب برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کنید بخدا گریه هاش کم از زینب نبود قربون دلت برم خانم جان
قربون غربتت بشم بیبی جان
این خانم هم مثل بیبی زینب خیلی چیزهارو دیده
خیلی مصیبت هارو دیده
میخ در و آتش کشیدن در رو دیده
اگه اونجا بیبی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده
دیده مادر به بستر افتاده
غسل شبانه مادر دیده
بمیرم برا دردای دلت خانم جان
(دیگه چی دیده)
سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند
(دیگه چی؟)
اگه زینب پاره های جگر برادر دیده، خانم ام کلثوم هم دیده
آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده اسارت دیده
خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند فریاد زد ای کوفیا چشماتونو ببندید مارو نگاه نکنید ای وای
خطبه ایراد کردند یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند
فرمود وای بر شما مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند حالا شما دارید گریه میکنید بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما
یه لحظه هم تو کربلا خانم گریه کرده
شب عاشورا ابالفضل نگهبان خیمه هاست هی تو خیمه ها میگرده هر کسی نوایی داره
رباب بچه شو بغل گرفته،میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی
(اونطرف نجمه از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم)
بیبی زینب پسراشو آماده میکنه
یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم دید داره گریه میکنه زانوای غم بغل گرفته
صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی
فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو
رباب علی اصغرو
اما من دستم خالیه فردا شرمندهٔ داداشم حسینم
میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر
خواهرم گریه نکن منم غریبم
فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین بگو داداش اینم نوکر منه، غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن
(دیگه کجا گریه کرده خانم)
بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله تو خرابه دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه گریه میکنه بی قراری میکنه
زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی
(چی شده خواهر)
(تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی باید بقیه رو ما آروم کنیم چرا اینطور میکنی)
صدا زد خواهر دست خودم نیست میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه
(چیه ام کلثوم)
صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست گفت عمه پاهام درد میکنه عمه گوشم درد میکنه عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم
خدایا به اشک و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن
دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین
@roze_daftari
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_علی_النقی_الهادی_علیه_السلام
هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را
هزار شُکر که داریم امامِ هادی را
هزار شُکر که دارد در این هیاهوها
لباسِ مشکیِ ما احترامِ هادی را
سلامِ ما برسانید ای کبوترها
که بشنویم علیک السلامِ هادی را
چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی
خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را
بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست
نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست
بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد
به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد
کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت
کسی که رفت به این روضهها عبادت کرد
همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند
سبوی خویش پُر از چشمهی سعادت کرد
برای عمه سادات در قفس رفتی
و شیر عرض اردت به این سیادت کرد*
پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند
روا بود که گریبان امام پاره کند*
تو را زِ خانهی خود با عذاب آوردند
تو را به گوشه ای اما خراب آوردند
به روی خاک نشستی و شام را دیدی
که عمه های تو را با طناب آوردند
یتیمهای گرسنه به بند زنجیر و
رسید وقتِ طعام و کباب آوردند
من از امام زمان شرم دارم از این خط
که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند
شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند
به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند
*اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امامهادی(علیهالسلام)
*اشاره به گریبان چاک زدن امامحسنعسکری(علیهالسلام)در فراق پدر
(حسن لطفی)
متن روضه امام هادی علیه السلام
بالاتری ز مدحُ و ثنا أیها النقی
ابن الرضایِ دوم ِما أیها النقی
با حبّ تو عبادتِ ما عین بندگی ست
هادی آلِ فاطمه یا أیها النقی ...
دارم ولی شناسی خود را زِ نور تو
*برا ما جامعۀ کبیره گذاشتی ... السلام علیکُم یا اهلِ بیتِ النبوه .... چی میشه تو این ماهِ رجبیِ بریم کربلا ... جامعۀ کبیره بخونیم ... چی میشه بریم مشهد جامعۀ کبیره بخونیم ... خوش بحال اونایی که سامرا هستن ... قربونِ حرمِ خرابِت برم ... اصلا روضه امام هادی ادم میخواد بخونه یادِ روضۀ امام حسن می افته ... آخه حرمشُ خراب کردن ... کاشکی خونۀ ما رو خراب میکردن جا حرمت ... آقا جان ....*
دارم ولی شناسی خود را زِ نور تو
مولای من ولی خدا أیها النقی
*دیگه ماهِ رجب شروع شده آقا ... کاشکی ما هم مثه توبه کار کربلا یه کاری کنیم برا خودمون .... آخدا توبه مو قبول کن .... برا تو کاری نداری ... آقا*
دلم از فرطِ گنه سنگ شده کاری کن ...
*آقا صدا پایِ ماه رمضان داره میاد ....*
دلم از فرطِ گنه سنگ شده کاری کن ...
که نفس های تو در سنگ اثر خواهد کرد
بزار اینجوری بگم بسم الله ... اخه اون نامردی که رو سینه ت نشست ، وقتی خنجر رو رویِ حنجرت گذاشت .... شروع کرد گریه کردن .... یه وقت زینب صدا زد : یابن سعد ، ایُقتَل ابو عَبداللّه ... دارن برادرمو می کُشن .... *
با آن نِقاوت نقوی یک نگاه کن
پاکیزه کن وجود مرا أیها النقی
با صد امید همچو گدایان سامرا
پر می کشیم سوی شما أیها النقی
بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی
مسکین ترم ز هرچه گدا أیها النقی
من هرچه خواستم تو عنایت نموده ای
یک حاجتم نگشته روا أیها النقی
گردد جوانی ام همه ترویجِ مَکتبت
جانم شود فدای تو یا أیها النقی
*ای کاش اون روزی که بهت اهانت کردن من مُردِ بودم این روزُ نمی دیدم ... عرضم تمام *
باید برای غربت تو بی امان گریست
با ناله های حضرتِ صاحب زمان گریست
شرمنده از قدومِ تو چشمانِ جاده بود
دشمن سواره آمدُ پایت پیاده بود ...
*من یه مصیبتِ حضرتُ بگم ، مسعودی در مروجُ الذهب نقل کرده "فَهَجَموا دارَ اللَّیْلَ ...." شبونه ریختن خونۀ آقا ... "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ ..." همونجور بردنشپیشِ متوکلِ ملعون . "وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْابِ ...."مولا رو بردن مجلسِ شراب ....*
بارانی است از غمِ تو چشمِ سامرا
با دیدنِ تو اشکِ ملک بی اراده بود
وقتی که آسمان زغمت سینه چاک شد
دیدی که عرش سر روی زانو نهاده بود
زهر ستم چه با جگرِ پاره پاره کرد
دیگر نفس نفس به شماره فتاده بود
*روضه من تمامه ...
آقا مدینه ست ، به متوکلِ ملعون گزارش دادن رفت و آمدا زیاد شده ، مردم خونۀ آقا میرنُ میان . شیخ مفید در الارشاد مسعودی و دیگران نوشته یحیی ابن حرصمه رو فرستاد بره مدینه آقا رو منتقل کنه سامره.
اومدن در خونۀ آقا، سیصد سوار با خودش آورده ... مردم مدینه فهمیدن ، همه جمع شدن ... انقدر شروع کردن گریه کردن ... آنقدر زاری کردن ، روایت میگه یحیی ابن حرصمه بلند صدا زد ، مردم من به شما قول میدم"
حرکت کرد ، رسید بغداد ، حاکم بغداد صداش کرد ، یحیی" اگه به این آقا آسیبی برسه رسول خدا رو ناراحت کردی" رسید سامره، یکی از فرمانده ها جلو اومد یحیی آگه یه مو از سرش کم بشه با من طرفی ...*
ای به قربان اون آقای غریبی که،زن و بچه ش صبح و شام در دل صحرا ....
شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت
هرچند دلشکسته از آن بزم باده بود
آقا بیا و با دل غرق به خون بخوان
از آن سه ساله که پدر از دست داده بود
جانش رسید بر لبش از ضربه های چوب
وقتی کنار تشت طلا ایستاده بود ...
*زینب صدا زد، یا یزید مهلا مهلا ... دست نگه دار ... هی دختر بچه ها سرک می کشن ..
ان شاالله ماه رجب بریم کربلا حسین
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊
🔆#روضه_امام_هادی_ع
🔅#دفتری_هادی ع
🦋بر چهرۀ پر زنور مهدی صلوات
🦋بر جان و دل صبور مهدی صلوات
🦋تا امر فرج شود مهیّا، بفرست
🦋بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
❤️(دعای فرج
@roze_daftari
🔶#السلامعلیکيااَبَالْحَسَنياعَلِىبْنمُحَمَّداَيُّهَاالْهادِىالنَّقِیيَابْنرَسُولاللّهياحُجَّةاللّهعَلىخَلْقِهياسَيِّدَنا.
🔻دل تنگم دگر مأوا گرفته
🔻هوای سامرا بر خود گرفته
🔻روم در سامرا پا بوس آن شاه
🔻گُلِ زهرای اطهر جا گرفته
🔻دلم تنگ آمده چاره ندارم
🔻هوای نوگل زهرا رو دارم
🔻شده وروانهٔ شمع دل من
🔻جواز کربلا را من ندارم
⬅️دلارو روونه کنیم سامرا..حرم با صفا و شش گوشه امام هادی ع..
خوش بحال اونایی که رفتن حرمش رو دیدن..اما اونایی که رفتن حرمش رو دیدن..دیدن آقا چقدر غریبه...خیلی کم میزارن زیارت آقا برن..
⏺خیلی زائرا کربلا و نجف میرن،، ولی نمی تونن سامرا برن ،،
میگن امنیت نداره،،خطرناکه،،
انگار رزق زیارت سامرا یک کم خصوصی تره خوش بحال شما که امروز با پای دل دارید میرید زیارت این امام غریب..
امروز امام هادی رو در خونهٔ خدا واسطه قرار بدیم..
♦️گر چه دوریم بیاد تو سخن میگوییم
♦️بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی
♦️چه بگویم که تو خود حال مرا میبینی
♦️آقا..چه بخواهم که خود درد مرا میدانی
امروز بگو آقا میدونم رو سیاهم...اما آقا جان
تو دعای جامعه کبیره میخونیم
#عادتکمالاحسانوسجیتکمالکرم
شما خانواده کرمید..بگو آقا خودت میدونی مریض دارم..آقا میدونی گرفتارم..
آقا جوون دارم..
آقا حاشا به کرمت اگه دست خالی برگردم...
قربون مظلومیتت برم آقا جان یا امام هادی ع..
13ساله بود متوکل از مدینه ،،به زور آقارو برد سامرا..13ساله بود از کنار قبر مادرش زهرا بردنش...قربونت برم آقای غریبم..30سال از مدینه دور بود..
❣(آاا.. امروز غریب نوازی کن..با اشک چشمت دل این آقای غریب رو شاد کن..ان شاالله کنار حرمش ناله بزنی)
⬅️امان امان3
مصییت امام هادی از جهاتی شبیه به مصییت پدرش جوادالائمه است..مثل پدر در ایام کودکی به امامت رسید..مثل آقا جوالائمه از وطن تبعید شد..
مثل پدرش جوادالائمه در کودکی به درد یتیمی مبتلاشد..
در ایام جوانی مسموم شد..
غریبانه و دور از وطن به شهادت رسید..
عالم به فدات آفا جان..
⏪روضه برات بخونمو نالشو بزنی و التماس دعا..
امام هادی که به شهادت رسیدند بدنش رو تشیع کردند..
چه تشیع جنازه ای بود..
آدم غربت یادش میره...
ائمه مون رو هم تشیع کردند با تفاوت زیاد چند نمونه بگم..
پیغمبرو تشیع کردند با اون عظمت؟؟
نه به والله..
هر جای تاریخُ بگردی میبینی پیغمبرو تشییع نکردند..شبانه و غریبانه،، امیرالمومنین ع پیغمبرو توخونه خودش تو مسجد دفن کرد..
خانم فاطمه زهرا رو تشیع کردند؟؟ آره 7نفر نیمه شب غریبانه، بدن دختر پیغمبرو تشیع کردند..
امیرالمومنین رو هم تشیع کردند 4نفر بدن علی رو برداشتند...
ای اول مظلوم عالم یا علی..
امام حسنم تشییع کردند..
کاش تشیع نمیکردند..
تابوت و تیر باران کردند..
بمبرم برا دل ابی عبدالله دونه دونه تیرها رو از تابوت جدا کرد گریه کرد اشک ریخت صدا زد داداش غارت زده به کسی نمیگن که مالشو برده باشن غارت زده به من میگن که با دست خودم برادرم رو در خاک کردم..
🏴غارت زده منم که کنارت نشسته ام
🏴غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
🏴غارت زده منم که تو را خاک می کنم
🏴تابوت را ز خون تنت پاک می کنم
🏴غارت زده منم که ز داغ برادرم
🏴می ریزم از کنار تنت خاک بر سرم
💔داداش دیگه عطر نمیزنم..
داداش دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم..
دلت آماده است؟؟بریم کربلا؟؟
آخ حسین..
آی کربلائیا..
حسینم تشیع شد تو کربلا..
اما تشیع جنازه اش خاص بود..ویژه بود..با جاهای دیگه فرق داشت..
رسم کربلا با همه جا فرق داشت..
10نفر اسب هاشونو نعل تازه زدن..
رو نازنین بدن ابی عبدالله تاختن..
کاری کردند با بدن ابی عبدالله که وقتی خواهرش
زینب اومد قتلگاه نازنین بدن برادر رو نشناخت
آخ دختر علی ناله سر داد..
🍁آرام جان خسته دلان پیکرت کجاست
🍁جانم به لب رسیده برادر سرت کجاست
🍁از ما هر آنچه بود به تاراج برده اند
🍁خاکم به سر عمامه پیمبرت کجاست
✅سکینه دختر امام حسینه..دید عمه جانش یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته..
کنار یه بدنی داره ناله میکنه..
گریه میکنه..
صدا زد..
🔲《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》
عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟
بیبی فرمود:
سکینه جان!!
🔲 [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]]
عزیزم این بدن قطعه قطعهٔ بابات حسینه
💠تورا زهرا به دامان پروریده
💠رسول الله اوصاف توخوانده
💠تو زهرا وعلی را نور عینی
💠عزیز زینبُ نور دو عینی
🔘ناله داری..درد داری.مشکل داری.گزفتاری.حاجتمندی.از سویدای دلت ناله بزن 3مزتبه
یا حسین..
🌿#صلاللهعلیکیامظلومیا اباعبداللهیاحسین
🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
@roze_daftari
❣﷽❣
⬛️#دوبیتی_امام_هادی_ع
امروز گره ام به دست مولا هادی ست
شرح شرر و سوز تمنا هادی ست
من تذکره ای ز سامرا می خواهم
چون، شهر پر از گدا و آقا هادی ست
🕊🕊🕊🕊🕊
خون شد جگرت عاقبت از زهر جفا
ای هـادی راه حق چراغ دل ما
یک روز ز سامرا همه می آییم
با ذکر نقی پیاده تا کرب و بلا
🕊🕊🕊🕊🕊
ما سامرا نرفته گداي تو ميشويم
اي مهربان امام فداي تو ميشويم
هاديِ خلق ، كوري چشمان گمرهان
پروانگان شمع عزاي تو ميشويم
🕊🕊🕊🕊🕊
یک عمـــر برای دین منادی بودی
آیینــــه ی صبری متمادی بودی
این قوم همیشه با تو بد تا کردند
با اینکه برای همه "هادی" بودی
🕊🕊🕊🕊🕊
یک عمر دلت به حال مردم می سوخت
روشنگری تو درس دین می آموخت
تو مرد شکنجــه دیده ای بودی که
با صبـر دهـان دشمنانش را دوخت
🕊🕊🕊🕊🕊
با کفــر اگر حکومـتی پا برجاست
با ظلم و ستم هر آینه رو به فناست
هرجا که ستم شود اَبَر مردی هست
هر جا متوکلیست "هادی" آنجاست
🕊🕊🕊🕊🕊
افشاگری ات ضامن دینداری شد
در چشم تمام دشمنان خاری شد
این نهضت حق به یمن روشنگری ات
بیــدارتــرین نهضـت بیـــداری شد
🕊🕊🕊🕊🕊
" ماییم و نوای بی نوایی " آقا
در پیش خدا شفیع مایی آقا
این ورد زبان الکن شاعر هاست:
خورشید غریب سامرایی آقا
🕊🕊🕊🕊🕊
در بستر دین چه بی قراری کردی
از مذهب شیعه پاسداری کردی
در اوج شکنجه ها و بیداد ستم
تو سی و سه سال بردباری کردی
🕊🕊🕊🕊🕊
ای هادی دین مصطفی ادرکنی
روشنگر راه مرتضی ادرکنی
پور علوی ابن الرضای دوم
خورشیدِ غریبِ سامرا ادرکنی
🕊🕊🕊🕊🕊
از حلم و حیا و دین سرودی یک عمر
جز عشق کسی را نستودی یک عمر
از این همه بگذریم در زندگی ات
مثل پدرت"جواد" بودی یک عمر
🕊🕊🕊🕊🕊
در چشم همه مرد نجیبی بودی
هم مرهم درد و هم طبیبی بودی
تا روز قیامت دل ما یاد شماست
آقا تو عجب مرد عجیبی بودی
🕊🕊🕊🕊🕊
ماهی و به قصد قربتت می آیم
اصلا به هوای تربتت می آیم
آقا چه ضریح با صفایی داری
رخصت بدهی به خدمتت می آیم
🕊🕊🕊🕊🕊
◾#دودمه شهادت امام هادی(ع)
سامرا شد کربلا صاحب عزا زهرا شده
شام غم برپا شده
خون جگر از زهر کین چون زاده زهرا شده
شام غم برپا شده
🕊🕊🕊🕊🕊
🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه_امام_هادی_علیه_السلاممناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بن الحسن...آقا...
در عزای جد غریبتون امام هادی...
کجا خیمه عزا به پا کردید آقا...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
آجرک الله یا صاحب الزمان
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا کی ميشه بیای...
پسر فاطمه...
عالمی چشم انتظار شماست...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
میگن بهار طبیعت رسیده...
اما همه عالم امشب...
عزادار حجت خدا هستند...
اگه چشم دل باز کنیم میبینیم...
امشب آسمان و زمین...
در عزای امام هادی میسوزند...
یا بن الحسن آقا...
ما مکتبمون رو از شما گرفتیم...
خودتون فرمودید...
شیعیان ما کسانی هستند که...
يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا...
وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا...
شیعیان ما کسانی هستند که...
در شادی های ما شاد و...
در مصیبت ما عزادارند...
آقاجان اومدم امشب اینو بگم...
اگه همه مردم دنیا شاد باشند...
اما شیعیان شما احترام نگه میدارند...
شیعیان شما عزادارند...
امشب دل شما...
در عزای جد غریبتون محزونه...
مگه ميشه ما عزادار نباشیم...
هیهات...
لباس ما این روزها...
لباس مشکیه...
یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
من رضایت دل امام زمانم رو...
با هیچ چیزی عوض نمیکنم...
🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را
🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت
یا بن الحسن...
روضه_امام_هادی_علیه_السلام
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ
🔸اشڪ را روز جزا با نور قیمت میڪنند
🔸بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند
مولای من...
یا امام هادی...
🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد
🔸بر هزاران حاتم طائی ڪرامت میڪنند
🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات
🔸مثل موسی در میان طور عبادت میڪنند
ایام شهادت امام هادی...
دلها رو روانه ڪنیم سامرا...
چه ڪردند با امام هادی...
🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات
🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری
نیمه های شب...
امام هادی...
مشغول نماز شب و مناجات با خدا...
فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا
یڪ عده نانجیب...
بدون اجازه...
وارد خانه امام هادی شدند...
حضرت رو با سر برهنه و...
با پای برهنه...
ڪشان ڪشان بُردند...
🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت
🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت
یا امام هادی...
خیلی به شما ظلم ڪردند...
خیلی جسارت ڪردند...
اما آقاجان هر ڪاری ڪردند...
دیگه خونه شما رو آتیش نزدند...
دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند...
اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین...
طاقت داری بگم یا نه...
🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت
🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند
🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت
🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند
ناله بزن یا زهرا...
⚫️#دوبیتی_حضرت_زینب س
⚫️#صلوات_حضرت_زینب س
بر زینب و رافت کمالش صلوات
بر کوه شکوه این جلالش صلوات
بر نایبه حضرت زهرای بتول
بر قلب حسینی و وصالش صلوات
💔🖤💔🖤💔🖤
بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات
بر منطق کوبنده ی زینب صلوات
در گریه به رخسار حسینش خندید.
بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات
💔🖤💔🖤💔🖤
بر تربت پر نکهت زینب صلوات
بر شیر نهار و زاهدِ شب صلوات
برمظهر صبر و حلم و جانبازی و عشق
بر دُخت علی و زینتِ اَب صلوات
💔🖤💔🖤💔🖤
بر نور دل و دیده زهرا صلوات
بر دخت گرانمایه مولی صلوات
بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف
بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
💔🖤💔🖤💔🖤
درکرب وبلا به دردها درمان داد
جان داد ولی جان به ره جانان داد
بربرگ گل لاله نوشتند به خون
ازهجر حسین زینب آخر جان داد
💔🖤💔🖤💔🖤
بس که دریای دلش پرجوش شد
ازگل غم سینه اش گلپوش شد
ای دریغا بعد عمری سوختن
شمع جانش سوخت وخاموش شد
💔🖤💔🖤💔🖤
گهی روز وگهی شب گریه می کرد
میان شعله ی تب گریه می کرد
به یاد کام عطشان حسینش
تمام عمر زینب گریه می کرد
(#حاج_سیدهاشم_وفایی)
💔🖤💔🖤💔🖤
چشمش کویر خشک و ولی تر نمی شود
بغض اش همیشه تازه و آخر نمی شود
مانند زینبی که ز میلاد تا به مرگ
هر خواهری که پیر برادر نمی شود
(#حسن_ثابت_جو)
💔🖤💔🖤💔🖤
ز تو دارم دلِ پر آه و دردي
نديدم قدري از سوي تو مردي
به هر جا رو نمودم ذرهاي هم
الا دنيا وفا بر من نكردي
(#حسن_ثابت_جو)
💔🖤💔🖤💔🖤
زينب آخر اين شبِ تاريك را سر ميكند
ياد از ياس و شقايق، يا صنوبر ميكند
اين وداعِ آخر و جان دادنِ بانوي عشق
عاقبت وصل حسينش را ميّسر ميكند
( #حسن_ثابت_جو)
💔🖤💔🖤💔🖤
ای نور خداوند مبین یازینب
ای جان امیرمومنین یا زینب
همچون حسن و حسین ومامت زهرا
بر شیعه تویی حبل متین یا زینب
💔🖤💔🖤💔🖤
الا ای روح صبر و استقامت
که داری همچو زهرا تو شهامت
علی گفته به تو روحی فدا ها
فدای عزت و جاه و مقامت
💔🖤💔🖤💔🖤
تو بر زهرا و حیدر نور عینی
دم آخر تو داری شور و شینی
بود پیراهنش در دست هایت
به یاد پیکر چاک حسینی
💔🖤💔🖤💔🖤
همه دلها ز داغ تو غمین است
به جنت مادرت اندوهگین است
الا ای نور چشم آل طاها
کنار قبر تومهدی حزین است
#حاج_رضا_یعقوبیان👆👆
💔🖤💔🖤💔🖤
شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است
آبرو دارحقیقی در دو دنیا زینب است
راه ما راه حسین و مقصدماکربلاست
افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است
💔🖤💔🖤💔🖤
🏴السلام ای دختر شاه نجف
🏴السلام ای صابر صحرای طف
🏴السلام ای چادر زهرا به سر
🏴السلام ای نور خورشید و قمر
🏴السلام ای مقتدای عالمین
🏴السلام ای خواهر خوب حسین
💔🖤💔🖤💔🖤
▪️زلف عفاف، رشته دامان زینب است
▪️آیات صبر، پایه ی ایمان زینب است
▪️ایثار و پاکدامنی و عزم و اقتدار
▪️ این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است
💔🖤💔🖤💔🖤
#مهدی_آصفی👇👇
در بحر شرف گوهر نابی زینب
احیاگر عصمت و حجابی زینب
دوریّ تو از حسین امریاست محال
او شمس و تو همچو آفتابی زینب
💔🖤💔🖤💔🖤
ای شمسهی ایوان امامت زینب
وی اسوهی صبر و استقامت زینب
کوچک بوَد این جهان و شخصیت تو
معلوم شود روز قیامت زینب
💔🖤💔🖤💔🖤
در مکتب عشق اوستادی زینب
مصداق محبت و ودادی زینب
فرمود به مدح تو امام سجاد
دارای مقام اجتهادی زینب
💔🖤💔🖤💔🖤
روح ادب و عشق و امیدی زینب
در عرصهی صبر، روسپیدی زینب
فرمود امام چارمین ، عالمهای
با آنکه معلمی ندیدی زینب
💔🖤💔🖤💔🖤
در مرحلهی عشق، تمامی زینب
در مهر و وفا ، صاحب نامی زینب
هرجا که شود صحبت عشاق حسین
تو ورد زبان خاص عام
💔🖤💔🖤💔🖤
بیا بنشین برادر غصه دارم
هزاران سال گویا بی قرارم
اجازه می دهی بعد از اسیری
سرم را روی دامانت گذارم
(#حسن_ثابت_جو)
💔🖤💔🖤💔🖤
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🥀 #روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🔅خوندید یادم کنید🔅
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥
🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🌾کسی که رنج چهل ساله کشید زینب بود
🌾به راه کرببلا تا زِ راه شام خراب
🌾کسی که پای برهنه دوید زینب بود
🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🌾کسی که سرش به محمل شکست زینب بود
🌾میان آن درو دیوار و شعلهٔ آتش
🌾کسی که نالهٔ مادر شنید زینب بود
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب،
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی
امروز از چشات بخواه برا زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داد برا کسی که برا زینب گریه کنه،فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگی من قبول میکنم، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
من از حسینم جدا نمیتونم باشم، اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم،
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم، به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید بارها ام سلمه میگه، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،
خانم جان یاد مادر افتادی، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
⬅️سوز⬅️فرمود سه روزه حسینمو ندیدم، ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن حسین...
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅
(زمزمه کن)➡️
آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب،
کدوم روضه بخونم نام بی بی زینب نباشه،(هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد انواع روضه رو میشه خوند)
🔅(مدینه، روضه پیامبر، روضه حضرت زهرا س، امام حسن ع
انواع روضه ها رو میشه اینجا خوند)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
آخ .....
⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروان بگید ببینم همسرم زینب کجاست،
یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته،
رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید ، صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست
⬅️ سوز و اوج⬅️یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله بلند شد
عبدالله....
عبدالله....
من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی
صدا زد:
(دشتی)
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
✨ حسینت کو✨
اللهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه،، خواهر برادر و خیلی دوست داره
صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله،
تن بی سر حسینم رو دیدم
رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله
🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂
🌾تمام ذکر زینب یا حسین است
🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است
🌾قنوت نیمه شبهای خواهر
🌾زیارتنامهٔ مولا حسین است
🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل زینب به اشک و آه و گریه های زینب سه مرتبه ناله بزن🍁
✨ یا حسین✨
@roze_daftari
متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری
السلام علی المهدی و علی آبائه الطاهرین
در چرخ ولایت است کوکب، زینب
علّامه نارفته به مکتب، زینب
گفتم به خرد: یگانه دوران کیست؟
بی پرده دوبار گفت: زینب، زینب
زینب که از خدا صلوات مکررش
زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش
آن شیردخت شیر الهی که گفته اند
در خاندان شیرخدا شیر دیگرش
این است آن سلاله زهرا که انبیا
گلبوسه می نهند به قبر مطهرش
شب نیمه ماه رجب امشب شب زیارتی ایاعبدالله الحسین، خیلی دلت آماده است امشب،برا زینب بلند بلند گریه کنید،منم امشب همراه دل تو میام تا تل زینبیه،
زهرای دومی که نشد در تمام عمر
عباس بی اجازه نشیند برابرش
از مدینه تا مکه و تا کربلا هروقت میخواست پیاده بشه، آقا قمر بنی هاشم خودش نزدیک میومد. به جوانهای بنی هاشم میگفت کوچه باز کنید زینب میخواد پیاده شه، قد و بالای دختر علی رو کسی نباید ببینه.
زهرای دومی که نشد …
دلتنگ حرم اربابم:
علامه ی معلمه نادیده ای که بود
تیغ سخن به خطبه چو شمشیر حیدرش
کجا زینب درس خونده؟ در کدام مکتبی زینب این همه معارف و این همه بیان فراگرفته؟
کلاس زینب محضر علی بوده، این بیان رو از بیان مادرش فاطمه فراگرفته.
هفتاد داغ بر جگرش بود، باز هم
لرزید کوفه از کلمات چو تندرش
از اول صبح عاشورا تا بعد از ظهر پا به پای ابی عبدالله هی رفت میدان و کشته بغل کرد تو خیمه ها،
اگر کنار بدن علی اکبر خودش رو نمیرسوند، همون جا حسین جان میداد
عبدالله جعفر سوال کرد، بی بی شنیدم وقتی عزیزانتو از میدان آوردن از خیمه بیرون نیومدی. فرمود: عبدالله! نمیخواستم تو اون لحظه چشمم به چشم حسین بیفته.
ببینم امشب چقدر ارادت داری خدمت عمه سادات؟ امشب می تونی صداتو آزاد کنی برا زینب بلند بلند گریه کنی،این احتمال رو بدید صاحب عزا دم در مهدیه ایستاده،خودش فرمود،مجلس عمه جان منو گرم کنید،دوستان من برا زینب بلند بلند گریه کنند،
لزرید کوفه از کلمات چو تندرش
جانم زینب
راس حسین خطبه او را چو می شنید
میکرد افتخار که اینست خواهرش
از خشت مسجد کوفه ندا رسید
این شیرزن علیست به بالای منبرش
کرب و بلا، کوفه، شهر دمشق، نه
گردید کل عالم هستی مسخرش
اراده کرد دم دروازه کوفه، تا موقعیت رو آماده دید برای سخنرانی فرمود: اسکتوا! نقسها در سینه ها ماند. زنگها از صدا افتاد. چه کسی میخواد حرف بزنه؟
مردم کوفه با بیان علی آشنا بودند. با سخن علی انس داشتن. بعضی ها گفتند نکنه علی زنده شده داره حرف میزنه
نزدیک خیمه اومدند دیدند نه! دختر علی نشسته.
آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند …
امام سجاد فرمود: ندیده بودم نافله شبت رو نشسته بخونی.
آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند
آن شب که ریخت خون دل از دیده ترش
آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را (حسین)….
بی خود نبود وقتی اربعین وقتی اومد کربلا گفت حسینم، همه مصیبتها یک طرف، عزیز دلم داغ رقیه ات زینبت رو کشت.
خادمه اشون گفت دیدم امروز حال بی بی مساعد نیست، فرمود از میان حجره، بسترم رو توی حیاط بینداز
گفتم بی بی جان! آفتابه! هوا گرمه
فرمود: میدونم، اما این دقیقه های آخر من که یادم نمیره،
خودم دیدم بدن حسینم، خودم دیدم حسینم برهنه و عریان میان گودی قتلگاه
وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی
دو مظلومه کتک خورده، وای وای …
مادرش رو تو کوچه های مدینه زدند، مادرش بین در و دیوار،
اما زینب رو کنار گودال قتلگاه …
وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی
دو مظلومه کتک خورده، کنند از هم پذیرایی
پس از قتل حسین دگر تنهای تنها بود
کلام آخر او هم حسینم وا حسینا بود
خودش فرمود شما نبودید ببینید، بدن حسینم رو زیر سم اسبها بردند. شما نبوید ببینید سر حسینم رو چهل منزل بالای نی....
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحيم...
یارحمن و یارحیم...
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
یا بن الحسن...
ایام رحلت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیهاست...
کجایی پسر فاطمه...
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا
امام زمان... آقا
🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا بیا و ببین...
حرم عمه جانتون زینب رو دشمناتون محاصره کردند...
آقا بیا ببین...
جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... میرن و با بدنهای تکه تکه برميگردند...
آقا... بیا و ببین...
بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند...
ای... آقای مهربان...
بابای مهربان...
کجایی... کجایی...
آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه...
بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس...
آقا... بیا که دل شیعه خونه...
یا بن الحسن...
ای... مرهم زخم شیعه کجایی...
یا بن الحسن... آقا...
امشب چطوری قسمت بدم...
🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا
آقا جانم... خودتون فرمودید...
هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید...
خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
یا صاحب الزمان...
امشب اومدم بگیم...
خدا به ناله های زینب کبری...
دیگه فرج آقامون رو برسان...
حالا امام زمانت رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
خادم آل الله:
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله، این دسته جمع رو به زودی زود، کنار حرم با صفای عقیله بنی هاشم، بی بی زینب کبری سلام الله علیها برساند، از نزدیک عرض ادب کنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
-
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حالا که امام زمانت رو دعوت کردی...
احترام کن... مودب بشین...
دستات رو بگذار روی سینه...
میخواهیم به خانم زینب کبری سلام بدیم...
از همینجا دلها رو روانه کنیم حرم با صفاش...
تصور کن الان ورودی حرم ایستادی...
میدونم این آرزو رو به دل داری...
میدونم یه همچین روزی رو از خدا میخواهی...
آماده ای سلام بدیم...
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
🔸ای یادگار سه امام زینب
🔸بر قلب سوزانت سلام زینب
سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد...
بلاکش دوران بی بی زینب...
چهار پنج سال بیشتر نداشت...
داغ جدش رسول خدا رو دید...
صبر کرد...
هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود...
پهلوی مادرش زهرا رو شکستند...
جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند...
اما صبر کرد...
داغ مادرش رو از یاد نبرده...
فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد...
بمیرم برات بی بی جان زینب...
یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید...
اما بازم صبر کرد...
روز عاشورا در نصف روز...
جلو چشمانش...
تمام عزيزانش رو شهید کردند بازم صبر کرد...
تمام دلخوشی زینب حسین بود...
اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد...
خواهرم... زینبم...
منم میخوام برم میدان...
زینب جان... خواهرم... خدانگهدار...
زینب کبری طاقت دوری برادر رو نداره...
عرضه داشت...
حسینم برادرم...
برا من که دیگه کسی نمونده...
تو هم میخواهی بری...
زینبت رو تنها بگذاری...
ای یادگار مادرم حسین...
اگه دست ولایت ابی عبدالله نبود...
بی بی زینب در کربلا جان میداد...
ابی عبدالله فرمود خواهرم...
انقدر بی تابی نکن...
تا صدای تکبیر من میاد...
(بدان) بدون من هنوز زنده ام...
ابی عبدالله رفت میدان...
تصور کن...
زینب کبری هم داخل خیمه...
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آرام میگیره...
اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه...
میشینه زمین...
میگه برادرم... حسینم...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
در همون حالت...
یکدفه صدای ذوالجناح بلند شد...
شاید خوشحال شده زینب...
برادرم حسین برگشته...
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد...
دید ذوالجناح برگشته...
اما...
یال اسب غرق خونه...
زین اسب واژگونه...
بی تاب شد زینب...
همینجا بود...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
یاصاحب الزمان منو ببخشید...
عمه جانتون زینب دوان دوان...
به سمت قتلگاه...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا رسید بالای تل زینبیه...
نگاه کرد دید...
فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ...
وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ...
وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ...
شمشیر دارها با شمشیر میزنند...
نیزه دارها با نیزه میزنند...
یک عده ای هم که سلاح ندارند...
با سنگ میزنند...
خدا... چکار کنه زینب...
بی تاب شده زینب...
فقط دستاش رو گذاشت روی سر...
هی صدا میزد...
وامحمدا... واعلیا...
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
چیزی نگذشت دیدند...
🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب
🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب
تسلای دل بی بی زینب ناله بزن یاحسین...
🔸حسین آرام جانم
🔸حسین روح و روانم
-
🍂اللهم عجل لولیک الفرج🍂
🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫
اگه به دنبال مطالب زیبا میگردی
پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇
#استوری #پروفایل
#مناجات #سخنرانی
#نوحه #روضه
اینجا یک هیئت مجازی ست 🖤
دلت روآروم میکنه😭
بزن روی لینک تا ببینی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین 👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
*روضۂ دفتری حضرت زینب(س)*
*👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی📝*
*«السلام علیکِ یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیکِ یا اُم المَصائب یا زینب الکبری»*
*سوگند به نامِ جاودان زینب*
*سوگندبه چشم خون چکانِ زینب*
*هرگز نکند حسین نومید مرا*
*چون میدهمش قسم به نام زینب*
*◾امشب دلها رو ببریم حرم باصفای بی بی زینب، ان شاءالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی، امشب از چشمات بخواه برا زینب اشک بریزه ، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داد برا کسی که بر زینب گریه کنه فرمود: پاداش او مثل کسیکه برای حسین و حسن گریه کنه*
*اُمِ سلمه میگه اومدم خونه ی زینب دیدم داره گریه میکنه، گفتم خانم جان یاد مادر افتادی (نه بالاتر از مادرم)خانم جان یاد پدر افتادی (نه بالاتر)*
*فرمود سه روزه که حسینمو ندیدم😭😭😭آاااای حسیییین*
*اُم سلمه میگه گفتم الان میرم این خبرو به حسینت میدم میگه اومدم دیدم حسین داره گریه میکنه صدا زد ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم این خواهر و برادر علاقه ی شدیدی به هم داشتن(آخ میون همه دلها امون از دل زینب)*
*آی دلهای کربلایی دلِ عالمی بسوزه برا دل زینب آاااخ لحظه ای که کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی بی زینب دوید جلوی کاروان ، آی کاروان بگید ببینم همسرم زینب کجاست؟ یه کجاوه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته رفت جلو پرده ی کجاوه رو زد بالا ، یه خانمی رو دید صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست؟ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله بلند شد😭😭😭عبدالله عبدالله من زینبم چرا نمی شناسی؟*
*منم زینب زنی چون من نباشد*
*اگر باشد غمش چون من نباشد*
*عبدالله صدا زد:*
*آخ اگرتو زینبی پس کوحسینت*
*آخ اگرتو زینبی کو نور عینت*
*اگر تو زینبی چرا رنگت پریده*
*اگر تو زینبی چرا موهات سفیده*
*حسینت کو؟*
*الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه خواهر ، برادرو خیلی دوستداره*
*صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم ، آی تن بی سر حسینمو دیدم ، آی رأس حسین نیزه ها دیدم عبدالله*
*تمامِ ذکر زینب یاحسین است*
*وجودش لحظه لحظه با حسین است*
*قنوت نیمه شبهای خواهر*
*زیارتنامۂ مولا حسین است*
*هر چقدر ارادت داری به اباعبدالله به ناله های دلِ زینب به اشک و آه و گریه های زینب سه مرتبه ناله بزن (یاحسین)۳*
*عَلی لعنة الله علی القوم الظالمین*
#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#گریز_و_روضه_های_حضرت_زینب_
سلام الله علیها
@roze_daftari
#روضه_دفتری
روضه جانسوز دفتری حضرت زینب(س)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
السلام علیکِ یا بنت رسول الله، السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین یا اُخت الحسن والحسین
مسلمانان مرا زینب مگوئید
مرا محنت کِشِ دوران بگوئید
بگوئیدم برادر مرده زینب
برادر مرده داند حال زینب
ای یادگار سه امام زینب
بر قلبِ سوزانت سلام زینب
◾سلام ما به اون خانمی که یه عمر مصیبت دید اما صبر کرد، بلاکِشِ دوران بی بی زینبه، چهار سال بیشتر نداشت که داغِ جدش رسول خدا رو دید صبر کرد، هنوز آب غسلِ پیغمبر خشک نشده بود پهلوی مادرش زهرا رو شکستند جلو چشمانش، به مادرش سیلی زدن اما صبر کرد، هنوز داغ مادرش رو از یاد نبرده بود که فرق شکسته ی باباش امیرالمومنین رو دید، صبر کرد، بمیرم برات زینب یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید اما بازم صبر کرد بی بی زینب روز عاشورا در نصف روز جلو چشمانش تمام عزیزانش رو شهید کردن بازم صبر کرد، تمام دلخوشیش حسین بود😭😭😭اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد خواهرم زینب منم میخوام برم میدان زینب جان خواهرم خدانگهدار، زینب کبری طاقت دوری برادرو نداره، عرضه داشت حسینم ، برا من دیگه کسی نمونده توهم میخوای بری زینب رو تنها بزاری😭😭😭ابا عبدالله فرمود: اینقدر بی تابی نکن زینب تا صدای تکبیر من میاد بدون من هنوز زنده م ابی عبدالله رفت میدان تصور کن زینب درون خیمه تا صدای تکبیر برادرو میشنوه دلش آروم میگیره، اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید حالا میخوای برا زینب کبری گریه کنی بسم الله، داخل خیمه هی بلند میشه و میشینه زمین، میگه حسینم چرا دیگه صدای تکبیرت نمی یاد داداش، در همون حال یکدفعه صدای ذوالجناح بلند شد شاید خوشحال شده زینب، برادرم حسین برگشته ، دوان دوان اومد بیرون یه نگاه کرد ، دید ذوالجناح برگشته اما یال اسب غرق به خونه، زین اسب واژگونه، بی تاب شد،( همه از خیمه ها بیرون دویدن ، ولی سالارِ زینب را ندیدن)😭😭😭یا صاحب الزمان منو ببخش ، عمه جانتون دوان دوان به سمت قتلگاه(از حرم تا قتلگاه زینب صدا میزد حسین، دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین)خدا به داد دل زینب برسه تا رسید بالای تل زینبیه نگاه کرد دید شمر رو سینه ی حسین نشسته خدا چکار کنه😭😭😭یا صاحب الزمان این جمله مدِّ نظرِ منه این حسینِ توست که زِنازاده ها کشتنش من به قربون اون کسی برم که داره از محاسنس خون می چکه، زینب بی تاب شده دستاشو گذاشت روی سر هی صدا میزد وامحمدا ، وا علیا ، چیزی نگذشت دیدن(سری به نیزه بلند است در برابر زینب، خدا کند نباشد سرِ برادرِ زینب)برای تسلای دلِ بی بی زینب ناله بزن یا حسییییین یا حسییییین😭😭😭
علی لعنة الله علی القوم الظالمین
@roze_daftari
#روضه_دفتری
هدایت شده از روضه دفتری
220525_018.MP3
7.32M
دشتی زیبا و جانسوز حضرت زینب(س)
😭😭😭😭😭😭
#دشتی_رحلت_حضرت_زینب_س
#شاعر_و_مداح: خ علیمحمدی📝
#اجرای_سبک: استاد پرویزی🎤
#مداحِ_بختیاری🎹👌👍
گُلی دارُم غریبْ در دشت وصحرا
میان لِجه ی خون گشته تنها
گُل من را ندارد این زمونه
که دارد در تنِ خود یک نشونه
گُلی دارُم هزاران زخم بر تن
شرر زد عاقبت دشمن به خرمن
گُل من میوه ی قلب رسول است
که اوپرورده ی دست بتول است
گُل من چون تنش صدچاک گشته
دو روزه بسترش از خاک گشته
منم زینب اسیرِ رنج و دردم
گرفتار بلا و آهِ سردم
سرِ نعشِ حسینم می نشینم
زِ داغش تا قیامت خوشه چینم
خمیدم از غم و درد جدایی
لبِ عطشانْ گُلم گشته فدایی
دلِ ویرونه ی من غرقِ خونه
انیسم گشته اشکِ دونه دونه
الا(هستی)تو گشتی هم زبونم
بخوان(پرویزی)تا نرفته جونم
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#گریز_و_روضه_های_حضرت_زینب_
سلام الله علیها
@roze_daftari
#روضه_دفتری